خود كم ‏بينى

من دخترى هستم خيلى غمگين، با اينكه همه چيز در زندگى برايم مهيا است باز هم افسرده‏ام. احساس مى‏كنم دخترهاى ديگر از من خيلى سرتر هستند و از اينكه من اين زيبايى را ندارم، دلگير مى‏شوم. نسبت به ديگر دخترهاى فاميل، لاغرتر هستم و به قول خودشان مؤمن‏تر. ولى اشتباه مى‏كنند! مسئله ديگر، خواستگارهايم مى‏باشند، نمى‏دانم چرا وقتى برايم خواستگار مى ‏آيد، خوشحال نمى‏ شوم! فكر مى ‏كنم به خاطر اين است كه بعد از ديدن مى‏ گويند: لاغر يا زشت يا خشك مقدس است. من نمى‏ دانم چه گناهى كرده ‏ام كه اين همه بايد حرف بشنوم، خدا عاقبت ما را ختم به خير كند بارها و بارها اين حرف را به خودم گفته‏ ام كه اينها چى هست! كه انسان بخواهد خودش را ناراحت كند ؛ ولى نمى‏ دانم اين دل صاحب مرده چرا راضى نمى‏ شود. لطفاً شما مرا راهنمايى كنيد؟

علل فراموشى

من به تازگى دچار فراموشى شديد شده‏ام به طورى كه نيم ساعت قبل را به ياد ندارم و همچنين خيلى افسرده هستم؟

مهارت ارتباطى

نمى ‏توانم محبت و دوستى ‏ام را نشان دهم (خانواده و دوستانم) و بسيار كم حرف هستم و ارتباط با ديگران را به ياد ندارم و اگر در جمع باشم فقط با بله و خير، به آنها جواب مى‏ دهم، اينها مشكلات اصلى من است لطفاً راهنمايى كنيد.

بى ‏انگيزگى

مدتى است نسبت به همه چيز بى‏احساس شده‏ام و شوق تلاش و كوشش و مطالعه ندارم. دوست دارم سرتاسر وجودم كار و تلاش و مطالعه شود ؛ لطفاً مرا راهنمايى كنيد.

دل‏ مردگى

مدتى است دچار كسالت و دل مردگى شده ‏ام. انگيزه براى انجام هيچ كارى را ندارم، آرامش روحى ندارم ؛ هميشه نگرانم ؛ براى رهايى از اين حالت و براى رسيدن به آرامش روحى و كاستن افسردگى و سردرگمى چه بايد كرد؟

افسردگى، علل و درمان آن

مدتى است احساس غمگينى شديد مى‏كنم و نگرانم كه نكند افسرده شده‏ام. لطفاً كمى درباره افسردگى توضيح دهيد و بگوييد چرا انسان مبتلا به افسردگى مى‏شود؟

وسواس در طهارت

هميشه مى‏گويند اسلام دين راحتى است، دستوراتش باعث آرامش خاطر افراد و مايه آسايش آنان است. كجا اين چنين است؟ از وقتى كه مكلف شده‏ام و دستورات اسلام را اجرا مى‏كنم اعصابم خراب و آسايش از من سلب شده است! از يك طرف مى‏نويسند احكامى را كه غالباً به آن نياز پيدا مى‏كنيد، واجب است ياد بگيريد. از طرف ديگر احكام را ياد مى‏گيريم، زندگى مختل می ‏شود. احكام نجاسات و مطهرات را خوانده‏ام، الان همه زندگى در نظرم نجس هستند. از خانه گرفته تا خوابگاهم در دانشگاه. از اتاق گرفته تا فرش‏ها و آشپزخانه و هال و حمام. از كوچه گرفته تا خيابان همه و همه در نظرم نجس هستند. لطفاً كمكم كنيد و من را از اين بدبختى نجات دهيد.

