نقش ایرانیان مهاجر در آناتولی با تأکید بر دوره تیموری و اوایل دوره صفوی

آناتولی از مناطقی است که گروههای زیادی از ایرانیان در طول تاریخ به آنجا مهاجرت کردند و زبان و ادب فارسی را در این سرزمین گسترش دادند. در دوران تیموریان و اوایل دوران صفویه، به دلیل تحولات سیاسی ایران و جاذبهای که سلاطین عثمانی برای جلب اهل علم و هنر به استانبول ایجاد کرده بودند، روند مهاجرت ایرانیان به آناتولی بیشتر شد. در نتیجه این امر، گروه زیادی از عالمان، شاعران و هنرمندان ایرانی راهی استانبول و سایر شهرهای آناتولی شدند. آنان آثار ادب فارسی را به آناتولی بردند و در این سرزمین به نسخه برداری و نگارش کتابهای فارسی پرداختند. تعدادی از آنان که وارد دربار سلاطین عثمانی شدند به رواج بیشتر زبان فارسی و آثار ادبی همت گماشتند. هرکدام از این مهاجران در زمینه کتابت، نسخهبرداری، تذهیب و مصور کردن کتابها و یا تدریس و نگارش کتابهای علمی در زمینه ریاضیات، نجوم، شعر، ادب فارسی، فلسفه، حکمت، موسیقی و طب از سرآمدان عصر خود بودند. در این پژوهش، نقش این دسته از مهاجران در توسعه آثار ادبی فارسی در آناتولی بررسی میگردد.
از عصیان باباییان تا قزلباش گری نگاهی به تاریخ ظهور و رشد علویان در آناتولی

تاریخ علوی گری در آناتولی و چگونگی نفوذ افکار و آراء تشیع در میان این گروه، کمتر مورد توجه محققان قرار گرفته است. در واقع، ریشههای علوی گری را باید در سالهای بسیار دور؛ یعنی دوران سکونت ترکان در ماوراءالنهر و مهاجرت آنان به آناتولی جستوجو کرد و حاصل آن الهیاتی التقاطی میباشد که از هرمکان جغرافیایی و هر مذهب و عقیدهای، توشهای برداشته است. آن چه مسلّم است، رسوخ عقاید شیعی به علویگری در قرنهای پانزدهم و شانزدهم میلادی و اغلب از طریق دو جریان حروفیه و تبلیغات شیوخ صفوی در آناتولی صورت پذیرفت و علویگری را به قزلباشگری مبدل نمود.
نقدی بر مقاله «حاج بکتاش ولی و طریقت بکتاشیه»

بکتاشیه از طریقتهای مهم صوفیانه در آناتولی است که مؤسس آن، حاج بکتاش ولی، در نیمه اول قرن هفتم هجری از خراسان به آناتولی مهاجرت کرد. ورود او به آناتولی با قیام باباییان همزمان بود و احتمالاً حاج بکتاش ولی، خلیفة بابا الیاس خراسانی، رهبر این قیام بود. حاج بکتاش با پرهیز از رویارویی نظامی با دولت سلجوقیان روم، مسیر فکری باباییان را دنبال کرد و با بهرهگیری از عناصری، چون باورهای مذهبی ترکان قبل از اسلام، افکار صوفیانه رایج در آناتولی، مسیحیت و …، مکتبی را بنیان گذاشت که در روزگار عثمانی از طریقتهای رسمی شد و سپاهیان نظامی ینیچری را تحت نفوذ معنوی خود گرفت. پس از آن نیز بکتاشیه از جریانهایی، مانند حروفیه و تبلیغات شیوخ صفوی تأثیر پذیرفت.