عاشورا و پیوند دین و سیاست

آیا قیام امام حسین (علیه السّلام) و فرهنگ عاشورا، می‌تواند دلیلی بر بطلان طرفداران جدایی دین از سیاست (سکولاریسم) باشد؟

مروري بر عنصر هدايت و بيدارگري در رفتار سياسي امام حسين علیه السلام

فرهنگ‌‌‌سازى، زمینه پردازی و بيدارگرى به‌عنوان عامل اصلى دگرگونی‌های اجتماعى، فرهنگى و سياسى، درحرکت‌های اصلاحى پيامبران و اولياء الهى جايگاه ويژه‌‌‌اى داشته و يكى از بارزترين جنبه‌‌‌هاى حركت مقدس امام حسين (ع) به‌حساب مى‌‌‌آيد. امام حسين (ع) با عنايت به نقش عميق عنصر روشنگرى در اصلاح اساسى جامعه و خنثى‌‌‌سازى تبليغات مسموم دشمن، آگاهى عمومى را در دستور كار خود قرار داد و به تبيين اهداف خود همت گمارد. به اعتقاد نويسنده، امام حسين (ع) در طول نهضت خود دو گونه هدف را دنبال مى‌‌‌كرد و در هر مورد به‌تناسب موقعیت‌ها و اوضاع به تبيين آن‌ها مى‌‌‌پرداخت. هدف ثابت و راهبردى آن حضرت چون همه امامان معصوم (ع) برپايى و حيات دين در جامعه بوده است كه چون رشته‌‌‌اى تمام مواضع امام (ع) را در مقابل معاويه و يزيد به هم پيوند مى‌‌‌زند و هدف‌های مرحله‌‌‌اى و تاكتيكى آن حضرت نيز كه شكل آن بر اساس اقتضائات و اوضاع خارجى و عينى تعیین‌شده بود؛ امتناع از بيعت، تشكيل حكومت اسلامى و شهادت بوده است. درازاى تاريخ بشر از آغاز تاكنون، شاهد صحنه‌‌‌هاى خونين و حوادث اسف‌‌‌انگيز و غمبارى بوده است، حوادثى كه هم ظرف زمانى و هم تعداد تلفات و خسارت‌های مادى آن، بسيار بيشتر از صحنه نهضت عاشورا بوده است، ولى آيا کدام‌یک از آن‌ها هم‌پایه قيام حسينى (ع)، در صفحه دل‌ها و خاطره‌‌‌هاى آدميان زنده و بالنده مانده است؟ و کدام‌یک توانسته است به‌قدر قيام ماندنى و بى‌‌‌مانند او احساسات پاك بشرى را جريحه‌‌‌دار و وجدان‌های خفته و غفلت زده را بيدار و عقول اهل عالم را مقهور خود سازد و دل‌های آزادگان جهان را تحت تأثير و هدايت خويش قرار دهد؟ بى‌‌‌گمان اين تأثير و ماندگارى داراى رموزى است، كه ساير حوادث عظيم فاقد آن است و بررسى آن مجالى ديگر مى‌‌‌طلبد و مطمئناً بيدارگرى‌‌‌ها، تبليغات و موضع‌‌‌گيرى‌‌‌هاى روشنگر آن حضرت، در تبيين اهداف مقدس انسانى و دينى خود سهم بزرگى در اين خصوص دارد، كه بخش بسيار ناچيزى از آن، در نوشتار حاضر به قلم آمده است.

محبت خداوند و علاقه به مردم، دو الگوي تربيتي امام حسين علیه السلام

محبت خداوند موجب مى‌شود همه گام‌ها در رضاى دوست برداشته‌شده و انسان درراه اداى تكليف تزلزل و هراس به خود راه ندهد و دوست داشتن مردم نيز باعث اعتناى به آنان و موجب رفع مشكلات مردم خواهد شد. نويسنده در اين مقاله بر آن است تا اين دو صفت بارز را در شخصيت امام حسين (ع) كه مى‌تواند براى كارگزاران حكومت الگو باشد، به‌اجمال بيان كند. دو صفت بارز كه در شخصيت والاى امام حسین (ع) جلب‌توجه مى‌كند يكى مسأله علاقه و محبت شديد حضرت به خداوند و ديگرى علاقه و محبت به مردم است؛ علاقه و محبتى كه پايه‌ها و مايه‌هاى امامت و ولايت حسين بن على (ع) را از یک‌سو و تأثيرات فراوان و سرنوشت‌ساز آن حضرت را در جامعه بشری و مجتمع انسانى از سوى ديگر، برقرار و استوار داشته است. هرچند ارباب تحقيق و تأليف از كنار اين دو خصيصه ارزشمند حسينى به ايجاز و اختصار گذاشته‌اند، لكن ناگفته پيدا است كه آنچه اشاره شد دو اصل پراهمیت در زندگانى مولايمان حسين بن على (ع) است كه مى‌توان به گونه مطلوبى از آن بهره‌برداری عملى نمود. به‌ويژه آنكه وى امام معصوم و واجب‌الاطاعه است كه همه‌چیز او (جز آنچه دليل قطعى بر اختصاصش به امام معصوم قائم باشد) براى ما اسوه و سند و دستور است. چنانچه دو موضوع یادشده به يكديگر ضمیمه‌شده و یکجا از آن بحث شود به‌گونه‌ای سود خواهد داشت و چنانچه از يكديگر به‌صورت منفك مطرح شوند به‌گونه‌ای ديگر؛ و مى‌توان گفت در صورت دوم نتيجه تصورى و تصديقى آن مهم‌تر و جامع‌تر اما با طرح نخست نتيجه عملى و عينى آن ارزشمندتر خواهد بود. لذا مناسب است در آغاز به‌صورت جداگانه پيرامون هر يك اشاراتى داشته باشيم.

جایگاه زنان در نهضت عاشورا

چرا امام حسین (علیه السّلام) با این‌که می‌دانست به شهادت می‌رسد، خانواده خود را به همراه برد؟ جایگاه و نقش زنان در انقلاب عاشورایی حسین (علیه السّلام) چه بود؟

شخصیت سیاسی اجتماعی و اخلاقی رهبری نهضت عاشورا

شخصيت سياسى اجتماعى و اخلاقى رهبرى نهضت عاشورا يكى از راه‌هاى شناخت و تحليل حادثه عاشورا، شناخت ابعاد شخصيت فردى و اجتماعى رهبرى قيام است. شناخت اين خصوصيات، اين حقيقت را اثبات مى‌كند كه كسانى مى‌توانند مربى انسان‌ها در طول تاريخ باشند كه به دردها، درمان‌ها و روحيه‌ها آگاهى داشته باشند. امام حسين (ع) با توجه به ویژگی‌های خود همچون اصلاح‌طلبى، عدالت‌خواهى و ظلم‌ستيزى، آن‌ها را در صحنه عاشورا به‌خوبی متجلى ساخت. در اين مقاله، نويسنده ضمن پرداختن به ويژگى‌هاى یادشده، كلمات و فضائل معنوى و اخلاقى امام حسين (ع) را موردبررسی قرار داده و با ذكر سخنان امام و شواهد تاريخى نقش خصوصياتى همچون استقامت در برابر مصائب، زهد و رضا و شجاعت را در حادثه كربلا تبيين مى‌كند. وى در پايان يادآور مى‌شود آنچه بر زيبايى‌هاى كربلا و قيام عاشورا افزوده و آن را الگويى براى تاريخ قرار داده است، روحيه استقبال از مرگ و شهادت بود كه اين روحيه نزد تمام ملت‌هاى غیرمسلمان ارزشمند و پسنديده و عامل موفقيت درراه نيل به هدف مى‌باشد.

القای نفس در تهلکه

اگر هدف انسان کشته شدن و مظلومیّت و اسارت اهل و عیال باشد؛ القای نفس در تهلکه است که عقلاً و شرعاً بر حسب آیه کریمه «وَ لا تُلْقُوا بِأَيْديكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ»، جایز نیست؛ پس چگونه امام (علیه السّلام) برای شهادت و کشته شدن بیرون شد و مقدّمات آن را با اختیار خود فراهم ساخت؟

حرکت اصلاحی امام حسین علیه السلام، اندیشه، ابعاد و شیوه‌ها

نهضت اصلاحى امام حسين (ع)، متكى بر انديشه‌اى خاص، به انگيزه رويارويى با ترفندهاى خطرآفرين «حزب عثمانيه» كه اساس دين و امت اسلامى را تهديد مى‌كرد به وجود آمده است. نويسنده در اين مقاله با اشاره به فرهنگ‌سازى حزب عثمانيه در جلوگيرى از طرح و بيان فضائل اهل‌بیت (ع) در حوزه فرهنگى، اجتماعى، سياسى و اقتصادى و چگونگى معرفى چهره نورانى اهل‌بیت (ع) و افشاى جبهه مقابل مى‌پردازد. وى از تلاش محورى عترت رسول‌الله (ع) در حمايت و دفاع از دين در مقابل اقدامات دين‌زدايانه بنى‌اميه و «حفظ معيارها» به‌عنوان برنامه اصلاحی امام حسين (ع) نام برده و پيرامون آن سخن مى‌گويد. مقاله در بررسى شيوه‌هاى حركت حسينى از تمهيدات انديشيده شده حضرت براى ايجاد يك حركت بزرگ اجتماعى جهت خنثی‌سازی اقدامات انحرافى حزب عثمانيه و رهبرى اين جريان سخن گفته و آن‌ها را موردبحث قرار مى‌دهد.

حرکت اصلاحی امام حسین (ع) و نسبت میان تکلیف و نتیجه

اصلاح‌طلبى، گرايش معتدلانه ميان حركت «انقلابى» و «محافظه‌کارانه» است كه در مقام نفى هر يك از دو گرايش اصالت وظيفه و اصالت نتيجه و درصدد جمع ميان آن دو مى‌باشد، بدين معنا كه توجه به هر يك از آن‌ها نبايد سبب غفلت از ديگرى شود و با ملاحظه نتيجه و مصالح، تكاليف از انعطاف‌پذيرى لازم برخوردار باشند. نويسنده با توجه به سيره نبوى و نحوه نزول تكاليف، معتقد است كه از نگاه اسلامى، سيره اصلاحى رسول اكرم و قرآن و نيز سيره ساير معصومان جمع بين اصالت وظيفه و نتيجه است؛ و اگرچه معصومان به مبارزه قهرآميز و جنگ اقدام مى‌كردند، اما اصل، چه در محتواى پيام و چه در شيوه اصلاحى آن‌ها، به‌كارگيرى كلام و رعايت تدريج در اقدام عملى بوده است ولى چون آنان افراد محافظه‌کار و بى‌مسئوليتى نبودند، در شرايط ضرورى و دفاعى دست به شمشير برده و از كشتن و كشته شدن نيز دورى نمی‌کردند. امام حسين (ع) نيز به‌عنوان يك مصلح دينى به دنبال وحدت‌بخشى بين وظيفه و نتيجه بود كه اين امر با توجه به مطالب ذيل قابل‌اثبات است: سيره حضرت در امربه‌معروف و نهى از منكر كه با محاسبه، تدريج و عقلانيت و قرين به آثار و نتايج صورت می‌گرفت؛ توجه به عنصر زمان و مكان؛ اقدامات متفاوت و بيانات مختلف از آغاز نهضت تا كربلا. نگاهى كه نويسنده محترم به موضوع دارند، طبعاً نمی‌تواند نگاه همه كسانى باشد كه به بررسى و تحليل حركت امام حسين (ع) و اساساً موضوع اصلاح‌طلبى مى‌پردازند. بااین‌همه نگاه ايشان مى‌تواند موردتوجه و حتى نقد قرار گيرد.

عِلم به شهادت

آیا امام حسین (علیه السّلام) می‌دانست شهید می‌شود؟ اگر چنین است، چرا با پای خویش به سوی قتلگاه رفت؟

جلوه‌های مدیریت در حرکت امام حسین علیه السلام

نهضت حسينى نمايشگاهى است از عظمت و علوّ استعدادهاى انسانى؛ نمايشگاه تصميم‌گيرى، تدبير و مديريت در شرايط بحرانى. نويسنده در اين مقاله كاركردهاى آشكار عاشورا در حوزه جذب و هدايت نيروها و اصحاب از مدينه تا كربلا را موردبحث قرار داده است. وى تأكيد دارد كه امام حسین (ع) در تمام ابعاد مهارت‌های مديريتى اعم از مهارت فنى (نظامى)، سياسى، اجتماعى و انسانى شايستگى كامل و در حد عالى را دارا بوده است. مقاله همچنان كه تصميم‌گيرى امام (ع) را برخاسته از آگاهى مى‌داند بر اين امر تأكيد مى‌كند كه آن حضرت با پيش‌بينى دقيق و برنامه خاص خود، نه شتاب‌زده عمل مى‌كرد و نه منفعلانه، بلكه با تصميمات به‌موقع و سنجيده، نهضت را به‌سوی هدف به‌پیش مي‌برد. اصل برنامه‌ريزى را در تمام بخش‌هاى حركت حسينى، حتى در نحوه آرايش سپاه كم تعداد حضرت در مقابل سپاه انبوه دشمن مى‌شود مشاهده كرد. نويسنده ضمن تبيين اصل سازمان‌دهی در نهضت حسينى در قالب برنامه‌ريزى کوتاه‌مدت و بلندمدت، به تشريح «رهبرى» امام حسین (ع) پرداخت، رهبری‌ای كه عنصر آگاهى، انگيزش، تعهد به قانون و دستورات الهى، قاطعيت و تفويض اختيار در آن وجود داشت. وى به اين نكته نيز مى‌پردازد كه مسئله كنترل و نظارت در تمام مراحلِ قيام از جانب امام حسین (ع) به بهترين وجه صورت مى‌گرفت.

بررسی تحلیلی انگیزه‌های قیام امام حسین (ع) از بعد کلامی شیعه

در اين اثر، به‌طور خلاصه چهار نظريه تحليلي (تعبد، انقلاب، دفاع، اصلاح) درباره قيام عاشورا ارائه می‌شود و از پرداختن به جزييات واقع پرهيز می‌شود. در تحليل كليت حركت آن امام، موضوعاتي چون امكان پيدايي، زمینه‌های اجتماعي و فرهنگي و به‌طور عام، عقلانيت پنهان در واقعه كربلا موردبررسی قرار می‌گیرد. اهميت بحث حاضر در اين است كه از یک جهت با توجه به گستردگی‌ای كه در مباحث كلامي و اعتقادي حال حاضر پديد آمده، به واقعه عاشورا نيز از جنبه استدلالي توجه نموده است و از سوي ديگر، از ميان انگیزه‌های مختلفي كه در آثار پيشروان و متأخرین وجود داشته، مهم‌ترین آن‌ها استخراج شده، طبق شيوه كلامي، موردبررسی قرار می‌گیرد.

امام حسین علیه السلام و رهبری بحران از مکه تا کربلا

بحران اختلالى است كه از جهت سطح، كل سیستم و از جهت نوع فیزیكى یا نمادى، سیستم را تهدید كرده و به مخاطره مى‌اندازد. بحران ممكن است به دو صورت در جامعه به وجود آید، یكى درزمانی كه كل سیستم از جهت مادى و فیزیكى تحت تأثیر قرار گرفته و حیات آن به مخاطره افتاده باشد؛ دیگر آنكه سیستم به جهت مسائل اعتبار و حیثیت اجتماعى و به‌طور نمادین دچار بحران گردیده و به ورطه سقوط كشانده شود. بحران كربلا از نوع دوم محسوب مى‌شود. در این مقاله توضیح داده شده است كه در مدیریت بحران موفق، سه عامل، نقش تعیین‌کننده دارد كه در نهضت كربلا به رهبرى امام حسین (ع) به‌روشنی نمایان است: ویژگى‌هاى رهبرى چون قاطعیت، هدف روشن، عقیده همراه با بصیرت، مشورت در امور و … ویژگى‌هاى پیرو چون وفادارى، مقاومت، شجاعت و… استراتژى و سیاست‌های مقابله چون داشتن اطلاعات و خنثى كردن توطئه‌ها… . نویسنده معتقد است امام حسین (ع) پس از عدم بیعت با یزید و حركت از مدینه به دنبال شرایط مناسبى براى مبارزه با یزید بود كه با توجه به مركزیت شیعه در كوفه، پس از اعلام آمادگى مردم، آن حضرت به سمت عراق حركت كرد و با درایت و مدیریت خود این هنر را داشت كه مشكل بحران را با موفقیت پشت سر گذارد و آن را به فرصتى طلایى تبدیل كند و در جهت اهداف خود به كار گیرد، به‌گونه‌ای كه زمینه براى دگرگونى در تمامى نسل‌ها و منشأ تمامى انقلاب‌های مردمى گردید.