غربت سند و استناد در مباحث روشنفکران دينی با نگاه به نمونه هايی از موضوع امامت

در مباحثی که طی دهه‌های اخیر، توسط گروه موسوم به روشنفکران دینی ارائه‌شده موضوعات دینی فراوانی، ازجمله در حوزه عقاید اختصاصی شیعی، به چالش کشیده‌ شده است.
افزون بر نقدهایی که به حسب مورد، بر این مباحث بیان و نگاشته شده، می‌توان به برخی ضعف‌های ساختاری رایج در آن‌ها اشاره کرد.
یکی از این موارد، ضعف‌ و نقص در سند دهی است تا جایی که گویا گاهی، ضرورت استناد در ادعاها، امری غیرضروری یا فرعی و حاشیه‌ای دانسته شده و آنچه مبنا و دارای اهمیت تلقی می‌گردد، صرفاً ارائه نظریه در چارچوب‌های خاص است. این کاستی روشی می‌تواند به نتایج بسیار نامطلوبی منجر شود.
در این نوشتار، آسیب یادشده را ناظر به یک مقاله و سخنرانی، با استناد به مناظره‌ای که با مؤلف آن مقالات داشته‌ام، بررسی خواهم کرد.

چند متن نویافته از آیت الله میلانی، علامه طباطبائی و شهید دستغیب دربارۀ مسائل مرتبط با امامت

در کتابخانۀ آستانۀ مقدسۀ حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها) یک مجموعه مکاتبات وجود دارد که به شماره 950 در بخش خطی نگاهداری می‌شود. این مجموعه حاصل زحمات یکی از دبیران فاضل و پرکار قم در دهۀ 50 به نام سید اشرف الدین کیایی طالقانی است که بسیار به مطالعه بها می‌داده، آنگاه یافته‌های خود را _ که بیشتر پیرامون امامت بوده‌اند _ از عالمان و مراجع تقلید آن روزگار می‌پرسیده است.

منظومه ای در امامت از قرن سیزدهم

عقد اللئالی فی جواب بدء الأمالی منظومه‌ای است از آثار مولی محمدرضا بن علی گوگدی گلپایگانی، از دانشوران سدۀ سیزده گلپایگان، که در این یادداشت کوتاه بدان اشاره می کنیم.
مؤلف این منظومه، مولی محمدرضا منسوب به گوگد، از توابع گلپایگان است، فرزند ملا علی (متوفی: 27 رجب 1275 ق)، فرزند ملا محمد (از تلامذۀ میرزای قمی) فرزند آخوند ملا عبدالله فرزند ملا حسین شهید فرزند ملا محمد زمان (شهید در حملۀ افاغنه به اصفهان)، از خاندانی دانش‌پرور که نسب آنها به مالک اشتر می‌رسد. شرح حال شماری از آنها در کتاب شرح حال دانشمندان گلپایگان (به کوشش: رضا استادی، قم: کنگرۀ بزرگداشت علمای گلپایگان، 1381 ش، ج 1 ص 297 به بعد) آمده است.
مؤلف، با وجود دشواری‌های فراوان در زندگی، در گلپایگان و اصفهان، از بزرگانی همچون سید محمد باقر شفتی، ملا محمد تقی اردکانی، شیخ محسن معزی دزفولی، ملا احمد گوگدی و میرزا محمدرضا اسفرنجانی گلپایگانی درس آموخت. (شرح حال دانشمندان گلپایگان، ج 1 ص 323 – 328، زندگی نامه خود نوشت ملا محمدرضا در تاریخ 7 ماه رمضان 1271 ق).

امامت از ديدگاه زيديه

زيديه از جمله فرق اصلى شیعه است كه نظريه امامت، مرز مايز آنها با اماميه است. نظریه امامت این فرقه مبتنی بر قبول نص است. آنها امامت را عالی ترين مرتبه قدرت در دولت اسلامى می‌دانند؛ به تعظيم ذاتى و جايگاه مقدس براى امام قایل نیستند و معتقدند که امام از صفاتی همچون عصمت، علم لدنى و… بهره اى ندارد. از اين رو، هدايت جامعه به سوى خدا را از وظیفه امام نمی‌شمارند، و انتخاب امام را براى اجراى حدود، جهاد و… مى دانند. از نظر آنها تنها راه نصب امام، شرع، و راه شناخت امام، قيام و دعوت، است. پژوهش پیش‌رو بر آن است تا مباحث مربوط به آموزه امامت را از دیدگاه این فرقه ارائه نماید.

