جرأت ندارم!

یک سال است که عقد کرده ام ولی هنوز هیچ علاقه ای به شوهرم ندارم. جرأت ندارم به خانواده بگویم؛ حاضرم با او زندگی کنم فقط به خاطر ترس. به نظر شما بعداً مشکلی برایم پیش نمیآید؟
محل سکونت

یک سال است که عقد کرده ام. در جلسه خواستگاری با همسرم شرط کردم محل سکونتمان بسته به محل کارم باشد، اما اولویت، روستای محل سکونت خودم است؛ او هم در این مورد چیزی نگفت. همسرم در شهر زندگی میکند و الان حاضر نیست روستا زندگی کند. از لحاظ شرعی هم که برایش توضیح میدهم میگوید این مسئله احساسی است؛ باید درکم کنی. اگر امکان دارد من را راهنمایی کنید چه طور برخورد کنم تا با محبت مسائلمان حل بشود.
نفقه زن

چرا حق زن در زندگی مشترک نفقه نامیده می شود؟ مگر خداوند روزی زن و فرزندان را در درآمد مرد قرار نمیدهد؟ پس چرا نام انفاق گذاشته شده و به زن به چشم نیازمند نگریسته میشود؟
اطاعت از شوهر

چرا زن باید مطیع مرد باشد (طبق قرآن)؟
محبت به همسر

زن چگونه و تا چه اندازه باید پاسخ محبت مرد را بدهد؟ بعضی وقت ها روابطمان سرد می شود. لطفاً راهنمایی ام کنید.
مهریه کم

من در شرف ازدواج هستم. ابتدای مراسم خواستگاریام است که هنوز صحبتی از مهریه نشده است. من چند سال است تصمیم دارم مهریه ام کم باشد. میخواهم همچون الگویم حضرت فاطمه(سلام الله علیها) بی هیچ پشیمانی مهریه ام کم باشد. چه طور باید برای خانواده ام توضیح دهم که کاملاً قانع شوند و راحت خواسته ام را قبول کنند؟ من در قید و بند مال دنیا نیستم.
دعا برای خواستگاری

لطفاً دعایی برای سریع آمدن خواستگار خوب بیان کنید.
به او فرصت دادم

من خیلی به دین اهمیت میدهم و هدفم از ازدواج هم این است که همسرم مرا بیشتر به خدا نزدیک کند! خواستگاری دارم که پسر خوبی است ولی در عقاید کمی ضعف دارد! به او جواب منفی دادم ولی او مرتّب اصرار میکند. به او گفتم هر وقت عقاید و افکارت مثل من شد بیا. ۳ سال هم به او فرصت دادم! نمیدانم پیشنهادم کار درستی بوده یا نه؟
گناه گذشته

در سنین نوجوانی با پسر عمویم رابطه داشتم؛ البته هیچ مشکلی برایم به وجود نیامد. من آن موقع قبح این گناه را درک نمیکردم و بعد از اینکه فهمیدم دیگر تکرار نکردم. الآن به فردی علاقهمندم که کاملاً پاک است و فکرمیکند من هم پاک هستم و مهمترین دلیلش برای ازدواج با من پاکی من است. مشکل اینجاست که وی این روابط را خیانت به همسر میداند و معتقد است باید از گذشته طرف مقابلش مطلع باشد. اخلاقاً و شرعاً وظیفه من چیست؟ از طرفی به ایشان علاقمندم و از طرف دیگر از فاش شدن قضیه و ریختن آبرویم می ترسم.
چه طور جبران کنم!

خواستگاری داشتم که به علت همسطح نبودن با او پیش از خواستگاری جوابم منفی بود؛ با این وجود به علت اصرار زیاد مادرش برای خواستگاری به منزل ما آمدند. وقتی برای صحبت کردن به اتاق مراجعه کردیم، ایشان گفتند که دستشان در بچگی ضربه دیده و باعث شده زیبایی دستشان از بین برود. من اصلاً به دست ایشان نگاه نکردم حتی به چهره ایشان هم نگاه نکردم چون جوابم از قبل منفی بود. او گفت 4 سال پیش به خواستگاری رفتند و به خاطر دستشان جواب منفی گرفتند و تا مدتها شبهای جمعه به جمکران میرفتند و تا صبح گریه میکردند. به خاطر همین من میترسم جواب منفی خودم را ابراز کنم و به ایشان بر بخورد و افسرده شوند. از بخت بد من، طبق گفته خانواده ایشان، این آقا با یک جلسه گفت وگو به بنده علاقه مند شده اند. به خاطر این قضیه از درس کناره گرفتم و عقب ماندم. احساس می کنم که به ایشان مدیون هستم. بفرمایید من چه رفتاری باید انجام بدهم؟ اگر دینی به گردنم هست چه طور باید جبران کنم.
جنين مرده

اگر با آزمايش هاى تخصصى يقين پيدا شود؛ كه جنين بعد از تولد و يا در ماه هاى آخر از دنيا مى رود؛ آيا سقط آن جايز است؟
جنين ناقص

سقط كردن جنينى كه ناقص الخلقه به دنيا مى آيد، چه حكمى دارد؟
جنين غيرمسلمان

مسلمانى با يك دختر مسيحى ازدواج موقت كرده و زن از او باردار شده است، آيا سقط بچه جايز است؟
جنين نامشروع

سقط جنين نامشروع، چه حكمى دارد؟