چرا امام حسين عليه السلام زنان و كودكان را همراه برد؟

مگر نه این است که در وقایع ثبت شده در دوران حکومت بنی امیه، هیچ گونه رحمی نه به زنان و نه به کودکان می کردند؛ از جمله برخی این وقایع می توان به حادثه حرّ و یا تعداد زندانیان زنی که در زندان های بنی امیه جان خود را از دست دادند اشاره کرد. […]
نوحهی جنّ

محمّد بن سعد با سند خود از امّ سلمه نقل کرده است که گفت: شنیدم که جن بر حسین بن علی (ع) نوحهخوانی میکنند. قال محمّد بن سعد: أخبرنا عفّان بن مسلم و یحیی بن عبّاد و کثیر بن هشام و مسلم بن إبراهیم و موسی بن إسماعیل قالوا: حدّثنا حمّاد بن سلمة، […]
گریهی خاندان پیامبر و اصحاب بر امام حسین علیه السلام و گریهی امّ سلمه 3

فتّال روایت میکند: روزی امّ سلمه میگریست. گفتند: چرا گریه میکنی؟ گفت: فرزندم حسین کشته شد. رسول خدا (ص) را از هنگام وفات جز همین امشب در خواب ندیدهام. به آن حضرت عرض کردم: پدر و مادرم فدایت! چرا پژمرده میبینمت؟ فرمود: از اوّل شب مشغول کندن قبر حسین (ع) و اصحابش بودم. قال […]
گریهی خاندان پیامبر و اصحاب بر امام حسین علیه السلام و گریهی امّ سلمه 2

طبرانی با سند خویش از سلمان نقل میکند که: پیش امّ سلمه رفتم. گریه میکرد. پرسیدم: چرا گریه میکنی؟ گفت: رسول الله (ص) را در خواب دیدم که بر سر و صورتش خاک بود. پرسیدم: چه شده است یا رسول الله؟ فرمود: شاهد شهادت حسین (ع) بودم. قال الطّبرانیّ: حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ الْعَبَّاسِ […]
گریهی خاندان پیامبر و اصحاب بر امام حسین علیه السلام و گریهی امّ سلمه 1

شیخ طوسی با سند خویش از عبدالله بن عبّاس نقل میکند: در خانهی خود خوابیده بودم که از خانهی امّ سلمه همسر پیامبر خدا (ص) صدای شیون بلندی شنیدم. مرا به طرف خانهاش بردند. مردم مدینه از زن و مرد رو به آنجا داشتند. چون به آنجا رسیدم، گفتم: ای مادر مؤمنان! چرا ناله و […]
سیب بهشتی 1

فتال نیشابوری گفته است: امّ سلمه گوید: پیامبر (ص) نزد من بود. جبرئیل نازل شد. آن دو با هم گفتگو میکردند که حسن بن علی (ع) در زد. رفتم تا در را باز کنم. دیدم حسین (ع) هم با اوست. هر دو وارد شدند. چون چشمشان به جدّشان پیامبر خدا افتاد، جبرئیل در نظرشان مانند […]
گریه امام علی علیه السلام

ابن جوزی گوید: امام پرسید: نام این سرزمین چیست؟ گفتند: کربلا؛ به آن نینوا هم میگویند. حضرت گریست و فرمود: رنج و محنت! امّ سلمه به من خبر داد که روزی جبرئیل نزد رسول خدا (ص) بود. تو هم با من بودی. گریه کردی، پیامبر فرمود: فرزندم را رها کن. تو را رها کردم. پیامبر […]
دیدار با امّ سلمه و خبر شیشه

ابن حمزه از امام باقر (ع) روایت میکند: چون حسین (ع) تصمیم گرفت به سوی عراق رود، امّ سلمه که تربیتکنندهی حسین بود و محبوبترین افراد نزد امام بود و نسبت به آن حضرت عاطفهی شدیدی داشت و تربت حسین (ع) نزد او بود و پیامبر خدا (ص) آن را به وی سپرده بود، کسی […]
وصیت های امام حسین علیه السلام 1

شیخ کلینی با سند خویش از امام صادق (ع) روایت کرده است که فرمود: چون حسین (ع) به سوی عراق عزیمت کرد، کتابها و وصیت را به امّ سلمه سپرد و چون امام سجّاد (ع) برگشت، به آن حضرت داد. روی شیخ الکلینی: عَنْ عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ، عَنْ عَلِيِّ […]
خبر دادن پیامبر صلوات الله علیه از شهادت امام حسین علیه السلام 1

شیخ مفید گوید: از امّ سلمه روایت شده است: شبی پیامبر خدا (ص) از نزد ما بیرون رفت و غیبت او طول کشید. سپس غبارآلوده و پریشان برگشت، در حالی که دستش بسته بود. عرض کردم یا رسول الله! چرا اینگونه پریشان و غبارآلودی؟ فرمود: در همین زمان مرا به جایی در عراق بردند که […]
پیشگویی فرشتگان از شهادت امام حسین علیه السلام 21

ابن قولویه گوید: پدرم با سند خویش از زید شحّام از امام صادق (ع) روایت کرده که فرمود: جبرئیل، خبر شهید شدن حسین (ع) را در خانهی امّ سلمه به رسول خدا (ص) داد. حسین (ع) بر پیامبر وارد شد، در حالی که جبرئیل پیش او بود. گفت: امّت تو این پسرت را خواهند کشت. […]
پیشگویی فرشتگان از شهادت امام حسین علیه السلام 17

شیخ مفید گوید: سماک از ابن مخارق از امّ سلمه روایت کرده است: روزی پیامبر خدا (ص) نشسته بود و حسین (ع) در دامن او نشسته بود. چشمان پیامبر پراشک شد. به او عرض کردم: یا رسول الله! فدایت شوم، چرا گریانی؟ فرمود: جبرئیل (ع) فرود آمد و در مورد پسرم حسین تسلیتم گفت و […]
پیشگویی فرشتگان از شهادت امام حسین علیه السلام 14

شیخ صدوق به سند خود از امام باقر (ع) روایت کرده است: پیامبر خدا (ص) در خانهی امّ سلمه بود. به وی فرمود: کسی بر من وارد نشود. حسین (ع) که کودک بود آمد. نتوانست جلوی او را بگیرد تا آنکه وارد حضور پیامبر شد. امّ سلمه نیز در پی او وارد شد. دید که […]
پیشگویی فرشتگان از شهادت امام حسین علیه السلام 13

طبرانی با سند خود از ابی امامه نقل کرده است: رسول خدا (ص) به همسران خویش فرمود: نگذارید این کودک (یعنی حسین) گریه کند. روزی که پیامبر نزد امّ سلمه بود، جبرئیل نازل شد. پیامبر خدا (ص) به اندرون رفت و به امّ سلمه گفت: نگذار هیچ کس نزد من آید. حسین آمد و چون […]