شناسایی منافقان

برگرفته از کتاب «أسنی المطالب فی مناقب علی بن أبی طالب»
غدیریه عنقای یزدی

در پیشینهي ادب فارسي بعضاً شعرايي يافت ميشوند كه هیچ اطّلاعی از زندگي آنان در دست نيست. فقط شعري از آن شاعر باقي مانده و بس. نه سال تولّد و نه سال درگذشت و نه مدفن و نه ديوان.
يكي از اين شاعران، «عنقاي يزدي» است كه قصيدهاي غديريه از او سراغ داريم و بس.
براي اين نوشته طبيعتاً به دو اثر گرانسنگ سري زديم تا بلكه ردّ و نشاني از او بيابيم كه بي حاصل بود:
• تذكرهي شعراي يزد: عبّاس فتوحي يزدي؛ قطع وزيري.
• دانشنامهي مشاهير يزد (3 جلد): ميرزا محمّد كاظميني، قطع رحلي.
پس مأخذ و منبع اين شعر از كجاست؟
حاج مهدي آصفي كه از ذاكران و مدّاحان معاصر ماست؛ در دو تأليف خود اين شعر را آوردهاند و در صحبت حضوري با ايشان، معلوم شد كه مأخذ قصيده، بياض يكي از مدّاحان دهههاي قبل به نام مرحوم حاج حسن محمّدي دولابي بوده؛ مدّاحي زحمتكش با محفوظاتي بسيار بالا و با صدايي خاص كه ضمناً كتاب «گلستان سخن» را به يادگار از خود گذاشت.
و امّا آن دو كتاب كه اين قصيده امروزه در آن چاپ شده است:
• نوادر يا سفينهي شمشيري: تهران، انتشارات جمهوري، سال 1373، ص 52 ـ 54.
• غدير در آيينهي شعر فارسي: تهران، انتشارات منير، سال 1393، ص 58 ـ 60.
اينك متن قصيده كه طبيعتاً در فضاي مجازي تا به امروز نبوده است:
برتری فاطمه زهرا سلام الله علیها

برگرفته از کتاب «أزواج النبی»
غدیریه عمّان سامانی

عمّان ساماني از شعراي مشهور ولايي است كه اشعارش متعدّد چاپ شده است. البتّه منظومهي معروف عاشورايي او با نام «گنجينهي اسرار» بيشتر به زيور طبع آراسته شده ولي اين منظومه، تمام ديوان او نيست. او علاوه بر اين مثنوي مشهور، معراجنامه، قصيده، غزل و رباعي هم دارد.
«ديوان عمّان ساماني» به تصحيح مهدي آصفي و جواد هاشمي «تربت»، مشتمل بر تمام موارد فوق توسّط انتشارات جمهوري به بازار كتاب راه يافته است. اثر مذكور با ديوان وحدت کرمانشاهي و سفينهي آصفي در همان مجلّد توأم است. اين اثر را میتوان کاملترین چاپ «عمّان» دانست (و البتّه کاملترین چاپ «وحدت»). از ديگر محاسن تصحيح فوق، داشتن فهرستی از «عمّان»های منتشر شده است.
ميرزا نورالله ساماني متخلّص به «عمّان» در شب شنبه 19 ذيحجّه، سال 1259 ه . ق در سامان از توابع چهارمحال و بختياري ديده به جهان گشود.
خاندان او، خاندان شعر و ادب بودند. پدرش ميرزا عبدالله متخلّص به «ذرّه» و پدربزرگش ميرزا عبدالوهّاب متخلّص به «قطره» از شاعران آن زمانند. عموها، برادران، فرزند و حتّي نوهي او نيز از طبع شعر بهرهمند بودهاند.
آثار او را ميتوان به ترتيب برشمرد:
1. گنجينة الاسرار 2. معراجنامه 3. ديوان قصايد و غزلیّات 4. مخزن الدّرر يا سفينة الدّرر 5. سه رساله 6. نامهاي به برادر.
تاريخ درگذشت او را 12 شوّال سال 1322 ه . ق نقل کردهاند. جنازهي او به نجف اشرف منتقل و در وادي السّلام به خاک سپرده شد.
اينك متن قصيهي غديريّهي او (ص 193 ـ 197)؛
معیار شناخت منافق

