تحليلي بر قيام هاي علويان در دوران امام رضا(ع) و ارتباط آن با ولايتعهدي

دوران امامت امام رضا(ع) 203-183) ق) علاوه بر آنكه از ساحت هاي اعتقادي و فرهنگي، دوراني كم نظير و بلكه بي نظير است، از جهت سياسي نيز دوراني ويژه به حساب مي آيد. فراواني تحرك هاي علويان در آخرين سال هاي امامت آن حضرت از جمله مواردي است كه به اهميت اين دوران مي افزايد. اين نكته هنگامي روشن تر مي شود كه دريابيم جنبش هاي علويان در اين زمان از جهات متعددي همچون تعداد، گستره جغرافيايي،‌ خاندان هاي علوي شركت كننده در آن و به كنترل درآوردن مناطق مركزي، همچون كوفه، بصره، مكه و مدينه و نيز يمن، ويژگي خاصي مي يابد كه در دوران هاي گذشته و آينده كمتر شاهد اين ويژگي ها مي باشيم؛ و همين ويژگي هاست كه مامون را وا مي دارد براي سركوب هميشگي آنها پيشنهاد خلافت و سپس ولايتعهدي امام رضا(ع) را مطرح كند. بررسي تحليل قيام هاي علويان در اين دوره و ارتباط آن با ولايتعهدي امام رضا(ع) هدف اصلي ارايه اين نوشتار است.

بازخواني لقب «شيعه جعفري» در بستر تاريخ حديث

«شيعه جعفري»، لقبي است كه با خواندن زندگي نامه امام صادق(ع) و يا برنامه هايي كه در پيوند با سالگرد زادن يا درگذشت آن بزرگوار ديده يا شنيده مي شود، بسامد فراوان دارد.
اين نوشته كوتاه دامان در پي آن است تا با بازخواني تاريخ پرفراز و نشيب فراگيري و پراكندگي حديث ميان مسلمانان دو سده نخست تاريخ اسلام، نشان دهد لقب يادشده گرچه همواره در نوشته هاي نويسندگان دهه هاي نزديك به امروز ما، با چاشني خوش بيني و مثبت انگاري بازتاب يافته است. در بستري از ريشخند و دست اندازي شيعيان و آلوده به رنگ سرزنش و نكوهش به كار مي رفته است و سرنوشتي چون ديگر واژه هايي داشته است كه نخست ناخوشايند بوده اند و اندك اندك نمودي نو و شناسنامه اي دلپذير يافتند.

هم گرايي و واگرايي در انديشه سياسي اماميه و حنابله در بغداد دوره آل بويه

از محورهاي مهم تعامل در مفهوم هم گرايي و واگرايي فرقه ها در بغداد، تعامل فكري- سياسي است. دو فرقه عمده اي كه در بغداد در دوران آل بويه در سده هاي چهارم و پنجم در تعامل با يكديگر بودند، اماميه و حنابله هستند. مسايل قابل طرح در تعامل فكري سياسي اماميه و حنابله بسيار است. مهمترين مسايل مطرح شده در اين زمينه، همكاري با سلطان جائر، تقيه، خروج عليه حاكم مسلمان و جهاد مي باشد. در موفقيت حنابله در اين تعامل، عواملي همچون همراهي با محدثان، توجه به سلف، اهميت به كتاب و سنت، مبارزه با افراط عقلگرايان، تندروي رقيبان، همراهي رقيبان با انديشه هاي غيرمسلمانان، پيروان بسيار، همراهي خلافت عباسي و عرب گرايي حنابله نقش داشته است. واگرايي حنابله و اماميه در بغداد نسبت به هم گرايي بيشتر بوده است. از جمله زمينه ها و عوامل اثربخش در فرايند شكل گيري و گسترش اين واگرايي، مي توان به: عوامل رفتاري و برخاسته از عملكرد پيروان و رفتارهاي فردي و گروهي و رفتارهاي انديشه اي شامل انديشه هاي سياسي و اجتماعي و ديني و مذهبي اشاره كرد. پيامدهاي تقابل و واگرايي اين دو فرقه، تشديد بحران مذهبي، تضعيف حكومت آل بويه، تضعيف موقعيت عالمان ديني، قدرت گيري اشاعره و برهم خوردن انسجام اسلامي است.

