نگرشى نو به كذب و افترا بر خدا و رسول در حوزه حديث

كذب و افترا بر خدا و رسول بر نگرش ما نسبت به احاديث، اثرى مهم دارد. نويسنده، ابتدا معناى كذب و افترا، سپس زشتىِ كذب وافترا بر خدا و رسول و اقسام آنها، به ويژه انكار وحيانى بودن دين را بررسى كرده و نتيجه مىگيرد كه احتمال صدق حديث مانع از ردّ حديث مىشود.
فلسفه نبوّت و جايگاه آن در باور ملّاصدرا

تأمّل در مباحث كتابالحجّة اثر گرانسنگ و عظيم شرح الاصول الكافى ما را به اين نكته رهنمون مىسازد كه صدرالمتألّهين در اين كتاب همواره بر آن بوده است كه نبوّت و ماهيّت آن را بهمنزله مقامى جعلى و انتسابى از جانب خداوند با حقايق صادر شده از بيانات ائمّه معصومين :، تفسير و تطبيق نمايد. با وجود صبغه كلامى و عقلى مفهوم نبوّت، ملّاصدرا هرگز اين منصب را با قرائت بشرى و غيرالهى بررسى نكرده است و بهعكس، با در نظر گرفتن اصالت آموزههاى روايى و با كنار هم نهادن قرائن نقلى در تبيين روايات كتابالحجّة الكافى، بر فرابشرى و الهى بودن اين مقام اصرار مىورزد. او هنگام شناسايى نبى، تعريف نبوّت، تفاوت نبى و رسول، ضرورت
ارسال پيامبر، خصلتهاى پيامبران و مراتب آنان و مباحثى از اين دست، با رويكردى برهانى و عرفانى، از تطبيق و سازگارى ميان اين رويكرد با معيار قرار دادن حديث چشمپوشى ننموده و با حسّاسيّت تمام، در هماهنگى و همسانسازى عقل و حكمت با روايات مرتبط با مقام نبوّت در كتاب الحجّة كوشيده است.
بررسى سيماى امام على علیه السّلام و خلافت ايشان

غدير خم كه در هجدهم ذى الحجه سال دهم هجرت و در آخرين حجّ عمر گرانمايه پيامبر اكرم 9 به وقوع پيوست، تأكيدى محكم و متين بر خلافت و امامت اميرالمومنين امام على 7 به امر پروردگار بود كه قرآن كريم، حديث شريف نبوى و تاريخ، گواه غيرقابل انكار آن است. واقعه عظيم غدير، مرزهاى دينى و تاريخى را درنورديده و در ادبيّات نيز انعكاس يافته است تا آنجا كه شاعران فراوانى از عرب و عجم و مسلمان و غيرمسلمان، نصب اميرالمومنين 7 را به امامت و ولايت به امر يگانه ايزد و به دست آخرين فرستاده 9 در اشعارشان به تصوير كشيدهاند.
تحليل نبوّت پيامبر اكرم صلی علیه وآله وسلم از زبان امام معصوم : در دعاى افتتاح

دعاى افتتاح كه منتسب به حضرت صاحب الامر (عج) است، داراى مضامين عالى و بلندى است كه گنجينهاى از معارف توحيد، نبوّت و امامت را در بر دارد. در اين مقاله، بحث نبوّت آن بررسى مىشود.اين دعا با صلوات بر پيامبر خاتم، باب پيامبرشناسى را گشوده و در ضمن صلوات، بارزترين ويژگيهاى پيامبر 9 را برشمرده است. در اين تحقيق، ضمن تحليل اصل اعتقادى نبوّت، ويژگيها و اوصاف عبوديّت، رسالت، امانت، برگزيدگى، محبوبيّت، حفظ سرّ الهى و مبلّغ بودن نبىّ اكرم 9 بررسى مىشوند.
تبيين مباحثى از توحيد در پرتو معارف اهل بيت : (2)

نگارنده، ابتدا معناى عقل و ميزان كاربرد آن در مباحث توحيد را براساس احاديث كتاب كافى بيان مىدارد. آنگاه به طرح فلسفه صدرايى در مورد توحيد و آنگاه به مطالعه تطبيقى ميان آنها مىپردازد.
نسبت عقل و شرع