نظر اسلام درباره وسواس

تعاليم دين اسلام در مورد يك آدم وسواسى به چه صورت است؟ اسلام چه صحبت‏هايى با يك فرد وسواس دارد؟

وسواس فكرى

گاهى اوقات احساس بدى نسبت به مقدسات در درونم ايجاد مى‏شود و اين حالت باعث مى‏شود نسبت‏هاى ناروايى به آنها بدهم و حتى به جهت همين يك‏بار خودكشى برايم آسان شد ؛ لطفاً مرا راهنمايى كنيد.

وسواس عملى

مدتى است كه دچار شك و ترديد شده‏ام شك در تميز بودن بدن، لباس خود و ديگران و حتى شك به صندلى‏هاى اتوبوس و مينى بوس كه آيا تميز هستند يا نه و همين شك باعث شده دچار گناه بزرگ اسراف شوم! اين شك باعث تنفر من از شوهر و تنفر شوهر از من شده است ببخشيد مى‏خواهم بى‏پروا صحبت كنم مى‏خواهم با شما راحت صحبت كنم مرا ببخشيد.
خدا نكند چيز نجسى با بدنم تماس پيدا كند توالت كه مى‏روم در، ديوار، آفتابه و همه چيز را نجس مى‏دانم! اگر لباسم به آفتابه يا ديوار توالت برخورد كند حتماً، بايد درآورم و بشويم بعد از توالت چه چيز نجس (مثلاً پاشيدن آب از كاسه توالت) به پايم برسد چه نرسد، بايد مدت‏ها پاهايم را بشويم با آب خالى هم دلم راضى نمى‏شود. بايد حتماً با ريكا يا مايع صابون بشويم، آن هم نه يك‏بار نه دوبار ؛ بلكه شايد ده بار خودم هم از اين وضع خسته شده‏ام ؛ با توجه به اينكه الان حامله هستم و خم شدن برايم مشكل است ولى توجهى به اين چيزها ندارم! حتماً بايد بعد از توالت پاها و دست‏هايم را چندين بار آب بكشم! فكر مى‏كنم نجاستى در عمق دست و پايم فرو رفته كه با يك بار دوبار پاك نمى‏شود! غسل جنابت كه مى‏خواهم بكنم بايد دوبار بدنم را ليف و صابون دو سه بار زير آب بگيرم و چندين بار غسل كنم تا دلم راضى شود.
سر شوهرم داد مى‏زنم مبادا بدنت حين حمام رفتن به در، ديوار يا جايى برخورد كند، حتى چهارچوب‏هاى در را نجس تصور مى‏كنم! موقع رد شدن لباسم را جمع مى‏كنم كه مبادا لباسم با چارچوبه در يا ديوار تماس پيدا كند. راستش را بخواهيد اين كارها فقط براى اين است كه فكر مى‏كنم اگر اين كارها را انجام ندهم، نمازم مورد قبول واقع نمى‏شود. همين كارها باعث شده نماز خواندن برايم سخت باشد، موقع وضو چندين بار شك مى‏كنم، وضو كه تمام مى‏شود، شك مى‏كنم، نكند لاى انگشتانم را دست نكشيدم، نكند! مسح سر يا پا را انجام ندادم، براى هر نماز بايد دو يا سه بار وضو بگيرم تا دلم راضى شود. حال نماز را كه شروع مى‏كنم، شك در نماز شروع مى‏شود، مجبورم يك نماز را چندين بار بشكنم و هر نمازى را دو يا سه بار بخوانم ؛ از شما مى‏خواهم مرا راهنمايى كنيد.

تعريف وسواس

وسواس يعنى چه و بر اساس چه ويژگى ‏هايى مى ‏توان آن را شناخت؟

وحشت از مرگ

چگونه مى ‏توانم از وحشتى كه مرگ در ذهنم ايجاد كرده رهايى يابم؟

ترس از حوادث

راه مبارزه با ترس و اضطراب بيش از حد و بلاياى طبيعى و… چيست؟