نصیرالدین طوسی و گفتمان مَهار در عهد نامسلمانی ایلخانان

واگرایی جامعه و حکومت و تقابل عناصر ایرانی با فرهنگ مغولان، که درپی عملکرد آنهادر عهد هجوم و چند دهه نابسامانی پس از آن حاصل شده بود، با تشکیل حکومت ایلخانی تعدیل شد و عناصر ایرانی را به همگرایی با مغولان و تعامل با ایلخانان سوق داد. تعامل مذکور، سیاستی حسابشده در جهت تعدیل مشی حکومتی مغول، در برخورد با جامعه و اقتصاد و تلاش در راستای مهار رفتار مغولها و همنوایی با عناصر بومی بود. اگر سلسله تلاشهایی که در جهت تعدیل رفتار مغولان با هدف احیای فکر و فرهنگ ایرانی ـ اسلامی و نزدیک کردن قوم غالب با مؤلفههای مدنی ایرانی صورت گرفت را «گفتمان مهار» نامگذاری کنیم، مقاله حاضر درپی آن است که سهم نصیرالدین طوسی، فیلسوف بزرگ دنیای اسلامی را درخصوص این گفتمان و میزان کارآمدی آن بررسی نماید.
نقش سید بن طاووس (م664ق) در رشد فرهنگی و اجتماعی شیعیان

شیعیان در سده هفتم هجری به رشد فرهنگی و اجتماعی قابل توجهی، به ویژه در شهر بغداد، دست یافتند. بیتردید رضیالدین علی بن موسی بن طاووس (589ـ664ق) در این پویایی و رشد سهمی مؤثر داشت. این مقاله با روش وصفی ـ تحلیلی بر آن است، پس از مروری بر وضعیت شیعیان در قرن هفتم و نیز شخصیت سید بن طاووس، نقش او را در این زمینه بررسی کند. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که سید بن طاووس با تدوین و نشر کتاب در موضوعات مختلف، رواج دادن مقتل و منقبتخوانیِ اهل بیت:، بر پا کردن مجالس مناظره با پیروان سایر فِرَق اسلامی، ترویج اندیشه مهدویت و نزدیکی ظهور منجی، همکاری با ایلخان مغول در چارچوب یک نظریه سیاسی دینی و سرانجام تدوین ادعیه و رواج دادن فرهنگ دعا، در رشد فرهنگی و اجتماعی شیعیان در این دوره نقش داشته است
مراکز علمی ایران در دوره ایلخانان

عدم گرایش و پایبندی مغولان به دین و مذهبی خاص موجب رشد و باروری همه گروههای اعتقادی و فکری و فرهنگی در ایران شد و به نوعی مساوات و آزادی نسبی در تحصیل علوم برای همه پیروان ادیان و فرق مذهبی برقرار گردید و دانشمندان بسیاری در مراکز علمی و مدارس شهرهای بزرگ این دوره گرد هم آمدند. از جمله مدارس و مراکز علمی مهم این دوره عبارتند از: رصد خانه مراغه، مرکز آموزش و تحقیق ریاضیات و نجوم؛ مجتمع شنب غازان، مرکز تعلیم و تعلم علوم دینی (حنفی و شافعی)؛ ربع رشیدی که مقاطع ابتدایی تا تحصیلات عالی را شامل میشد و علاوه بر علوم دینی (حنفی و شافعی) به آموزش علمی و عملی طب نیز تخصیص یافت؛ مدرسه سلطانیه که به تعالیم مذهب تشیع اثنی عشری اختصاص پیدا کرد، و مدرسه سیار، مرکز آموزشی جدیدی که به ابتکار ایرانیان، برای رفع نیاز تحصیلی زندگی ایلی ایجاد گردید. هر کدام از مجتمعهای مذکور از خدمات آموزشی و رفاهی جنبی از جمله دارالتعلیم برای کودکان بیسرپرست، خانقاه، دارالسیادت، دارالشفاء کتابخانه و انتشارات نیز برخوردار بودند.
سیاست مذهبی حکومت ایلخانی؛ تسامح یا آشفتگی مذهبی؟

مغولان نخستین مهاجمان غیرمسلمانی بودند که توانستند بر بخش گستردهای از جهان اسلام مسلط شوند و خلافت عباسی را از میان بردارند. عقاید شمنی و غیر دینی مغولان و بیتوجهی آنان به مسأله دین سبب شد که سیاستهای آنان در عرصه مذهبی دچار سردرگمی و آشفتگی شود که گاه از این امر با عنوان سیاست تسامح دینی یاد میشود. این موضوع به عنوان پرسش اصلی این مقاله، بدین شکل مطرح میشود که آیا ایلخانیان در برابر مسائل مذهبی، سیاست تسامح دینی در پیش گرفتند یا بیاعتقادی آنها به دین، منجر به آشفتگیِ سیاستهای مذهبی در قلمروی آنها شد؟ و پیآمد سیاست مذهبی آنان برای دنیای اسلام، بهویژه سرزمین ایران چه بود؟ بررسی تمایلات دینی متفاوت و گاه متضاد ایلخانان مغول، طی یک قرن حکومت بر ایران نشان میدهد که سیاستهای آنان بیش از آنکه متأثر از نگاه تساهلی باشد به سبب بیاعتقادی به هرگونه باور دینی بود و تحت تأثیر مسائل و روابط سیاسی با قدرتهای پیرامونی، فعالیتهای شخصیتهای برجسته دیوانی و تحرک زنان با نفوذ حرم سلطان تغییر میکرد و بر شرایط مسلمانان به طور عام و شیعیان به طور خاص تأثیر میگذارد.
اسماعیلیان در الموت و جنوب ناحیه دریای مازندران پس از فتوحات مغول

