پديدارشناسی جايگاه امامت و مقامات امامان علیهم السلام در عقايد عبدالله بن ابي يعفور

اعتقاد به امامت، سنگ بنای اصلی تفکر شیعه به شمار میرود. به دلیل همین اهمیت، در میان اصحاب ائمه علیهم السلام ، اظهار یا عدم پردهبرداری از برخی مقامات و فضائل اهلبیت علیهم السلام باعث شده است که فرقه نگاران اسلامی، شیعیان را در فرقههای نسبتاً متعددی دستهبندی کنند. عبدالله بن ابییعفور یکی از بزرگترین اصحاب امام صادق علیه السلام است که روایات فراوانی از وی در موضوعات مرتبط با امامت نقل شده است. برخی از نویسندگان جدید با استناد به چند گزارش تاریخی، تلاش نمودهاند از او بهعنوان نمونهای از معتدلین شیعه تعبیر کنند که اعتقادی به مقامات الهی اهلبیت علیهم السلام نداشته است. این نگاه که رویکردی تاریخی داشته و با اکتفا به حداقل گزارشها شکل گرفته است موجب گردیده تا بهعنوان دستاویزی بر تکاملی بودن باورهای شیعی و نیز وجود اختلاف عقیدتی در میان اصحاب معاصر ائمه علیهم السلام مورد استناد قرار گیرد. نوشتار پیش رو در پی آن است که با بررسی روایات رسیده از عبدالله بن ابی یعفور، بهصورت پدیدارشناسانه به دیدگاه دقیق وی در موضوع امامت دست یابد. همچنین در این مقاله، روش تاریخی مورداستفاده در نوشتههای مذکور نیز به عرصه چالش و نقد علمی کشیده شده است.
گونههای ولايت تشريعی امامان علیهم السلام در روايات

ولایت امامان دارای دو بعد تکوین و تشریع است. هر کدام از این دو بعد را میتوان با رویکردهای عقلی، نقلی و تاریخی بررسی کرد. نوشتار حاضر مسألۀ «ولایت تشریعی امامان» را با رویکرد روایی در حوزۀ گونههای ولایت تشریعی مورد بررسی قرار میدهد. محورهای این پژوهش عبارتند از: ولایت بر تشریع یا تفویض تشریع به امامان، ولایت تفسیری یا مرجعیت علمی و دینی، ولایت اجتماعی یا رهبری و سرپرستی جامعه. متون روایی در تمامی این محورها، ولایت تشریعی را برای ائمه ثابت میدانند و در نهایت این اصل را اثبات میکنند که امامان جز در رسالت و نبوت در تمامی شؤون مربوط به ولایت با پیامبر مشترکند.
تحليل شرک انگاری اعتقاد به مقامات الهی امامان علیهم السلام بر پايه اوصاف قرآنی مشرکان

استفاده نابهجا از آيات قرآني درباره فضايل ماورايي و خارق العادة امامان علیهم السلام ـ و درنتیجه شرکانگاری نسبت به آن بزرگواران ـ یکی از مشكلات اعتقاديست كه برخي آن را مبناي نفي بسياري از فضايل ائمه علیهم السلام قرار دادهاند.
در این مقاله ابتدا ادعای شناسایی قرآنی ـ تاریخی عقايد مشرکان صدر اسلام و اعتقاد ایشان به خداوند به عنوان تنها خالق و قدرت مستقل (به نقل از كتاب مكتب در فرآيند تكامل) طرح ميشود. سپس اين ادعا با آیاتی كه از آنها شرک ذاتی و ربوبی مشرکان ثابت ميشود نقد ميشود و از طریق حمل به لسان فطرت، تفسيری صحيح درباره آیاتی که از آنها به نوعی توهم توحید ذاتی و ربوبی مشرکان برداشت میشود ، ارائه می گردد. در نهایت به این نتیجه میرسیم كه نمیتوان مشرکان را در توحید ذاتی یا ربوبی موحد برشمرد و شرک ایشان را در اعتقاد به قدرتهای خاص آلهة خود ـ در عین حفظ نظام طولی ـ منسوب نمود؛ در ادامه روشن ميشود كه تعابیر مشركان در شفاعت و تقرّب به خداوند، در تقابل با مفاهیم اسلامی و قرآنی «شفاعت» و «تقرّب الی الله» است. به این ترتیب قیاس میان مشرکان و مسلمانان، قیاسی مع الفارق است. همچنين بیان خواهد شد که چهرة ترسیمشده از مشرکان و باورهای ایشان در قرآن، با مفاهیم کلامی شرک و ملاک بودن استقلال در آن، سازگاری کامل دارد.
جشن ولادت امامان علیهم السلام

حكم دست زدن در مراسم و جشن هایى كه به مناسبت ایام ولادت و اعیاد امامان علیهم السلام برگزار مى شود، چیست؟
اسامى معصومین

لمس كردن نام نبى اكرم صلى الله علیه و آله وسلم، امامان علیهم السلام و حضرت زهرا علیهاالسلام بدون وضو چگونه است؟