بررسی تطبیقی دیدگاه وهابیت و اخوان المسلمین درباره بنی امیه

بنی امیه در میان مسلمانان به دلیل دشمنی با اهل بیت علیهم السلام و به انحراف بردن تاریخ اسلام و حوادث ناگواری که به وجود آورده اند، جایگاه مطلوبی ندارند. اما وهابیت به دفاع از آنان پرداخته، سعی در تبرئه آنها داشته اند. معاویه را پادشاهی عادل و قدرتمند و سیاست مدار و صاحب فتوحات غرب جهان اسلام دانسته اند و علاوه بر اینکه از معاویه به بزرگی و قداست یاد می کنند، دامن یزید بن معاویه را نیز از کشتن امام حسین علیه السلام پاک می دانند. اخوان المسلمین اما در نگاهی منصفانه به تاریخ اسلام به انتقاد از معاویه و یزید پرداخته، با پذیرش جنایات منتسب به آنها، حکومت آنها را مبدأ انحراف از سیره خلفا و ریشه مشکلات سیاسی جهان اسلام به حساب آورده اند. اختلاف نظر میان وهابیت و اخوان در مسائلی همچون مشروعیت حکومت بنی امیه، ضخصیت و اعمال معاویه، و حوادثی چون جنگ صفین، صلح امام حسن علیه السلام، و شهادت امام حسین علیه السلام و حجر بن عدی به وضوح اشاره می شود.
گرایش های فکری سلفیه در جهان امروز

تفکر بازگشت به سلف به میزان قابل توجهی در جوامع اسلامی مورد استقبال عالمان و جوانان قرار گرفته است.در این میان گرایش های فکری گوناگونی در میان سلفیان به وجود آمده است که می توان از سلفیه تکفیری وهابی عربستان،سلفیه افراطی دیوبندی شبه قاره هند،سلفیه اعتدالی اخوان المسلمین مصر و سلفیه جهادی سید قطبی یاد کرد.در این نوشتار ویژگی ها و اندیشه های این چهار تفکر سلفی را بررسی کرده و نشان داده ایم که اختلافات فراوانی میان این چهار گرایش وجود دارد و اشتراک آن ها در بازگشت به سلف است که با افکار ابن تیمیه و طرفداران آن درآمیخته است.
کشورهای شمال آفریقا؛ مصر

کشور مصر از نظر قدمت رابطه سیاسی و فرهنگی با کشورهای شرق آفریقا، در شمار نخستین کشورهای مسلمان به شمار می رود. در این نوشتار تلاش شده رابطه مصر با دیگر کشورهای مسلمان نشین شرق آفریقا بیان شود.
جنبش های اسلامی وملی گرایی

قرن شانزدهم میلادی شاهد تحولات بزرگی در جهان اسلام بود، امپراطوری عثمانی در اوج قدرت ودرخشندگی تمام قرار داشت، ، در ایران صفویه، قدرت امپراطوری با ظرافت های هنری ترکیب شده بود. در هند مغولان از ترکیب قدرت وثروت و زیبایی های درخشان بزرگترین شبه قاره را بعد از مدتهای دراز به وجود آورده بودند.اما از این قرن به بعد جریان صورتی معکوس یافت و به تدریج جهان اسلام در موضع ضعف وناتوانی، در حالت تدافعی قرار گرفت، وغرب برخاسته از رنسانس و سرمایه داری با برتری همه جانبه برشرق ومسلمین تهاجم گسترده و خانمان برانداز خود را آغاز نمود.در این ایام مسلمانان با دو مساله اساسی مواجه بودند، انحطاط وعقب ماندگی داخلی از یکسو وهجوم گسترده وهمه جانبه استعمار غربی از طرف دیگر، از یکسو گرفتار فقر و فلاکت، ظلم واستبداد وجهل و جمود بودند و از طرف دیگر با هجوم تمدن جدید غربی با دو چهره دانش، تفکر جدید، صنعت، تکنولوژی وچهره سیاسی استعماری وغارتگرانه مواجه شده بودند. درواکنش به این مسائل بود که به طور کلی دو جریان رقیب شکل گرفت جریان نخست در راستای روز آمد کردن اسلام سبب پیدایش جنبش های اسلامی گردید و جریان دوم به سمت ارزش های غربی چون ناسیونالیسم حرکت کرد. در مقاله حاضر به این موضوعات پرداخته می شود.
سیر تحولات سیاسی – اجتماعی اخوان المسلمین

این رساله ازهفت فصل تشکیل شده است که در زیر به توضیح آن می پردازیم.
سید قطب و اسلام گرایی معاصر

سید قطب را باید از شخصیتهای تاثیرگذار در میان جنبشهای معاصر جهان دانست. وی شخصیتی است که تحلیل های متفاوتی نسبت به افکار او میشود، به طوری که برخی وی را یک مصلح انقلابی میدانند و برخی هم وی را به عنوان پدر معنوی تکفیری های جهادی قلمداد میکنند. در مقاله حاضر مروری بر افکار وی و نظرات دیگران در مورد او ارائه میشود.
سلفیه، وهابیت و رشید رضا