تفسير علمي قرآن از ديدگاه مفسران شيعه

تفسير علمي قرآن، به معناي استفاده از يافته هاي اطمينان آور علوم تجربي در فهم قرآن است كه به عنوان قرائني براي تفسير قرآن به كار مي رود؛ البته تفسير علمي در طول تاريخ، فراز و نشيب هايي داشته است و گاهي به صورت افراطي مطرح شده: يعني تلاش شده است همه جزئيات علوم بشري، از قرآن استخراج شود، يا نظريه هاي علمي اثبات نشده و غيراطمينان آور بر قرآن تحميل گردد، كه منتهي به تفسير به راي شده است. گاهي نيز راه اعتدال پيموده، به صورت استخدام علوم در فهم و تفسير قرآن مطرح شده است.
مفسران شيعه از هزار سال قبل، به اين شيوه تفسيري توجه كرده اند، ولي راه اعتدال را پيموده اند. سرنخ هاي تفسير علمي را در مجمع البيان مي يابيم؛ سپس مفسران ديگر شيعه به ويژه در قرن اخير، به اين مباحث توجه كرده اند و حتي ديدگاه هاي خاصي ارايه كرده اند؛‌ از جمله: آيت اله مكارم شيرازي كه بين تفسير علمي به وسيله علوم تجربي قطعي و غيرقطعي تفاوت مي گذارد و قسم اول را مي پذيرد و علامه معرفت كه بين نسبت دادن قطعي علوم به قرآن و نسبت دادن احتمالي آنها تفاوت مي گذارد و قسم دوم را مي پذيرد و در موارد متعددي، ادعاي اعجاز علمي قرآن را نيز مطرح كرده، پذيرفته اند.

تاملي در نظريه «تطور امامت در انديشه شيعي»

تبيين تاريخي مساله امامت شيعي و پرداختن به چالش هاي فراروي، موضوع اين مقاله است. براي رسيدن به اين منظور ابتدا جايگاه امامت در انديشه شيعي و سپس اين نظريه كه امامت در انديشه شيعي دچار تطور شده، طرح مي شود. در ارزيابي اين نظريه، با توجه به تفكيكي كه بين مفهوم امامت و انديشه امامت كرده ايم، آسيبي كه از ناحيه خلط انديشه و مفهوم متوجه بحث شده، روشن گشته است. در ادامه به حساسيت مساله امامت و ناتواني تحليل هاي صرف تاريخي و همچنين عدم توجه به ظرفيت هاي سياسي- اجتماعي طرح مساله امامت، به عنوان آسيب هاي ديگري در اين حوزه اشاره مي شود و سرانجام با توجه به نقدهاي صورت گرفته، تبيين قاعده مندي از تاريخچه امامت صورت مي گيرد و فهم و برداشت مسلمانان اوليه از اين اصل مورد توجه واقع مي شود.

تبيين ژئوپليتيكي اثرگذاري انقلاب اسلامي بر سياسي شدن شيعيان جهان

وقوع انقلاب اسلامي در ايران به رهبري امام خميني يكي از رخدادهاي بزرگ نيمه دوم سده بيستم بود كه باعث ايجاد تغييرات و تحولات فراواني در كشورهاي منطقه و نيز در ساختار قدرت جهاني شد. رخ دادن انقلابي در اين مقياس، بدون ترديد درون مرزهاي ملي كشور مبدا باقي نمي ماند؛ به خصوص اينكه از پشتوانه اي اعتقادي برخوردار باشد و نداي آرمان هاي انساني را سر دهد. اين انقلاب با برخورداري از ديدگاه فرامرزي خود، كشورها و ملت هاي فراواني را – به خصوص در خاورميانه – تحت تاثير قرار داد. اين تاثيرگذاري عمدتا در پيشبرد روند بيداري و آگاهي مسلمانان و افزايش فعاليت هاي موثر ديني در كشورهاي اسلامي، به ويژه جوامع شيعي قابل مشاهده است. انقلاب اسلامي از يك طرف باعث شد مذهب شيعه مورد توجه قرار گرفته، به جهانيان معرفي شود و از طرف ديگر، جوامع شيعي در كشورهاي مختلف در اثر انقلاب اسلامي احساس خودباوري كرده، در جهت رشد و ارتقاي سياسي گام برداشتند و موفق شدند برخي احزاب و تشكل هاي سياسي را تاسيس يا تقويت كنند. اكنون آنان با تكامل نسبي فرآيند سياسي، در ساختارهاي سياسي جوامع و كشورهاي خود نقش آفريني مي كنند. اين مقاله درصدد است با روش تحليلي به تبيين ژئوپليتيكي نقش انقلاب اسلامي در سياسي شدن شيعيان بپردازد و ابعاد اين موضوع را مطالعه كند.

