توسل و زیارت در منابع اهل سنت و نقد دیدگاه وهابیت با تأکید بر زیارت امام رضا علیه السلام

بارگاه رضوي از سده سوم هجري قمري تاکنون، کانون توجه امت اسلامي اعم از شيعه و سني بوده است، بهویژه علماي اهل سنت و پيروان آنان، پيوسته جهت عرض ارادت و طلب حاجت و شفاي امراض به زيارت آن حضرت شتافته و به آن پيشوا توسل میجستند. اين در حالي است که با بيان تفکرات و فتاواي ابن تيميه و پيروانش چون محمد بن عبدالوهاب، زيارت قبور انبيا و صالحين و توسل به آنان حرام و شرک دانسته شده و زيارت کنندگان و متوسلين به آنان را قبريون و حجريون ناميدند و با جلوه دادن زيارت و توسل از اختصاصات شيعه و ادعاي فقدان چنين اعتقادي در ميان اهل سنت و يا وجود چنين اعتقادي در عوام اهل سنت و نه علما، سعي در ايجاد دوگانگي اعتقادي و رفتاري ميان شيعه و سني دارند. پژوهش حاضر در صدد تبيين فضيلت زيارت امام رضا در منابع اهل سنت و تبيين گزارشها و نصوص تاريخي، بر سيره مستمره علماي اهل سنت و پيروان آنان و نيز نقد تفکرات و باورهاي وهابيت در مسئله زيارت و توسل، بر اساس منابع معتبر و درجه اول اهل سنت است که نتيجه آن اتحاد بیشازپیش مسلمين خواهد شد.
تحلیل متن شناسی زیارتنامه حضرت امام رضا علیه السلام بر پایه نظریه کنش گفتار

نظریه کنش گفتار یکی از مهمترین نظریاتی است که بر دو حوزه فلسفه زبان و زبان دین تأثیر گذاشته است. آستین، ارائهکننده این نظریه، کاربرد زبان برای انجام کارهایی از قبیل اعلام کردن، وعده دادن، اظهار داشتن، تهدید کردن و … را کنش گفتار نامید. وی واحد ارتباط زبانی را کنشهای گفتاری اعلام کرد، بدین معنی که ارتباط زبانی هنگامی اتفاق میافتد که گوینده، کنش گفتاری انجام دهد. جان سرل بر پایه این نظریه کنشهای گفتاری را به پنج دسته تقسیمبندی کرد: کنشهای اظهاری، اعلامی، تعهدی، ترغیبی و عاطفی. بررسی متن شناسی زیارتنامه حضرت امام رضا (ع) بر اساس طبقهبندی فوق نشان داد از مجموع 107 کنش گفتاری بهکاررفته در این متن، کنشهای عاطفی با 38 مورد بیشترین و کنشهای اعلامی با 22 مورد کمترین تعداد را به خود اختصاص دادهاند. ضمن آن که در متن فوق هیچگونه کنش گفتاری تعهدی به کار نرفته است. نتایج فوق نشاندهنده ایجاد ارتباط عمیق عاطفی گوینده و مخاطب یا مخاطبان زیارتنامه است. به عبارتی گوینده متن تلاش کرده است احساساتی از قبیل ارادتمندی، قدردانی و دوستی خویش را در قالب این متن با مخاطب خویش به اشتراک بگذارد. اختلاف ناچیز بین تعداد سایر کنشهای به کاررفته در متن با توجه به تعداد کل کنشهای موجود معنیدار به نظر نمیرسد.
بررسی تاریخی – روایی چگونگی ملقب شدن امام هشتم به «الرضا»

چگونه حضرت امام علی بن موسی (ع) به الرضا ملقب شد؟ این نوشتار با بررسی سند و دلالت دو روایت نقل شده از مرحوم صدوق رضیاللهعنه و ارزیابی زمینهها و قرینههای گزارشی تاریخی دراینباره به این پرسش پاسخ میگوید. نویسنده بر آن است که مأمون، خلیفه شهیر عباسی به انگیزه سرکوبی قیامهای مخالفان بهویژه علویان و جلوگیری از سقوط حکومت عباسیان، پس از نشاندن آن امام بزرگوار در جایگاه ولی عهدی خود، این لقب را برای او برگزید. حتی با فرض وجود این لقب برای امام هشتم پیشازاین رویداد، میتوان گفت که امام هشتم علیهالسلام در زمان مأمون به «رضا» شهرت یافت.
ضرورتهای سیاسی در دعوت امام رضا علیه السلام به خراسان

