سيره قرآنى امام رضا(عليه السلام)

عشق فراوان امام رضا(ع) به کتاب خدا اورا بر آن داشت تا نخست در زندگی فردی اش از آن بهره ببرد.نه زمان برای او مطرح بود و نه مکان و نه روز و شب که موارد زیر بهترین گواه این مدعا است.
قرآن در بينش امام رضا عليه السلام

قرآن کریم در اندیشه، گفتار و کردار اهل بیت علیهم السلام تجسّم و عینیت تمام یافته است و سیره ی کریمانه و سخن حکیمانه ی آنان، مستقیم یا غیر مستقیم، روشنگر کتاب الهی در ابعاد گوناگون است؛ از این رو یکی از رسالت های مهم امامان معصوم تبلیغ دین
امام رضا علیه السلام و رسالت تبیین قرآن

قرآن در اندیشه، گفتار و کردار اهل بیت علیهمالسلام تجسم و عینیت تمام یافته است و سیره کریمانه و سخن حکیمانه آنان، مستقیم یا غیر مستقیم، تبیینگر کتاب الهی در ابعاد گوناگون آن است. در این مقاله به بیاناتی که امام علی بن موسی الرضا علیهالسلام به طور مستقیم در باب قرآن کریم فرمودهاند، پرداخته شده است. با توجّه به سخنان آن حضرت درباره قرآن و تفسیر آن، سرفصلهای ذیل تبیین شده است: بیان فضیلت و جایگاه قرآن، معرفی گوشههایی از علوم قرآن، تنزیه خداوند و تبیین متشابهات اعتقادی قرآن، تنزیه پیامبران و تبیین متشابهات قصص انبیا، شرح و توضیح آیهها و پاسخگویی به ابهامات، تعیین مصداق و تطبیق آیه، استناد به قرآن و شاهد آوردن از آن، تفسیر قرآن به قرآن و تبیین احکام در پرتو قرآن.
بازتاب انوار وحى درگفتار پيشواى هشتم

رسول خدا صلىاللهعليهوآله در ضمن سفارشات خويش براى امت اسلام از دو امانت گرانسنگ و ارزشمند ياد كرده و فرمود: «اِنّى تارِكٌ فيكُمُ الثَّقَلَيْن كِتابَ اللّهِ وَعِتْرَتى وَلَنْ يَفْتَرِقا حَتّى يَرِدا عَلَىَّ الْحَوْض؛(1) من در ميان شما دو امانت گرانسنگ مىگذارم، كتاب خدا و عترت من و آن دو هيچگاه از هم جدا نخواهند شد تا اينكه در حوض كوثر بر من وارد شوند».
طبق اين گفتار مهم رسول اللّه صلىاللهعليهوآله ، قرآن و عترت تا روز قيامت با هم بوده و تفكيك ناپذيرند. هر كس بخواهد به دامن قرآن پناه بَرَد، بدون در نظر گرفتن راهنمائيها و هدايتهاى اهل بيت عليهمالسلام راه به جايى نخواهد بُرد، چرا كه آنان چراغهاى هدايت به سوى انوار معنوى قرآن هستند و لطائف و ظرائف و نكتههاى ناب قرآن، در نزد آن بزرگان است. در زيارت جامعه مىخوانيم: «السَّلامُ عَلى مَحالِّ مَعْرِفَةِ اللّهِ وَمَساكِنِ بَرَكَةِ اللّهِ وَمَعادِنِ حِكْمَةِ اللّهِ وَحَفَظَةِ سِرِّ اللّهِ وحَمَلَةِ كِتابِ اللّهِ؛ سلام بر آنانكه [دلهايشان] محل معرفت خداست و مسكن بركات حق و معدن حكمت پروردگار، آنانكه پاسداران رازهاى الهى و حاملان كتاب خدا هستند». ابونواس شاعر در قصيدهاى كه براى امام رضا عليهالسلام قرائت كرد به اين حقيقت اشاره دارد:
مُطَهَّرُونَ نَقيّاتٌ ثيابُهُمُ ××× تَجْرى الصَّلوةُ عَلَيْهمْ اَيْنَما ذُكِرُوا
«آل پيامبر صلىاللهعليهوآله دامنشان از هر گناه و آلودگى پاك و مطهر است و هرگاه نامى از آنان به ميان آيد، درود و سلام بر آنان فرستاده مىشود.»
فَاَنْتُمُ الْمَلاَءُ الاَْعْلى وَعِنْدَكُمُ ××× عِلْمُ الْكِتابِ وَماجاءَتْ بِهِ السُّوَرُ(2)
«شمائيد آن ملأ اعلى و نزد شماست علم كتاب و آنچه از سورهها آمده است.»
بر اين اساس فهميدن كلام خدا و راز و رمز آيههاى قرآن، بدون رهنمودهاى ائمه اطهار عليهمالسلام كارى دشوار، بلكه ناممكن است. در اين راستا به سراغ رهنمودهاى حضرت رضا عليهالسلام در زمينه آيات وحيانى كلام خدا رفته، بازتاب انوار درخشان وحى را در سيره و سخن آن حضرت به نظاره مىنشينيم.
سيره قرآني امام رضا علیه السلام

