آموزه های حضرت صدیقه طاهره(سلام الله علیها)

کلیپ تصویری با عنوان «اصل ایثار، اصل گذشت، اصل قناعت، اصل احترام متقابل بین اعضای خانواده، از آموزه های حضرت صدیقه طاهره(سلام الله علیها) است»؛ ویژه ایام ولادت امّ ابیها حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها

گوشه‌ای از عظمت و افتخارات امیرالمومنین‌ علیه‌السلام در جنگ بدر

جنگ بدر، میدانی است برای به نمایش گذاشتن عظمت امیرالمومنین‌ علیه‌السلام درصحنه ‌های مختلف؛ از علمدار بودن ایشان در این جنگ گرفته تا عهد کردن برای حفظ جان پیامبر‌ صلی‌الله‌علیه‌و‌آله و انزال آیات قرآن در وصف ایشان و جنگِ تن به تن با بزرگان قریش و «قاتل الفرسان الثلاثه» بودن حضرت و چندین فضائلِ دیگر در وصف ایشان که در ادامه خواهد آمد. علامه سید جعفر مرتضی عاملی در صفحات 263 الی 304 کتاب الصحیح من سیرة الامام علی‌ علیه‌السلام، جلد دوم، این مطلب را بیان نموده‌اند. تهیه و تنظیم: صدرا غفاری

چند نکته پیرامون ماجرای «لیله المبیت»

در ماجرای لیله المبیت چند نکته حائز اهمیت وجود دارد، مانند اینکه چرا پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله به حضرت علی‌ علیه‌السلام «امر» کردند که در بستر ایشان بخوابند و امکان تصمیم گیری به ایشان ندادند؟! و یا اینکه چرا کفاری که به داخل خانه حمله کردند و حضرت علی‌ علیه‌السلام را مشاهده کردند، مصرّانه جای پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله را از ایشان جویا نشدند و همچنین نکات دیگری که علامه سید جعفر مرتضی عاملی در صفحات 121 الی 178کتاب الصحیح من سیرة الامام علی‌ علیه‌السلام، جلد دوم، به آنها اشاره کرده‌اند. تهیه و تنظیم: صدرا غفاری.

علل پيروزى و شكست

بنا به چه عللى مسلمانان در جنگ بدر پيروز شدند؛ ولى در جنگ احد شكست خوردند؟

چند می گیری کشته بشی؟

گزارشی کوتاه و تاثیرگذار از حال و هوای این روزای مردم شهرمون و اینکه در مورد رزمندگانی که به سوریه و عراق برای جنگ می روند چه فکری می کنند.

شال مشکی شهید

بعد از شهادت غلامعلی سعیدی‌فر، بسیجی مخلص «علی اصغر فاتحی» بالای جنازه‌اش حاضر شد و شال مشکی خودش را با شال شهید سعیدی‌فر عوض کرد. همان روز فاتحی هم شربت شهادت را نوشید. این بار شهید عبّاس کیانیان بر پیکر پاک شهید فاتحی حاضر شد و شال او را به گردن خود انداخت و شال […]

هیچ درخواستی نکرد

برادر «سعید تجویدی» از کادرهای قدیمی سپاه و جنگ می‌گفت: ـ پس از عملیّات خیبر که در جزایر مجنون تردّد می‌کردیم، به دلیل فاصله‌ی زیاد آبی با عقبه‌ی خشکی نیروهای خودی و مشکل انتقال خودرو به داخل جزیره، وسیله‌ی نقلیه خیلی کم بود. بعد از چندبار رفت و آمد، رزمنده‌ی را دیدیم که سر خود […]

سوختگی استخوان!

در منطقه‌ی 112 فکه، نرسیده به میدان مین، متوجّه سفیدی روی زمین شدم. هر چیزی می‌توانست باشد. نزدیک‌تر که رفتم، از تعجّب خشکم زد. پیکر شهیدی بود که اوّل میدان مین، روی زمین دراز کشیده بود. احتمال دادم شهیدی است که تیر یا ترکش خورده و آن‌جا افتاده. بالای سرش که رسیدم، متوجّه یک ردیف […]

مرا زمین بگذارید

با دوستم نشسته بودیم و منتظر فرمان حرکت بودیم. در کانال مجاور ما گلوله‌ی خمپاره منفجر شد. در نور منوّرها دیدم که کسی فرو غلتید، امّا سعی کرد خودش را کنترل کند. با دوستم به سوی او رفتیم. اوّل باورم نشد او باشد، امّا وقتی با دقّت نگریستم، او را شناختم؛ فرمانده‌ی عملیاتمان بود که […]

نمی‌توانم بیایم

دخترم در سن شانزده سالگی در بیمارستان بستری شد؛ سرطان داشت. آخرین لحظات عمرش را سپری می‌کرد. بااین که فرمانده‌ی عملیات در تپه‌های الله‌اکبر بود، از طریق مسئولان از او خواسته شد تا هر چه سریع‌تر برای آخرین وداع به تهران برگردد. امّا همسرم قبول نکرد. پیام داده بود: «دخترم در تهران کسانی را دارد […]

مثل حضرت عبّاس (علیه السّلام)

ساعاتی پس از آغاز عملیات پر برکت فتح‌المبین، پاسدار شهید حسین ناجی، از ناحیه‌ی پا به شدّت مجروح شد. وقتی همرزمانش از او خواستند برای مُداوا به عقب برگردد و از شرکت در ادامه‌ی عملیات خودداری کند، حسین با فریاد خشم و اعتراض به آن‌ها گفت: «اگر مجروح شدن، دلیل پشت کردن به جبهه و […]