برگرفته از کتاب «أسنی المطالب فی مناقب علی بن أبی طالب»
غدیریه طرب اصفهاني (2)

میرزا ابوالقاسم محمّدنصیر متخلّص به «طرب» از شاعران قرن 13 و 14 است. او را هم طرب اصفهانی ميخوانند و هم طرب شيرازي.
پدر طرب، هماي شيرازي نيز از شعراي مطرح بود و فرزند طرب، استاد جلالالدّين همايي متخلّص به سنا نيز در شعر و سخن و فقه داراي جايگاه ويژه بود. عنقا و سها دو برادر اويند كه هر دو از طبع شعر برخوردار بودند.
جناب طرب در سال 1276 ق متولّد و در سال 1330 ق در اصفهان بدرود حيات گفت و در صحن امامزاده احمد، در جوار مزار پدرش، به خاک سپرده شد.
دیوان طرب اصفهانی دو جلد است که به اهتمام پسرش جلالالدّين همايي، تنظیم و تدوین شده است. در جلد دوم دیوان مذکور، اشعار دو برادر طرب یعنی عنقا و سها نیز ضمیمه است. جلد نخست در سال ۱۳۴۲ و جلد دوم در سال 1343 توسّط انتشارات فروغی منتشر شده است. الآن این مغازه که در خیابان جمهوری واقع است به كت و شلواری تبدیل شده. یكی از دوستانم اخیراً دو جلد دیوان طرب را به مبلغ پانصد هزار تومان خریداری کرده است. چرا؟ چون كمیاب است؛ دیگر چاپ نمیشود؛ كسی حاضر به سرمایه گذاری برای آن نیست؛ مردم، شوق یا توان خرید ندارند. به هر حال افسوس و دوصد افسوس!!!…
آیا برای بچّه هیأتیها همین یك بیت از «طرب» بس نیست:
روز ازل چون زدند قرعهی مردی
قرعه درآمد به نام حضرت عبّاس
هماي شيرازي يعني پدر طرب، غديريّهاي دارد با اين مطلع:
حبّذا! نوبهار و عید غدیر
که قرین شد ز کردگار قدیر
طرب هم در همین بحر و با همین قافیه دو شعر دارد كه گويا به استقبال از پدرش سروده است؛ غدیریّهي زير، یکی از آن دو شعر است که میبينيد.
برتری فاطمه سلام الله علیها بر مریم سلام الله علیها

برگرفته از کتاب «أزواج النبی»
غدیریه طرب اصفهاني (1)

میرزا ابوالقاسم محمّدنصیر متخلّص به «طرب» از شاعران قرن 13 و 14 است. او را هم طرب اصفهانی ميخوانند و هم طرب شيرازي.
پدر طرب، هماي شيرازي نيز از شعراي مطرح بود و فرزند طرب، استاد جلالالدّين همايي متخلّص به سنا نيز در شعر و سخن و فقه داراي جايگاه ويژه بود. عنقا و سها دو برادر اويند كه هر دو از طبع شعر برخوردار بودند.
جناب طرب در سال 1276 ق متولّد و در سال 1330 ق در اصفهان بدرود حيات گفت و در صحن امامزاده احمد، در جوار مزار پدرش، به خاک سپرده شد.
دیوان طرب اصفهانی دو جلد است که به اهتمام پسرش جلالالدّين همايي، تنظیم و تدوین شده است. در جلد دوم دیوان مذکور، اشعار دو برادر طرب یعنی عنقا و سها نیز ضمیمه است. جلد نخست در سال ۱۳۴۲ و جلد دوم در سال 1343 توسّط انتشارات فروغی منتشر شده است. الآن این مغازه که در خیابان جمهوری واقع است به كت و شلواری تبدیل شده. یكی از دوستانم اخیراً دو جلد دیوان طرب را به مبلغ پانصد هزار تومان خریداری کرده است. چرا؟ چون كمیاب است؛ دیگر چاپ نمیشود؛ كسی حاضر به سرمایه گذاری برای آن نیست؛ مردم، شوق یا توان خرید ندارند. به هر حال افسوس و دوصد افسوس!!!…
آیا برای بچّه هیأتیها همین یك بیت از «طرب» بس نیست.
هماي شيرازي يعني پدر طرب، غديريّهاي دارد با اين مطلع:
حبّذا! نوبهار و عید غدیر
که قرین شد ز کردگار قدیر
طرب هم در همین بحر و با همین قافیه دو شعر دارد كه گويا به استقبال از پدرش سروده است؛ غدیریّهي زير، یکی از آن دو شعر است که میبينيد.
برتری فاطمه زهرا سلام الله علیها

