بررسی احادیث موهِم سیزده امام در الکافی

در کتاب الحجة کافی بابی تحت عنوان «ما جاء فی الاثنی عشر و النص علیهم علیهم السلام »[3] وجود دارد. مرحوم کلینی، بیست روایت دراین باره آورده است که بیشتر آن ها با عنوان باب مطابقت دارند؛ مگر چند روایت که ظاهراً بیان می دارند ائمه سیزده تن هستند. آن چند روایت عبارت اند از:

نکاتی دربارۀ احادیث فضائل امیرالمؤمنین علی بن أبی طالب علیه السلام

علامه محدث ابوالیسر جمال‌الدین عبدالعزیز بن محمد صدیق حسنی غماری مغربی طنجی، محدث بزرگ اهل سنت، در ماه جمادی‌الاولی سال 1338 قمری در شهر طنجه در دیار مغرب دیده به جهان گشود. دروس مقدماتی را در مغرب آموخت و در سال 1355 برای ادامه تعلّم به قاهره رفت. در این میان به علم الحدیث علاقه و اهتمام ویژه یافت و بیشتر تلاش علمی خود را در باب آن سامان داد. پس از بازگشت به طنجه در آنجا نیز به تحقیق در این مورد ادامه داد تا اینکه در 15 ماه رجب 1418 قمری درگذشت و در همان دیار دفن شد.
وی پیرامون محبت اهل‌بیت علیهم السلام به‌ویژه امام علی بن ابی‌طالب علیه السلام ، بحث‌ها و مناظرات جدی با نواصب داشت.
ازجمله پاسخ به کلام ابوبکر بن العربی مالکی اندلسی معافری که در کتاب خود، عارضة الاحوذی (شرح سنن ترمذی)، احادیث فضائل را مورد انکار، تأویل، تضعیف و تخفیف قرار داده است.

خدا يا ناخدا؛ نگاهی به احاديث – نَزِّلُونا عَن الرُّبُوبِیّة

در منابع شیعی، از امامان معصوم حدیثی نقل شده است به این مضمون که «ما را خدا ندانید و هر چه خواستید در فضائل ما بگویید». این روایت علی‌رغم اینکه از سوی برخی جریان‌های فکری مورد انکار قرار گرفته و حدیثی ساختگی قلمداد گشته، دارای سندی معتبر و دلالتی مطابق با موازین دینی است. متن این روایت به الفاظ گوناگونی در میراث حدیثی شیعه وارد شده و مدلول آن در دو جهت خلاصه می‌شود؛ نفی غلو و تبیین دامنه‌ی مقامات اهل‌بیت علیهم السلام . این روایت، از سویی به مبارزه با افکار غالیانه پرداخته و از سوی دیگر به بلندی مقام و جایگاه امامان معصوم علیهم السلام اشاره دارد. نوشتار پیش رو پس از بررسی متنی و سندی این احادیث، به تبیین دلالت آن پرداخته و به اشکالاتی که بر آن وارد شده پاسخ می‌دهد.

مبانی عدل (حسن و قبح عقلی و توحید افعالی)

نگارنده پس از اشاره­ای مختصر به تاریخچۀ حسن و قبح به این موضوع در بین مسلمانان پرداخته و با تأکید بر حسن و قبح عقلی، آرا و اقوال اندیشمندان مسلمان را در حسن و قبح آورده است. در ادامه به موضوع عدل الاهی و توحید افعالی در منظر متکلمان پرداخته و آراء اشاعره، معتزله و امامیه را آورده است. ایشان به بیان سه دیدگاه اشاعره و اعتقاد به جبر و اعتقاد معتزله به تفویض و همچنین عقیده و دیدگاه امامیه به «امر بین الامرین» پرداخته است.

واکاوی نظریه اعیان ثابته نزد ابن عربی با روایات امامیه

مسئلة خلقت و چگونگی آن از مسائل پیچیده است که همیشه ذهن ‌اندیشمندان مقاله را به خود مشغول ساخته است؛ پیچیدگی مسئله زمانی مضاعف می‌شود که با مسئله علم الهی درآمیخته شود و سؤالاتی پدید آورد مثل اینکه آیا خدا قبل از خلقت به موجودات علم داشته است. پاسخ منفی منجر به پذیرش جهل در خداوند می‌شود و پاسخ مثبت پرسش جدیدی را پیش روی ما باز می‌کند که نحوه علم الهی به موجودات، پیش از خلقت چگونه بوده است؟ به عبارتی دیگر، نحوه تقرر معلومات در علم الهی چگونه بوده است؟ زیرا فرض اول را عقلا نمی‌توان پذیرفت؛ بنابراین باید درصدد تبیین فرض دوم بود.

