غدیریه طایی شمیرانی

در روزگار ما خطّهي شميران دو شاعر از يك خانواده به جامعهی ادبی و ولايي تحویل داد. مصطفي و مرتضي نام این دو برادر و طايي شميراني نام خانوادگيشان بود که به ترتیب «طايي» و «بسيط» را به عنوان تخلّص برگزيدند.
این نوشتار نگاهی به زندگی مرتضی طایی شمیرانی دارد: او در سال 1298 ه . ش در کاشانک نياوران از توابع شميران در خانوادهاي مذهبي به دنيا آمد. پدرش، علياکبر نام داشت و از اخيار و محترمان شميران بود. او پس از اتمام تحصيلات ابتدايي، شغل درودگري (نجّاري) را برگزيد و اوّلين اشعارش را در هنگام کار سرود.
کلامش در غزل، يادآور سبک هندي بود و به شعر «صائب»، «حافظ» و «سعدي» علاقه داشت. مدايح و مناقب حضرات ائمّهي طاهرين علیهم السلام در آثار او فراوان به چشم ميآيد.
«ديوان طايي شميراني» در سه جلد چاپ شده است؛ حشمت الله مقصودي و غلامرضا واحدي (به ترتيب) در جلد اوّل و آخر نقش داشتهاند. تلفيق اين سه در يك مجلّد كاري بس شايسته و بايسته است.
سرانجام اين شيرينسخن خطّهي شميران در شب عيد غدير مطابق با 5/2/1376 ه . ش در سنّ 78 سالگي از دنيا رخت بربست و در بهشت زهرا سلام الله علیها قطعهي 70، رديف 4، شمارهي 30 به خاك سپرده شد.
گفتني است برادر ايشان، و داراي اثري با نام «آواي بسيط» بود. او که در آذر ماه 1394 مصادف با ايّام اربعين حسيني بدرود حيات گفت، در بهشت زهرا سلام الله علیها قطعهي 76، رديف 1، شمارهي 27 به خاك سپرده شد.
این قصیده را طايي شمیرانی به اقتفاي سروش اصفهاني گفته شده است (ج 2، ص 326 ـ 327).
غدیریه صبوری خراسانی

ديوان ملک الشعّرا صبوري خراساني از دواويني است كه يك بار (گوييا در سال 1342) به دست چاپ سپرده شده و طبيعي است كه با گذشت بيش از 50 سال تشنهي چاپ مجدّد باشد.
محمّدکاظم صبوري متخلّص به «صبوري»، متولّد 1259 ه . ق فرزند حاج محمّدباقر و پدر ملک الشّعراي بهار است.
نسبش به احمد صبوري کاشاني که معلّم عبّاس ميرزاي نايب السّلطنه بوده و در يکي از جنگهاي ايران و روس به شهادت رسيده، ميرسد.
در زمان نيابت توليت ميرزا سعيدخان که اوّل نوروز هر سال از آستانهي حضرت امام رضا علیه السلام خلعتي براي شاه فرستاده ميشد، «صبوري» قصيدهاي در مدح ناصرالدّين شاه سروده و همراه خلعت عازم تهران شد. از شاه تقاضاي لقب کرد و شاه نيز او را در 1294 ه . ق لقب ملک الشّعرايي آستان قدس داد.
«ديوان حاج ميرزا محمّدکاظم ملک الشعّرا صبوري» به تحشيه و تصحيح فرزند کوچکش، محمّد ملکزاده (برادر کوچک ملک الشّعرا بهار) به چاپ رسيده است.
«صبوري» پس از شصت و دو سال زندگي به بيماري وبا مبتلا شد و در سال 1322 ه . ق درگذشت و در حرم نوراني و ملكوتي حضرت ثامن الحجج علیه السلام، صحن انقلاب (عتيق) به خاک سپرده شد.
اينك يكي از غديريّههاي او را كه در دنياي مجازي به صورت ناقص آمده و ابياتي از لابهلاي آن جسته و گريخته حذف شده را ملاحظه کنید.
غدیریه صابر همدانی

