تفسیر سوره لقمان 18

درس تفسیر آیت الله اخوان با موضوع «تفسیر سوره لقمان» روز دوشنبه از ساعت 10:30 لغایت 11:30 در حسینیه مدرسه علمیه امام خمینی(ره) برگزار گردید که مشروح آن تقدیم حضور می گردد.
تفسیر سوره لقمان 17

درس تفسیر آیت الله اخوان با موضوع «تفسیر سوره لقمان» روز چهارشنبه از ساعت 11 لغایت 12 در نمازخانه برگزار گردید که مشروح آن تقدیم حضور می گردد.
مجلس سوگواری روز هشتم محرم

روز هشتم ماه محرم 1395 حضرت آیت الله اخوان به سخنرانی پرداختند، مشروح این جلسه تقدیم می شود.
مجلس سوگواری روز هفتم محرم

روز هفتم ماه محرم 1395 حضرت آیت الله اخوان به سخنرانی پرداختند، مشروح این جلسه تقدیم می شود.
مجلس سوگواری روز ششم محرم

روز ششم ماه محرم 1395 حضرت آیت الله اخوان به سخنرانی پرداختند، مشروح این جلسه تقدیم می شود.
مجلس سوگواری روز چهارم محرم

روز چهارم ماه محرم 1395 حضرت آیت الله اخوان به سخنرانی پرداختند، مشروح این جلسه تقدیم می شود.
مجلس سوگواری روز سوم محرم

روز سوم ماه محرم 1395 حضرت آیت الله اخوان به سخنرانی پرداختند، مشروح این جلسه تقدیم می شود.
مجلس سوگواری روز دوم محرم

روز دوم ماه محرم 1395 حضرت آیت الله اخوان به سخنرانی پرداختند، مشروح این جلسه تقدیم می شود.
مجلس سوگواری روز اول محرم

روز اول ماه محرم 1395 حضرت آیت الله اخوان به سخنرانی پرداختند، مشروح این جلسه تقدیم می شود.
سیر تحولات سیاسی – اجتماعی اخوان المسلمین

این رساله ازهفت فصل تشکیل شده است که در زیر به توضیح آن می پردازیم.
سید قطب و اسلام گرایی معاصر

سید قطب را باید از شخصیتهای تاثیرگذار در میان جنبشهای معاصر جهان دانست. وی شخصیتی است که تحلیل های متفاوتی نسبت به افکار او میشود، به طوری که برخی وی را یک مصلح انقلابی میدانند و برخی هم وی را به عنوان پدر معنوی تکفیری های جهادی قلمداد میکنند. در مقاله حاضر مروری بر افکار وی و نظرات دیگران در مورد او ارائه میشود.
سلفیه، وهابیت و رشید رضا

سلفیه فرقه ای است که تمسک به دین اسلام جسته، خود را پیرو سلف صالح می دانند و در اعمال، رفتار و اعتقادات خود، سعی بر تابعیت از پیامبر اسلام (ص)، صحابه و تابعین دارند. در این مقاله نویسنده کوشیده است که پس از بررسی سلفیه، وهابیت و تاریخچه سلفیه پس از فروپاشی عثمانی، به نقش رشید رضا صاحب تفسیر المنار در گسترش عقیده مبارزاتی سلفیه بپردازد.
سلفیه و اخوان؛ ریشه ها و سرانجام

