راهبرد تکفیری و ضد وحدت عربستان سعودی در عرصه آموزش و رسانه

برای حضور مؤثر در جهان اسلام، لازم است در کنار مطالعات بنیادین، پژوهش هایی به رصد خاستگاه ها، فعالیت ها، دسته بندی ها و سیر تحول موافقان تکفیر مسلمانان، خصوصاً شیعیان، اختصاص یابد. رصد منظم آن می تواند هشدارهایی به موقع به مسئولان نظام و علاقه مندان به وحدت اسلامی بدهد. به روزبودن حوزه اطلاعات و عملیات، نشانه مهمی از توانمندی کشور در عرصه روابط بین الملل است. بر این اساس، با بررسی موردی راهبرد عربستان سعودی در حوزه آموزش )از حدود 3364 م.( و در حوزه رسانه های جدید اینترنتی )دهه 244م.( مشخص می شود که بالغ بر دوسوم مهم ترین فعالان ضد شیعه در جهان اسلام یا ملیت سعودی دارند یا آنکه بی واسطه یا باواسطه، عقاید خود را از شیوخ سلفی سعودی گرفته اند. این بسامد را نمی توان اتفاق دانست، بلکه برنامه ای هدفمند برای ایجاد تغییرات دلخواه عربستان در جهان اسلام است که در سیاست های آموزشی آن کشور و در ضمن رصد جابه جایی بی سابقه جمعیتی استاد دانشجو در عربستان سعودی مشهود است.
نقد دیدگاه وهابیت درباره عبادت، با نظر به آیه «وَ رَفَعَ أَبَوَيْهِ عَلَي الْعَرْشِ وَ خَرُّوا لَهُ سُجَّداً…»

یکی از اقسام توحید، توحید عبادی است. به این معنا که هیچ کس جز خداوند متعال سزاوار عبادت نیست. وهابیت با توجه نکردن به مقومات لازم در معنا و حقیقت عبادت، معنای لغوی عبادت را به عنوان معنای اصطلاحی عبادت مطرح کرده اند و در نهایت ملاک عبادت را تذلل توأم با حب می دانند. مدلول آیه شریفه «وَ رَفَعَ أَبَوَيْهِ عَلَي الْعَرْشِ وَ خَرُّوا لَهُ سُجَّداً…» آن است که حضرت یعقوب علیه السلام و برادران حضرت یوسف علیه السلام بر حضرت یوسف علیه السلام سجده کردند. با توجه به ظهور آیه و نقد توجیهاتی که درباره آن شده (مانند اینکه سجده حضرت یعقوب علیه السلام سجده معهوده نبوده، یا سجده معهوده بوده ولی عبادی نبوده، یا اینکه سجده بر غیر خداوند در شرایع گذشته جایز بوده است) اثبات می شود که سجده حضرت یعقوب علیه السلام و برادران حضرت یوسف علیه السلام دارای معیار عبادت از نظر وهابیت است. پس، طبق تعریف وهابیت از عبادت، باید حضرت یعقوب علیه السلام دچار شرک در عبادت شده باشد. از آنجا که وقوع در محذور مشرک بودن حضرت یعقوب علیه السلام نتیجه ملاکی است که وهابیت برای عبادت بیان کرده اند به برهان خلف اثبات می شود که معیار و ملاک وهابیت در عبادت نادرست است.
بررسی و نقد دلیل وهابیت بر انقطاع عمل بعد از موت

موت در نگاه وهابیت به عنوان پایان عمل ذکر شده است. لذا درخواست هرگونه عمل، اعم از دعاکردن یا اجابت حوائج از میت منتفی دانسته شده، حتی اگر میت، برترین مخلوقات عالم، پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم باشد. آنان برای مستندکردن مدعای خود ادله ای آورده اند که از جمله پرتکرارترین آنها، روایت نبوی مبنی بر انقطاع عمل بعد از موت است. اما این تفسیر از روایت، که بیانگر قطع هر گونه عمل بعد از موت است با ادله پذیرفته شده نزد وهابیت، از قبیل روایات صلاة انبیا در قبور، روایات رد سلام و صلاة، و روایات عرض اعمال نقض می شود. حل روایت به این است که آنچه بعد از موت از انسان قطع می شود اجر بر عمل است نه اینکه بعد از موت هیچ عملی از شخص صادر نمی شود؛ چراکه میت بعد از موت نیز حی است و حی به اقتضای حیات، قطعاً عمل نیز خواهد داشت، اما بر این اعمال اجری نخواهد بود.
تعارض نظر ابن تیمیه با نظرات علمای اهل سنت در شأن نزول آیه ولایت

