موانع قیام امام حسین علیه السلام بر ضد معاویه (بخش دوم)

و اما سایر اقدامات و روش های معاویه برای تضعیف مخالفان 4-احیا و ترویج فرهنگ و تعصبات جاهلی  :از طریق دوستی با روسای قبایل و تشویق شاعران به سرودن شعر در باره تفاخر قبیلگی ،خودستایی و هجوقبایل رقیب ، تحریک کینه های دوران جاهلیت ورنگ و صبغه دینی دادن به آن با اقداماتی نظیر جعل احادیث از زبان پیامبر (ص) در باره برتری و شرافت خود.5- فشار اقتصادی و شکنجه و آزار مخالفان: ،تحمیل فقروگرسنگی بر متعرضان به ویژه شیعیان و دوستداران خاندان علی (ع)،حاکم کردن جو اختناق و وحشت بر مسلمانان ، قتل عام مردم ، حذف کردن نام دوستداران خاندان علی(ع)  از دیوان و قطع کردن مقرری سالیان و عطایای آنها که این فشار و اختناق در ده سال امامت امام حسین (ع) به شدت افزایش یافت6- تظاهر به دین داری : بنابر گواهی تاریخ ،معاویه شخصی ملحد ،کاملا بی اعتقاد و بی دین بود و نه اعتقاد به اصول اعتقادات و نه پایبندی به احکام و فروعات دین داشت. ارتکاب اعمال زشت و شنیعی از قبیل شراب خواری، رباخواری ،پوشیدن لباس های حریر و زربافت، به خدمت گرفتن مستشاران مسیحی ،ترویج سب و لعن بر امیر المومنین (ع) ،مسموم کردن امام مجتبی (ع) و بسیاری از بدعت های دیگر از دیگر حربه های معاویه برای تثبیت و استقرار حاکمیت خویش بود 7- تقویت روحیه عافیت طلبی و سازش در جامعه اسلامی : معاویه با اجرای تمام ابزارهای قدرت و ترفندهای موذیانه ، ایجاد روحیه سازش و راحت طلبی ، کشاندن جامعه به سکوت و تسلیم و در نتیجه خفه کردن هرنوع حرکت و قیام مردمی در نطفه بدون واکنش در خور توجه از سوی جامعه اسلامی سبب شده بود تا جامعه اسلامی تن به هر سازش خفت باری بدهند  8- تحمیل معاهده صلح بر امام حسن (ع) : بر اساس این معاهده ، امام حسین (ع) نیز مانند برادرش متعهد بود به رعایت آن پایبند باشد گرچه بنا بر گواهی تاریخ ،خود معاویه نه تنها به هیچ یک از مواد پیمان نامه عمل نکرد بلکه برای نقض هر یک از مواد آن از هیچ کوششی فرو گذار نکرد اما اگر امام حسین (ع) قیام می کرد معاویه با ابزار تبلیغاتی و قدرتی که در اختیار داشت می توانست افکار عمومی را بر ضد آ ن حضرت بشوراند که بر علیه مفاد صلح عمل کرده است ،لذا حضرت قبل از هر اقدام مسلحانه ای باید جامعه را برای قیام و انقلاب آماده می کرد که مبارزات سیاسی حضرت از یک سو و نقض پیمان و جنایات معاویه  از سوی دیگر، کمک کرد تا بیداری و جنبش در میان شیعیان شکل بگیرد .

بررسی مسئله‌ی علم امام حسین علیه السلام به شهادت، و تلاش برای تشکیل حکومت

همه اندیشمندان شیعه معتقدند که امامان همانند پیامبر با اذن خداوند دانشی وسیع و فراتر از علم افراد عادی دارند و از اموری آگاهند که افراد عادی از آنها خبر ندارند سخن اینجاست که اگر امام (ع)به فرجام کار و سرنوشت خویش آگاهی کامل داشت چرا  دانسته خود را به کشتن داد و به دست خویش زمینه را برای وقوع یکی از زشت ترین جنایت ها در طول تاریخ بشریت فراهم آور د ؟ در پاسخ باید گفت که امام معصوم دو گونه علم و آگاهی دارد علم ظاهری و علم باطنی که در مقام علم ظاهری مکلف به رعایت ظاهر است و وظایف اجتماعی خویش را بر اساس این تکلیف انجام می دهد اما در مقام آگاهی باطنی علم به لوح محفوظ است که تخلف ناپذیر می باشد و امام اختیاری ندارد تا خلاف آن علم عمل کند ،پس تناقصی به وجود نمی آید زیرا در این جا دو تکلیف با دو جهت مطرح است تکلیف به شهادت از جهت باطن و تکلیف به تلاش برای تشکیل حکومت اسلامی از جهت ظاهریعنی حرکت امام (ع) از مدینه به سوی کوفه بر اسا س تکلیف ظاهری آن حضرت بوده اگر چه تکلیف باطنی آن بزرگوار شهادت در راه خدا بوده است از طرفی اعطای چنین علمی از جانب خدا به ولیِّ امرش نشان قرب و منزلت والا و شایستگی آن حضرت از آگاه شدن به اسرار و امور نهانی الهی است ولی از طرفی هم  مسئولیت و تکلیف امام دشوارتر شده زیرا با وجود این آگاهی باید در مقام عمل از این آزمون بزرگ سرافرازبیرون آید و نهایت عبودیت و سرسپردگی را به معبود خویش نشان دهد و صد البته که اجر تحمل و موفقیت در چنین آزمون دشواری ،ماناوجاویدان ماندن این نهضت در طول تاریخ بشریت است.