ین مقاله سعی دارد منشأ جماعت اخوانالمسلمین و جماعتها و جریانهای سلفی را برای رسیدن به نقاط اشتراک و اختلاف بین آنها و امکان ایجاد همزیستی و پذیرش اتحاد و ائتلاف از سوی آنها بررسی کند. لذا پیدایش جماعت اخوانالمسلمین در نیمه اول قرن بیستم توسط شیخ حسن البنا و جایگاه سلفیه به عنوان یک مفهوم و مثال از طرح تبلیغی و ارشادی را مورد بررسی قرار میدهد و به شرح و تفصیل پیدایش جماعتها و جریانهای سلفی معاصر که از مفاهیم مکاتب سلفی قدیمی در مصر غنا یافتهاند، میپردازد و دیدگاههای این جریانها و جماعتها را درباره خطمشی شیخ حسن البنا بررسی میکند. سپس سراغ دوره دوم تأسیس جماعت اخوانالمسلمین در اواسط دهه 1970 میرود و شکاف در جماعت اسلامی دانشجویان و تقسیم آن به سه شاخه را مورد بررسی قرار میدهد. سلفیه افراطی و میانه رو و اصلاح طلبان و همچنین نحوه همگرایی و واگرایی آنها از مباحث این مقاله میباشد.
سلفیت جدید برخورد روش شناختی و نظری جریانهای بنیادگرای اسلامی و غربکرا در جهان عرب

پرسش من در این رساله آن بود که چرا گروههای اسلامگرا و غربگرا در جهان عرب ، نتوانستند با ارایه راهکاری کارآمد و توسعه نظریات خود، در سیری تکاملی به آرمانهای خود جامه عمل بپوشانند؟ من عقیده دارم که پیش از بررسی مصادیق عینی و برخوردهای این دو گروه و نیز ناکارامدی برنامه کارهر دو برای جامه، نخست باید به برنامه فکری و از آن بالاتر، روششناسی حاکم بر آنها پرداخت . بنابراین، فرضیه من مبتنی بر آن است که سلفیت جدید، محصول برخورد سلفیت قدیم و مقهوریت قدیم است . یعنی برخورد بین جریانهای اسلامگرا و غربگرا در جهان عرب ، به دلیل تعارض آشتیناپذیر برنامهها و راهکارهای فکری و روششناختی (متولوژیک) آنها با یکدیگر به ناگزیر کشمکش خشونتبار و متصلبی را از لحاظ نظری و عملی میان آنها برانگیخته است . مفروض من آن بود که در راهکارهای فکری جریانهای غربگرا و اسلامگرا عنانر متضاد . متباینی وجود دارد که مانع از آمیزش آنها میشود. من برای این که فرضیه خود را ثابت کنم بحث خودرا در چهار قسمت کردم. در فصل نخست ، جریان غربگرا در جهان عرب به بررسی نهادم و دست آخر نتیجه گرفتم که این جریان بیبرنامه بوده است و به علاوه درصدد تحولی انقلابی در زیربنای فرهنگی دیرپای این سامان بود. به همین جهت ، در دسیابی به راهکاری مناسب برای جهان عرب شکست خورد. در فصل دوم به جریان سلفی پرداختم که ریشههای عمیقی در بستر فرهنگی جوامع عربی دارد. من با بررسی فعالیت جنبشهایی چون وهابی و سنوسی به این نتیجه رسیدم که این چریان به دلیل گذشتهگرایی و سلفیگرایی افراطی خود، نتوانست در شناخت مقتضیات و نیازهای عصر خود موفق عمل کند و به همین جهت ، برنامه کار آنها گر چه تجانس درونی نسبی داشت ، ولی در تطبیق با بیرون، با ناکامی روبهرو شد. در فصل سوم من سعی کردم نشان دهم تلاش چند نفر از اندیشهورزان مسلمان برای آشتی دادن دو مشرب فکری غربگرا و اسلامگرا با برخورد به جریان سلفی پیوست . در فصل آخر، من میخواهم نتیجه بگیرم که جریانهای اسلامگرای فعلی در جهان عرب از نظر روششناختی و نظری تفاوتی با اسلاف سلفی خود ندارند، فقط زبانی امروزی برای بیاناندیشه و اهداف خود برگزیدهاند. در واقع سلفیت جدید تداوم راه سلفیت قدیم است و به همین دلیل وارث مشکلات و ناکامیهای آن است.