بررسی تحلیلی انگیزه‌های قیام امام حسین (ع) از بعد کلامی شیعه

در اين اثر، به‌طور خلاصه چهار نظريه تحليلي (تعبد، انقلاب، دفاع، اصلاح) درباره قيام عاشورا ارائه می‌شود و از پرداختن به جزييات واقع پرهيز می‌شود. در تحليل كليت حركت آن امام، موضوعاتي چون امكان پيدايي، زمینه‌های اجتماعي و فرهنگي و به‌طور عام، عقلانيت پنهان در واقعه كربلا موردبررسی قرار می‌گیرد. اهميت بحث حاضر در اين است كه از یک جهت با توجه به گستردگی‌ای كه در مباحث كلامي و اعتقادي حال حاضر پديد آمده، به واقعه عاشورا نيز از جنبه استدلالي توجه نموده است و از سوي ديگر، از ميان انگیزه‌های مختلفي كه در آثار پيشروان و متأخرین وجود داشته، مهم‌ترین آن‌ها استخراج شده، طبق شيوه كلامي، موردبررسی قرار می‌گیرد.

زمینه‌های تاریخی – اجتماعی – سیاسی شکل‌گیری نهضت عاشورا

درک واقع‌بینانه تحولات سياسي – اجتماعي و کشف و استخراج (پیام‌ها و عبرت‌های) مستتر در نهضت‌های فراگير مستلزم نگرش و بينش تاریخی‌ای است که تبیین‌گر نهضت و هسته اصلي قيام باشد. نهضت عاشورا نيز به‌مثابه يک قيام تحول ساز در بستر تاريخ مبتني بر نظام اندیشه‌ای و تحليلي امام حسين (ع) به وقوع پيوست اين قيام هدفمندي خلقت و آفرينش، باور به عليت در حوادث در کنار به رسميت شناختن نقش اراده و اختيار انساني در ايجاد تغييرات و مسئولیت ديني در قبال حوادث و نگرشي يکپارچه نسبت به شناخت و تعريف «قدرت» به‌عنوان بخشي از حق و فهمي تاریخ‌ساز از حضور در هستي براي انسان را نشان می‌دهد. درواقع قابل‌تأمل‌ترين موضوع در مورد نهضت امام حسين (ع)، نه نتيجه مقطعي و حتي نتايج اخلاقي آن بلکه درک عميق تاریخ‌سازی انسان‌های آگاه به موجوديت خود در هستي براي آينده است. لذا تبيين حرکت امام، ضرورت تأمل در فلسفه و تاريخ از ديدگاه اسلام را می‌طلبد و نيز اين حرکت يک جنبش پوياي تاریخ‌ساز با ماهيت ديني است که بدون در نظر گرفتن بعد جهاني تاريخي و نگاه پویایی‌شناسی اجتماعي يا جامعه‌شناسی تاريخي، جايگاه واقعي و تاريخي آن کمتر قابل‌درک است. بنابراين درک اهداف فوق در چارچوب بررسي زمینه‌های تاريخي – سياسي نهضت و حوادث تاريخي از زمان پيامبر تا زمان امام حسين (ع) ميسر است. اين مقاله درصدد است تا با پاسخ داده به دو سؤال زير منجر به نتیجه‌ای شود که از آن به‌عنوان تحليل بر زمینه‌های تاريخي – سياسي نهضت عاشورا ياد می‌کنیم. سؤال اول: چرا اين واقعه رخ داد؟ و سؤال دوم: اينکه چگونه به وقوع پيوست؟ پرسش نخست براي اين تحقيق اساسي است که در چارچوب مطالعات تاريخي با تأکید بيشتر مورد تجزیه‌وتحلیل قرار خواهد گرفت.

رفتارشناسی مردم کوفه در نهضت حسینی

به‌راستی چرا آن‌گونه كه از تاريخ برمی‌آید مردم كوفه على‌رغم دعوت اوليه از سيدالشهدا (ع) از يارى و همراهى حضرت نه‌تنها سر باز زدند بلكه در كنار دشمنان امام (ع) قرار گرفتند؟ در مراحل تاريخى پيش از عاشورا و پس‌ازآن نيز چنين رفتارهايى را از مردم كوفه در تاريخ سراغ داريم. آيا به‌راستی متن مردم كوفه و توده آنان چنان‌که معروف است، همین‌گونه بوده‌اند و آيا به‌راستی در كربلا كسانى كه در مقابل امام حسین (ع) شمشير كشيدند، همه از بدنه و متن اصلى مردم كوفه بودند؟ برخى صاحب‌نظران چنين نگاهى به كوفه ندارند ولی نگاهی كه نوعاً به مردم كوفه مى‌شود همان است که در اذهان عمومى نيز وجود دارد. مقاله‌اى كه پيش روى داريد از همين منظر معروف به مردم كوفه نگريسته است. نويسنده در مقاله خود، در پى يافتن پاسخ مستدل به اين پرسش است كه چه عوامل و زمينه‌هايى در جامعه و آحاد مردم كوفه، سبب جدايى آنان از یاری‌رساندن سيدالشهدا (ع) شده است. وى پيشينه مردم كوفه قبل از حادثه كربلا را بى‌وفايى، جهاد گريزى و تن دادن به ننگى كه با شهادت اميرالمؤمنين (ع) و امام مجتبى (ع) دامن‌گیرشان شده مى‌داند. نويسنده علل و عوامل ريزش كوفيان از گرد امام حسین (ع) را دنياخواهى، وحشت از اختناق امويان، وابستگى مردم به حكومت، تابع احساسات بودن، نظام ناپذيرى كوفيان و ابن‌الوقت بودن آنان مى‌داند و براى نمونه، سه مصداق را نيز بازگو می‌کند.