این نوشتار پیرامون ضرورتهای سیاسی در دعوت امام رضا علیه السلام به خراسان
سیره سیاسی امام رضا علیه السلام در برخورد با حکومت جور (مطالعه موردی ولایتعهدی)

ولایتعهدی امام رضا از نقاط حساس تاریخ شیعه به حساب می آید. این حساسیت از چند منظر در خور تامل است. از یک سو تحولات اجتماعی-سیاسی عصر عباسیان (مخصوصا خلافت مامون) و از سوی دیگر قبول ولایتعهدی امام رضا. بررسی سیره سیاسی اما م رضا بر این مبنا صورت میگیرد که سیره سیاسی ائمه واقعیت هایی صرفا تاریخی نیست و بلکه حاوی پند ها و اصول ارزشمندی برای پیروان ایشان است. پرسش و محور اصلی این مقاله چگونگی تعامل امام رضا با حکومت جور (به خصوص در جریان ولایتعهدی) است. در ابتدا برای ورود به بحث و تسیم شرایط سیاسی- اجتماعی برخی مسائل تاریخی مطرح شده در دو مقطع (پیش از ولایتعهدی) و (پس از ولایتعهدی) درباره برخی احتمال ها و شبهه های مربوط به ولایتعهدی امام رضا بحث و در ادامه به مواضع سیاسی ایشان پرداخته میشود. باید توجه داشته باشیم مبارزه و مخالفت با حکومت جوربر اساس اصول ثابت تعالیم شیعه و نیز با توجه به مقتضیات زمانی و مکانی میتواند شکل های گوناگونی داشته باشد و این درست همان چیزی است که در سیره اهل بیت تجلی یافته است. مسئلهای که بر مینای این تعالیم برای ما روشن شده این است که با وجود شکلهای گوناگون مبارزه با حکومت و حکام جور هیچگاه توقف مبارزه و مخالفت سفارش نشده و حتی در سختترین شرایط، سازش با ظالمان مجاز نیست؛ اما توجه به شکل مبارزه و مصالح عالیه باید مدنظر قرار گیرد.
تحلیلی بر قیامهای علویان در دوران امام رضا علیه السلام و ارتباط آن با ولایتعهدی

دوران امامت امام رضا (ع) (203-183 ق) علاوه بر آنكه از ساحتهای اعتقادي و فرهنگي، دوراني کمنظیر و بلكه بینظیر است، از جهت سياسي نيز دوراني ويژه بهحساب میآید. فراواني تحرکهای علويان در آخرين سالهای امامت آن حضرت ازجمله مواردي است كه به اهميت اين دوران میافزاید. اين نكته هنگامي روشنتر میشود كه دريابيم جنبشهای علويان در اين زمان از جهات متعددي همچون تعداد، گستره جغرافيايي، خاندانهای علوي شرکتکننده در آن و به كنترل درآوردن مناطق مركزي، همچون كوفه، بصره، مكه و مدينه و نيز يمن، ويژگي خاصي مییابد كه در دورههای گذشته و آينده كمتر شاهد اين ویژگیها میباشیم؛ و همين ویژگیهاست كه مأمون را وا میدارد براي سركوب هميشگي آنها پيشنهاد خلافت و سپس ولايتعهدي امام رضا (ع) را مطرح كند. بررسي تحليل قیامهای علويان در اين دوره و ارتباط آن با ولايتعهدي امام رضا (ع) هدف اصلي ارائه اين نوشتار است.
تأثیر ولایتعهدی امام رضا علیه السلام بر قیامهای علویان