سلفیه فرقه ای است که تمسک به دین اسلام جسته، خود را پیرو سلف صالح می دانند و در اعمال، رفتار و اعتقادات خود، سعی بر تابعیت از پیامبر اسلام (ص)، صحابه و تابعین دارند. در این مقاله نویسنده کوشیده است که پس از بررسی سلفیه، وهابیت و تاریخچه سلفیه پس از فروپاشی عثمانی، به نقش رشید رضا صاحب تفسیر المنار در گسترش عقیده مبارزاتی سلفیه بپردازد.
سلفیه و اخوان؛ ریشه ها و سرانجام

ین مقاله سعی دارد منشأ جماعت اخوانالمسلمین و جماعتها و جریانهای سلفی را برای رسیدن به نقاط اشتراک و اختلاف بین آنها و امکان ایجاد همزیستی و پذیرش اتحاد و ائتلاف از سوی آنها بررسی کند. لذا پیدایش جماعت اخوانالمسلمین در نیمه اول قرن بیستم توسط شیخ حسن البنا و جایگاه سلفیه به عنوان یک مفهوم و مثال از طرح تبلیغی و ارشادی را مورد بررسی قرار میدهد و به شرح و تفصیل پیدایش جماعتها و جریانهای سلفی معاصر که از مفاهیم مکاتب سلفی قدیمی در مصر غنا یافتهاند، میپردازد و دیدگاههای این جریانها و جماعتها را درباره خطمشی شیخ حسن البنا بررسی میکند. سپس سراغ دوره دوم تأسیس جماعت اخوانالمسلمین در اواسط دهه 1970 میرود و شکاف در جماعت اسلامی دانشجویان و تقسیم آن به سه شاخه را مورد بررسی قرار میدهد. سلفیه افراطی و میانه رو و اصلاح طلبان و همچنین نحوه همگرایی و واگرایی آنها از مباحث این مقاله میباشد.
سلفیت جدید برخورد روش شناختی و نظری جریانهای بنیادگرای اسلامی و غربکرا در جهان عرب

پرسش من در این رساله آن بود که چرا گروههای اسلامگرا و غربگرا در جهان عرب ، نتوانستند با ارایه راهکاری کارآمد و توسعه نظریات خود، در سیری تکاملی به آرمانهای خود جامه عمل بپوشانند؟ من عقیده دارم که پیش از بررسی مصادیق عینی و برخوردهای این دو گروه و نیز ناکارامدی برنامه کارهر دو برای جامه، نخست باید به برنامه فکری و از آن بالاتر، روششناسی حاکم بر آنها پرداخت . بنابراین، فرضیه من مبتنی بر آن است که سلفیت جدید، محصول برخورد سلفیت قدیم و مقهوریت قدیم است . یعنی برخورد بین جریانهای اسلامگرا و غربگرا در جهان عرب ، به دلیل تعارض آشتیناپذیر برنامهها و راهکارهای فکری و روششناختی (متولوژیک) آنها با یکدیگر به ناگزیر کشمکش خشونتبار و متصلبی را از لحاظ نظری و عملی میان آنها برانگیخته است . مفروض من آن بود که در راهکارهای فکری جریانهای غربگرا و اسلامگرا عنانر متضاد . متباینی وجود دارد که مانع از آمیزش آنها میشود. من برای این که فرضیه خود را ثابت کنم بحث خودرا در چهار قسمت کردم. در فصل نخست ، جریان غربگرا در جهان عرب به بررسی نهادم و دست آخر نتیجه گرفتم که این جریان بیبرنامه بوده است و به علاوه درصدد تحولی انقلابی در زیربنای فرهنگی دیرپای این سامان بود. به همین جهت ، در دسیابی به راهکاری مناسب برای جهان عرب شکست خورد. در فصل دوم به جریان سلفی پرداختم که ریشههای عمیقی در بستر فرهنگی جوامع عربی دارد. من با بررسی فعالیت جنبشهایی چون وهابی و سنوسی به این نتیجه رسیدم که این چریان به دلیل گذشتهگرایی و سلفیگرایی افراطی خود، نتوانست در شناخت مقتضیات و نیازهای عصر خود موفق عمل کند و به همین جهت ، برنامه کار آنها گر چه تجانس درونی نسبی داشت ، ولی در تطبیق با بیرون، با ناکامی روبهرو شد. در فصل سوم من سعی کردم نشان دهم تلاش چند نفر از اندیشهورزان مسلمان برای آشتی دادن دو مشرب فکری غربگرا و اسلامگرا با برخورد به جریان سلفی پیوست . در فصل آخر، من میخواهم نتیجه بگیرم که جریانهای اسلامگرای فعلی در جهان عرب از نظر روششناختی و نظری تفاوتی با اسلاف سلفی خود ندارند، فقط زبانی امروزی برای بیاناندیشه و اهداف خود برگزیدهاند. در واقع سلفیت جدید تداوم راه سلفیت قدیم است و به همین دلیل وارث مشکلات و ناکامیهای آن است.
سلفی گری در مصر

