اِل‌سید و مناسبات وی با هودیان و مسیحیان اندلس

در اوایل قرن پنجم هجری (یازدهم میلادی)، مناسبات سیاسی ـ نظامی گسترده‌ای بین ملوک الطوایف اندلس و حکومت‌های اسپانیایی شکل گرفت. در این میان، دولت بنی هود (حک. 431ـ503ق/1046ـ1118م)، به سبب نزدیکی تختگاه آنان به حوزه فرمانروایی مسیحیان اسپانیا و جنگ‌های درون‌خاندانی، ناگزیر روابط نزدیکی با دولت‌های مسیحی ایجاد کرد و این مناسبات منجر به افزایش همکاری نظامی بنی هود با قشتاله شد؛ به گونه‌ای که فرمانده برجسته نظامی قشتاله، رودریگو دیاز مشهور به ال‌سید کمپیدور، راهی دربار هودیان شد که با جنگاوری و کسب پیروزی‌های بسیار، توانست نقشی مؤثر در سازمان نظامی و سیاسی هودیان ایفا کند. مقاله حاضر با تکیه بر منابع تاریخی و تحقیقات جدید، ابتدا حیات سیاسی ـ نظامی رودریگو دیاز در حکومت سانچو و قشتاله را به اختصار بیان کرده است و سپس با بیان چگونگی نفوذ، اقدامات و اهداف او در دوره بنی هود، بدین نتیجه رسیده است که به رغم حمایت‌های بی‌دریغ حاکمان بنی هود، رودریگو دیاز پس از دست‌یابی به مناصب بلند حکومتی، پیمان خود با هودیان را نقض کرد و در پی تشکیل حکومتی مستقل در شرق اندلس برآمد. از همین رو، وی که به دست‌آویزی برای توجیه رفتارش نیاز داشت، اطاعت از آلفونسو، پادشاه قدرتمند قشتاله را گردن نهاد و آن را بهانه کرد و همکاری خود با بنی هود را قطع کرد

کشمکش‌های سیاسی در اندلس و نقش آن در معاهدات نظامی مرینیان با آراگون

مرینیان به عنوان ادامه دهنده سیاست مرابطون و موحدون در مقابله با نهضت استرداد مسیحی، در سده هفتم هجری در عرصه سیاسی مغرب اقصی ظهور کردند. آنان پس از تثبیت حکومت خود، به قصد جهاد اسلامی وارد اندلس شدند. مرینیان علی‌رغم درگیری‌هایی که با مسیحیان اندلس داشتند، گاه با برخی از دولت‌های مسیحی، از جمله دولت آراگون متّحد شده، هم‌کاری می‌کردند. این نوشتار با توجه به اوضاع و شرایط سیاسی اندلس و از طریق بررسی معاهدات نظامی مرینیان با آراگون و واکاوی علل و زمینه‌های هم‌کاری آنان به این نتیجه رسیده است که اختلافات آن دو دولت با پادشاهی قَشْتاله‌ و حکومت بنی‌احمر، اهداف و منافع مشترکی را برای طرفین رقم می‌زد؛ به طوری که جهت دست‌رسی به آن اهداف، ناگزیر به هم‌کاری با یک‌دیگر و بستن معاهدات نظامی بوده‌اند.

نگرشی به میراث علمی مسلمانان در اسپانیا

بخش اعظم اسپانیا (اندلس) حدود هشتصد سال جزو دارالاسلام بود، و رونق و شکوفایی فرهنگ و تمدن اسلامی در این سرزمین آن را به یکی از درخشان‌ترین مراکز و کانون‌های علمی جهان بدل کرده بود که بر سراسر اروپا پرتو می افکند. اندلس بر خلاف برخی دیگر از مناطق اسلامی همچون مغرب اقصی، گرایشی به انزوا گزیدن از سرزمین‌های مرکزی جهان اسلامی نداشت؛ حاکمان آن جا پس از استحکام بخشیدن به حکومت خود، در جهت پیوند با سنت‌های علمی، شرقی، اسلامی اهتمام ورزیدند که حاصل آن رونق یافتن بازار علم و دانش به ویژه از سدة چهارم هجری به بعد بود. مقاله حاضر به پاره‌ای از فعالیت‌ها و توانایی‌های علمی مسلمانان اسپانیا در رشته‌های نجوم ،ریاضیات، گیاه‌شناسی و پزشکی پرداخته و سهم آنان را در ترقی و توسعه این علوم نشان داده است.

