سفرهاى علمى ابن عساکر در ایران

ابن عساکر (د. 571 ق) دانشمند نامدار مسلمان، همانند دیگر دانشمندان مسلمان، براى یافتن علم و گردآوردى مواد مورد نیاز پژوهشهاى خویش، بیشتر سرزمینهاى پهناور اسلامى را درنوردید. بهرهگیرى از مکاتب مختلف علمى و حوزههاى گوناگون در سرزمینهاى متفاوت اسلامى، نه فقط مدیون نبود مرزهاى امروزین، بلکه مدیون همت دانشمندانى بود که کسب علم را در چین، و صید دانش را حتى در دل منافق و دشمن، از واجبات دینى خود مىشمردند. ابن عساکر نیز، مانند دیگر همکاران خود، منابع دریافت علم خود را معرفى مىکرد؛ و چه موهبتى براى ما ارزشمندتر از اینکه از استادان ایرانى و ایرانى تبار فراوانى بهره برده است.
حذف نام فاطمه و خدیجه علیهما السلام در صحیح مسلم

یکی از روایات مشهور و صحیح که در منابع بسیاری از عامه و خاصه نقل شده است روایتی است که رسول خدا در آن فاطمه و خدیجه علیهما السلام را از چهار زن برتر و کامل بهشتی دانسته است. اما در چاپهای جدید کتاب «صحیح مسلم، بخش فضائل صحابه، باب مناقب خدیجه، ص 1138» […]
سفارش حضرت رسول سلام الله علیه به ثقلین 8

ابن عساکر با سلسله سند خود از ابراهیم بن علی رافعی و او از پدرش و علی رافعی از جدّهی خود زینب دختر ابو رافع نقل کرده که گفت: فاطمه (ع) دختر پیامبر اکرم در آن بیماری که حضرت فوت کرد، دو فرزندش حسن و حسین (ع) را نزد رسول خدا (ص) آورد؛ عرض کرد: […]
امام حسین علیه السلام در مدینه و ملاقات های ایشان

یزید سه روز بعد از مرگ معاویه به دمشق رسید و در ضمن سخنرانی برا ی مردم ،حکومتش را اعلام نمود و مردم هم با او بیعت کردند سپس درخزانه بیت المال را گشود و اموال فراوانی را بین اهل شام تقسیم کرد و به حاکمان همه شهرها نوشت که برای او از مردم بیعت بگیرند از جمله مدینه و برای این کار از بزرگان قریش شروع کند و نخستین کس امام حسین (ع) باشد که اگر امتناع کرد سرش را برای او بفرستد امام حسین (ع) در مواضع و مجالس متعددی اعلام کرد که با مردی فاسق که آشکارا فسق و فجور می کند و شراب می خورد و با سگ ها و یوزپلنگ ها بازی می کند و بازماندگان پیامبر (ص) را دشمن می دارد هرگز بیعت نخواهد کرد و چون در مجلس والی مدینه هم موضوع اعلام بیعت خویش را به تعویق انداخت به ناچار تصمیم گرفت دو روز مانده به ماه رجب شبانه و از طریق جاده اصلی چون از بیراهه رفتن نوعی فرار تلقی می شد ازمدینه به سمت مکه حرکت کند اما پیش از ترک این شهر با تعدادی از مردان و زنان بنی هاشم و بزرگانی از اصحاب پیامبر(ص) از جمله دو برادرخود یعنی عمر بن علی و محمد حنفیه و نیزامّ سلمه ملاقات کرد . زنان بنی عبد المطلب هم هنگام خروج امام حسین (ع) از مدینه مشغول عزاداری و نوحه خوانی شدند وهمگی در این دیدار با نهایت حزن و اندوه ایشان را از رفتن به عراق برحذر داشتند .
ماجرای یک نزول عذاب در غدیرخم 2