عرفا و فلاسفه مسلمان هر یک به نوبه خود در صدد تبیین مسئله مذکور برآمده‌اند که حاصل این تلاش‌ها در نظریات علم اجمالی درعین کشف تفصیلی صدرالمتالهین، صور مرتسمه شیخ الرئیس ابن سینا، علم حضوری اشراقی شیخ اشراق سهروری، اعیان ثابته منسوب به شیخ اکبر ابن عربی نمایان شده است که به طور اجمالی در مقاله به آنها پرداخته شده است. ولی نگاه تفصیلی بر روی نظریه اعیان ثابته انجام شده است.

در نگاه شیعی هر کلامی‌ که از غیر معصوم صادر یا به معصوم منتسب نشود، خالی از لغزش نخواهد بود و کلام معصومین: یگانه مصداق کلام عاری از عیب می‌باشد. بنابراین کوشش نویسنده بر آن بوده که ابتدا دیدگاه اعیان ثابته را تبیین و پس از آن در پرتو احادیث، مورد تأمل دوباره قرار دهد. نتیجه این بازنگری دوباره با رویکرد روایی، کشف تعرضاتی مانند مسئله بداء، دعاء، حدوث عالم، خلقت بدون الگو، علم بلا معلوم با اعیان ثابته بوده است.

عدل الهی و مسائل مربوط به آن در میراث تفسیری مدرسه امامیه بغداد

در طول سال‌های رشد و بالندگی علوم اسلامی، کلام و تفسیر هم همچون دیگر علوم اسلامی در مدارس مختلفی رشد یافته و کامل شده‌اند. از این میان مدرسه بغداد به ویژه در قرن چهارم و پنجم هجری به جهت حضور عالمانی چون شیخ مفید و شاگردانش شکوه خاصی دارد. در هم تنیدگی مذاهب اعتقادی مانند معتزله و اهل حدیث در آن روزگار بغداد، علیرغم تعاملات یا درگیری‌های اجتماعی، تأثیرات بسزایی بر مدرسه کلامی و تفسیری امامیه داشته است. یکی از مسائل کلامی و تفسیری عدل الهی، و از مسائل مربوط به آن جبر و اختیار است، که امامیه با معتزله و اهل حدیث دیدگاه کاملاً متفاوتی دارد. این تفاوت بر موضوعات جزئی‌تر مانند استناد افعال انسان به خود و اراده خدا و معاصی انسان تأثیر مستقیم داشته است، به گونه‌ای که امامیه قائل به اختیار انسان در راستای اراده و مشیت الهی شدند، و معتزله قائل به اختیار کامل انسان و نفی اراده الهی در افعال انسان گردیدند، و اهل حدیث نیز قائل به جبر هستند. این دو دیدگاه منجر به حصر قدرت الهی و یا بالعکس فاعل نبودن انسان در معاصی می‌شود. تأثیر مواجهه امامیه با این دو گروه به ویژه اهل حدیث، افزون بر آثار کلامی در آثار تفسیری این مدرسه، ذیل برخی از آیات بسیار مشهود است، به طوری که ناظر به دیدگاه جبریه، اقدام به پاسخ به شبهات کرده‌اند.

بررسی نامة امام هادی علیه السّلام7 به اهالی اهواز از دیدگاه روش‌شناسی کلامی

اهل بیت: ضمن ردّ اعتقاد به جبر و تفویض در افعال اختیاری انسان، دیدگاه خود را با عنوان امرً بین الامرین یا منزلة بین المنزلتین مطرح نموده‌اند. یکی از متون مکتوب در این زمینه، نامة گهربار امام هادی7 در پاسخ به پرسش‌های اهالی اهواز است که در متن آن، پس از بیان لزوم مراجعه به آموزه‌های ثقلین ، ضمن بهره‌گیری از آیات و روایات معصومین: و مثالهای ملموس، سه صورت موضوع (جبر، تفویض، و امر بین الامرین) طرح و تبیین شده است. در این پژوهش، نامة یاد شده از منظر روش‌شناسی کلامی ‌مورد بررسی قرار گرفته و علاوه بر توجه به مصادر و سند روایت، به ساختار نامه از دیدگاه روش‌شناسی کلامی ‌پرداخته و روش‌های استنباط و دفاع اعتقادی در کلام امام هادی: در حد امکان استخراج شده ‌است. در ضمن، محتوای نامه از جهت منابع نقلی مورد استفاده و اصول اخلاقی بکارگرفته ‌شده در آن واکاوی گردیده ‌است.

