رُستَقُباد خوزستان و رُستَقُباد عراق بررسی جغرافیای تاریخی جای نام‌های مشابه

رستقباد نام شهر یا قریه‌ای است که هسته نخستین شهر عسکر مکرم در خوزستان، در نزدیکی آن بنا نهاده شد و سپس به مرور گسترش یافت؛ اما جستجو در منابع مکتوب نشان می‌دهد بیش از یک مکان با نام رستقباد وجود داشته است: نخست مکانی است از توابع دستوا در خوزستان و دیگر ناحیه یا ناحیه‌هایی است در عراق. این چندگانگی سبب شده تا شناسایی موقعیت رستقبادی که در چندین مورد، محل وقایعی مهم در نیمه دوم سده نخست هجری قمری قرار گرفته، با اشکال مواجه گردد و ازهمین‌رو تاریخ ادامه حیات رستقباد دستوا در هاله‌ای از ابهام قرار گیرد. نتایج این پژوهش به روشنی نشان می‌دهد که رستقباد خوزستان، دست‌کم تا سال نود هجری قمری همچنان از حیات و هویتی مستقل برخوردار بوده و تنها اندکی پس از این تاریخ است که به‌دلیل ایجاد هسته اولیه شهر عسکر مکرم و گسترش آن، نام و هویت خویش را از دست داده و شهر عسکر مکرم جایگزین آن شده است.

نقش و جایگاه آرامگاه تاریخی تخت فولاد در حیات شهری اصفهان از صفویه تا معاصر

تخت فولاد ازجمله آرامگاه‌های متعددی است که هنوز بقایای بسیاری از آنها در بافت قدیمی اصفهان به جای مانده و قسمتی از هویت تاریخی و فرهنگی این شهر را شکل می‌دهد. این آرامگاه پیش از اسلام تا کنون به حیات و گسترش خود ادامه داده و به یکی از شاخص‌های هنر و معماری اصفهان تبدیل شده است. در این مجموعه تکایای مختلف، مساجد، مدارس و آب انبارهای متعددی وجود دارد که با اضافه شدن موزه و کتابخانه، ارزش این آرامگاه بیشترشده است. تخت فولاد با مشخصات یاد شده و با توجه به ظرفیت‌های فرهنگی و هنری‌اش می‌تواند برای تحقق بخشیدن به آرمان شهر اسلامی و استمرار هویت تاریخی، الگویی مناسب برای سایر آرامگاه‌ها باشد. این پژوهش می‌کوشد با مطالعه‌ای توصیفی و تحلیلی علاوه بر بررسی مباحث تاریخی و فرهنگی در تخت فولاد، به جایگاه و تعامل این آرامگاه با معماری و شهرسازی اصفهان از دوره صفوی تا عصر حاضر بپردازد.

اهمیت سیاسی اصفهان در دو قرن نخستین هجری

اصفهان در قبل و بعد از اسلام همواره نظاره گر تحولات مهم سیاسی، نظامی و اجتماعی بوده است. با حمله اعراب به ایران، شهرهای این سرزمین از جمله اصفهان از ابعاد ساختار شهری، ترکیب و بافت جمعیتی و نظام مالیاتی دچار تغییر چشم‌گیری شد. اصفهان در ابتدای عصر اسلامی، مانند بسیاری از سایر شهرهای ایران با اهمیّتی کمتر نسبت به دوره قبل به حیات شهری خود ادامه داد. گذشت زمان و آشنایی حاکمان جدید اسلامی با شهرهای ایران سبب شد که اصفهان مورد توجه و عنایت دوباره قرار گیرد و حتی جایگاه مطلوب‌تری نسبت به عصر ساسانیان پیدا کند. در این پژوهش با تکیه بر مطالعات کتابخانه‌ای و با روش توصیفی- تحلیلی، فراز و فرودهای این شهر از اواخر دوره ساسانی تا پایان قرن دوم هجری ارزیابی می‌گردد.

اسماعیلیان اصفهان‏

فعالیت اسماعیلیان در اصفهان، از قرن سوم هجرى آغاز شد. اطلاعات مربوط به این فعالیت‏ها تا نیمه‏ى دوم قرن پنجم، تاریک و مبهم است. در این قرون احمد بن حسین، معروف به دندان و ابوحاتم رازى، در منابع مرتبط با اسماعیلیان این شهر معرفى شده‏اند.
اوج فعالیت‏هاى اسماعیلیان در اصفهان در عهد سلجوقیان است. دو داعى نام‏دار این دوران، عبدالملک بن عطاش و فرزندش احمد، رهبرى اسماعیلیان را در اختیار داشتند. در دوران عبدالملک اصفهان مرکز فعالیت اسماعیلیان بود.
در این مقاله ضمن بررسى تلاش‏هاى اسماعیلیان در اصفهان، ارتباط آنان با فاطمیان مصر، اسماعیلیان نزارى الموت و علماى اهل سنت شافعى و حنفى بیان گردیده است؛ و در پایان، رجالى که اسماعیلیان اصفهان ترور کرده‏اند، معرفى گردیده‏اند.