زيد بن علی بن الحسين علیهما السلام و مسألۀ امامت

زید بن علی(علیه السلام)، در انعکاس منابع شیعۀ امامیه، امامت را مقامی الهی و تعیینی می‌داند نه امری مردمی و اختیاری. او به امامت بلافصل امیرالمؤمنین(علیه السلام) معتقد است و امامت دیگران را غاصبانه می‌داند و بر این باور است که مجموعه امامان، دوازده نفرند که نه تن از آنان از نسل امام حسین(علیه السلام) است؛ ولی در اقوال و آثار او نامی از امامان چهارم به بعد مشاهده نشده است. در آثار مکتوبی که به او نسبت داده شده، به تعداد امامان اشاره‌ای نشده است. و برای خود نیز ادعای امامت نکرده؛ مگر اینکه خود را حجت بر مردم معرفی کرده است. او اصل افتراض طاعت را برای بعضی از اهل بیت(علیهم السلام) می‌پذیرد؛ ولی در تعیین و تشخیص مصادیق امام مفترض الطاعة دچار تزلزل است.

جُستاری در آسیب شناسی چالش های آغاز امامت امام کاظم علیه السلام

آغاز امامت امام کاظم علیه السلام همزمان با فراگیری چالش جانشینی در اذهان شیعیان امام صادق علیه السلام بود. مطالعه روایات معصومین نشان می دهد طراحی ویژه اهل بیت علیهم السلام به گونه ای صورت گرفته که در زمان بروز چالش، اصول شناخت امام در اختیار مردم باشد. نص، علم و ودائع امامت از جمله ابزارهای رفع حیرت است. باور عمومی جامعه بر خود معرفیِ امام، استوار است، در حالی که تعالیم اهل بیت به همراه خواص اصحاب، تأثیر گذاران اصلی صحنه به شمار می روند. این مقاله جُستاری در آسیب شناسی این چالش است.

نکته ها و يادداشت هايی در حريم امامت

یکی از رسالت های یک نشریه علمی ارائه طریق به پژوهشگران است تا راه های نرفته را طی کنند و گامی به پیش روند. این هدف مهم فقط با چاپ مقالات علمی تحقق نمی یابد، بلکه گاه با نشر یادداشت هایی سامان می گیرد که منبعی تازه نشان می دهد، نقدی اساسی بر یک منبع پیشین می زند، پیشنهادی برای پژوهش در باره مسأله ناکاویده عرضه می کند، و به هر حال خواننده را گامی در جهت تحقیق پیش می برد.
در باب امامت، بسیار گفته اند و می گویند، از هر سوی و جانب، اما هنوز یک حرف از هزاران گفته نشده است. فراوانی ناگفته ها از یک سوی و ضرورت طرح و انتشار نویافته ها از سوی دیگر گاه فرصت را از طرح مطلب به شیوه نهایی و کامل می ستاند و بابی جدید می گشاید که در اینجا بدان «نکته ها و یادداشت هایی در حریم امامت» اطلاق می شود.
این صفحه از این شماره به روی عموم علاقه مندان و پژوهشیان گشوده می شود تا همگان با مشارکت در این اقدام خیر، دانش و تجربه و یافته خود را با دیگران به اشتراک گذارند و راهی پیش پای دیگران نهند.
ناگفته پیداست که هویت و ماهیت این گونه یادداشت ها، آن است که کلام نهایی نیست. نه تنها جای کار بیش از این دارد که اساساً مدعای صحت مطلق در مورد آن سخت نارواست؛ چرا که به کمک دیگران به کمال می رسد.
نخستین گفتار از این سلسله با چند گفتار و نکته تقدیم می شود.

تقابل دونظريه شورا و دموکراسی با امامت

مقام امامت مقامی الهی وآسمانی است که حقیقت شناخت آن در ذهن هیچ بشری نمی گنجد وکسی را یارای فهم آن نیست. این در حالی است که برخی افراد در اثر عدم شناخت صحیح امامت در اندیشه شیعی شبهاتی در ذهنشان خطورکرده است. منشأ و خاستگاه آن شبهه از طرفی عدم تأمل و دقت در آیات و روایات، و از طرفی تطبیق دادن این مقام الهی با مقامات و نظام های بشری می نمایاند. یکی از این شبهات، بحث کارکرد و نقش دموکراسی و شورا در تعیین امام است که طرفداران این دو نظریه با توجه به خلط نمودن معنای امامت و حکومت و یکسان سازی معنای این دو ـ به جهت اینکه این دو هماره نمود و مظهر دخالت و مشارکت و تأثیرگذاری آحاد مردم بر قدرت سیاسی بوده اند ـ به ناسازگاری امامت و دموکراسی حکم کرده اند. نگارنده در این مقاله برآن است که ابتدا دموکراسی و شورا را در دو بخش به صورت مجزّا، مورد واکاوی قرارداده و اقسام و مستندات آن را توصیف نماید و سپس با تحلیل، این دو نظریه را نقد و به چالش بکشاند.

