«ابن مرجانه» و «عبیدالله بن زیاد»

در زیارت عاشورا آمده است: «وَ الْعَنْ عُبَیْدَ اللَّهِ بْنَ زِیادٍ وَ ابْنَ مَرْجانَةَ» مگر ابن مرجانه همان عبیدالله بن زیاد نیست؟ پس چرا بین این دو اسم «واو» آمده است؟
کشتن ابن زیاد توسط مسلم در خانه هانی

وقتي جناب مسلم در خانه جناب هاني بودند به راحتي ميتوانستندابن زياد را با توجه به موقعيتي كه برايشان پيش آمده بود بكشنداما در آن لحظه اين كلام حضرت امير ع به ذهنشان آمد الايمان قيد الفتك .در صورتي كه مي توانست با كشتن او از جريان عاشورا جلوگيري كندو چه حادثه و جرياني از عاشورا بالاتر… و اما امروز اين با انجام عمليات هاي شهادت طلبانه قابل جمع خواهد بود و چه توجيهي براي اين مسئله وجود دارد؟
آغاز ماموریت جناب مسلم و ماجرا های پس از آن(بخش دوم)

در واکنش به دستگیری هانی بن عروه حضرت مسلم در صدد برآمد تا قصر عبید الله را محاصره کند ابن زیاد به سران و اشراف کوفه که نزد وی بودند دستور داد بروند و اقوام خود را از اطراف مسلم پراکنده کنند و گرنه گردن همه آنها را خواهد زد آنها هم از روی دیوارهای قصر با مردم سخن گفتند و آنها را از عقوبت دولت ترساندند تا آنکه گروه بسیاری از قوم و قیبله آنان صحنه را خالی گذاشتند و مردمی که خود نامه نوشته بودند در میدان عمل و لحظات سرنوشت ساز در جبهه مخالف قرار گرفتند و اتحاد خود را بر هم زدند ،خیانت سران قبایل و افراد با نفوذ کوفه وتهدیدهای توخالی مزدوران ابن زیاد اثر خود را گذاشت و سبب پراکندگی مردم از اطراف حضرت مسلم شدآن جناب به خانه ای پناه برد اما عاقبت توسط ماموران ابن زیاد محاصره شدو پس از نبردفراوان در حالی که زخم های فراوان بر تن داشت دستگیر گردید، وی در همان حال از یکی از لشگریان خواست تا پیکی به سوی امام حسین (ع) بفرستد و جریان اسارت خود و قصه بی وفایی و پیمان شکنی کوفیان را برای حضرت باز گوید و او را از آمدن به کوفه منع نماید .به دستور ابن زیاد حضرت مسلم را بالای دار الاماره برده و در برابر چشمان مردمی که بیرون قصر جمع شده بودند گردن زدند و بدنش را به پایین قصر انداختند شهادت وی درنهم ذیحجه روز عرفه سال شصت هجری بود .
چگونگی حرکت سریع ابن زیاد از بصره به سمت کوفه

ابن زیاد چرا و به چه علت پس از دریافت پیک یزید اینقدر با سرعت و بدون هیچ گونه درنگی به سمت کوفه راهی شد!!؟؟ نیرنگ ابن زیاد برای ورود به شهر و کاخ کوفه چه بود؟ عبيدالله پس از دريافت نامه يزيد كه به وسيله مسلم بن عمرو باهلى براى وى فرستاده بود، بى […]
زندانى شدن هانى بن عروه در جریان قیام حسینی

چه توطئه ای باعث گرفتار شدن جناب هانی بن عروه به چنگال ابن زیادشد؟ نقش قاضی شریح در این ماجرا چه بود؟ عکس العمل فبیله هانی نسبت به این قضیه چه بود؟ چطور این عکس العمل به نفع ابن زیاد مدیریت شد؟ پس از افزايش رفت و آمد مردم كوفه نزد مسلم بن عقيل در […]
تاریخ شهادت حضرت سیّدالشّهداء علیه السّلام