نقش عوامل سیاسی و مذهبی در جلوگیری از نشر تشیع در اندلس

مذهب تشیع و اندیشه‌های شیعی در نخستین سال‌های ورود مسلمانان به اندلس و هم‌زمان با فتوحات اسلامی یا اندکی پس از آن، وارد این منطقه گردید. زمینه مناسب و پیدایش موانع گوناگون سبب گردید که تشیع در این منطقه، گسترش پیدا نکند. علل و عوامل گوناگونی سبب ناکامی شیعیان در نشر باورهای خود در این سرزمین بود. علل سیاسی مانند قیام‌های منسوب به شیعیان و رقابت امویان اندلس با حکومت‌های ادریسیان و فاطمیان و علل مذهبی مانند نفوذ مذهب مالکی و پیوند آن با سیاست و ارتباط تنگاتنگ فقهای مالکی با حاکمان، مهم‌ترین موانع بر سر راه اندیشه‌های شیعی بودند. این مقاله با اشاره به شرایط سیاسی و مذهبی اندلس در سال‌های نخستین ورود اسلام به آن‌جا، نقش این دو عامل را در جلوگیری از نشر تشیع در اندلس بررسی می‌کند.

پیامدهای اجتماعی حضور مسلمانان در آندُلُس

در واپسین سال‌های سده نخست هجری، مقارن با دهه اول سده هشتم میلادی، دروازه‌های اندلس به‌وسیله فاتحان مسلمان گشوده‌ شد و این سرزمین در ‌مدت هشت قرن حکومت مسلمانان به مکانی برای شکوفایی تمدن‌اسلامی تبدیل شد. تمدن اسلامی که با مهیا کردن شرایط لازم برای هم‌زیستی مسالمت‌آمیز ملت‌های مختلف و تساهل و تسامح فکری، ظرف تجمیع تمدن‌های ایرانی، هندی و رومی گردیده ‌بود، اکنون به سرزمینی جدید با مختصات خاصی وارده شده بود. جاذبه‌های فرهنگ و تمدن اسلامی سبب شد مسیحیان اندلس با وجود حفظ آیین خویش، به آداب و رسوم مسلمانان گرایش پیدا کنند. مسلمانان نیز با‌ ایجاد فضای زندگی مسالمت‌آمیز، شرایط مناسبی را برای تعامل در زمینه­های مختلف مذهبی، فرهنگی و اجتماعی فراهم کردند. این پژوهش می‌کوشد پیامدهای اجتماعی حضور مسلمانان در اندلس را در محورهای زیر مورد بررسی قرار دهد: نظام خانوادگی، پوشش، تغذیه و شیوۀ پذیرایی، بهداشت و اجرای آداب و رسوم مذهبی.

درآمدی بر تاریخ اجتماعی اسپانیای اسلامی در منابع تاریخی و جغرافیایی قرن چهارم تا هفتم هجری

سرزمین اندلس که به فاصله کمی پس از فتوحات اسلامی از پیکره سیاسی دستگاه خلافت عباسی جدا شد، به دلیل شرایط ویژه اقلیمی، تاریخی و انسانی همواره مورد توجه مورخان، جغرافی­دانان، ادیبان و دیگر نویسندگان مسلمان قرار داشته است. در میان اخبار و روایت­های مربوط به این خطه از جهان اسلام، گزارش­های مربوط به تاریخ اجتماعی آن از جایگاهی ویژه برخوردار است. این مقاله پس از مروری بر سیمای کلی جغرافیای اسپانیای اسلامی می­کوشد با تکیه بر گزیده­ای از منابع تاریخی و جغرافیایی قرن چهارم تا هفتم هجری، به شیوۀ سند پژوهی، تاریخ اجتماعی این منطقه را با تأکید بر موقعیت اقتصادی و تجارت، مشاغل، گروه­های اجتماعی، اقوام و گزارش­های مذهبی مورد بررسی اولیه قرار دهد تا زمینه­ای برای پژوهش­های گسترده­تر در این شاخۀ نوپدید تاریخ نگاری را فراهم آورد.

پژوهشی در تاریخنگاری مغرب اسلامی؛ بررسی البیان المغرب فی اخبار الاندلس و المغرب

ابوالعباس احمد بن محمد بن عذاری مشهورترین مورخ مغربی پیش از ابن خلدون است که با نگارش البیان المغرب فی اخبار الاندلُس و المغرِب یکی از مهمترین نوشته های تاریخی مغرب اسلامی را پدید آورد. این مقاله به بازشناسی و تبیین جایگاه این کتاب در بین نوشته های تاریخی مغرب اسلامی، شیوه تألیف و منابع مورد استفاده مؤلف پرداخته و بدین نتیجه دست یافته است که به رغم نگارش آن در قرن هشتم، کتاب متضمن اخبار بسیار و روایات نادری است که جایگاه کتاب را تا حد منبعی دست اول ارتقا داده است. بعلاوه شیوة تألیف اخبار تاریخی آن، تلفیقی است از شیوه های سالشمار و موضوعی که با اسلوبی ساده و روان نگاشته شده است.

علویان و اندیشه های شیعی در اندلس

زمان و مکان حضور علویان و اندیشه‌های شیعی در اقصی نقاط جهان، نقش مهمی در توسعه و استقرار اسلام و مسلمانان در آن مناطق دارد. یکی از عوامل مهم ظهور و انتشار پیروان علوی و افکار شیعی، زمینه‌های مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اعتقادی لازم، در مناطق مختلف جغرافیایی بوده است و گرچه اندلس، از سرزمین‌های تحت نفوذ اسلام، از این موضوع مستثنا نیست، باید اذعان کرد که در این منطقه، نه تنها بستر مناسب برای شیعه و علویان مهیا نگردید، بلکه برخی عوامل رشد و شکوفایی و تثبیت اندیشه‌های سیاسی و مذهبی علویان را در اندلس، در مقایسه با سایر مناطق، با موانع جدی روبه‌رو کرد.

ترجمه متون مسلمین در اروپا (قرن‏هاى 12 و 13 میلادى)

براى روشن شدن روابط و تعاملات فرهنگى و علمىِ میان شرق و غرب نیاز به تحقیقات بیش‏ترى در این زمینه مى‏باشد. در این میان فهم روابط شرق و غرب در دوران میانه و در حقیقت روابط فرهنگى و تمدنىِ جهان اسلام و مسیحیت در این دوران، بسیار بااهمیت مى‏باشد. چرا که در این دوره، تمدن اسلامى با تمدن مسیحىِ غرب در تعاملى نزدیک و شدید بوده است. هدف ما در این نوشتار، توجه به روابط و تعاملات تمدنى و علمى جهان اسلام و مسیحیتِ غرب در قرون پایانى دوران میانه مى‏باشد؛ دورانى که فرهنگ و تمدن اسلامى طى فرایندى چند مرحله‏اى و تجربه‏ى دوره‏اى که به عصر زرین تمدن اسلامى مشهور گشته انوار علمى و فرهنگى آن روشنى بخش اندیشه‏ى طالبان علم و اندیشه بود. در این میان توجه ما به یکى از مهم‏ترین انواع روابط معنوى دو تمدن یعنى انتقال و ترجمه‏ى متون مسلمانان توسط اروپاییان در قرن‏هاى دوازدهم و سیزدهم میلادى معطوف است.

نبردهاى «المنصور محمد بن ابى عامر» در اندلس

المنصور محمد بن ابى عامر، حاجب قدرتمند هشام(المؤید) خلیفه‏ى اموى اندلس (خلافت 366 – 399ق) بود. دوران او مقارن است با آغاز ضعف نظامى و آشفتگى و هرج و مرج حکومت مسلمانان در اندلس. از این رو مسیحیان جرأت یافتند که به سر حداّت و مرزهاى اندلس تجاوز کرده و به غارت و کشتار بپردازند. المنصور از شخصیت‏هاى بزرگى است که در این اوضاع پریشان و آشفته، به فکر دفاع از قلمرو مسلمانان افتاد و ضربه‏هاى متعدد و هولناکى بر پیکره‏ى دولت‏هاى مسیحى شمال اسپانیا وارد ساخت. این مقاله، به بررسى سلسله نبردهایى که میان المنصور و اسپانیاىِ مسیحى رخ داده است مى‏پردازد.

بنى غانیه خاندانى حکومت گر در غرب اسلامى

بنى غانیه خاندانى از بربرها بودند که در قرن ششم هجرى در منطقه شرق اندلس و افریقیه به حکومت رسیدند. نخستین امیر از بنى غانیه محمد بن على بن غانیه مُسوفى و آخرین آنان عبدا& بن اسحاق است. این خاندان که با حمایت مُرابطان روى کار آمد, پس از سقوط دولت مرابطى و در زمان حاکمیت موحدان از حامیان بزرگ تفکر مرابطان به شمار مى رفت. تاخت و تازهاى بنى غانیه تا مدت ها سبب سلب آرامش از موحدان شد. سپاهى که آنان از اعراب مهاجر و صحرا گرد فراهم آوردند, سبب آشفتگى اوضاع اِفریقیه در نیمه دوم سده ششم و نیمه نخست سده هفتم شد. ضربات مداوم موحدان و حَفصیان به آنان در افریقیه سرانجام به حضور بنى غانیه در آن جا خاتمه داد.
شاخه دیگر این خاندان در میورقه حضور داشتند که موحدان در سال هاى آخر سده ششم به حضور آنان خاتمه دادند, این نواحى تا زمان تصرف به دست مسیحیان در دست موحدان باقى ماند.

فرنگى‏ ها

مقاله‏ حاضر گزارش مختصرى از تصورات مسلمانان از غرب و غربیان از آغاز تا دوره‏ى عثمانى، با تکیه بر گزارش‏هاى جهان‏گردان و جغرافیادانان مسلمان است. این مقاله از دو بخش تشکیل شده است: بخش اول به بررسى گزارش‏ها و آگاهى‏هاى مسلمانانِ مشرق زمین از اروپا و جهان مسیحى مى‏پردازد و بخش دوم به گزارش‏هاى مسلمانان اندلس از آنها. امید است که مقاله‏ حاضر که شرحى است از تاریخچه‏ى غرب‏شناسى مسلمانان، گامى باشد در غرب‏شناسى ما ایرانیان.

طب و داروسازى در اندلس‏

بررسى جایگاه مسلمین در تاریخ علوم و توانمندى‏ها و نوآورى‏هاى آنان در این عرصه، از مباحث ضرورى و مهمى است که اهتمام بدان موجب تعدیل اندیشه‏ى رایج افراطى در زمینه‏ى تاریخ علم مى‏گردد. این مقاله برآن است که تاریخچه‏اى مختصر از پزشکى اندلس در عصر اسلامى و نوآورى‏هاى پزشکان مسلمان در این زمینه را به نحوى اجمالى بازگو نماید و سهم اندلس را در پیشبرد علم طب و داروسازى و نیز انتقال آن به اروپا را ارزیابى کند.

بلاط الشهداء

«بلاط الشهداء» نام جنگى است که در سال 114 قمرى / 732 میلادى در نزدیکى کوه‏هاى پیرنه، میان دو شهر تور و پواتیه بین مسلمانان، به رهبرى عبدالرحمن غافقى، و مسیحیان، به رهبرى شارل مارتل، رخ داده است که سرانجام این جنگ به کشته شدن عبدالرحمن غافقى انجامید. بعد از این شکست هرگونه لشکرکشى مسلمانان به غرب با شکست مواجه شد و وحدت مسلمانان در اندلس خدشه‏دار گردید و حاکمیت مسلمانان در اندلس روبه ضعف نهاد.