بسیاری از دانشمندان اهل سنت به شأن نزول آیه ولایت در خصوص حضرت علی علیه السلام تصریح کرده اند. ابن تیمیه نخستین کسی است که با صراحت این شأن نزول را منکر شده، ادعای اجماع بر کذب بودن آن را مطرح کرده است. این مقاله به بررسی نظر ابن تیمیه در ادعای اجماع بر کذب بودن این شأن نزول پرداخته است.
اقرار الصحابه اثری گرانمايه از سده ششم هجری

يكى از صدها تأليف نفيس شيعى در پيرامون فضايل و مناقب امير مؤمنان، حضرت على عليه السلام ، كه خوشبختانه پس از چندين سده از گزند حوادث مصون مانده و نسخهاى از آن، هرچند با افتادگىهايي، به دست ما رسيده ـ كتاب ارزنده و كممانند اقرارالصحابه، تصنيف ابوعبدالله، محمد بن جعفر مشهدى حائرى است.
اين كتاب، به سبب كم شمار بودن نسخههاي آن، از دسترس محدّثان و گردآورندگانِ اخبار، از جمله علامه محمد باقر مجلسى، شيخ حرّ عاملى، بياضى و سيّد هاشم بحرانى دور مانده، و ازهمين روى كتابشناسان و شرح حال نگاران شيعى همچون سيّد محسن امين عاملى و علاّمه شيخ آقابزرگ تهرانى با آن آشنا نبوده و هيچ آگاهىاى از آن در موسوعههاى خود: اعيان الشيعة، الذريعة و طبقات اعلام الشيعة نياوردهاند. حتّى اينكه كتابشناسان متقدّم از قبيل شيخ منتجبالدين رازى و ابنشهرآشوب مازندرانى اطّلاعى از آن نداشته، با آن آشنا نبودهاند.
دلالت آيه مباهله بر خلافت بلافصل امير المؤمنين علیه السّلام

يكی از دلايل متقن و مستند بر امامت و خلافت حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام آيه شريفه مباهله است. در اين آيه خداىْ تعالی به پيامبرش دستور می دهد كه مجادله كنندگان با حق را به مباهله فرا خوانَد تا هردو گروه به همراه فرزندان، زنان و كسانی كه به منزله نفس و جان ايشانند در اين امر شركت كنند. خداىْ تعالی خطاب به رسول خويش می فرمايد:
((إنَّ مَثَلَ عِيسَی عِنْدَ اللهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ* الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَلاَ تَكُنْ مِنَ الْمُمْتَرِينَ* فَمَنْ حَاجَّة فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَة مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أبْنَاءَنَا وَ أبْنَاءَكُمْ وَ نِسَاءَنَا وَ نِسَاءَكُمْ وَ أنْفُسَنَا وَ أنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَةَ الله عَلَی الْكَاذِبِينَ* إنَّ هَذَا لَهُوَ الْقَصَصُ الْحَقُّ وَ مَا مِنْ إلَهٍ إلاَّ اللهُ وَإنَّ اللهَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ* فَإنْ تَوَلَّوْا فَإنَّ اللهَ عَلِيمٌ بِالْمُفْسِدِينَ)).[1]
و رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم پيرو اين دستور الاهی به همراه حَسنين عليه السلام به عنوان مصاديق «فرزندانمان»، و صديقة طاهرهعليها السلام، به عنوان مصداق «زنانمان»، و حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام ، به عنوان مصداق «جانمان»، برای مباهله با مسيحيانِ نجران خارج شدند. اما مسيحيان كه از راستی ادعای پيامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم آگاه بودند و با ديدن اين صحنه بر يقينشان افزوده شده بود، از ترس هلاك، حاضر به مباهله نشدند.
به سبب دلالت روشن و صريح آيه مباركه مباهله، عالمان شيعه همواره برای اثبات امامت و خلافت بلافصل اميرالمؤمنين عليه السلام به اين آيه استناد و استدلال می كنند؛ چنان كه پيشوای هشتمِ ايشان حضرت علی بن موسی الرضا ـ عليه آلاف التحية و الثنا ـ اين آيه شريفه را از جهت دلالت بر امامت اميرالمؤمنين عليه السلام بهترين و روشن ترين آيه در قرآن دانسته اند و با استناد به اين آيه و عمل رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم پس از نزول آن، ثابت می كنند كه اميرالمؤمنين عليه السلام پس از رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم بافضيلت ترين خلقِ خداوند سبحان است.[2]
در اين نوشتار ابتدا داستان مباهله را به صورت اجمالی به نقل از سيد بن طاووس رحمه الله مطرح می كنيم، سپس اندكی درباره واژه «مباهله» بحث خواهيم كرد و پس از آن به معرفی رُوات حديث مباهله از طبقه صحابه و تابعين و دوره های مختلف تا اعصار متأخر می پردازيم. آن گاه نصوص حديث را مطرح و بررسی خواهيم كرد و بعد از بيانی كوتاه درباره سند احاديث، بحث را با بررسی تحريفات صورت گرفته در روايات پی می گيريم.
اربعينيات در فضايل اميرمؤمنان علیه السلام

