چهارمین دوره تاریخی امامت

بعد از شهادت امام رضا علیه السلام، امامت رسماً وارد دوره‌ای پُررنج و پُرفراز و نشیب می‌شود و دوران امامت امام جواد و امام هادی و امام عسکری علیه السلامرقم می‌خورد. در این دوره، دشواری‌ها به اوج خود رسیده است؛ خرده گرفتن بر کمیِ سن آن امام همام و ظهور واقفیه و تشدید خفقان، از مظاهر این دشواری‌ها است. امام جواد علیه السلام، در عین کمیِ سن، دارای همان ویژگی‌ها و خصوصیاتی بود که سایر ائمه علیه السلام داشتند؛ لذا مأمون احساس خطر می‌کرد و از سوی دیگر، متهم بود که امام هشتم علیه السلام را به شهادت رسانده است، پس باید با امام جواد علیه السلامبه‌گونه‌ای رفتار می‌کرد که هم ایشان را زیر نظر بگیرد و هم خود را از موضع اتهام خارج کند. بنابراین آن امام بزرگوار (ع) را با تعظیم و تکریم به بغداد دعوت کرد. امام (ع) از توطئه مأمون به‌خوبی آگاه است، پس نگرانی خود را از این سفر اعلام و سفارش‌هایی خاص می‌کند. توطئه مأمون نسبت به ازدواج امام جواد علیه السلام با دخترش ام الفضل، اوج نیرنگ سیاسی او است؛ زیرا هم از قیام‌های علویان جلوگیری و هم تظاهر به دوستی اهل‌بیت علیه السلام می‌کرد و هم امام جواد علیه السلام را با زندگی درباری مأنوس می‌کرد. بالاخره، امام جواد علیه السلام هم در راستای اهداف نیای بزرگوار خویش علیه السلام، تلاش‌های مهمی را در حوزه‌های معرفتی و سیاسی و اجتماعی صورت داد که برای دستگاه خلافت تحمل‌کردنی نبود؛ بنابراین با استفاده از یک توطئه حساب‌شده آن بزرگوار را توسط ام الفضل به شهادت رساندند. دهمین امام شیعه، امام هادی علیه السلام، پس از امام جواد علیه السلام به منصب امامت رسید. ظهور جنبش‌های علویان و اقبال گسترده مردم نشان از محوریت امام علیه السلامو فضای اجتماعی و سیاسی متمایل به او داشت که متوکل عباسی آن را برنتابید و برای قطع ارتباط آن حضرت علیه السلام با مردم، به‌خصوص یاوران او، امام علیه السلام را از مدینه به سامرا آورد و در معسکر جای داد و تضییقات سخت و گوناگونی را نسبت به آن بزرگوار علیه السلام اعمال کرد. امام علیه السلام هم علیرغم این دشواری‌ها و تنگناها، مسیر نیاکان خود را، حتی در قالب تقیه، تا سر حد شهادت ادامه داد. دوره امامت امام حسن عسکری علیه السلام هم در تداوم این دوره، به‌صورت کاملاً مشابه سپری شد.