پديدارشناسى درتقابل باتاريخى نگرى مطالعه موردى [موضوع] امامت – محمد اويس ريفيودين ترجمه : گروه بررسى مطالعات امامت پژوهى در غرب انگليسى زبان

این مقاله تلاش می کند تا نشان دهد که نمی توان رویکردهای پدیدارشناسانه را با رویکرد تاریخی نگر و گزارش های پوزیتیویستی از تاریخ تطبیق داد و در همین راستا به مطالعة موردی امامت پرداخته است.
همچنین ادعای میرچا الیاده را مبنی بر این که می توان میان این دو رویکرد سازگاری ایجاد کرد، مورد نقد و بررسی قرار می دهد.

مهرورزى به اهل بيت علیه السلام از ديدگاه قرآن و سنّت : نگاهى به تفسير آيه مودت

امامت پيشوايان معصوم علیه السلام از دو محور قابل اثبات است: قرآن و روايات معتبر.
آيه مودت و رواياتى كه در ذيل تفسير اين آيه آمده به روشنى امامت و ولايت عامه اهل بيت علیهم السلام را ثابت می كند. این نوشتار با توجه به اين آيه و رواياتى كه از طريق اهل سنت نقل شده، مباحث خود را در چهار محور؛ 1ـ ذوى القربى كيانند؟ 2ـ بررسى روايات مربوطه؛ 3ـ رد شبهه های مخالفان؛ 4ـ دلالت آيه بر امامت؛ ارائه می كند و به پژوهش در تفسیر آیه مودت بر اساس منابع اهل سنت می پردازد.

بررسی و نقد دیدگاه سلفیان در خصوص مجاز

از مهم ترین مبانی سلفیه، اعتقاد به فقدان مجاز در لغت و در قرآن است. آنها برای اثبات مدعای خود به ادله ای استناد می کنند و معتقدند تمامی الفاک، چه در قرآن و چه در لغت، همه حمل بر معنای ظاهری خود می شود و سلف امت نیز همین کار را انجام می دادند و ما سراغ نداریم که سلف حتی از لفظ «مجاز» در گفتار و نوشتار خود استفاده کرده باشند. اما با بررسی آیات قرآن و ادله عقلی و لغوی به دست می آید که اعتقاد به نفی مجاز در لغت و قرآن اعتقاد باطلی است. زیرا ادلهٔ اثبات مجاز به گونه ای است که حتی سلفیه نیز نمی توانند منکر آن شوند. به همین دلیل، ایشان برای توجیه نظریه خود راه حل هایی را به کار بسته اند. ابن تیمیه قائل به «مشترک معنوی» شده محمدامین شنقیطی قائل به «اسلوب» در زیان عربی شده ودیگران نیز قائل به «توسعه در لغت عرب» شده اند. البته این راه حل ها در عمل با اعتقاد به وجود مجاز در قرآن در لغت عرب یکی است. به همین دلیل، محققان معاصر سلفیه به این نتیجه رسیده اند که دعوای بین منکران مجاز و قائلان به مجاز، نزاعی لفظی بیش نیست.

ردی بر کتاب «متی یشرق نورک ایها المنتظر»

ایم مقاله نقدی است مستند بر کتاب متی یشرق نورک ایها المنتظر، اثر عثمان خمیس، که حاوی شبهاتی چند درباره امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است. وی در کتاب خود کوشیده است اعتقاد به امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را که اصلی مشترک بین دو مکتب اهل سنت و شیعه محسوب می شود نقطه اختلاف تلقی کند. لذا واقعیاتی را که در منابع اهل سنت وجود دارد نادیده می گیرد و آنها را به روایات شیعه نسبت می دهد. ما به برخی از نمونه های آن در این مقاله اشاره می کنیم. همچنین، می کوشیم با ذکر نمونه ها نگاهی به برخی شیوه های ناصواب عثمان خمیس در کتابش داشته باشیم، از جمله: تحریف حقایق، مطرح کردن مفاد اخبار ضعیف به عنوان معتقد شیعه، سرپوش گذاشتن بر اشکالات روایات اهل سنت.

بررسی و نقد منهج قفاری در کتاب اصول مذهب الشیعه

از آثاری که در سال های اخیر بر ضد شیعه به نگارش درآمده و تبلیغات زیادی برای آن شده کتاب «اصول مذهب الشیعة الامامیة الاثنی عشریة»، نوشته دکتر ناصر عبدالله بن علی قفاری است. او در این کتاب اصول عقاید شیعه را بررسی می کند و طبق آنچه خود مدّعی است عقاید شیعه را با رجوع به کتب شیعه بررسی و نقد می کند. در این نوشته به روش های نادرستی که در رد عقاید شیعه استفاده شده، می پردازیم و نقدی کلی بر روش کتاب او خواهیم داشت. از جمله این نقدها می توان به تحریف و تقطیع و افتراء، استفاده از احادیث ضعیف، و اعتماد به منابع مخالفان شیعه اشاره کرد.