با توجه به نقش علویان در حوادث سياسى، اجتماعى و فرهنگى عصر خلافت عباسى و ستم خلفای عباسی در حق آنان، برخی از علویان زيدى مسلک، قیامهایی بر ضد خلافت طراحی نمودند و درنتیجه، بحرانهای بسیاری برای عباسیان به وجود آمد؛ بهگونهای که سرکوبی و مقابله با این شورشها، چالش اصلى خلافت عباسى بود. بهویژه که قیامهای علویان در مناطق مختلفی مانند خراسان، حجاز و عراق، با استقبال مردم روبهرو گردید. انتساب علویان به خاندان رسالت، در پیوستن مردم به آنان نقش بسیار زیادی داشت، اما ظلم عباسیان به مردم و علویان نیز در این زمینه بیتأثیر نبود؛ لذا قیامکنندگان نیز مردم را به «الرضا من آل محمد (ص)» و مبارزه با ظلم فرامیخواندند و مردم نیز بهسرعت به آن میپیوستند. در این جهت، مأمون با طرح مسئله ولایتعهدی امام (ع)، شورشهای مردمی را فرونشاند. اما از سوی دیگر، مسأله ولایتعهدی، نقطه عطفی در تاریخ تشیع به شمار می-آید که حقانیت امامان را در میان بسیاری از افراد جامعه اثبات کرد. در این مقاله به ولایتعهدی امام رضا (ع) و چگونگی تأثیر آن بر قیامهای شیعی میپردازد.
تأثیر قیامهای علویان بر ولایتعهدی امام رضا علیه السلام

علویان در تحولات سياسى، اجتماعى و فرهنگى دوره خلافت عباسى تا پايان عصر اول خلافت، نقش محورى داشتند و در عصر اول عباسى قيام هاى شيعيان زيدى، مشکل اصلى خلفای عباسى بود و اين حركت ها و قيام ها، نقش برجسته اى در شكل دهى جريان هاى تاريخى این دوره داشته است. قیام های علویان در خراسان، حجاز، عراق و برخی مناطق دیگر، کم و بیش با استقبال مردمی مواجه شد و شماری از مردم به دعوت آنان پیوستند. علاقه مردم به اهل بیت (ع) و ظلم عباسیان در این زمینه نقش زیادی داشت؛ لذا قیام کنندگان نیز مردم را به «الرضا من آل محمد» (ص) و مبارزه با ظلم فرا می-خواندند و مردم به سرعت به آن می پیوستند. مأمون قصد داشت با شعار ولایت عهدی، شورش های مردمی را فرو نشاند. اما این سیاست سبب شد تا حكومت او با مشکل جدی مواجه شود. مسأله ولایت عهدی، نقطه عطفی در تاریخ تشیع است. او با استفاده از موقعیت امام رضا (ع) به عنوان برگ برنده ای در مقابل عباسیانی كه طرف دار خلافت امین بودند، ولایت عهدی را به ایشان تحمیل كرد. این نوشتار، به تأثیر قیام-های علویان بر ولایت عهدی امام رضا (ع) می پردازد.
بررسی و تحلیل ولایتعهدی در سیرۀ امام رضا علیه السلام

علویان در تحولات سياسى، اجتماعى و فرهنگى دوره خلافت عباسى تا پايان عصر اول خلافت، نقش محورى داشتند و در عصر اول عباسى قیامهای شيعيان زيدى، مشکل اصلى خلفای عباسى بود و اين حرکتها و قیامها، نقش برجستهای در شکلدهی جریانهای تاريخى این دوره داشته است. قیامهای علویان در خراسان، حجاز، عراق و برخی مناطق دیگر، کم و بیش با استقبال مردمی مواجه شد و شماری از مردم به دعوت آنان پیوستند. علاقه مردم به اهلبیت (ع) و ظلم عباسیان در این زمینه نقش زیادی داشت؛ لذا قیامکنندگان نیز مردم را به «الرضا من آل محمد» (ص) و مبارزه با ظلم فرا می-خواندند و مردم بهسرعت به آن میپیوستند. مأمون قصد داشت با شعار ولایتعهدی، شورشهای مردمی را فرو نشاند. اما این سیاست سبب شد تا حكومت او با مشکل جدی مواجه شود. مسأله ولایتعهدی، نقطه عطفی در تاریخ تشیع است. او با استفاده از موقعیت امام رضا (ع) به عنوان برگ برندهای در مقابل عباسیانی كه طرف دار خلافت امین بودند، ولایتعهدی را به ایشان تحمیل كرد. این نوشتار، به تأثیر قیام-های علویان بر ولایتعهدی امام رضا (ع) میپردازد.
مقایسه پیامبر و امام از دیدگاه امام رضا علیه السلام

