اين غزل گريه ها که می بينی ؛ نگاهی به جریانهای شعر آیینی پس از انقلاب

این مقاله، شعر آیینی را ـ چنانکه میان شعرای معاصر مرسوم است ـ به مدایح و مراثی خاندان وحی مختص می داند و توحیدیه ها، مناجات ها و … از موضوع این نوشتار خارجند.
براساس پژوهش انجام شده، شعر آیینی فارسی که سابقه ای به قدمت شعر فارسی دارد، در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی روندی رو به رشد داشته است. شعر آیینی تا پیش از دوران مورد بررسی، غالباً به مضامین عاشورایی محدود بود و کمتر به دیگر مضامین آیینی می پرداخت؛ اما در دوران مورد بررسی ـ که سالهای 1357 تا 1390ش را در برمی گیرد ـ درمورد چهره های آیینی مختلف شعر سروده شد و شاعران آیینی سرا فصول جداگانه ای به هریک از معصومان و چهره های آیینی شیعی اختصاص دادند. در دهة سوم مورد بررسی، گونه ای از آیینی سرایی با رویکرد عرفانی شکل گرفت که مورد استقبال گستردة مخاطبان قرار گرفت. جریان دیگری که در سالهای پایانی دوران مورد بررسی در اشعار آیینی دیده شده، بهره گیری از طنز است که به صورت چشم گیری در حال گسترش است. گونة زبانی اخیر شاید به دلیل بی سابقه یا کم سابقه بودن آن ،مورد توجه و علاقة بخش قابل توجهی از مخاطبان قرارگرفته است.
کلیدواژه: شعر آیینی، شعر معاصر ایران، شاعران آیینی، شعر آیینی دورة انقلاب اسلامی
خدا در آيين وهابيت!!

تفسیر طبری جلد 25 صفحه ی 6:
محمد بن منصور طبری از حسین بن محمد از ابو مشعر از محمد بن قیس روایت می کند: شخصی نزد کعب الاحبار (یهودی مسلمان نما که مورد اطمینان راویان سنی است) آمد و پرسید: خدای ما کجاست؟ مردم به او گفتند: این سؤال دارد؟ کعب گفت: رهایش کنید اگر عالم باشد علمش بیشتر می شود و اگر جاهل باشد یاد می گیرد.
می پرسی خدایمان کجاست؟ خداوند بر روی عرش تکیه داده و پایش را روی پای دیگر انداخته است. زمینی که روی آن هستی مقدار آن پانصد سال است و فاصله ی این زمین تا زمین دیگر پانصد سال تا آنکه هفت زمین تمام شود و سپس بین زمین تا آسمان هم پانصد سال فاصله است و خداوند هم بر عرش تکیه داده، این است که آسمانها از سنگینی اش در حال ترکیدن است.