روش‏هاى جاحظ در تبیین گزارش‏هاى تاریخى‏

با جست‏وجو در آثار جاحظ مى‏توان روش‏هاى او را در دست‏یابى به صحت اخبار، به صورت قواعدى کلى دریافت. وى با بیان قاعده‏ى «طبع» اعتقاد دارد که در نهاد افراد نسبت به یک موضوع، یک پذیرش عمومى و همگانى وجود دارد که این پذیرش عمومى مى‏تواند ملاک و معیار خوبى براى صحت گزارش‏هاى تاریخى باشد. هم‏چنین وى اعتقاد دارد اگر بر خبرى اجماع باشد، احتمال تأویل و تفسیر در آن وجود ندارد و همه یک برداشت از خبر دارند. وى اعتقاد دارد که در نقد و فهم حدیث باید به نقش زمان و مکان، شأن نزول، نحوه‏ى گزارش راوى و مقتضى حال مجلس، در روایات توجه کرد، تا بتوان به اصل گزارش تاریخى پى‏بُرد.
در مقاله‏ى حاضر پس از معرفى اجمالى شخصیّت و آثار جاحظ، مهم‏ترین اصول و قواعدى که وى در تاریخ‏نویسى به کار گرفته، ارزیابى شده است.

بررسی انتقادهای ابن تیمیه بر آیه ولایت

مدرسه پربار و یقین آور ائمة اطهار (ع) همواره سیراب کنندة تشنگان معرفت بوده تا با حضور نزد این میراث گران بها، که در حقیقت میراث پیامبر خاتم (ص) است، برای مشکلات فکری خویش چاره ای جویند و به حقیقت ناب دست یابند. تبیین این مدرسه و تلاش برای شناساندنِ درست آن نیز وظیفة تمام کسانی است که بر درستی این راه و حقانیت این بزرگان آگاه اند. البته در این میان، برخی با وجود آفتاب، بیراهه پیموده اند و به جای آب، در پیِ سراب دویده اند و در انتها، هم چنان سرگردان اند. در این میان، ابن تیمیه، رهبر یک جریان فکری که ریشه های آن را می توان در میان برخی از گذشتگان نیز دید، به اظهار عقاید خاصی پرداخته که حجم فراوانی از آن مربوط به مبارزه با اندیشة شیعه است؛ به گونه ایی که برخی از علاقه مندانِ وی از صرف عمر ایشان در راه مبارزه با شیعه اظهار تأسف کرده¬اند. به نظر می رسد، ابن تیمیه به نحوی به مبارزه با مدرسة اهل بیت (ع) می پردازد و تمام توان خویش را در کم رنگ کردنِ این اندیشة ناب به کار می گیرد و چنان در این زمینه تندروی می کند که مدافعان امروزین او نیز در اثبات نداشتنِ عداوت و دشمنیِ ابن تیمیه با اهل بیت (ع) به نگاشتنِ کتاب می پردازند.[1] این نگاشته کلام ابن تیمیه را در مقابل آرایِ مرحوم علامه حلّی درباره آیة ولایت بررسی می کند و در پایان، اثبات خواهد کرد که انتقادهایِ ابن تیمیه بر کلام علامه حلی پذیرفته نیست.