نويسنده تفسير عياشي در تفسير خود از صفوان نقل ميكند: از امام رضا (عليه السلام) اجازه گرفتم تا محمد بن خالد به محضر او شرفياب شود. ضمناً به آن حضرت گفتم كه او دست از گفتههاي قبلي خود برداشته و اظهار ميدارد كه منظورم از اين ملاقات پيروي از امام است.
امام رضا (عليه السلام) فرمود: او را بياور. وقتي كه فرزند خالد بر امام وارد شد، اظهار داشت: فدايت شوم! بر گذشته پشيمانم و بر نفس خود ظلم كردم.
او به امام عرض كرد: من از گذشته خود استغفار ميكنم و دوست دارم عذر مرا بپذيري و گذشته مرا عفو كني .امام فرمود: آري، ميپذيرم؛ زيرا اگر نپذيرم، اين كار به معناي از بين بردن زحمات اين و يارانش است (و سپس به صفوان اشاره كرد) و همچنين اين كار مصداق گفته مخالفين است و خداوند به پيامبرش فرمود:
)فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ كُنْتَ فَظّا غَليظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضّوا مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَ شاوِرْهُمْ فِي اْلأَمْر(؛[1] «به بركت رحمت الهي نرم و و مهربان شدي و اگر خشن و سنگدل بودي، از اطراف تو پراكنده ميشدند».
سپس از حال پدرش پرسيد. پاسخ داد كه پدرم از دنيا رفته است. حضرت براي او نيز استغفار كرد.
منظور حضرت امام رضا (عليه السلام) اين بود كه اگر عذر تو را نپذيرم، گفتههاي صفوان دربارة ما از بين خواهد رفت و اين دستاويزي براي مخالفين ما نيز خواهد بود و خواهند گفت كه چرا امام شما عذر يك نفر را نپذيرفت.
کرامات رضوی

کرامت در منظومهء فرهنگ و اعتقادات اسلامی بهویژه تشیع پدیدهای ممکن الوقوع است؛ نویسنده بر این مبنا و با آوردن دو نمونهء تاریخی و یک نمونه معاصر از ماخذ معتبر در مقام اثبات امکان وقوع آن برآمده است. گرچه به باور برخی از عقلگرایان، کرامت که «خرق عادت» است مخالف قانون علیت پنداشته میشود. اما باید توجه داشت که علتهای معنوی و غیر معنوی و غیر مادی در این جهان وجود دارد که تحقیقات نوین هم آن را تأیید میکند، و میتواند سبب حوادثی غیر معمول شود. ضمنا از منظر آسیبشناسی این نکته یادآوری شده که بسا بزرگنمایی یا پیرایههایی که بر یک کرامت بسته میشود اصل آن را مورد تردید قرار میدهد. امکان صدور معجزه و کرامات از ناحیهء امام معصوم علیه السلام و رابطه آن با علم غیب امام علیه السلام، موضوعی است که نویسنده آن را از دیدگاه برخی از متکلمان شیعه به اجمال مورد بررسی قرار داده است. در بخش پایانی مقاله هم منابع تاریخی ثبت کرامت و معجزات حضرت رضا علیه السلام را متذکر شده و به چند کرامت مشهور اشاره کرده است.
توسل و زیارت در منابع اهل سنت و نقد دیدگاه وهابیت با تأکید بر زیارت امام رضا علیه السلام

بارگاه رضوي از سده سوم هجري قمري تاکنون، کانون توجه امت اسلامي اعم از شيعه و سني بوده است، بهویژه علماي اهل سنت و پيروان آنان، پيوسته جهت عرض ارادت و طلب حاجت و شفاي امراض به زيارت آن حضرت شتافته و به آن پيشوا توسل میجستند. اين در حالي است که با بيان تفکرات و فتاواي ابن تيميه و پيروانش چون محمد بن عبدالوهاب، زيارت قبور انبيا و صالحين و توسل به آنان حرام و شرک دانسته شده و زيارت کنندگان و متوسلين به آنان را قبريون و حجريون ناميدند و با جلوه دادن زيارت و توسل از اختصاصات شيعه و ادعاي فقدان چنين اعتقادي در ميان اهل سنت و يا وجود چنين اعتقادي در عوام اهل سنت و نه علما، سعي در ايجاد دوگانگي اعتقادي و رفتاري ميان شيعه و سني دارند. پژوهش حاضر در صدد تبيين فضيلت زيارت امام رضا در منابع اهل سنت و تبيين گزارشها و نصوص تاريخي، بر سيره مستمره علماي اهل سنت و پيروان آنان و نيز نقد تفکرات و باورهاي وهابيت در مسئله زيارت و توسل، بر اساس منابع معتبر و درجه اول اهل سنت است که نتيجه آن اتحاد بیشازپیش مسلمين خواهد شد.
تحلیل متن شناسی زیارتنامه حضرت امام رضا علیه السلام بر پایه نظریه کنش گفتار

نظریه کنش گفتار یکی از مهمترین نظریاتی است که بر دو حوزه فلسفه زبان و زبان دین تأثیر گذاشته است. آستین، ارائهکننده این نظریه، کاربرد زبان برای انجام کارهایی از قبیل اعلام کردن، وعده دادن، اظهار داشتن، تهدید کردن و … را کنش گفتار نامید. وی واحد ارتباط زبانی را کنشهای گفتاری اعلام کرد، بدین معنی که ارتباط زبانی هنگامی اتفاق میافتد که گوینده، کنش گفتاری انجام دهد. جان سرل بر پایه این نظریه کنشهای گفتاری را به پنج دسته تقسیمبندی کرد: کنشهای اظهاری، اعلامی، تعهدی، ترغیبی و عاطفی. بررسی متن شناسی زیارتنامه حضرت امام رضا (ع) بر اساس طبقهبندی فوق نشان داد از مجموع 107 کنش گفتاری بهکاررفته در این متن، کنشهای عاطفی با 38 مورد بیشترین و کنشهای اعلامی با 22 مورد کمترین تعداد را به خود اختصاص دادهاند. ضمن آن که در متن فوق هیچگونه کنش گفتاری تعهدی به کار نرفته است. نتایج فوق نشاندهنده ایجاد ارتباط عمیق عاطفی گوینده و مخاطب یا مخاطبان زیارتنامه است. به عبارتی گوینده متن تلاش کرده است احساساتی از قبیل ارادتمندی، قدردانی و دوستی خویش را در قالب این متن با مخاطب خویش به اشتراک بگذارد. اختلاف ناچیز بین تعداد سایر کنشهای به کاررفته در متن با توجه به تعداد کل کنشهای موجود معنیدار به نظر نمیرسد.
بررسی تاریخی – روایی چگونگی ملقب شدن امام هشتم به «الرضا»

