گزارشی از جلسات نقدو بررسی کتاب «مکتب در فرآیند تکامل»

كتاب «مكتب در فرآيند تكامل» بر مبناى دو هدف، توسّط دكتر حسين مدرّسى طباطبايى، تأليف شده است: 1. معرّفى تاريخ تشيّع به عنوان يك جريان عقيدتى در اسلام، به خوانندگان غربى و غير مسلمان 2. شناخت فرآيند شكل گيرى و تكامل مكتب تشيّع در سه قرن نخست اسلامى.
بخش دوم كتاب با عنوان «غلو، تقصير و راه ميانه» شامل مرورى كوتاه بر تحوّل مفاهيم غلوّ و تفويض است كه در اين نقد، بخش اعظم آن مورد بررسى قرار گرفته است. روايات استناد شده در كتاب مكتب در فرآيند تكامل، در موضوعهاى غلو، تفويض، تقصير و معناى امامت از منابع حديثى همچون الكافى شيخ كلينى، الغيبة محمّدبن ابراهيم نعمانى و اختيار معرفة الرجال شيخ طوسى استخراج شده كه در اين مقاله، به بررسى آنها پرداخته شده است.

عقود المرجان لحواشی القرآن

در اين نوشتار، تفسير عقود المرجان لحواشي القرآن، اثر سيّد نعمت‌الله جزايرى (م 1112 ق)، معرّفى مىشود. اين كتاب بر اساس نسخه خطّى منحصر به فردى، به دست محقّقان مؤسّسه «شمس الضحى» تصحيح شده؛ ليكن تا كنون به چاپ نرسيده است.
نگارنده در اين مقاله، مىكوشد تا ضمن به دست دادن شرح حال كوتاهى از مؤلّف تفسير، اثر ياد شده را معرّفى كند و روش كار وى را در اين اثر بشناساند.

گزارشى از جلسات نقد و بررسى كتاب مكتب در فرآيند تكامل: بخش سوم کتاب

اين گفتار، به نقد و بررسى قسمت‌هايى از بخش سوم كتاب «مكتب در فرآيند تكامل» نوشته دكتر سيد حسين مدرسى طباطبايى مى‌پردازد. محورهاى اصلى بحث چنين است: نقدهايى بر نوع برداشت نويسنده كتاب از بحث غيبت حضرت مهدى 7، حديث دوازده خليفه و امام، استناد به پاره‌اى از رويدادهاى جزئى و تعميم آن به عنوان نظريه اكثريت جامعه شيعى.

مصاحبه علمى مكتوب با آيت‌الله سيّد على‌اكبر قرشى

اينجانب سيد على‌اكبر قُرشى در سال 1307 شمسى (نهم آبان) در شهر بناب از شهرستانهاى آذربايجان شرقى متولد شدم. پدرم مرحوم سيد محمّد قرشى از روحانيون بنام آن شهر و اهل علم و تقوى وايمان و مبلّغ دينى بود كه من بسيارى از توفيقات خودم را از انفاس پاك او مى‌دانم. مادرم نيز اهل ايمان و اهل ولايت و از زنان پاكدامن بود، جدّ مادريم دخترش را براى وصلت به فاطمه سلام الله عليها به پدرم داده بود.

سه گفتار در باب كتب اربعه، كافى و كلينى

اين متن شامل سه گفتار از دايرة‌المعارف اسلام ديانت (به زبان تركى چاپ آنكارا) است درباره كتب اربعه حديثى اماميه، كتاب ‏الكافى، و ثقة الاسلام محمّدبن يعقوب كلينى. نويسندگان گفتارها، از زاويه نگاه خود، به اين سه مطلب پرداخته و گزارش دايرة‌المعارفى ارائه ‏كرده‌اند.‏

گفتارى درباره تفسير امام ‏حسن عسكرى (علیه السّلام)‏

اين گفتار توضيحاتى درباره تفسير امام حسن عسكرى (ع) و نكاتى در اعتبار آن است كه از كتاب ارزشمند ‏‏«كشف‌الاستار عن وجه الكتب و الاسفار» ج 5، ص 60 – 73 نقل و ترجمه شده است.‏
مؤلّف كتاب آيت الله سيّد احمد صفايى خوانسارى، در سال 1291 قمرى در خوانسار زاده شد. نسب او به ‏امام سجاد (ع) مى‌رسد. نزد بزرگانى همچون شيخ محمّد حسين خوانسارى، ملّا محمّد على خوانسارى، سيّد ‏على‌اكبر بيدهندى و سيّد اسماعيل عظيمى در خوانسار درس آموخت. در سال 1310 به اصفهان منتقل شد و ‏در آنجا نيز در محضر آخوند ملّا محمّد كاشى، جهانگيرخان قشقايى، ميرزا بديع اصفهانى، آقا منيرالدين ‏بروجردى، ميرزا محمّدهاشم خوانسارى چهارسوقى، شيخ محمّدتقى نجفى (آقا نجفى)، ميرزا ابوالمعالى ‏كرباسى، ملّا محمّدباقر فشاركى، محمّدباقر درچه‌اى و ميرزا حسن نجفى اصفهانى دانشهاى لازم را فراگرفت.‏

