انگیزه های ضد سامی گری و تأثیر آن بر تفتیش عقاید در اسپانیا

شبه‌جزیره ایبری، سرزمینی با اقوام مختلف است که اتحاد و یکپارچگی در آن منطقه، همواره با دشواری‌ هایی همراه بوده است. منشأ این دشواری را می‌توان نژاد مشترک نداشتن ساکنان این سرزمین دانست. اسپانیا پس از دچار شدن به چالش‌های عمیق، ایجاد اتحاد ملی را در دستور کار خود قرار داد و یکپارچگی مذهبی برآمده از دستگاه تفتیش عقاید را به‌عنوان یکی از ابزارهای مناسب برای این هدف برگزید. تفتیش عقاید، به‌ مثابه روشی برای تحقق وحدت دینی، در اسپانیا حداقل سه دوره داشته است؛ ولی دوره میانی آن که از اواخر قرن پانزدهم و اوایل قرن شانزدهم میلادی آغاز شد، از این نظر مهم است که هدف ایجاد یک دولت ملی یکپارچه را نیز تعقیب می­کرد. بر همین اساس، دولت اسپانیا در این دوره، تحت پوشش دستگاه تفتیش عقاید بوده است؛ ولی در حقیقت، با انگیزه ضد سامی­گری دست به مبارزه­ای جدی با عرب­نژادها و یهودیان به‌عنوان دو قوم تأثیرگذار ساکن این سرزمین زد تا بدین وسیله، وحدت ازدست‌رفته خود را بازیابد. مقاله حاضر، ابعاد مختلف این موضوع را کاویده است.

پیامدهای اجتماعی حضور مسلمانان در آندُلُس

در واپسین سال‌های سده نخست هجری، مقارن با دهه اول سده هشتم میلادی، دروازه‌های اندلس به‌وسیله فاتحان مسلمان گشوده‌ شد و این سرزمین در ‌مدت هشت قرن حکومت مسلمانان به مکانی برای شکوفایی تمدن‌اسلامی تبدیل شد. تمدن اسلامی که با مهیا کردن شرایط لازم برای هم‌زیستی مسالمت‌آمیز ملت‌های مختلف و تساهل و تسامح فکری، ظرف تجمیع تمدن‌های ایرانی، هندی و رومی گردیده ‌بود، اکنون به سرزمینی جدید با مختصات خاصی وارده شده بود. جاذبه‌های فرهنگ و تمدن اسلامی سبب شد مسیحیان اندلس با وجود حفظ آیین خویش، به آداب و رسوم مسلمانان گرایش پیدا کنند. مسلمانان نیز با‌ ایجاد فضای زندگی مسالمت‌آمیز، شرایط مناسبی را برای تعامل در زمینه­های مختلف مذهبی، فرهنگی و اجتماعی فراهم کردند. این پژوهش می‌کوشد پیامدهای اجتماعی حضور مسلمانان در اندلس را در محورهای زیر مورد بررسی قرار دهد: نظام خانوادگی، پوشش، تغذیه و شیوۀ پذیرایی، بهداشت و اجرای آداب و رسوم مذهبی.