چگونه حضرت امام علی بن موسی (ع) به الرضا ملقب شد؟ این نوشتار با بررسی سند و دلالت دو روایت نقل شده از مرحوم صدوق رضیاللهعنه و ارزیابی زمینهها و قرینههای گزارشی تاریخی دراینباره به این پرسش پاسخ میگوید. نویسنده بر آن است که مأمون، خلیفه شهیر عباسی به انگیزه سرکوبی قیامهای مخالفان بهویژه علویان و جلوگیری از سقوط حکومت عباسیان، پس از نشاندن آن امام بزرگوار در جایگاه ولی عهدی خود، این لقب را برای او برگزید. حتی با فرض وجود این لقب برای امام هشتم پیشازاین رویداد، میتوان گفت که امام هشتم علیهالسلام در زمان مأمون به «رضا» شهرت یافت.
ضرورتهای سیاسی در دعوت امام رضا علیه السلام به خراسان

این نوشتار پیرامون ضرورتهای سیاسی در دعوت امام رضا علیه السلام به خراسان
سیره سیاسی امام رضا علیه السلام در برخورد با حکومت جور (مطالعه موردی ولایتعهدی)

ولایتعهدی امام رضا از نقاط حساس تاریخ شیعه به حساب می آید. این حساسیت از چند منظر در خور تامل است. از یک سو تحولات اجتماعی-سیاسی عصر عباسیان (مخصوصا خلافت مامون) و از سوی دیگر قبول ولایتعهدی امام رضا. بررسی سیره سیاسی اما م رضا بر این مبنا صورت میگیرد که سیره سیاسی ائمه واقعیت هایی صرفا تاریخی نیست و بلکه حاوی پند ها و اصول ارزشمندی برای پیروان ایشان است. پرسش و محور اصلی این مقاله چگونگی تعامل امام رضا با حکومت جور (به خصوص در جریان ولایتعهدی) است. در ابتدا برای ورود به بحث و تسیم شرایط سیاسی- اجتماعی برخی مسائل تاریخی مطرح شده در دو مقطع (پیش از ولایتعهدی) و (پس از ولایتعهدی) درباره برخی احتمال ها و شبهه های مربوط به ولایتعهدی امام رضا بحث و در ادامه به مواضع سیاسی ایشان پرداخته میشود. باید توجه داشته باشیم مبارزه و مخالفت با حکومت جوربر اساس اصول ثابت تعالیم شیعه و نیز با توجه به مقتضیات زمانی و مکانی میتواند شکل های گوناگونی داشته باشد و این درست همان چیزی است که در سیره اهل بیت تجلی یافته است. مسئلهای که بر مینای این تعالیم برای ما روشن شده این است که با وجود شکلهای گوناگون مبارزه با حکومت و حکام جور هیچگاه توقف مبارزه و مخالفت سفارش نشده و حتی در سختترین شرایط، سازش با ظالمان مجاز نیست؛ اما توجه به شکل مبارزه و مصالح عالیه باید مدنظر قرار گیرد.
تحلیلی بر قیامهای علویان در دوران امام رضا علیه السلام و ارتباط آن با ولایتعهدی

