نصرت خدا

گلوله‌ها یکی پس از دیگری و در یک خط، در فاصله‌ی یک کیلومتری ما بر زمین فرود آمده و منفجر گشتند. با خود گفتم خدا کند دوباره شلیک نکند، چرا که در آن صورت حتماً در میان بچّه‌ها فرود خواهند آمد. زمزمه کردم: پناه بر خدا و به حرکت ادامه دادیم. سیصد متر مانده به […]

برادر من

  شهید حاج اسماعیل فرجوانی که یک دستش را در عملیات بدر تقدیم اسلام عزیز کرده بود، در پیامی به همرزمان خود چنین گفت: ‌ »برادر من کسی است که پای بر جنازه‌ی من بگذارد و عملیات را ادامه بدهد.». رسم خوبان 17- تعهد و عمل به وظیفه، ص 11./ صنوبرهای سرخ، ص 132.