برگرفته از کتاب «أزواج النبی»
غدیریه طایی شمیرانی

در روزگار ما خطّهي شميران دو شاعر از يك خانواده به جامعهی ادبی و ولايي تحویل داد. مصطفي و مرتضي نام این دو برادر و طايي شميراني نام خانوادگيشان بود که به ترتیب «طايي» و «بسيط» را به عنوان تخلّص برگزيدند.
این نوشتار نگاهی به زندگی مرتضی طایی شمیرانی دارد: او در سال 1298 ه . ش در کاشانک نياوران از توابع شميران در خانوادهاي مذهبي به دنيا آمد. پدرش، علياکبر نام داشت و از اخيار و محترمان شميران بود. او پس از اتمام تحصيلات ابتدايي، شغل درودگري (نجّاري) را برگزيد و اوّلين اشعارش را در هنگام کار سرود.
کلامش در غزل، يادآور سبک هندي بود و به شعر «صائب»، «حافظ» و «سعدي» علاقه داشت. مدايح و مناقب حضرات ائمّهي طاهرين علیهم السلام در آثار او فراوان به چشم ميآيد.
«ديوان طايي شميراني» در سه جلد چاپ شده است؛ حشمت الله مقصودي و غلامرضا واحدي (به ترتيب) در جلد اوّل و آخر نقش داشتهاند. تلفيق اين سه در يك مجلّد كاري بس شايسته و بايسته است.
سرانجام اين شيرينسخن خطّهي شميران در شب عيد غدير مطابق با 5/2/1376 ه . ش در سنّ 78 سالگي از دنيا رخت بربست و در بهشت زهرا سلام الله علیها قطعهي 70، رديف 4، شمارهي 30 به خاك سپرده شد.
گفتني است برادر ايشان، و داراي اثري با نام «آواي بسيط» بود. او که در آذر ماه 1394 مصادف با ايّام اربعين حسيني بدرود حيات گفت، در بهشت زهرا سلام الله علیها قطعهي 76، رديف 1، شمارهي 27 به خاك سپرده شد.
این قصیده را طايي شمیرانی به اقتفاي سروش اصفهاني گفته شده است (ج 2، ص 326 ـ 327).
غدیریه صبوری خراسانی

ديوان ملک الشعّرا صبوري خراساني از دواويني است كه يك بار (گوييا در سال 1342) به دست چاپ سپرده شده و طبيعي است كه با گذشت بيش از 50 سال تشنهي چاپ مجدّد باشد.
محمّدکاظم صبوري متخلّص به «صبوري»، متولّد 1259 ه . ق فرزند حاج محمّدباقر و پدر ملک الشّعراي بهار است.
نسبش به احمد صبوري کاشاني که معلّم عبّاس ميرزاي نايب السّلطنه بوده و در يکي از جنگهاي ايران و روس به شهادت رسيده، ميرسد.
در زمان نيابت توليت ميرزا سعيدخان که اوّل نوروز هر سال از آستانهي حضرت امام رضا علیه السلام خلعتي براي شاه فرستاده ميشد، «صبوري» قصيدهاي در مدح ناصرالدّين شاه سروده و همراه خلعت عازم تهران شد. از شاه تقاضاي لقب کرد و شاه نيز او را در 1294 ه . ق لقب ملک الشّعرايي آستان قدس داد.
«ديوان حاج ميرزا محمّدکاظم ملک الشعّرا صبوري» به تحشيه و تصحيح فرزند کوچکش، محمّد ملکزاده (برادر کوچک ملک الشّعرا بهار) به چاپ رسيده است.
«صبوري» پس از شصت و دو سال زندگي به بيماري وبا مبتلا شد و در سال 1322 ه . ق درگذشت و در حرم نوراني و ملكوتي حضرت ثامن الحجج علیه السلام، صحن انقلاب (عتيق) به خاک سپرده شد.
اينك يكي از غديريّههاي او را كه در دنياي مجازي به صورت ناقص آمده و ابياتي از لابهلاي آن جسته و گريخته حذف شده را ملاحظه کنید.
غدیریه صابر همدانی