دوران امامت امام رضا (ع) (203-183 ق) علاوه بر آنكه از ساحتهای اعتقادي و فرهنگي، دوراني کمنظیر و بلكه بینظیر است، از جهت سياسي نيز دوراني ويژه بهحساب میآید. فراواني تحرکهای علويان در آخرين سالهای امامت آن حضرت ازجمله مواردي است كه به اهميت اين دوران میافزاید. اين نكته هنگامي روشنتر میشود كه دريابيم جنبشهای علويان در اين زمان از جهات متعددي همچون تعداد، گستره جغرافيايي، خاندانهای علوي شرکتکننده در آن و به كنترل درآوردن مناطق مركزي، همچون كوفه، بصره، مكه و مدينه و نيز يمن، ويژگي خاصي مییابد كه در دورههای گذشته و آينده كمتر شاهد اين ویژگیها میباشیم؛ و همين ویژگیهاست كه مأمون را وا میدارد براي سركوب هميشگي آنها پيشنهاد خلافت و سپس ولايتعهدي امام رضا (ع) را مطرح كند. بررسي تحليل قیامهای علويان در اين دوره و ارتباط آن با ولايتعهدي امام رضا (ع) هدف اصلي ارائه اين نوشتار است.
تأثیر ولایتعهدی امام رضا علیه السلام بر قیامهای علویان

با توجه به نقش علویان در حوادث سياسى، اجتماعى و فرهنگى عصر خلافت عباسى و ستم خلفای عباسی در حق آنان، برخی از علویان زيدى مسلک، قیامهایی بر ضد خلافت طراحی نمودند و درنتیجه، بحرانهای بسیاری برای عباسیان به وجود آمد؛ بهگونهای که سرکوبی و مقابله با این شورشها، چالش اصلى خلافت عباسى بود. بهویژه که قیامهای علویان در مناطق مختلفی مانند خراسان، حجاز و عراق، با استقبال مردم روبهرو گردید. انتساب علویان به خاندان رسالت، در پیوستن مردم به آنان نقش بسیار زیادی داشت، اما ظلم عباسیان به مردم و علویان نیز در این زمینه بیتأثیر نبود؛ لذا قیامکنندگان نیز مردم را به «الرضا من آل محمد (ص)» و مبارزه با ظلم فرامیخواندند و مردم نیز بهسرعت به آن میپیوستند. در این جهت، مأمون با طرح مسئله ولایتعهدی امام (ع)، شورشهای مردمی را فرونشاند. اما از سوی دیگر، مسأله ولایتعهدی، نقطه عطفی در تاریخ تشیع به شمار می-آید که حقانیت امامان را در میان بسیاری از افراد جامعه اثبات کرد. در این مقاله به ولایتعهدی امام رضا (ع) و چگونگی تأثیر آن بر قیامهای شیعی میپردازد.
تأثیر قیامهای علویان بر ولایتعهدی امام رضا علیه السلام

علویان در تحولات سياسى، اجتماعى و فرهنگى دوره خلافت عباسى تا پايان عصر اول خلافت، نقش محورى داشتند و در عصر اول عباسى قيام هاى شيعيان زيدى، مشکل اصلى خلفای عباسى بود و اين حركت ها و قيام ها، نقش برجسته اى در شكل دهى جريان هاى تاريخى این دوره داشته است. قیام های علویان در خراسان، حجاز، عراق و برخی مناطق دیگر، کم و بیش با استقبال مردمی مواجه شد و شماری از مردم به دعوت آنان پیوستند. علاقه مردم به اهل بیت (ع) و ظلم عباسیان در این زمینه نقش زیادی داشت؛ لذا قیام کنندگان نیز مردم را به «الرضا من آل محمد» (ص) و مبارزه با ظلم فرا می-خواندند و مردم به سرعت به آن می پیوستند. مأمون قصد داشت با شعار ولایت عهدی، شورش های مردمی را فرو نشاند. اما این سیاست سبب شد تا حكومت او با مشکل جدی مواجه شود. مسأله ولایت عهدی، نقطه عطفی در تاریخ تشیع است. او با استفاده از موقعیت امام رضا (ع) به عنوان برگ برنده ای در مقابل عباسیانی كه طرف دار خلافت امین بودند، ولایت عهدی را به ایشان تحمیل كرد. این نوشتار، به تأثیر قیام-های علویان بر ولایت عهدی امام رضا (ع) می پردازد.