پس از آنکه رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم در غدیر خم جانشینی پس از خود را اعلام نمود، جابر بن نضیر جلو آمد و به این حکم اعتراض کرد، و از خداوند خواست که در صورت درست بودن این حکم (از طرف خدا بودن این انتصاب) بر او عذاب ناز شود که همینطور هم شد.
پس از این ماجرا آیه: «سَأَلَ سائلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ…؛ سائلی عذابی حتمی را درخواست کرد…» مرحوم علامه امینی نام 30 نفر از دانشمندان اهل سنّت را با نام کتاب و شماره صفحه ذکر می کند که تمامی آن ها گفته اند: این آیات در روز «غدیرخم» و بعد از گفتار آن مرد نازل شده است. ولی ابن تیمیه اشکالاتی به این ماجرا می گیرید که در این نوشتار و نوشتار قبلی به آن ها پاسخ می دهیم.
گریه ی شخصی از بنی اسد

به نقل از ابن عساکر با سند خود از هاشم بن محمّد: چون آب بر قبر حسین (ع) جاری کردند، پس از چهل روز که آب فرونشست و اثر قبر محو شد، بادیهنشینی از بنی اسد آمد. مشت مشت از خاک برمیگرفت و میبویید تا آنکه به قبر حسین (ع) رسید و گریه کرد و […]
ابن زیاد و سر مطهّر امام حسین علیه السلام 4

ابن عساکر با سند خویش از زید بن ارقم نقل میکند: پیش ابن زیاد ملعون بودم که سر حسین بن علی (ع) را آوردند و در تشتی مقابل او نهادند. او چوبی برداشت و بر لب و دندان حسین (ع) میزد؛ دندانی که به آن زیبایی ندیدهام؛ مثل در بود. بیاختیار صدایم به گریه بلند […]
ابن زیاد و سر مطهّر امام حسین علیه السلام 2

ابن عساکر با سند خویش از دربان ابن زیاد نقل میکند: چون سر امام حسین (ع) را آورده در برابرش نهادند، دیدم که از دیوارهای دار الاماره خون میچکید. قال ابن عساکر: و أنبأنا البغویّ، حدّثنی أحمد بن محمّد بن یحیی بن سعید، أنبأنا زید بن الحباب، حدّثنا –و قال أبو غالب: حدّثنی […]
امام حسین علیه السلام و مسلم بن رباح

ابن عساکر، با سند خویش از مسلم بن رباح، غلام حضرت علی (ع) نقل کرده است که: من با حسین (ع) در روز شهادتش بودم. تیری به صورت آن حضرت خورد. به من فرمود: ای مسلم! دستانت را به خون نزدیک کن. چنان کردم. چون دو دستم پر از خون شد، فرمود: آن را در […]
عریان ساختن جسم مطهّر امام حسین علیه السلام 2

ابن عساکر گفته است: چون حسین بن علی (ع) احساس کرد که شهید خواهد شد، فرمود: جامهای برای من بیاورید تا کسی در آن رغبت نکند؛ آن را زیر لباسهایم بپوشم تا عریانم نکنند. گفتند: شلوارک، فرمود: آن لباس اهل ذلّت است. جامهای دیگر گرفت و آن را پاره کرد و از زیر جامهاش پوشید. […]
دعای امام در روز عاشورا 1

ابن عساکر با سند خود از ابو مخنف از ابو خالد کاهلی چنین نقل میکند: چون سپاه امام صبح کردند، امام حسین (ع) دست به دعا برداشت و چنین گفت: خداوندا! تو در هر گرفتاری تکیهگاه من و در هر سختی امید منی؛ در هر حادثه که بر من پیش آید، تو پناه و توان […]
پیشگویی فرشتگان از شهادت امام حسین علیه السلام 20

ابن عساکر با سند خویش از زینب دختر جحش نقل کرده است: در حالی که پیامبر خدا در اتاق من خوابیده بود و حسین هم نزد من بود و تازه راه افتاده بود، از او غافل شدم. او نزد پیامبر خدا رفت و روی شکم او نشست و آنجا ادرار کرد. رفتم او را بردارم، […]