بررسی ماجرای مهم اعزام سپاه اسامه 2

 پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به خوبی بر اهمیت منطقه شامات و فلسطین که تحت سیطره رومیان قرار داشت، واقف بود و مطمئن بود که دولت نیرومند روم، که شاهد گسترش روزافزون اسلام است، ساکت و آرام نمی نشیند و درصدد فرصتی است که ضربه ای به حکومت نوپای اسلام بزند. از این رو، در سال هشتم هجری سپاهی را روانه این سرزمین نمود تا خطرات احتمالی را دفع کنند. سپس در سال نهم هجری وقتی خبر آمادگی رومیان برای حمله به سرزمین حجاز در مدینه منتشر گردید، پیامبر همراه با سی هزار جنگجو عازم «تبوک» گردید و بدون برخورد با دشمن و جنگ و خون ریزی، به مدینه بازگشت. بدین سان، احتمال خطر در نظر پیامبر بسیار جدّی بود و به همین دلیل، پس از مراسم حجة الوداع ، سپاهی منظّم به فرمانده ای اسامه بن زید که جوانی 20 ساله بود برای اعزام به این منطقه آماده کرد و دستور داد بزرگان مهاجران و انصار در آن شرکت کنند.

در نوشتار قبلی به نقل اصل ماجرا که در کتب اهل سنّت آمده بود پرداختیم، در این نوشتار به نقد و بررسی این نقل ها می پردازیم.
 ما را با آنچه گذشت، درنگ‌های است؛ خواهیم کوشید در موارد زیر به اختصار بیان کنیم:

 (اسناد مطالبی که ذکر نشده است در نوشتار قبلی مفصل ذکر شده است)