ریشه‌های سیاسی  قیام امام حسین علیه السلام

برای درک عمیق علل و شالوده وقوع فاجعه کربلا باید در پی ریشه یابی مسیروروند انحطاط امت اسلامی بعد از رحلت رسول خدا (ص) برآییم .در کل ریشه های تاریخی عاشورا را می توان در سه حوزه جست و جو کرد یکی ریشه های سیاسی است که از سقیفه آغاز و با خلافت عمر و عثمان به عنوان تکیه گاه های بنی امیه و ستیز با حکومت بر حق امیر مومنان علی (ع) و روی کار آمدن حکومت بنی امیه پس از صلح و در انتها تبدیل خلافت اسلامی به سلطنت موروثی یعنی بازگشت به حاکمیت جناح اصلی قریش که زمانی با اسلام درگیر بودند تداوم یافت . اما سرآغاز انحراف نخست :جریان سقیفه بود ،تبلورغلبه خُلق وخوو رقابت جاهلی و قبیلگی عرب  بر ارزش های اسلامی که دررقابت بر سر حکومت گروه بندی جناحی و قبیلگی بین مهاجر و انصار نمایان گردید دوم : به قدرت رساندن بنی امیه یکی از سیاست های برجسته عمربن خطاب خلیفه دوم  بود البته با سکوت در برابر انحرافات معاویه و زمینه سازی برای سلطه دشمنان دیروز اسلام بر مسلمانان ،و سوم:تایید سیاست های خلفای پیشین با روی کار آمدن عثمان ،و ابزار تجدید حیات امویان و رسیدن به آرزوی دیرینه شان یعنی قبضه کردن قدرت و چپاول بیت المال و گسترش استبداد، چهارم :ستیز با حکومت برحق علی (ع) و نیزوجود شکاف های عمیق اجتماعی و اقتصادی و تحمیل جنگ های متعدد بر حضرت وپدید آوردن خوارج از دل اختلافات شدید در سپاه امام علی (ع) و به دنبال آن به انزوا کشاندن جریان حق ، این عوامل از علل سیاسی قیام حسین (ع) بودند

بررسی ماجرای مهم اعزام سپاه اسامه 3

 پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به خوبی بر اهمیت منطقه شامات و فلسطین که تحت سیطره رومیان قرار داشت، واقف بود و مطمئن بود که دولت نیرومند روم، که شاهد گسترش روزافزون اسلام است، ساکت و آرام نمی نشیند و درصدد فرصتی است که ضربه ای به حکومت نوپای اسلام بزند. از این رو، در سال هشتم هجری سپاهی را روانه این سرزمین نمود تا خطرات احتمالی را دفع کنند. سپس در سال نهم هجری وقتی خبر آمادگی رومیان برای حمله به سرزمین حجاز در مدینه منتشر گردید، پیامبر همراه با سی هزار جنگجو عازم «تبوک» گردید و بدون برخورد با دشمن و جنگ و خون ریزی، به مدینه بازگشت. بدین سان، احتمال خطر در نظر پیامبر بسیار جدّی بود و به همین دلیل، پس از مراسم حجة الوداع ، سپاهی منظّم به فرمانده ای اسامه بن زید که جوانی 20 ساله بود برای اعزام به این منطقه آماده کرد و دستور داد بزرگان مهاجران و انصار در آن شرکت کنند.

در این نوشتار به بررسی تخلف عمر و ابوبکر از شرکت در سپاه اسامه می پردازیم و در پایان به نکاتی که موجب شگفتی ساز شدن ماجرای سپاه اسامه در تاریخ شد اشاره ای می کنیم.