اسدالله صنيعيان متخلّص به «صابر»، فرزند محمّدهادي در سال 1282 ه . ش در شهر همدان متولّد شد.
تحصيلات ابتدايي را در همان جا به پايان رسانيد و در سنّ 17 سالگي شروع به شعر گفتن کرد. در سال 1303 ه . ش براي اوّلين بار به تهران آمد و پس از دو ماه توقّف به زيارت حضرت ثامن الائمّه علیهم السلام مشرّف شد و در اين سفرِ يک ماه و نيمه، در اکثر محافل ادبي مشهد حضور يافت. پس از آن به تهران بازگشت و در وزارت جنگ مشغول به کار شد.
او كه در انجمنهاي ادبي «ايران»، «حکيم نظامي» و «فرهنگ»، عضويت داشت، در شعر از سبک هندي پيروي ميكرد. وي اهل شبزندهداري بود و اغلب اشعار خود را در شبها ميسرود و تا آخر عمر، مجرّد زيست.
صابر در روز عيد فطر سال 1375 ه . ق (22 ارديبهشت 1335 ه . ش) دار فاني را به سوي ديار باقي ترك گفت، در امامزاده عبدالله چهره بر خاك شهر ري نهاد. اميد که سنگ قبر خوشخطّ فرسودهاش به سنگ مزاري ارزندهتر تبديل شود.
از طبع سرشار و مضمونياب او، «ديوان صابر همداني» به يادگار مانده كه به كوشش و مقدّمهي کيوان سميعي منتشر شده است. امروزه دیوان او به راحتی یافت نمی شود. باشد که شاهد تجدید چاپ دیوان وی به همراه یکی دو شعری که در دیوانش نیست باشیم.
شعر زیر قصیده ای است در باب غدیر که به ذکر مصائب قمر بنی هاشم علیه السّلام می انجامد و در دیوانش آمده است.
غدیریه سروش اصفهانی

يكي از ديوانهايي كه در سالهاي اخير در بازار نشر، به سبب کم یابی و نایابی، قيمتی گزاف پيدا كرده است، دو جلدي ديوان سروش اصفهاني است که اگر يافت شود، حدوداً قیمتش با بهای نيمسکّه برابری دارد.
بگذريم؛ ميرزا محمّدعليخان متخلّص به «سروش» و ملقّب به شمس الشّعرا، فرزند قنبرعلي سدهي اصفهاني است كه در حدود 1228 ه . ق در قريهي همايونشهر (سده يا خمينيشهر) متولّد شد.
از كودكي آثار نبوغ شاعري در وي نمايان بود و با وجود اين كه پدرش او را به مكتب نفرستاد و از خطّ و سواد بهرهاي نداشت، آيات موهبت الهي در وي پيدا بود و هنوز به سنّ بلوغ نرسيده، اشعار آبدار ميساخت.
حدود سال 1243 ه . ق از سده به شهر رفت و به راهنمايي برخي خيرخواهان به محضر سيّدمحمّدباقر بيدآبادي اصفهاني (متوفّي 1260 ه . ق) راه يافت و در اندكمدّتي پا به دايرهي شهرت گذاشت. در سال 1247 ه . ق به گلپايگان رفت ولي چندان مكث نكرد و راهي تهران شد.
او كه در سال 1270 ه . ق به لقب شمس الشّعرايي و در 1272 ه . ق به لقب خاني شناخته شده بود، در سال 1285 ه . ق در سنّ 57 سالگي درگذشت. جنازهاش را از تهران به قم منتقل كردند و در آن ديار به خاک سپردند.
«ديوان شمسالشّعرا سروش اصفهاني» در دو جلد با مقدّمهي جلالالدّين همايي و به تصحيح محمّدجعفر محجوب منتشر شده است. مثنوي روضة الاسرار، مثنوي ارديبهشت و شمس المناقب بخشهايي از عناوين آثار اوست.
يكي از اشعار غديريّهي او شعر ذيل است كه در ديوان وي در مجلّد اوّل در صفحهي 422 و 423 آمده است. چهار بيت پایانی در مدح پادشاه است كه در این مقال حذف شد.
غدیریه سرابی خراسانی

سیّد مصطفی سرابی خراسانی از فضلا و ادبا و واعظان مشهد بود. در ديوانش زير تمثال او عبارت «گويندهي مذهبي راديو» ديده ميشود.
سال تولّدش معلوم نیست ولی در تابستان 1350 شمسي بدرود حیات گفت و جنازهاش از تهران به مشهد مقدّس منتقل شد امّا ننوشتهاند كه در كجاي مشهد به خاك آرميد.
يكي از فرزندان او دکتر سیّد ضیاءالدّین سجّادی (مصحّح ديوان خاقاني) است و فرزند ديگرش رضا سجّادی اوّلین گوینده و دوبلور سازمان صدا و سیما بود.
دو كتاب «صد سال شعر خراسان» و «مشاهير مدفون در حرم رضوي» از او نام برده و نمونه شعر نقل كردهاند. «ديوان سرابي» كه كتاب مختصري است در سال 1332 در تهران توسّط شركت سهامي طبع كتاب در قطع رقعي و در 76 صفحه منتشر شد. اميد كه ديوانش با فصلبندي مناسب و بازنگري و مقدّمهاي خوب تجديد چاپ شود.
سومین شعر اين كتاب كمحجم همين قصیدهاي است كه ملاحظه ميكنيد. اين شعر البتّه با تغييرات كمي در واژگان و یک بیت اضافه که در دیوان نیست در کتاب «غدیر در شعر فارسی» كه به اهتمام مهدي آصفي جمعآوري شده موجود است. این نقل طبق دیوان سرابی است ولی آن بیت افزوده با * مشخّص شده است:
غدیریه میرزا ابوالحسن شیرازی «خرّم»