نسبت عقل و شرع براساس ديدگاههاى آيةالله ميرزا مهدى اصفهانى (1303ـ1365 قمرى) موضوع اين گفتار است. ميرزاى اصفهانى عقل را نورى مىداند كه خداوند به انسانها مىبخشد و حجّت خود بر آنها قرار مىدهد، حجّيّت تمام حجّتهاى ديگر به عقل برمىگردد. البتّه احكام شرعى براساس كسر و جبر مصالح و مفاسد، تشريع مىشود. و اين تشريع ـ به حكم عقل ـ فقط كار خداوند حكيم است.
ضرورت وجود نبى بر اساس قاعده لطف

ضرورت وجود پيامبراز دو منظر قابل بررسى است: 1. نياز انسان؛ 2. وجوب لطف الهى.
فلاسفه و متكلّمان، در معناى وجوب ارسال رسولان، نظريّههايى ارائه كردهاند؛ و بر اين نظريهها، نقدها و اشكالاتى نيز مطرح شده است. در نظر فلاسفه، وجوب به معناى ضرورت وجود و عدم انفكاك از ذات خداوند است، و لطف و كرم از صفات ذات محسوب مىشود. هرچند متكلّمان براى اثبات وجوب ارسال رسل، بر حسن و قبح عقلى تأكيد مىكنند و اين به معناى ضرورت و لزوم فلسفى نيست، ولى برخى بر آن عقيدهاند كه وجوب در نظر متكلّمان، همان معناى فلسفى را دارد.
قاعده لطف از نظر متكلّمان بزرگ شيعه همچون شيخ مفيد و خواجه طوسى نقد و بررسى شده و اشكالات مربوط به نظر حكما و فلاسفه با استناد به آيات و روايات تبيين شده است.
وجوب ارسال رسل برمبناى عدل الهى نيز مورد بررسى قرار گرفته است.
معنا و فلسفه ختم نبوّت

يكى از مسائلى كه امروزه در جامعه ما مطرح است، مسئله ختم نبوّت بهوسيله پيامبر اسلام 9 است. يكى از نظريّات مطرح شده در موضوع فلسفه ختم نبوّت، اين است كه بشر ديگر نيازى به راهنمايان الهى ندارد.
در اين مقاله دو نقد بر اين نظريّه وارد شده و سپس معناى اصطلاحى نبوّت و امامت بررسى شده و از دو جهت، مورد توجّه قرار داده شدهاند :
اوّل اينكه «حقيقت و ماهيّت نبوّت و امامت چيست و چه تفاوتهايى با هم دارند؟»
دوم اينكه «چه تفاوتهايى در آثار نبوّت و امامت وجود دارد؟»
سپس با در نظر گرفتن هريك از اين دو نظر، فلسفه و معناى ختم نبوّت بيان شده است.
هفت نكته درباره نبوّت و امامت

نگارنده از چند ديدگاه در باب نبوّت و امامت سخن مىگويد : نارسايى بشر در كسب فيض الهى؛ مستقلّات عقليّه مبناى قبول دين؛ تفاوت درجات انسانها؛ برهان امكان اشرف؛ عبوديّت كامل و عبد كامل. پيوند ميان عقل و نقل در اين گفتار، قابل توجّه است.اين گفتار، برگرفته از درس گفتارهاى شيخ محمود حلبى خراسانى در سال 1383 قمرى است.
تبيين مباحثى از توحيد در پرتو معارف اهل بيت

نويسنده در اين مقاله، سلسله مقالات «توحيد از ديدگاه قرآن و نهج البلاغه» را ـ كه در شمارههاى 4 و 5 و 6 سفينه منتشر شد ـ بررسى و واكاوى كرده است.
امكان معرفت خدا، عدم سنخيّت خالق و مخلوق، اشتراك لفظى و قرابت برخى از ديدگاههاى نويسنده مقالات ياد شده با فلاسفه، محورهاى اصلى نوشتار حاضر است.
بررسى پديده وحى و شبهات پيرامون آن