يكى از سنّت هاى پسنديده و خدمت هاى شايسته كه از دير زمان تا كنون بين محدثان و عالمان شريعت و سالكان طريقتْ معمول بوده است، اهتمام ورزيدن به تأليف آثارى با عنوان هايى مانند «اربعين»، «الأربعون حديثاً»، و آوردن چهل حديث درباره يك موضوع يا موضوع هاى گوناگون است. علّت خلق آثار پُرشمار خطّى و چاپى از اين دست، وارد شدن احاديث مستفيض، بلكه متواتر از طريق عامّه و خاصّه است كه در آنها، حفظ چهل حديث، فراوانْ توصيه شده است. [1] در يكى از اين رواياتْ آمده است كه رسول خدا فرمود:
هر كس از امّت من چهل حديث از آنچه در امور دين به آنها نيازمند است، حفظ كند، پروردگار در روز رستاخيز، او را فقيهى (دين شناسى) دانشمند بر مى انگيزد. [2]
اين ذخاير بسيار ارزشمند كه بخشى از منابع حديثى فريقين را به خود اختصاص داده است، [3] كمك شايانى به اشاعه حديث و فرهنگ اسلامى كرده است.
امام جعفر صادق علیه السلام و مبارزه با حاکمان جائر و جریان های انحرافی و کتابشناسی

حضرت امام صادق(علیه السلام) در تاریخ هفدهم ربیع الاوّل سال 83 هجری در مدینه منوّره به دنیا آمد. (1) مكنّی به «ابوعبدالله» و ملقّب به «صادق»، صابر، فاضل، کافل، قائم و منجی است.(گفته می شود لقب صادق را پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) به ایشان داده است). مدت زندگانی حضرت، 65 سال و مدت زمان امامت آن حضرت، 34 سال بود. آن حضرت 12 سال در مدینه با جدّ بزرگوارش امام سجّاد(علیه السلام) و 1۹ سال با پدرش، امام محمد باقر(علیه السلام) زندگی کرد. در این مدّت، دشواری ها و سختی های زندگی در حکومت حاکمان ظالم بنی امیّه را شاهد بود و همراه با پدرش در راه نشر معارف اهل بیت(علیهم السلام) تلاش می کرد.
پژوهشی درباره زیارتهای جامعه

در میان زیارتنامه های مأثور، زیارتهایی وجود دارد که به زیارات جامعه مشهور است. این زیارتنامه ها را بدان سبب جامعه خوانده اند که متن آنها به گونه ای تنظیم و آموزش داده شده است که می توان با خواندن یکی از آنها هر یک از امامان(علیهم السلام) را از دور یا نزدیک زیارت کرد. بنابراین، این گونه زیارتها ویژه امام یا مکان یا زمانی خاص نیست. زیارتنامه هایی که چنین خصوصیتی دارد بسیار است. در این مقاله برخی از این زیارتنامه ها مورد بررسی قرار می گیرد.
کتاب علی

ترديدى نيست كه امام على عليه السلام آنچه را از رسول خدا صلى الله عليه و آله فرا مى گرفت، نگارش مى كرد . و از اين نگاشته ها ، با عناوين گوناگون در منابع حديثى و تاريخى ياد شده است . تعابيرى چون : كتاب على ، صحيفة فى قراب السيف ، صحيفة أمير المؤمنين ، كتاب رسول اللّه ، الجامعة و . . . در احاديث منقول ، بر اين امر گواهى مى دهد. بجز اين تعبيرها ، در روايت هاى ديگرى نيز از مسئله كتابت حضرت امير سخن رفته است كه نمونه اى از اين روايات عبارت اند از:
مصلح جهانی و مهدی موعود از دیدگاه اهل سنت