ارايه نظام واره اي احاديث اجتماعي

نوشتار حاضر تلاش مي كند تا دسته اي از احاديث اسلامي / شيعي مرتبط با حيات اجتماعي انسان، و برخي از عوارض و لوازم اين زندگي را در نظمي منطقي و نظام گون آنچنانكه در ادبيات اجتماعي نوين (فلسفه اجتماع و جامعه شناسي) عرضه مي شود، ارايه نمايد. اين پژوهش همچنين تلاش دارد تا زمينه استفاده بيشتر محصلان و دانش آموختگان رشته هاي علوم اجتماعي را از ذخاير بي بديل احاديث اسلامي / شيعي فراهم آورد.

تاريخ نگاري ابن ابي الحديد در شرح نهج البلاغه

ابن ابي الحديد به عنوان شارح نهج البلاغه، بخش عمده اي از كتاب خويش را به مباحث تاريخي اختصاص داده است. او در دوره اي از تاريخ اسلام مي زيست كه جامعه اسلامي به دليل تهاجم مغول، بخشي از ميراث علمي خويش را از دست داد و كتاب شرح نهج البلاغه عملا منتقل كننده داده هاي تاريخي پشتيبان به صورت روشمند به ادوار بعدي است؛ از اين رو بررسي ابعاد مختلف تاريخ نگاري او به عنوان اثري به يادگار مانده از آخرين حلقه عقلگرايان جهان اسلام، پيش از حمله مغول حايز اهميت است. اين پژوهش بر اين اساس به انديشه تاريخي او روي كرده،‌ بينش و روش تاريخي ابن ابي الحديد را از ابعاد و زواياي مختلف بررسي مي كند.

نگاهي به انديشه سياسي ميرزاي قمي

انديشه سياسي علماي شيعه با قدرت يابي قاجاريه، تحول چشمگيري يافت و بين علماي اصولي شيعه و پادشاهان آغازين قاجار، با هدف جلوگيري از نفوذ اخباريون، شيخي ها، صوفيان و دفاع از كشور اسلامي در برابر هجوم بيگانه، همكاري و همدلي به وجود آمد. دلبستگي شاه به شعاير مذهبي و نياز به مشروعيت بخشيدن به حكومت خاندان قاجار در اين همگرايي بي تاثير نبود.
ميرزاي قمي، معروف به محقق قمي و صاحب كتاب القوانين كه مورد احترام آقا محمدخان و فتحعلي شاه بود. با ارسال نامه هايي به آنها خواستار اجراي عدالت و احكام الهي شد. او در اين نامه ها و در ديگر آثارش، انديشه سياسي خود را درباره حكومت اسلامي تبيين نمود. اين مقاله ضمن بيان سير حوادث سياسي و عملكرد ميرزاي قمي در برابر آن حوادث، به بررسي انديشه اين عالم فرزانه درباره حكومت اسلامي مي پردازد.

بررسي تحليلي انگيزه هاي قيام امام حسين (ع) از بعد كلامي شيعه

در اين اثر، به طور خلاصه چهار نظريه تحليلي (تعبد، انقلاب، دفاع، اصلاح) درباره قيام عاشورا ارايه مي شود و از پرداختن به جزييات واقع پرهيز مي شود.
در تحليل كليت حركت آن امام، موضوعاتي چون امكان پيدايي، زمينه هاي اجتماعي و فرهنگي و به طور عام، عقلانيت پنهان در واقعه كربلا مورد بررسي قرار مي گيرد.
اهميت بحث حاضر در اين است كه از يك جهت با توجه به گستردگي اي كه در مباحث كلامي و اعتقادي حال حاضر پديد آمده، به واقعه عاشورا نيز از جنبه استدلالي توجه نموده است و از سوي ديگر، از ميان انگيزه هاي مختلفي كه در آثار پيشروان و متاخرين وجود داشته، مهم ترين آنها استخراج شده، طبق شيوه كلامي، مورد بررسي قرار مي گيرد.

بررسي حكم حضانت كودك از ديدگاه فقه شيعه

حضانت اطفال موضوع مهمي است كه از دير زمان مورد بحث و بررسي فقيهان و حقوق دانان بوده است. در اين مقاله به اثبات رسيده است كه حضانت نوعي از ولايت است كه شارع متعال براي پدر و مادر در طول يكديگر قرار داده است و «حق» نيست كه قابل اسقاط باشد، بلكه يك «تكليف» است و آنان نمي توانند از خود سلب مسووليت نمايند. اگر چه شيردادن حق است و مادر مي تواند آن را اسقاط نمايد، ولي قانونگذار مواردي را براي سقوط حضانت پيش بيني كرده است؛ و نيز با بيان مطالب مربوطه ديگر، به اثبات رسيده است كه حضانت اولاد نامشروع بر عهده پدر و مادر طبيعي اوست نه آحاد جامعه و يا دولت اسلامي؛ فقط بين آنها توارث وجود ندارد و در ساير احكام مانند اولاد قانوني است.