از زمان نزول قرآن در موضوع وحى شبهههايى مطرح و براساس معيارهاى دروندينى و برون دينى پاسخهايى نيز ارائه شده است.
ارتباط ميان انسان به عنوان مادّه سفلى با عالم عُليا، نوع اين ارتباط به لحاظ قالب الفاظ و قالب معنا، سنخ القاى آن بر پيامبران الهى و به صورت خاصّى بر پيامبر خاتم 9، تجربى بودن پديده وحى و قابليّت بسط و گسترش آن، معانى متعدّد وحى و يا كاربردهاى متعدّد از يكمعنى واحد براى وحى از جمله شبهاتى است كه به صورت پرسشى مطرح، و تنى چند از اساتيد دانشگاه پاسخ دادهاند.
در خصوص پيامبر خاتم 9 الفاظ و معانى قرآن، هر دو از جانب خداوند بر قلب رسول اكرم 9 نازل شده و پيامبر 9 براى بازگو كردن عين الفاظ نازل شده شتاب مىكردهاند. در قرآن تصريحاتى به نزول لفظى و معنايى وجود دارد.
قول ثقيل، تحدّى قرآن نيز از مباحث مطرح شده مىباشد.
ابنتيميّه و انكار «مجاز» در قرآن

در ادبيّات و اصول فقه، نشان داده شدهاست كه الفاظ براى رساندن معانى، به دو شكل استعمال مىشوند: حقيقى و مجازى. عموم دانشمندان مسلمان اين تقسيمبندى را قبول كردهاند و استعمال مجاز در قرآن كريم را نيز پذيرفتهاند. در برابر، گروهى از عالمان مسلمان با استعمال مجاز در قرآن، مخالفت كردهاند و گروه سوم، تقسيمبندى الفاظ را به حقيقت و مجاز، از اساس، باطل دانستهاند. ابنتيميه در شمار گروه سوم است. در اين نوشتار، پس از يادكرد تعريف حقيقت و مجاز و بررسى قول مشهور در اين باره، ادلّه موافقان اين تقسيمبندى و آمدن مجاز در قرآن، نقل و تحليل شده و سپس، اشكالات عمومى مخالفان و پاسخ آنها آورده شده و پس از آن، اهمّ اشكالات ابنتيميه بهتفصيل، تبيين و نقد شده است.
كمالات ماورايى و سنّت الاهى

اثبات كمالات ماورايى بندگان برگزيده الاهى (اعمّ از پيامبران و غير آنان) براساس قرآن، محور اصلى اين گفتار است. بررسى مفهوم «فرابشرى» از ديدگاه عرضى و عقلى و تاريخى، نظام اصطفا در ميان انسانها و اشياء و زمانها و مكانها، اعجاز و كرامت با ذكر نمونههاى آن مثل حضرت موسى و عزير و يونس و داوود و سليمان و عيسى و مريم و مادر موسى و پيامبر اكرم 6 عناوين ديگر اين گفتار است.
سيماى امام على (علیه السلام) در قصيده عينيّه شاعر اهل سنّت، عبدالباقى العمرى

امام علىبن ابىطالب 7 شخصيّتى است بىنظير كه شاعران بسيارى از مذاهب گوناگون، زبان به مدح ايشان گشودهاند. شاعران اهل سنّت نيز از اين امر مستثنا نبودهاند و شخصيّت والاى حضرت على 7 نه تنها شيعيان را به ستايش واداشته، بلكه دانشمندان و بزرگان غير شيعه نيز، آنگاه كه گوشههايى از عظمت آن حضرت را درك كردهاند، در برابر عظمت شخصيّت ايشان سر تعظيم فرود آوردهاند.
در اين مقاله، سعى شده تا با بررسى قصيده عينيّه شاعر اهل سنّت، عبدالباقى العمرى، دورنمايى از چهره تابناك امام على 7 را به نمايش بگذاريم و ديدگاه عمرى و ميزان معرفت وى را نسبت به امام اوّل مسلمانان با الهام از قرآن كريم و حديث شريف بكاويم.