خوارج العصر؟

یکی از مهمترین و البته شگفتترین جریانهای سلفی تکفیری امروز جریانی است که مخالفان از آن با عنوان «داعش» یاد میکنند و میراثخوار گفتمانهای مهم تکفیری عصر حاضر است.
اگر بخواهیم در سالیان اخیر چند دوره برای سلفیه جهادیه تعیین کنیم، میتوانیم از سال 1400 هجری قمری نخستین دوره را «دوره جهیمان العتیبی» بدانیم که در آن مسجد الحرام به شکل عجیبی اشغال شد و در نهایت با ریخته شدن خون مردم بسیاری در حرم امن الهی ماجرا خاتمه یافت. در این دوره دشمنی که میبایست با آن رو به رو شد امپریالیسم و حاکمیتهای دست نشانده آن از جمله حاکمیت آل سعود بودند. حاکمیت آل سعود از سوی یکی از مهمترین ایدئولوگهای سلفی جهادی یعنی «ابو محمد المقدسی» تکفیر شد. دوره دوم را میتوان «دورهی جهاد در افغانستان» و شکلگیری جریان «افغان العرب» دانست. «عبد الله عزام» شاخصترین رهبر سلفیه جهادی در این دوه است. دشمن اصلی در این دوره، الحاد کمونیست و شوروی بودند. دوره سوم به «اسامه بن لادن» و شکلگیری «القاعده» تعلق دارد که با حمله به برجهای دو قلوی تجارت جهانی در نیویورک به اوج خود رسید. در این دوره آمریکا دشمن اصلی به شمار آمد. دوره چهارم را باید متعلق به «ابو مصعب زرقاوی» دانست که پس از اشغال عراق توسط نیروهای آمریکایی و متحدان آن پا به عرصه گذاشت و تحولات مهمی را در گفتمان سلفی جهادی به وجود آورد، از جمله اینکه در دوره زرقاوی، دیگر آمریکا دشمن اصلی نبود، بلکه با توجه به شرایط عراق، شیعیان به عنوان دشمن اول تلقی شدند. بعد از اعلام مرگ زرقاوی، تشکل موسوم به «دولت اسلامی عراق» با رهبری «ابو عمر بغدادی» پا گرفت که با وجود حفظ اولویت سابق یعنی جنگ با تشیع، تلویحاً ایجاد یک دولت جدید با ارجاع تاریخی به «خلافت عباسی» را وجه همت خود قرار داد. این موضوع از سوی برخی از جریانهای سلفی جهادی با مخالفت رو به رو شد، اما با اعلام خلافت از سوی «ابوبکر بغدادی» که پس از کشته شدن «ابو عمر بغدادی» و «ابو حمزه المهاجر» در سال 1389 به رهبری سازمان موسوم به «دولت اسلامی عراق و شام» رسید، وارد مرحله جدید شد.