مورخان ایرانی به تبعیت از روایت های عینی عطاملک جوینی در تاریخ جهانگشا، نابودی کامل جامعه شیعه اسماعیلی با مرکزیت الموت را در جریان حمله مغولان در قرن سیزدهم میلادی/ هفتم هجری که جهان اسلام را به ویرانی کشید، ثبت کرده اند. در حالی که تحقیقات جدید نشان می دهند اسماعیلیان پس از حمله مغول، هم چنان به حیات خود ادامه دادند ولی فعالیت های دایمی آنها در جنوب دریای خزر ناچیز شمرده شده است. تناقض و اغراق در گزارش های جوینی و شکل اصلاح شده آنها بر اساس روایت مورخان دیگر، شواهد تواریخ محلی، کتاب های جغرافیایی و کتیبه ها به حضور دایمی اسماعیلیان در این ناحیه به روشنی اشاره دارند. این شواهد در قرن پانزدهم میلادی/ نهم هجری به وسیله نصایح شاهرخی و مدارک موجود در ادبیات فرقه ای شبه قاره هند تایید می شوند و هر دوی آنها، الموت را مرکز مهم اسماعیلیان در دوره پس از حمله مغول می دانند که صدقات اسماعیلیان به آن جا فرستاده می شد. علاوه بر این، منابع هندی، الموت را اقامتگاه اسلام شاه، امام اسماعیلی می دانند.
جایگاه وقف در توسعه تشیع در عصر ایلخانان

وقف در لغت به معنای ایستادن و درنگ کردن بیشتر استفاده شده و در اصطلاح شرعی، تحبیس اصل و تسلیم منفعت تعریف شده است. وقف به عنوان یک سنت در تاریخ اسلام، پیش از اسلام و حتی در سایر ادیان وجود داشته است و کاربردهای زیادی برای آن بیان شده است. وقف و موقوفات در تاریخ اسلام و شکوفایی تمدن اسلامی به ویژه گسترش فرهنگ شیعی و توسعه علمی ـ تمدنی شیعیان نقش به سزایی داشته است. از قرن چهارم هجری و به ویژه با روی کار آمدن حکومت آل بویه، شاهد رونق موقوفات شیعی و حمایت آل بویه از مراکز مذهبی، آموزشی و رفاهی شیعیان هستیم. این جریان تا دوره حمله مغول اهمیت و تأثیرگذاری خود را حفظ کرد. در دوران پرتلاطم هجوم مغول تا تأسیس دولت ایلخانی، وقف و موقوفات مانند سایر نهادها و مظاهر تمدنی به شدت آسیب دید. سئوال اصلی این مقاله این است که نقش وقف در گسترش تشیع در دوره ایلخانان به چه میزان بوده است؟ و فرضیه ارائه شده این است که وقف در گسترش تشیع در ادوار تاریخی به خصوص عصر ایلخانان، نقش اصلی داشته است. به عنوان مدخل بحث درباره معنا و مفهوم وقف سخن گفته شده و در ادامه به روند بازسازی موقوفات شیعی به دست خواجه نصیرالدین طوسی و تأثیر آن در نوسازی و توسعه فرهنگ و مذهب تشیع و عمومیت یافتن آن در عصر ایلخانان پرداخته شده است.
پراکندگی جغرافیایی تشیع در ایران روزگار ایلخانی

در این مقاله، با استفاده از منابع تاریخی و جغرافیایی، وضعیت پراکندگی جغرافیایی تشیع در ایران، ابتدا در دوره پیش از یورش مغولان و معاصر با آن و سپس در دوران ایلخانان تا سقوط آنها با تأکید بر تحولات آن دورهها بررسی میگردد؛ با اذعان به این نکته که سایر منابع نیز در این باره راهگشا میباشند.
سادات در دوره مغول

یکى از پیامدهاى اجتماعى ظهور اسلام, شکل گیرى طبقه اى به نام ((سادات)) در جامعه اسلامى بود. با گسترش اسلام در سرزمین هاى دیگر, سادات از شرق تا غرب عالم اسلامى پراکنده شدند و به عنوان گروهى محترم و متنفّذ مورد توجه قرار گرفتند. ایران از جمله سرزمین هایى بود که سادات در آن نفوذ و جایگاه قابل توجهى یافتند و روز به روز بر شهرت و اعتبار آنان افزوده شد. با این حال, موقعیت آن ها از شرایط سیاسى, اجتماعى, اقتصادى و مذهبى دوره هاى مختلف تاریخ ایران نیز تا…ثیر مى پذیرفت. در این مقاله, وضع سادات در ایرانِ عصر مغول بررسى شده است.