سال و ماه درباره تاریخ شهادت سیّدالشّهداء (علیه السّلام) منابع کهن شیعیان و سنیان اتفاق دارند و همگی بر آناند که آن گرامی در دهم محرم سال 61 هجری به دستور یزید و ابن زیاد به شهادت رسید.[1] هر چند برخی از منابع، سال آن را شصت هجری گزارش کردهاند،[2] لیکن این گزارش بر مبنای […]
گریهی امام رضا علیه السلام بر امام حسین علیه السلام

علامهی مجلسی به نقل از برخی تألیفات متأخّرین از قول دعبل خزاعی چنین نقل میکند: در مثل چنین روزهایی خدمت مولایم علیّ بن موسی الرّضا (ع) رسیدم. اندوهگین و ماتمزده نشسته بود و اصحابش پیرامون او بودند. چون مرا دید که میآیم، فرمود: آفرین بر تو ای دعبل! مرحبا به یاور ما با دست و […]
خروج اهل بیت علیه السلام از شام 1

ابن شهر آشوب گوید: روایت شده که یزید بر اهل بیت عرضه کرد که در دمشق بمانند. آنان نپذیرفتند و گفتند: ما را به مدینه برگردان که محلّ هجرت جدّ ماست. یزید به نعمان بن بشیر که از اصحاب پیامبر بود گفت: اینان را به نحو مناسب و شایستهای آماده کن و مردی امین و […]
خطابهی امام سجّاد علیه السلام در مجلس یزید 13

محمّد بن ابیطالب گوید: یزید چون از بروز فتنه و اختلاف نگران بود، به عذرخواهی پرداخت و از ابن زیاد انتقاد کرد و امام سجّاد (ع) را مورد احترام قرار داد و زنان اهل بیت را به خانهی مخصوص خود منتقل کرد و صبح و شام با امام سجّاد (ع) غذا میخورد. همهی حاضران از […]
اهل بیت علیه السلام در شام 17

طبرانی با سند خویش نقل میکند: چون امام سجّاد (ع) را وارد مجلس یزید کردند و سر را مقابل یزید نهادند، گریست و گفت: «سرانی را از مردانی میشکافیم که دوستان بودند. آنان نافرمانتر و ظالمتر بودند.» به خدا اگر من با تو بودم تو را نمیکشتم. امام سجّاد (ع) فرمود: چنین نیست. یزید گفت: […]
اهل بیت علیه السلام در شام 10

طبرانی با سند خود از لیث چنین نقل میکند: حسین بن علی (ع) زیر بار اسارت نرفت؛ با او جنگیدند و او و دو فرزند و یارانی را یکجا کشتند؛ در سرزمینی که «تف» نامیده میشد. علیّ بن حسین (ع) و سکینه و فاطمه دختران حسین را نزد ابن زیاد بردند. علی آن روز جوانی […]
اهل بیت علیه السلام در شام 7

شیخ مفید گوید: آنگاه زنان و کودکان را فراخواندند و آنان را در برابر یزید نشاندند. وی صحنهی ناپسندی را دید، گفت: بدا بر ابن زیاد! اگر میان شما و او خویشاوندی بود، با شما چنین نمیکرد و شما را این چنین نمیفرستاد. قال المفید: ثُمَّ دَعَی النِّسَاءِ وَ الصِّبْيَانِ فَأُجْلِسُوا بَيْنَ يَدَيْهِ […]
اهل بیت علیه السلام در شام 5

دینوری گوید: گفتهاند ابن زیاد، علیّ بن الحسین (ع) و اهل بیت همراه او را همراه زحر بن قیس و محقن بن ثعلبه و شمر، پیش یزید فرستاد. آمدند تا به شام رسیدند و در شهر دمشق بر یزید وارد شدند. سر امام حسین (ع) را نیز با آنان وارد کرده جلو یزید افکندند. شمر […]
بردن اهل بیت علیه السلام به شام 7

راوندی با سندهای متعدّد از سلیمان بن مهران اعمش نقل میکند: من در موسم حج مشغول طواف بودم که مردی را دیدم چنین دعا میکرد: خدایا! مرا ببخشای، هر چند میدانم که نخواهی بخشود. از این سخن لرزیدم. نزدیکش رفتم و گفتم: تو در حرم خدا و حرم پیامبری. این ایام هم روزهای محرم در […]