بررسی شواهد منتقله بودن و نااستواری روایت خنده حام بن نوح در تفسیر مجمع‌البیان

نوشتار پیش رو پژوهشی است درباره یکی از مصادیق روایات معروف به “منتقله” که به مسأله خندیدن حام به پدرش نوح7 اختصاص دارد. اکثر دانشمندان اهل تسنن روایت خنده حام بن نوح را بدون تحلیل، نقل نموده‌اند. شیخ طبرسی گرچه روایت مورد بحث را نقل کرده اما به نظر می‌رسد آن را نپذیرفته است. علاوه بر بحث دلالی آن، که به سبب تسرّی گناه ادعایی حام بن نوح بر اولاد و نسل‌های بعدی وی، مخالف عدل الهی است؛ آنچه که در این خصوص مورد غفلت واقع شده است، ندرت نقل روایت خنده حام بن نوح در مصادر اولیه حدیثی شیعه و فراوانی آن در منابع اهل تسنن است؛ بلکه روایاتی نیز در کتب حدیثی شیعه و در مواردی در کتب اهل تسنن وجود دارد که مخالف آن است مانند حرمت شرب خمر در تمامی ‌شرایع، نفرین حام به سبب مجامعت با همسرش در کشتی. وجود نقل‌هایی مرسل یا با سند ضعیف، وجود انگیزه انتقام جویی از کنعانیان به عنوان اولاد حام از سوی یهودیان با جعل حدیث مذکور، ایجاد وهن در مذهب تشیع با ورود اسرائیلیات از سوی برخی راویان ضعیف، شباهت میان نقل تورات و روایت خنده حام بن نوح، مخالفت با عدل الهی و وجود رگه‌های تعصبات نژادی و قومی، منتقله بودن آن را از کتب عامه توسط امین الاسلام طبرسی محتمل می‌سازد. بنابراین روایت مورد بحث از امام ‌هادی7 صادر نشده است؛ بلکه به سبب اغراض سیاسی و تکیه بر سخنان امثال وهب بن منبه چنین نسبتی به ایشان داده شده است.

علم پیشین الهی و فعل اختیاری انسان

موضوع این مقاله علم پیشین الهی و ارتباط آن با فعل اختیاری انسان است. در این راستا، ماهیت و روش پیش‌بینی در بشر مورد دقت و بررسی قرار گرفته، مشخص می‌گردد که علم به فعل اختیاریِ آیندة دیگران، با علوم عادیِ بشری، ذاتاً ممتنع است. همچنین، حقیقتِ وجدانیِ اختیار از یک طرف، و عمومیت علمِ ازلیِ الهی از طرف دیگر مورد تأکید قرار می‌گیرد و بیان می‌گردد که حتی برخی افراد بشر، پیشاپیش از برخی افعال اختیاری آینده خبر داده‌اند. و صدق آن نیز آشکار شده است. نتیجة نهاییِ حاصل از این مباحث، این است که آگاهیِ ازلیِ خداوند متعال از افعال اختیاری بندگان از یک طرف، و امتناع ذاتیِ پیش‌بینیِ افعال اختیاری با علوم بشریِ مخلوقی از طرف دیگر، اثبات می‌کند که علم خداوند متعال، ذاتاً با علوم مخلوقیِ بشری متباین است. بر این اساس، تمام پیش‌بینی‌های افعال اختیاری در بشر نیز، به ناچار مبدأ غیر مخلوقی داشته و صرفاً به اِخبار خداوند متعال، از علم خویش باز می‌گردد.

عوامل مؤثر در بروز مصیبت و نقش عدالت از دیدگاه آیات و روایات

هدف از ابتلای پيامبران و اولیای الهی به مصایب، استحقاق بيشتر آنان براي کسب درجات است، اما هدف از ابتلاي انسان‌هاي عادي، تذكر، توبيخ و كفارۀ گناهان یا آزمون الهی و یا رشد و تکامل آنهاست. پس حوادث و مصایب تلخ و ناگوار زندگی، افراد را در مسیر رشد و کمال، یا زیان و ضلال قرار می‌دهند تا سره از ناسره شود جدا و تمامی ‌شعارها و ادعاها با اعمال آزموده، درجه صبر و شكيبايي‌ آشكار و عيار ايمان افراد معلوم گردد. در اين مقاله، عوامل مصیبت با استناد به آيات قرآن و روايات معصومين: بررسي مي‌شود تا روشن گردد که آيا مصيبت از جانب خداوند بوده و با عدالت او ناسازگار است و يا خود انسان نيز در آن نقش دارد؟ و مهم‌ترين عوامل مؤثر در بروز مصايب كدام‌اند؟