گزيده اي از فضايل امام علي (ع) از ديدگاه مفسرين و محدثين اهل سنت

حضرت علي (ع) شخصيتي فرامذهبي است كه به مذهب و فرقه اي خاص اختصاص ندارد و اين امر ناشي از اخلاق والا و كمال شخصيتي است كه در وجود آن حضرت نهفته است؛ لذا عمده مذاهب و فرق اسلامي – از شيعه و اهل سنت – نسبت به ايشان ارادت خاصي نشان داده، در منابع حديثي و كتب مذهبي خود از جايگاه ويژه و فضايل نامبرده بسيار ياد مي كنند.
اين مقاله، به قصد آشنايي مختصر خوانندگان بر گوشه اي از اين امر، به روش كتابخانه اي، سعي دارد جايگاه و مقام حضرت (ع) نزد اهل تسنن را با اتكا به منابع مختلف حديثي، تفسيري و تاريخي معتبر نشان دهد.
مقاله حاضر در سه بخش تنظيم شده است: بخش اول: آياتي كه در شان علي (ع) نازل شده است؛ بخش دوم: فضايلي كه در شان علي (ع) وارد شده است؛ بخش سوم: امتيازات عملي علي (ع)، يعني كارهايي كه آن امام همام انجام داده اند.

تاريخ فاطميان از ديدگاه تقي الدين مقريزي

تقي الدين احمد مقريزي 845-766) ق) يکي از مورخان برجسته و صاحبنام مصري است که تاليفات ارزنده اي در زمينه هاي مختلف تاريخ و فرهنگ اسلام دارد و به دليل علاقه به اسلام و مصر، در پويش هاي تاريخي خود به دوران خلافت فاطميان در سده هاي چهارم تا ششم هجري، از جهات مختلفي پرداخته است؛ از جمله در بررسي نظامات اداري و فرهنگي مصر و نيز تحولات تاريخي آن در دو کتاب مستقل به نام هاي «خطط» و «اتعاظ الحنفا» اطلاعات ارزنده و گاهي نادر از مصر در روزگار خلفاي فاطمي داده است. اين مقاله کوشيده است به تاثيرات وارده بر مقريزي در طول بررسي و نگارش تاريخ دوران فاطميان بپردازد؛ براي مثال مساله انتساب مورخ به خليفگان اسماعيلي مذهب فاطمي و همدردي او با ايشان، بهره گيري مقريزي از رسالات دست اول اسماعيليان و بررسي آموزه هاي آنها تا زماني که به خاطر پيچيدگي جوهره تعاليم اسماعيليه و احساسات ضد فاطمي، از همدردي و پيگيري کامل ماجراي جنبش اسماعيلي – فاطمي دست شست.
در اين مقاله که نام اصلي آن «مقريزي و فاطميان» بوده است. مترجم با ارايه نقد و ملحقات مختصري، به تشريح پاره اي از ابعاد موضوع و بسط مطالبي پرداخته است که نويسنده از آن به اجمال عبور کرده است.

فضاي گفتماني تدوين بحارالانوار در عصر صفوي

بررسي مجموعه تاثيرگذاري همچون بحارالانوار، بدون نگاه به بستر تاريخي – جغرافيايي اش کاري ناقص و سهل انگارانه است. اين مقاله به عوامل تاريخي و اجتماعي تحقق چنين پديده فرهنگي را در ايران عصر صفوي مورد ارزيابي قرار داده است. آستانه شروع نظام صفوي و مراحل گوناگوني تکامل اجتماعي و سياسي آن و الگوها و قطب هاي ديني موجود در آن، در ابتدا مورد توجه قرار گرفته، پس از آن، نحوه اجتماعي شدن علامه محمدباقر مجلسي (مولف بحارالانوار)، تجربه هاي سياسي و عوامل روابط موثر بر او تحليل و ارزيابي شده است. مجموعه آثار علامه، انگيزه مولف در نگارش بحارالانوار، ساختار کتب حديثي و به خصوص بحارالانوار، روش علامه مجلسي در اين اثر، مطالب موجود در آن و بازتاب بحارالانوار در ايران، از ديگر سرفصل هاي اين مقاله است. نتايج مطالعات نشان مي دهد: علامه مجلسي در جايگاه شيخ الاسلام عصر صفوي با تاليف آثار فارسي و عربي گوناگون، طيف مخاطبان متفاوت خويش را تغذيه کرده است و بدين وسيله موجبات تقويت و گسترش دولت حاکم را فراهم آورده و پس از آن، موجب نهادينه شدن آن گفتمان شده است.