کتاب «عقیده اهل السنة والاثر فی المهدی المنتظر» که تقریر درس استاد شیخ عبدالمحسن العباد از علمای اهل تسنن و صاحب کرسی در دانشگاه های کشورهای عربی است.
کتاب شناسی؛دلائل الصدق از محمد حسن مظفر (1376ق)

سال ها پس از آن که علامه حلی (726ق) نهج الحق را در باب امامت نوشت، فضل بن روزبهان در رد آن، کتابی با عنوان ابطال نهج الباطل نگاشت و در کتاب خود ساحت مناظره را به جدل آمیخت و با الفاظی زشت و دلایلی باطل نهج الحق را مورد حمله قرار داد. آن گاه برخی از علمای شیعه به دفاع از نهج الحق برخاستند که دلائل الصدق از آن جمله است.
در این نوشتار ضمن معرفی نهج الحق و غوری در کتاب ابن روزبهان، به معرفی ردیه های ابطال نهج الباطل پرداخته شده و از آن میان دلائل الصدق به تفصیل معرفی شده است.
در معرفی دلائل الصدق ـ که نقد بخش اصول دین کتاب ابن روزبهان است ـ با نگاهی به محتوای آن، نسخه ها، چاپ ها و ترجمه های آن شناسانده شده اند.
نقد و بررسی کتاب « قرآن کريم: ترجمه، توضيحات و واژه نامه »

لزوم آشنایی هرچه بیشتر مسلمانان نسبت به جایگاه و مقام والا و مفاهیم آیات قرآن بر کسی پوشیده نیست. با توجه به این که این کتاب عظیم الشأن طبق بیان خود در شناخت مفاهیم بلند و معارف متعالیش به مبیّن الهی نیاز دارد[1]، جایگاه مبیّنان آن نیز باید روشن باشد. حضرت سیدالساجدین علیه السلام در صحیفه سجادیه[2] به درگاه خداوند متعال عرضه می دارند: «اللّهمَّ أنزَلتَهُ عَلی نبیّکَ مُجملاً و ألهَمتَهُ عِلم عجائبِهِ مُکمَّلاً و ورًَثتَنا علمَه مفسَّراً».
روابط اهل سنت شبه قاره با شیعه در حوزه سیاست و اندیشه

شبه قاره هند یکی از قطب های جمعیتی و اندیشه ای جهان اسلام است. تنوع مذاهب مختلف فقهی و کلامی از ویژگی های دینی منطقه شبه قاره است؛ اما آن چه این منطقه به ویژه پاکستان را از سایر مناطق اسلامی جدا می کند، روش های خشونت آمیز و تکفیری مذاهب مختلف در برخورد با یکدیگر است. به همین سبب، این منطقه، هرچند جمعیت بسیاری از مسلمانان را در خود جای داده است، اما همواره یکی از نا امن ترین و بی ثبات ترین مناطق جهان اسلام شمرده می شود. ریشه این نا آرامی ها و اختلافات نیز بیشتر مذهبی بوده است؛ جریان های افراطی و تند، به جای استدلال، حکمت و موعظه، به روش های خشونت بار روی آورده اند و در این میان، شاید شیعه، مهم ترین قربانی این خشونت ها باشد.
تحقیق حاضر در پی پاسخ به این پرسش است که در طول چند سدة اخیر، تعاملات اهل سنت شبه قاره با شیعیان، در دو حوزة سیاست ( حکومت) و اندیشه چگونه بوده است و آیا روش برخورد و تعامل تمامی مذاهب و جریان های فکری اهل سنت با شیعیان به یک گونه است؟
از این رو «تاریخ ورود اسلام به شبه قاره» به عنوان مقدمه در نظر گرفته شده است؛ سپس نوع روابط حکومت های مختلف در هند با شیعه و پس از آن، جریان ها و نحله های مختلف مذهبی اهل سنت شبه قاره و تعامل هریک با شیعیان، در حوزه اندیشه و عمل، مورد بررسی قرار گرفته است.[1]