حضرت زهرا سلام الله علیها و فدک، میراثی از پدر برای دختر 4

ابن ابی الحدید به سند خود از غلام ام هانی، روایت کرده که: فاطمه (ع)، پس از خلیفه شدن ابوبکر، نزد او رفت و میراث پدرش را خواستار شد ابوبکر از دادن میراث وی، خودداری ورزید. فاطمه (ع) گفت: اگر امروز تو بمیری، چه کسی از تو ارث می‌برد؟ گفت: فرزندان و خانواده‌ام حضرت فرمود: […]

رنج‌ها و مصیبت‌های رحلت پیامبر اکرم (ص) برای حضرت زهرا سلام الله علیها 11

ابن ابی الحدید آورده است: بسیاری از مردم، سخنان سوزناک فاطمه (ع) را در سوگ و فراق پدرش در روز وفات و پس از آن، روایت کرده‌اند همه‌ی این سخنان با واپگانش، مشهور و در کتاب‌ها نوشته شده است. از جمله، این سخن که فرمود: ای پدر! بهشت جاویدان جایگاه تو است، تو در نزد […]

علی علیه السلام و خلفا در فتح دژهای خیبر 6

خيبر، منطقه اي است وسيع و حاصلخيز در ۳۲ فرسنگي شمال مدينه منوره و در عصر رسول خدا صلّی الله علیه و آله اين ناحيه در اختيار يهوديان قرار داشت. يهوديان خيبر با پناه دادن به يهوديان فتنه جوي مدينه و همكاري و همدستي با ساير دشمنان اسلام، خطري براي مسلمانان بودند. بدين جهت، پيامبر اكرم صلّی الله علیه و آله متوجه يهوديان ساكن خيبر گرديد. قابل ذكر است خيبر هفت قلعه داشت كه يهوديان براي حفاظت و كنترل خارج دژها، در كنار هر دژي، برج مراقبت ساخته و با گماشتن نگهباناني در آن، جريان خارج دژ را به داخل گزارش مي‌كردند. پيامبر صلّی الله علیه و آله براي نشان دادن مقام و موقعيت حضرت علي علیه السّلام نزد خداوند متعال و اثبات جانشيني حضرت بعد از خودش و رد غاصبان خلافت، ابوبكر و عمر را به قصد باز كردن قلعه‌ها فرستاد اما هر دوي آنها بدون فتح بازگشتند.

در این نوشتار به رشادت های علی علیه السلام در جنگ خیبر و تواتر حدیث فتح خیبر اشاره ای می کنیم.

انتخاب بلال برای اذان

مردمان عرب جاهلی از دادن هرگونه نقشی به بردگان گریزان بودند و همواره آنان را تحقیر می‌کردند و نه تنها در برخورد با موالی بدرفتاری بلکه آنان را از ساده‌ترین حقوق انسانی محروم می‌کردند. در تعالیم اسلام و آموزه‌های دین مبین، بنده و ارباب با هم برابرند. به همین خاطر پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله با دادن سمت اذان گویی به بلال بن ریاح که یک غلام سیاه پوست بود، عملاً درس یکسان بودن برده و آزاد، سیاه پوست و غیر آن به همه دادند و برده‌ها و سیاهان شخصیت و عزّت و کرامت احساس کردند.

مواضع امام حسین علیه السلام در برابر حکومت معاویه و مبارزات سیاسی آن حضرت

موضع گیری ها و مبارزات امام حسین (ع) در دهه آخر حاکمیت معاویه بی تردید حکایت از روحیه تسلیم ناپذیری و ظلم ستیزی آن حضرت  در برابر اعمال ضد اسلامی و جنایات معاویه و دستیاران وی دارد آن حضرت همچون جد بزرگوارش صیانت و پاسداری از مبانی و ارزش های اصیل دین و مبارزه با بدعت ها فسادها و انحرافات را وظیفه و رسالت الهی خود می دانست و هرگز جامعه اسلامی را به حال خود رها نکرد چنین برخوردهایی از سوی آن امام در روزگاری که جامعه در زندان جهل ،غفلت ، بی عدالتی و خفقان امویان گرفتار بود در کالبد نیمه جان و رو به مرگ جامعه آن روز کارگر افتاد و افکار و اذهان عمومی مسلمانان رابرای نهضت آن بزرگوار در عصر یزید آماده کرد که مهم ترین اقدامات امام حسین(ع) عبارتند از: مخالفت با ولایتعهدی یزید  بطور صریح که حتی علیرغم قطع حقوق و مستمری همه بنی هاشم از بیت المال  به دستورمعاویه باز هم حضرت راضی به بیعت نشد .نامه کوبنده و افشاگرانه به معاویه که در آن سه جهت گیری سیاسی داشت اعلام مخالفت با نظریه سلطنت معاویه ،معرفی معاویه به عنوان قاتل افراد با ایمان و با اخلاص ،ضرورت جهاد با معاویه که دین را نابود کرده است .تبیین جایگاه و منزلت اهل بیت (ع)و یادآور شدن فضائل و مناقب خاندان پیامبر(ص) و دفاع از آنان به عنوان محورحق .سخنرانی تاریخی و افشاگرانه امام حسین (ع) در اجتماع بزرگ حج در اوج زمان خفقان دوران معاویه :که امام حسین (ع) در مراسم حج به دو فریضه مهم الهی یعنی امر به معروف و نهی از منکر اقدام و ضمن بیداری اذهان حاضران ،سفارش می کند که دیگران را نیز با رعایت احتیاط آگاه کنند و خیانت و فجایع بنی امیه را به آنان گوشزد نمایند. ممانعت از ازدواج یک دختر هاشمی با یزیدکه مانع از وصلت و پیوند دخترزینب کبری (س) با یزید گردید .ضبط اموال دولتی که از بیت المال یمن و از طریق مدینه برای معاویه می رفت توسط امام حسین (ع) این اموال ضبط و میان اهل بیت و وابستگان حضرت تقسیم شد .امتناع از فروش صدقات و املاک به معاویه  . اعلام کفر پیروان معاویه . مبارزه امام حسین (ع) با کارگزاران معاویه : مانند مبارزه با حاکم مدینه و مبارزه با مهره های بنی امیه.

ریشه‌های فرهنگی قیام امام حسین علیه السلام

یکی دیگر از ریشه های تاریخی عاشورا ، ریشه های فرهنگی آن است که آن ظهور و بروز دو مسئله است ، نخست:  مسئله اجتهاد در برابر نص : یعنی استباط حکم شرعی تنها با فکر و رای خویش بدون توجه به نصوص دینی مخالف ، ریشه آن به دوران پیامبر اکرم (ص) می رسد که برخی صحابه در برابر اوامر آن حضرت اجتهاد می کردند وبعد از رحلت پیامبر اکرم (ص) هم عمر بن خطاب بطور جدی آن را به کار بست وبدعت هایش تبدیل به سنت رسمی و رایج در جامعه شد به گونه ای که هر کس به سنت رسول خدا (ص) عمل می کرد مورد ضرب و شتم قرار می گرفت و بدینگونه شریعت محمدی دچار استحاله شد  دوم: منع کتابت و نقل حدیث ، که علیرغم توصیه های رسول خدا (ص) مبنی بر حفظ گفته های آن حضرت و انتقال آن به دیگران ،خلفا ازکتابت و نقل حدیث جلوگیری کردندو با این استدلال که قرآن داریم با جمع آوری حدیث مخالفت شد و حدیث های گردآوری شده هم سوزانده شدند و همین امر موجب شد پرده سنگینی از شک و تردید بر روی هزاران حدیثی که می گفتند نزد حافظان یا در میان کتاب ها محفوظ است کشیده شود و زمینه برای تحریف و جعل فراهم آید و هزارا ن حدیث جعل شود. فرایند انحراف ها و لغزش ها و بدعت ها یی که از سقیفه شروع شده بود موجب انحراف کلی جامعه از آموزه های اسلام ،رواج فساد، فقر فرهنگی و دوری از ارزش هاو اصالت ها شد که این انحراف ها در عصر امام حسین (ع) به اوج رسید.