ميرزا ابوالحسن شيرازي متخلّص به خرّم كه صدرالشّعرا لقب داشته از شاعران عصر قاجار و همدوره با ناصرالدّين شاه است.
پيشتر دو چاپ از ديوان او كه گويا هر دو در بمبئي بوده انجام يافته ولي در سالهاي اخير يعني 1388 محسن حافظي، آن دو نسخه را با هم مقابله كرده و انتشارات صائب در تهران آن را منتشر ساخته است. قطع كتاب، وزيري و صفحاتش به 600 صفحه ميرسد.
فصلبندي موضوعي از مزاياي تصحيح اخير است. در اين كتاب، فصل اشعار عاشورايي مجزّاست. «خرّم» در حوزهي شعر عاشورايي، منظومهاي بلند نيز دارد كه از لحاظ وزن عروضي مطابق با شاهنامهي فردوسي است كه مرثيهي شهداي كربلا هم در لابهلاي اين منظومه ديده ميشود.
در اين فرصت به غديريّهاي از او مينگريم. قصيدهاي است كه تشبيب دارد و گريزش به موضوع غدير است.
غدیریه آذر خراسانی

غلامرضا آذر حقيقي فرزند محمّدولي متخلّص به «آذر» در سال 1280 ه . ش در قريهي كاهو از بلوك گلمكان در هشت فرسنگي مشهد متولّد شد.
«آذر» طبعي روان داشت و در ساختن نوحههاي سينهزني داراي مهارت بود؛ از اين رو در مدايح و مراثي آل عصمت علیهم السلام آثار بسياري دارد. مجموعه اشعار و نوحههايش در زمان حیات در 5 مجلّد و در قطع رقعی انتشار يافت و بارها تجديد چاپ شد.
تجمیع و تدوین اشعار او با عنوان «دیوان آذر خراسانی» به اهتمام سيّد محمّد رستگار و با حواشی و مقدّمهي جواد هاشمي «تربت» توسّط انتشارات آرام دل در دست اقدام است.
وي در روزهای آغازین فروردين 1360 ه . ش دار فاني را به سوي ديار باقي وداع گفت و بدنش در حرم حضرت ثامن الائمّه علیه السلام در صحن آزادي به خاک سپرده شد.
قصیده ی ذیل در وزن دوری «مستفعلن فعلولن» با موضوع غدیر از غدیریّههایی است که کم تر دیده و شنيده شده است؛ البتّه اگر شاعر در همهي ابيات، مثل بيت دوم، قافيهي دروني را رعايت ميكرد، شعر، موفّقتر جلوه ميكرد.
غدیریه آتش اصفهانی

میرزا حسن و به نقلي محمّدحسن مشهور به آتش اصفهانی از شاعران قرن 13 و 14هـ ق است.
سال تولّدش را 1284 يا 1386 قمری و زادگاهش را اصفهان نوشتهاند. شاعري را با تخلّص «بينوا» شروع كرد و در سالهاي 1320 تا 1330 به «آتش» تغییر داد. سرانجام در 21 ماه رجب 1349ق برابر با 1309ش لب از نوا بست و در گوشهای از تخت فولاد آشیان گزید. سراغ قبر او را در تكيهي فاضل سراب يا همان تكيهي «ملّامهدي جويبارهاي» بايد گرفت.
دیوانش دوبار در سال های 1321 و 1338 به تصحیح استاد جلالالدّين همايي چاپ شد ولي در گذر زمان، كمياب شد و قيمت بالا پيدا كرد تا اين كه در سال 1391 با تصحيح جواد هاشمي «تربت» منتشر شد. این اثر در سال 1395 نیز توسّط انتشارات محمل تجدید چاپ شده است. در اين تصحيح، مقدّمهی استاد همايي عيناً مشهود است. سجّاد رسولی نیز بعد از تصحیح فوق، با تصحيح دیگری، این دیوان را توسّط انتشارات اقبال منتشر ساخت.
قصيدهي ذيل كه از اشعار علوي اوست و كمتر ديده شده تقديم ميشود؛ اگر همهي شعر را نميخوانيد، فرصت خواندن اين دو بيت را از دست ندهید.
غدیریه ایرج میرزا