اسدالله صنيعيان متخلّص به «صابر»، فرزند محمّدهادي در سال 1282 ه . ش در شهر همدان متولّد شد.
تحصيلات ابتدايي را در همان جا به پايان رسانيد و در سنّ 17 سالگي شروع به شعر گفتن کرد. در سال 1303 ه . ش براي اوّلين بار به تهران آمد و پس از دو ماه توقّف به زيارت حضرت ثامن الائمّه علیهم السلام مشرّف شد و در اين سفرِ يک ماه و نيمه، در اکثر محافل ادبي مشهد حضور يافت. پس از آن به تهران بازگشت و در وزارت جنگ مشغول به کار شد.
او كه در انجمنهاي ادبي «ايران»، «حکيم نظامي» و «فرهنگ»، عضويت داشت، در شعر از سبک هندي پيروي ميكرد. وي اهل شبزندهداري بود و اغلب اشعار خود را در شبها ميسرود و تا آخر عمر، مجرّد زيست.
صابر در روز عيد فطر سال 1375 ه . ق (22 ارديبهشت 1335 ه . ش) دار فاني را به سوي ديار باقي ترك گفت، در امامزاده عبدالله چهره بر خاك شهر ري نهاد. اميد که سنگ قبر خوشخطّ فرسودهاش به سنگ مزاري ارزندهتر تبديل شود.
از طبع سرشار و مضمونياب او، «ديوان صابر همداني» به يادگار مانده كه به كوشش و مقدّمهي کيوان سميعي منتشر شده است. امروزه دیوان او به راحتی یافت نمی شود. باشد که شاهد تجدید چاپ دیوان وی به همراه یکی دو شعری که در دیوانش نیست باشیم.
شعر زیر قصیده ای است در باب غدیر که به ذکر مصائب قمر بنی هاشم علیه السّلام می انجامد و در دیوانش آمده است.
غدیریه سروش اصفهانی

يكي از ديوانهايي كه در سالهاي اخير در بازار نشر، به سبب کم یابی و نایابی، قيمتی گزاف پيدا كرده است، دو جلدي ديوان سروش اصفهاني است که اگر يافت شود، حدوداً قیمتش با بهای نيمسکّه برابری دارد.
بگذريم؛ ميرزا محمّدعليخان متخلّص به «سروش» و ملقّب به شمس الشّعرا، فرزند قنبرعلي سدهي اصفهاني است كه در حدود 1228 ه . ق در قريهي همايونشهر (سده يا خمينيشهر) متولّد شد.
از كودكي آثار نبوغ شاعري در وي نمايان بود و با وجود اين كه پدرش او را به مكتب نفرستاد و از خطّ و سواد بهرهاي نداشت، آيات موهبت الهي در وي پيدا بود و هنوز به سنّ بلوغ نرسيده، اشعار آبدار ميساخت.
حدود سال 1243 ه . ق از سده به شهر رفت و به راهنمايي برخي خيرخواهان به محضر سيّدمحمّدباقر بيدآبادي اصفهاني (متوفّي 1260 ه . ق) راه يافت و در اندكمدّتي پا به دايرهي شهرت گذاشت. در سال 1247 ه . ق به گلپايگان رفت ولي چندان مكث نكرد و راهي تهران شد.
او كه در سال 1270 ه . ق به لقب شمس الشّعرايي و در 1272 ه . ق به لقب خاني شناخته شده بود، در سال 1285 ه . ق در سنّ 57 سالگي درگذشت. جنازهاش را از تهران به قم منتقل كردند و در آن ديار به خاک سپردند.
«ديوان شمسالشّعرا سروش اصفهاني» در دو جلد با مقدّمهي جلالالدّين همايي و به تصحيح محمّدجعفر محجوب منتشر شده است. مثنوي روضة الاسرار، مثنوي ارديبهشت و شمس المناقب بخشهايي از عناوين آثار اوست.
يكي از اشعار غديريّهي او شعر ذيل است كه در ديوان وي در مجلّد اوّل در صفحهي 422 و 423 آمده است. چهار بيت پایانی در مدح پادشاه است كه در این مقال حذف شد.
برترین بانوی اسلام

برگرفته از کتاب «أزواج النبی»