از روايات نقلشده از امام رضا علیهالسلام، مقايسه پيامبر و امام و ذكر بيشتر صفات پيامبر براى امام استفاده میشود. با كمك اين روايات و تحليل آنها ثابت میشود كه مقام امامت ويژه افرادى است كه از بيشتر ویژگیهای پيامبر برخوردار باشند. اینگونه نيست كه هرکسی با عنوان خليفه و حاكم مسلمين و مانند آن، شايستگى جايگاه امامت را داشته باشد. اين نوشتار میکوشد با روش اسنادى و تحليلى با توجه به روايات نقلشده از امام رضا علیهالسلام ديدگاه ايشان در مقايسه پيامبر و امام را بررسى كند. نتيجه بررسى اين پژوهش آن است كه ميان پيامبر و امام صفات مشتركى وجود دارد؛ مانند بندگى، برگزيده و نصب شدن، عصمت، علم الهى، حجت الهى و خلافت الهى و لازم الاطاعه بودن. در كنار اين اشتراك، پيامبر و امام از لحاظ چگونگى ارتباط با فرشته تفاوت نيز دارند. همچنين امام (از لحاظ امام بودن) از پيامبر (از لحاظ پيامبر بودن) برتر است.
دیدگاه امام رضا علیه السلام درباره حقوق اهلبیت و وظایف مردم در قبال امامان

اهلبیت از سوی خداوند برای امامت برگزیده شدند و پیامبر خدا آنان را به بشر معرفی کرد. تحقق مأموریت بزرگ الهی اهلبیت در گرو رعایت حقوق آنان از سوی مردم و انجام وظایف عمومی است. آشنایی با حقوق اهلبیت و وظایف مردم درباره امامان برای آراستگی به آنان، رعایت حقوق و اجرای وظایف، آگاه کردن دیگران و نهادینه دن ارتباط امت و امام راهگشا و مؤثر است. افزون بر قرآن کریم، سنت پیامبر خدا و امامان بهترین منابع امام شناسی است. در این نوشتار دیدگاه امام رضا درباره حقوق اهلبیت بر مردم از منابع حدیثی معتبر با روش توصیفی-تحلیلی عرضه ده است. نتایج برآمده از احادیث رضوی در این نوشتار در راستای معرفت وظایف و تبیین مسئولیتهای مسلمانان و شیعیان برای رسیدن به وضع مطلوب در ارتباطات با اهلبیت قرار دارد.
تحلیل راهبردی از «امامت» در دکترین امام رضا (ع)

بحث درباره مباحث راهبردی و استراتژیک به ویژه در حوزه سیاسی – اجتماعی، رشد فزایندهای به خود گرفته است. با نگاه راهبرد شناسانه به راهبری جامعه از منظر امام رضا علیهالسلام میتوان راهبرد امامت را، نظام و برنامه جامعی دانست که بر اساس دین شکل گرفته و در آن، فن به کارگیری همه ظرفیتها و امکانات معنوی و مادی برای سازماندهی و هماهنگی اجزا و فرایندهای راهبرد لحاظ شده است. تعبیر «نظام» درباره امامت در کلام رضوی، نشان از آن دارد که امامت نظام وارهای است که رشته اتصال و سبب انسجام تعاملات خدا، انسان و هستی است. این نظام و راهبرد از حیث مبدأ شناختی، خدامحور، از حیث غایت شناختی شامل سه هدف ابتدایی، میانی و نهایی، از حیث قلمرو شناختی جامع محور (پیوند و درهم تنیدگی دنیا و آخرت) و از حیث راهکارشناختی نیز بر اساس روش انتصاب ماورایی و اصطفایی سامان یافته است که محور اول یعنی ماورایی ناظر به مبدأ راهبرد و محور دوم (اصطفایی) ناظر به ملاک و معیار راهبرد است. راهبرد امامت بر اساس منشور و سند جاویدان قرآن کریم است که امام رضا علیهالسلام بر جامعیت قرآن و اکمال آن تأکید ویژه میفرماید. امام علیهالسلام جایگاه علمی، حقوقی و شرعی امام و رهبر جامعه را نیز بر اساس (الامام، عالم بالسیاسه، مستحق للرئاسه، مفترض الطاعه) تبیین کرده است. بر اساس کلام رضوی، راهبرد امامت را باید الگویی بیبدیل در نظام مدیریتی و سیاسی دنیا دانست که واجد بیشترین مزیت و کارکرد و کمترین عوارض و آسیب بوده، با هنر هماهنگی میان خرده سامانههای فرهنگی، اقتصادی و سیاسی قادر است راه سعادت و کمال فردی و اجتماعی را فراروی بشریت نهد. در نهایت تبیین و ترویج این راهبرد میان جهانیان و بیان کارکردها و شاخصههای آن در خرده سامانههای فرهنگی، اقتصادی و سیاسی (در حوزه فرافردی) اشتیاق و عطش جهانیان را به نظام ولایی فزونتر و گامی زمینه ساز برای طلوع دولت یار میباشد.
امامشناسی در محضر حضرت امام علی بن موسی الرضا علیه السلام