بررسی ماجرای مهم اعزام سپاه اسامه 2

 پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به خوبی بر اهمیت منطقه شامات و فلسطین که تحت سیطره رومیان قرار داشت، واقف بود و مطمئن بود که دولت نیرومند روم، که شاهد گسترش روزافزون اسلام است، ساکت و آرام نمی نشیند و درصدد فرصتی است که ضربه ای به حکومت نوپای اسلام بزند. از این رو، در سال هشتم هجری سپاهی را روانه این سرزمین نمود تا خطرات احتمالی را دفع کنند. سپس در سال نهم هجری وقتی خبر آمادگی رومیان برای حمله به سرزمین حجاز در مدینه منتشر گردید، پیامبر همراه با سی هزار جنگجو عازم «تبوک» گردید و بدون برخورد با دشمن و جنگ و خون ریزی، به مدینه بازگشت. بدین سان، احتمال خطر در نظر پیامبر بسیار جدّی بود و به همین دلیل، پس از مراسم حجة الوداع ، سپاهی منظّم به فرمانده ای اسامه بن زید که جوانی 20 ساله بود برای اعزام به این منطقه آماده کرد و دستور داد بزرگان مهاجران و انصار در آن شرکت کنند.

در نوشتار قبلی به نقل اصل ماجرا که در کتب اهل سنّت آمده بود پرداختیم، در این نوشتار به نقد و بررسی این نقل ها می پردازیم.
 ما را با آنچه گذشت، درنگ‌های است؛ خواهیم کوشید در موارد زیر به اختصار بیان کنیم:

 (اسناد مطالبی که ذکر نشده است در نوشتار قبلی مفصل ذکر شده است)

چرا امام حسين عليه السلام در مدينه نماند؟

چرا امام حسين عليه السلام مدينه منوره را ترك گفت و خروج از آن شهر را برگزيد؟ آيا با وجود شمار فراوان بنى هاشم و صحابه از مهاجران و انصار و تابعان بسيارى كه در اين شهر بودند، بازهم در آن شهر امنيت نداشت؟ آيا امكان ترور امام عليه السلام در مدينه وجود داشت؟! يا […]

ماجرای اقتدای پیامبر به عبد الرحمن بن عوف

در برخی از کتب اهل سنت ماجرایی نقل شده است که درصدد ثبت فضیلتی برای عبدالرحمن بن عوف است که رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم پشت سر او نماز خواند، و این اجازه امامت را حمل بر رضایت خدا و رسول از پیشوایی او کرده اند. و البته از نقل این ماجرا استفاده های دیگری هم کرده اند که در این نوشتار به شرح و نقد این نقل می پردازیم.

تبریک و بیعت در غدیرخم

لید: پس از آنکه پیامبراکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم علی علیه السلام را به امامت و جانشینی منصوب فرمودند، مردمی که در آن روز حضور داشتند یک به یک یا گروه گروه به حضرت علی علیه السلام تبریک گفتند و با آن حضرت بیعت کردند که از جمله اولین نفرها که برای تبریک و بیعت آمدند ابوبکر و عمر و عثمان و طلحه و زبیر بودند. اثبات این کار (بیعت و تبریک) خط بطلانی است بر توجیهات متعددی که برخی از اهل سنّت بر منظور و هدف پیامبراکرم نوشته اند.

در این نوشتار به شرح این کار که 3 روز به طول انجامید می پردازیم.

پنداری موهوم در حدیث منزلت

لید: در برخی از منابع اهل سنت در مورد حدیث منزلت آمده است که پیامبرصلّی الله علیه و آله و سلّم علی علیه السّلام را جانشین خود در خانواده‌اش قرار داد، نه جانشین خود در مدینه. و با این حرف فضیلت جانشینی پیامبر را که هدف اصلی از این حدیث است را نفی کرده اند. در این نوشتار به شرح و نقد این ماجرا می پردازیم.

مرثیه‌ی دختران عقیل 1

شیخ مفید با سند خود از عبدالله بن عامر نقل می‌کند: چون خبر شهادت امام حسین (ع) به مدینه رسید، اسماء دختر عقیل بن ابی‌طالب با گروهی از زنان خانواده بیرون آمد تا آن‌که به قبر رسول خدا (ص) رسید و به آن پناهنده شد. ناله‌ای از دل برآورد، آن‌گاه رو به مهاجران و انصار […]

ابن زیاد و سر مطهّر امام حسین علیه السلام 9

 سیّد بن طاووس از قول راوی می‌نویسد: ابن زیاد ملعون بر منبر رفت و پس از حمد و ثنای الهی، از جمله چنین گفت: سپاس خدایی را که حق و پیروان حق را پیروز ساخت و امیر مؤمنان و پیروانش را یاری کرد و دروغگو پسر دروغگو را کشت! بیش از این سخنی نگفته بود […]