هویت قبیله‌ای به‌مثابه واقعیت در نهج‌البلاغه

هویت در منابع و متون اسلامی ازجمله نهج‌البلاغه، موضوعی وسیع و عمیق‌ است. در این کتاب ارزشمند، به هویت قبیله‌ای به‌عنوان واقعیت و «سیاست‌ آن‌گونه که هست»، در ابعاد گوناگونی توجه شده است. هویت و ملاحظات قبیله‌ای‌ و رقیبان و مخالفان در تصمیم‌گیری‌ها و موضع‌گیری‌های امام (ع) از جایگاه‌ مهمی برخوردار است؛ زیرا سیاست، ماهیتی کلی ملی دارد و دشمن در یک‌سوی‌ آن، قرار می‌گیرد. در این مقاله با تحلیل محتوای گفتار و نوشتار امام (ع) در نهج‌البلاغه به‌ واکاوی هویت قبیله‌ای به‌عنوان رقیب هویت دینی می‌پردازیم. با ورود اسلام و بعثت پیامبر (ص) هویت قبیله‌ای در ساختار شبه‌جزیره عربستان تحت تأثیر هویت دینی، به هویتی حاشیه‌ای تبدیل شد و با مهار آن، یکی از موانع ساختار دولت سازی پیامبر (ص) از میان برداشته شد و دولت متمرکز پیامبر به وجود آمد؛ اما بعد از رحلت آن حضرت، هویت قبیله‌ای بار دیگر از حاشیه به متن‌ جامعه وارد، بازتولید و تقویت شد. شکل‌گیری گرایش‌های گریز از مرکز از سوی‌ هویت‌های متعدد قبایل گوناگون یکی از پیامدهای بازگشت هویت قبیله‌ای به‌ جامعه بود. همین گرایش‌ها موجب قتل عثمان شد و در واقعیت سازی حوادث‌ دوران پنج سال خلافت امام علی (ع) و سه جنگ داخلی دوران ایشان نقشی مهم‌ داشت. شدت یافتن این گرایش‌ها اداره دولت را برای امام علی (ع) دشوار کرد و سرانجام منجر به تشکیل دولت امویان شد. در این مقاله واقعیت هویت قبیله‌ای‌ توصیف، و واقعیت سازی قبیله‌ای، تجزیه‌وتحلیل شده است.