در قرن بیستم بحران های اجتماعی، و سیاسی زیادی در داخل و خارج کشورهای اسلامی بوجود آمد، کشورهای استعماری در پی استعمار مسلمین بود و جریان های سلفی گری در عربستان و شبه قاره بوجود آمده بودند. اندیشمندان مصر در واکنش به این بحران ها، بازگشت به ارزش ها و آموزه های اسلامی را پیشنهاد کردند و علت عقب افتادگی و انحطاط مسلمین را روی گردانی از آموزه های اصیل دینی دانستند. در این راستا افکار سید جمال الدین اسد آبادی که در پی اصلاح بود، زمینه را آماده تر کردو شاگردان او از جمله محمد عبده، با ادامه دادن را ه او به مفهوم سلفیه نزدیک شدند. اما رشید رضا، در رابطه با بازگشت به سلف افراطی تر بود، و نظریه حکومت اسلامی را نیز مطرح کرد. با روی کار آمدن جریان اخوان المسلمین در مصر، سلفی گری در این منطقه سرعت بیشتری گرفت. سلفی گری مصر با سلفی گری وهابی تفاوتهایی دارد که مهم ترین آن ها این است که وهابیت رویکرد اعتقادی دارند ولی سلفیه مصر رویکردی سیاسی.
سلفی گری در مصر و دوره جدید

سلفیگری در مصر دارای ابعاد گونانگون میباشد و هریک از اقشار و گروههای اجتماعی سیاسی مصر در رابطه با آن مواضع مختلفی دارند. عدهای موافق تفکرات سلفی و وهابی در مصر هستند و به صراحت از آن حمایت میکنند و گروهی مخالف و صراحتا موضع خود را اعلام میدارند در این وسط عدهای دارای مواضع ابهام آلود بوده و محافظه کارانه عمل میکنند و گروههای در قبال این مسأله ساکت هستند. در این مقاله به بررسی مواضع گروههای مختلف در قبال سلفیت در مصر پرداخته شده همچنین رابطه سلفیهای مصر با وهابیهای عربستان سعودی مورد بحث قرار گرفته است.
سفر وهابیت به مصر

وهابیت در کشورهای مختلف به دنبال رواج افکار خویش است، در این راستا دولت و مفتیان وهابی عربستان سعودی از اوایل قرن نوزدهم میلادی با برخی از متفکران و رهبران جریانهای اسلامی مصر و در راس آنها «جماعت اخوان المسلمین»، «جماعت انصار سنت محمدی» و ارتباط برقرار کردند. این جریانها و رهبرانشان از طریق دعوت افراد، استفاده از مساجد و چاپ کتاب، به نشر و تقویت خط فکری سلفی و وهابیت حنبلی در مصر همت گماردند. در سالهای اخیر نیز گسترش جریانهای سلفی در مصر رونق چشم گیری داشته که با تشکیل گروههای مختلف از جمله ؛ جمعیت جهاد ، جمعیت تکفیر، جمعیت اسلامی و… به ترویج افکار سلفی و وهابی میپردازند
دعوت سلفیه در اسکندریه و تحولات انقلاب ژانویه

دعوت سلفیه یا همان مکتب سلفیه در اسکندریه دومین تشکل سلفی از نظر بزرگی و تأثیر پس از جماعت انصار السنة المحمدیه است؛ با این حال، گستردگی سازمانیافته در سراسر کشور ندارد و به دلیل وجود فشارهای شدید از سوی دولت به رسمیت شناخته نشده است وبر خلاف جماعت انصار السنة نتوانسته است جمعیت خیریه ای برای خود تأسیس کند. در این مقاله به بررسی فعالیتهای سیاسی اجتماعی مکتب سلفیه در اسکندریه از قبیل؛ موضعگیری در مقابل سیاست، انتخابات و دموکراسی، موضعگیری در قبال قانون اساسی، حکومت و نحوه آن و نحوه رابطه با حکومتهای کافر مثل اسرائیل پرداخته شده است.
حرکتهای اخوانی و وهابی در چین

گروههای اخوانی و وهّابی (سلفیّه)که تحت تأثیر اندیشه های بنیادگرایی در عربستان سعودی قرار دارند به خاطر پشتیبانی عربستان سعودی(بویژه در مورد سلفیّه)از امکانات بیشتری،نسبت به سایر گروههای اسلامی در چین،برای رشد و توسعه برخوردارند. بنیانگذار حرکت اخوانی در چین«ماون فو» (نام اسلامی او،«نوح»)بود که از متفکران و فعلان بزرگ جامعهء اسلامی در آن کشور به شمار می آید.