اقيانوسها در پيش ژرفاي اين بركه، حرفي براي گفتن ندارند؛ آري «غدير» اين چنين است. خوشا به حال هر كس كه خود را به اين سرچشمه متّصل كرد!
«ايرج ميرزا» را همگان ميشناسند؛ او از شاعران مطرح عصر مشروطه است. لقب جلالالممالک داشت. متولّد تبريز است و متوفّي تهران. در سال 1252 يا 1253 به دنيا آمد و در سال 1304 بدرود حيات گفت. قبر او در گورستان خصوصی ظهیرالدّوله واقع در خیابان دربند در تهران قرار دارد.
شعر ایرج، ساده و روان و به قول اهل ادب، سهل ممتنع است. او در قوالب گوناگون و با مضامین انتقادی و اجتماعی شعر دارد امّا شهرتش در میان مردم به هزل و طنز است.
به هر حال، خيليها نميدانند كه او اشعار مذهبي هم دارد. البتّه يكي دو مرثيهي عاشورايي او نزد اهالي شعر و سخن مشهور است ولي شايد آنان هم ندانند كه «ايرج» در يكي از قصايد خود ماجراي «غدير خم» را به تصوير كشيده است.
شعر ذیل، پيشدرآمدي براي جشن ازدواجي بوده كه در ايّام غدير رخ داده لذا طبيعي است كه مورد غفلت واقع شده باشد و كمتر به چشم آمده باشد. خصوصاً وقتي كه عنوان شعر در ديوان او چنين است: «در مديحه و تبريك عروسي». جالبتر اين كه ابيات مورد نظر، 12 بيت است كه ملاحظه ميكنيد؛
غدیریه ادیب برومند

عبدالعلی ادیب برومند، شاعر معاصر كه از فعّلان سياسي هم بوده، متولّد سال ۱۳۰۳ در گزبرخوار از توابع اصفهان است. او را لقب شاعر ملّی ایران دادهاند. ابتدا نهال تخلّص میکرده ولی بعدها آن را به ادیب تغییر داده است.
در ميان انبوه اشعارش با موضوعات انتقادي و اجتماعي، چندين شعر ولايي هم از او به چشم ميآيد كه در اين مقال و مجال، نگاهي گذرا به قصيدهي غديريّهي او خواهيم داشت.
اديب برومند در 23 اسفند 1395 در تهران درگذشت و پيكرش براي دفن به زادگاهش منتقل شد و در فرهنگسرایي كه به اسم «اديب برومند» ناميده شده بود به خاك سپرده شد.
از او آثار متعدّدي در حوزهي ادب فارسي منتشر شده كه برخي از آنها عبارتند از:
• حاصل هستی
• پیام آزادی
• دردآشنا
• سرود رهایی
• راز پرواز
• تصحیح دیوان غزلیات حافظ
• مجموعه اشعار ادیب برومند (2 ج)
در اين مقال، نگاهي داريم به قصيدهي غديريّهي او با 29 بيت با رديف گرفت که در جلد دوم دیوانش در صفحات 1421 تا 1423 آمده است. قبل از چاپ دیوان دو جلدی، این شعر در «راز پرواز» درج بود.
پیش از نقل شعر اشاره شود که یکی دو غدیریّهی ديگر در همین بحر و با همین قافیه و ردیف داريم كه طبيعتاً استقبال شاعران از يكديگر بوده است. «خوشدل تهراني» و «سرابي خراساني» از آن جملهاند.
غدیریه احمدی افغانی

صفرعلی احمدی افغانی از چهرههاي ارزنده و گمنام افغانستان و از شاعران شيعي معاصر است.
او هم شاعر است و هم مناقبخوان. مناقبخواني يك نوع مدّاحي و ذاكري در آستان حضرات آل الله (عليهم السّلام) است كه شعر به صورت دكلمه اجرا ميشود.
احمدي به بركت همين مناقبخواني محفوظات فراواني از شاعران فارسي زبان در ذهن و دل دارد و همين امر، سالهايي است كه توفيق سرودن شعر را نيز براي او به ارمغان داشته است. هنوز مجموعهاي از او چاپ نشده است.
ايشان دو نسخه از مجموعه اشعارشان را با خطّ خودشان نوشته و در اختيار اين جانب قرار دادهاند. در سفر اخيرشان نيز همان اشعار را به صورت حروفچيني شده از كابل آوردند كه اينك در دست مقابله و بازخواني است و اميد ميرود به زودي و ان شاءالله توسّط انتشارت محمل چاپ شود.
قصيدهي ذيل در موضوع غدير و با رديف «خرابات» در حدود هفتاد بيت، نمونهاي از اشعار ايشان است كه شاعر دو بار هم تجديد مطلع كرده است: