بی انصافی ذهبی

برگرفته از کتاب «معید النعم و مبید النقم»
بی انصافی ذهبی

برگرفته از کتاب «معیدالنعم و مبیدالنقم» ص 62
واکاوی همگرایی و واگرایی اشاعره و حنابله در دوره سلجوقی در بغداد (429 – 465 ﻫ ق)

اشاعره و حنابله، هر دو از گروههای اهل سنت به شمار میروند. تا پیش از به قدرت رسیدن سلجوقیان، حنابله در عرصه اجتماعی و سیاسی جامعه بغداد، یکی از قدرتمندترین و پر جمعیتترین گروههای مذهبی بودند. با به قدرت رسیدن سلجوقیان و لعن اشاعره به فرمان طغرل در سال 455 ق، شمار زیادی از علمای اشعری، چون جوینی و قشیری به عراق و حجاز مهاجرت کردند و همین عامل در ترویج و گسترش مذهب اشعری در بغداد تأثیر گذاشت. در دوره اول حکومت سلجوقیان (429 ـ 465 ق) میان اشاعره، حنابله و معتزله در زمینه دانشها و علوم فقهی و کلامی تعامل همگرایانهای وجود داشت و دغدغه اصلی نظریهپردازان اشعری و حنبلی دفاع از خلافت و تحکیم مبانی آن بود. در این میان، علمای اشعری فعالتر بودند و با وجود اشتراکهای عقیدتی و کلامی میان این دو گروه، همواره در عرصه اجتماعی درگیریهایی بین ایشان روی میداد. در این مقاله تلاش میشود با توجه به این فرضیه که عامل اصلی در منازعهها و درگیریهای اشاعره و حنابله، مسائل و اختلافهای عقیدتی و کلامی بود و دخالتهای سیاسی خلفای عباسی و سلاطین سلجوقی و کشمکشهای سیاسی بین آنها در این درگیریها نقشی نداشته است، رابطه و تعامل همگرایی و واگرایی بین این دو گروه در دورة حضور سلجوقیان در بغداد (429-465 ق) بررسی و تبیین گردد.
ارزیابی دیدگاه ابن تیمیه در بحث حسن و قبح

حسن و قبح عقلی از موضوعات بحث برانگیز در محافل علمی مسلمانان بوده است. معتزله حسن و قبح را عقلی و اشاعره آن را شرعی می دانسته اند. ابن تیمیه، متفکر اصلی سلفیت، کوشیده است هر دو مکتب را نقد، و دیدگاه جدیدی عرضه کند. در مجموع، برخی از دیدگاه های ابن تیمیه قوت هایی دارد و برخی از آن ها هم ضعف های جدی دارد که در این مقاله بررسی شده است.
ساختارشناسى كلامى مفهوم نبوت از ديدگاه شيعه، معتزله واشاعره تا قرن هفتم

برگزيده شدن پايان نامه جناب حجت الاسلام خانى استاد محترم مدرسه امام خمینی با عنوان “ساختارشناسى كلامى مفهوم نبوت از ديدگاه شيعه، معتزله واشاعره تا قرن هفتم” در دومين جشنواره پژوهشى علامه شعرانى را خدمت ايشان اساتيد وطلاب مدرسه تبريك عرض ميكنيم.