نقد حديث و معيارهاى آن ‏از ديدگاه استاد على اكبر غفارى

على اكبر غفارى يكى از پيشگامان تصحيح و نشر آثار اسلامى در دوره معاصر است. او علاوه بر تصحيح اشتباهات ناسخان و كاتبان، ‏به مشكلات متون حديثى نيز توجّه كرده و به نقد سندى و متنى آنها نيز پرداخته است. در اين مقاله، جايگاه نقد حديث در ديدگاه وى به ‏همراه معيارهاى آن مشخص گرديده و در نهايت او را حديث‌پژوهى متن‌گرا دانسته است. به اين معنا كه وى در نقد احاديث به هر دو شيوه نقد ‏متن و سند توجّه كرده است، با اين تفاوت كه ملاك و مبناى اعتبار آنها را متن دانسته و سند را شاهدى بر تقويت يا تضعيف آن قرار داده است.‏

گونه‌ها و روشهاى تفسيرى امام باقر (علیه السّلام) در مصادر روايى فريقين

روش‌شناسى تفسير امام باقر (ع) وقتى ضرورت و اهميت دارد كه بدانيم عصر اين بزرگوار دوران فرازها و فرودهاى فرقه‌هاى مذهبى ‏و غير مذهبى است. تلاشهاى فكرى و فرهنگى معتزله، مرجئه، اهل قياس، غلات، همراه خوارج و اهل‌كتاب، از ويژگيهاى عصر امام باقر (ع) ‏است كه به كارگيرى روشهاى مختلف تفسير قرآن از سوى امام گوياى حضور فرهنگى و فكرى فرقه‌هاى مذكور است.‏
مقاله حاضر با روش توصيفى ـ اسنادى، با تتبّع در روايات تفسيرى اين امام همام در مصادر روايى فريقين ـ به ويژه اهل‌سنّت ـ به دنبال شناخت ‏روش ايشان در تفسير قرآن است و بيان مى‌دارد كه امام، زمانى قرآن را به نطق درآورده، از آن براى تفسير كلام الهى استفاده نموده‌اند و گاهى ‏در حوزه معناشناسى به تبيين واژگان آيات الهى پرداخته‌اند، جرى و تطبيق، استفاده از عقل و برهان، بهره‌گيرى از اسباب نزول و … از ديگر ‏روشهاى تفسيرى امام است كه مطرح مى‌شود.‏

تحقيق و بررسى موضوعى حديث قدسى لوح حضرت زهرا (سلام اللّه علیها)

شيعيان در تعيين امام، قائل به «نصّ» از جانب خدا و رسول 9اند و عمده‌ترين راه دستيابى به نص را حديث مى‌دانند كه اگر به ‏صدور آن علم حاصل شود، حجّيّت آن پذيرفته خواهد بود. يكى از نصوص امامت حديث قدسى «لوح» است كه در آن، به نام اوصياى رسول ‏خدا9 تصريح شده‌است. اين حديث كه با الفاظى گوناگون و با چند سند روايت شده، حديثى متواتر يا دست كم خبر واحد محفوف به قرائن و ‏داراى حجّيّت و اعتبار لازم است. تعدّد طرق، موافقت متن حديث با عقل، آيات قرآن، اخبار متواتر و واقعيت خارجى از قرائنى‌اند كه علم به ‏صدور اين حديث را محرز مى‌سازند. در نوشتار حاضر، ضمن گزارش اجمالى از اسناد اين حديث، به تحليل موضوعى آن و كشف حقايق بيشترى ‏از مندرجاتش پرداخته خواهد شد.‏

نقش آشنايى با تاريخ در ارزيابى حديث

آشنايى با طبقات راويان و آگاهى از عصر و زمانى كه ايشان در آن مى زيسته‌اند و به طور كلى، وقوف بر هرگونه قراين و شواهد ‏تاريخى مرتبط به آنان، تاثير بسزايى در ارزيابى احاديث و چگونگى نقد و بررسى آنها دارد و مى‌توان بدين وسيله، به آگاهى از وجود ارسال و ‏تدليس در اسناد آنها و نيز تمييز راويان مورد وثوق از غير آنان و همچنين فوايد ديگر نايل آمد.‏

كتاب شناسى مرحوم نمازى

علّامه نمازى شاهرودى در آثار و تأليفات خود، معارف دينى و اعتقادى را بحث و بررسى كرده است :‏
ـ كتاب تاريخ فلسفه و تصوف به شيوه پرسش و پاسخ تنظيم شده و مباحث شريعت و طريقت، حقيقت وحدت وجود، روش شرايع در هدايت، ‏معرفت فطرى خدا، ردّ بر فلاسفه و صوفيه، و لزوم رجوع به كتاب، و سنّت را بررسى كرده است.‏