در این گفتار، مطالبی از امام رضا علیهالسلام تحلیل میشود در این زمینه که: امامت منصبی الهی است و اختلاف مردم درباره جایگاه آن، ناشی از جهلی است که به اندیشه بشری متکی است. خداوند با انتصاب امام در غدیر خم دین کاملی را به مردم عرضه کرد. شأن امام واجب الاطاعة بودن است که مستلزم عصمت میباشد و مردم قدرت تشخیص و شناخت فرد معصوم را ندارند. مقام امامت حضرت ابراهیم بعد از نبوت ایشان برتری مقام امامت بهعنوان جانشینی خداوند در زمین را نشان میدهد. امام در امور دینی و دنیایی مردم نقش هدایتگری دارد و همچون خورشید نورانی، سرچشمه هدایت و نجاتبخشی از تباهی و گمراهی است. امام، امین و حجت خدا بر خلق، خلیفه در بلاد، دعوتکننده بهسوی خدا، معصوم، خزانهدار علم الهی، و با حلم و بردباری مایه انسجام دین و عزت مسلمین است. مهمترین عامل مخالفت با امامت الهی، حسادت و فریب شیطان معرفیشده که عاقبت آن، آتش دوزخ خواهد بود.
امامت عامه و خاصه در احادیث امام رضا (ع)

در این مقاله، با بررسی اصل امامت عامه و خاصه از منظر امام رضا علیه السلام روشن میشود که «امامت» یکی از اصول مورد توجه آن حضرت بوده، جایگاهی بلند در احادیث آن حضرت دارد، آن حضرت صفات و ویژگیهای امام را بصورت مفصل بیان کرده است؛ از جمله اینکه: امامت، اساس اسلام و امام، رهبر دینی مردم است. امام، الگوی مردم در اعمال عبادی و غیر عبادی است. امام، مایه سربلندی مسلمانان و ضامن اجرای قوانین الهی است. امامت، با قانونگذاری و هدایت گری جامعه را نظام مند میکند. امام، رهبر سیاسی مردم است که از دین دفاع میکند و نقشی دشمن شکن دارد. امام مایه شفاعت امت در رستاخیز و پناهگاه مردمان و نماینده خدا و حجت او در زمین است. مقام امامت همان جایگاه پیامبران الهی بلکه بالاتر از مقام نبوت است. امام، شخصیتی معصوم از گناه و لغزش است که فرشتگان با او سخن میگویند و مورد تأیید روح القدس است؛ دعایش مستجاب و از امور غیبی با خبر است. و در نهایت، امام، نور جهان افروز و آب حیات است که هر کس از او جدا شود، به ورطة گمراهی میغلطد. با توجه به صفات فوق، بشر عادی نمیتواند امام معصوم را بشناسد و نصب کند و امامان از سوی خدا نصب میشوند. نخستین امامان، حضرت امام علی علیه السلام بوده و آخرین آن ها حضرت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است که از نسل امام رضا علیه السلام میباشد و حضرت عیسی علیه السلام پشت سر آن حضرت نماز میگزارد. در پایان مقاله، به پیامدهای جدایی مردم از امامت اشاره شده که همانا گمراهی و هلاکت است. نیز به پیامدهای غلو در بارة امامان اشاره شده که افتادن در دام کفر و شرک است.