دانشنامه امام حسين (ع)

(معرفي کتاب دانشنامه امام حسين بر پايه قرآن، حديث و تاريخ تاليف محمد محمدي ري شهري)
دانشنامه امام حسين(ع); محمد محمدى رى شهرى, با همکارى سيد محمود طباطبايى نژاد و سيد روح الله سيدطبايى و ديگر محققان مؤسسه علمى فرهنگى دارالحديث; ترجمه عبدالهادى مسعودى; چاپ اول, 14 ج, قم: دارالحديث, 1388 ش, 6612 صفحه.

لحظات احتضار حضرت زهرا سلام الله علیها 2

ابن شبّه از یزید نقل کرده است: فاطمه (ع) پس از وفات پدرش، هفتاد شبانه روز در رنج و اندوه بود. آن حضرت می‌گفت: فردا هنگام تشییع جنازه‌ام بر دوش مردان از لاغری و کوچکی جسدم، خجالت می‌کشم در آن زمان، زنان نیز مانند مردان بر دوش مردم حمل می‌شدند اسماء بنت عمیس یا ام […]

آغاز مأموریت جناب مسلم و ماجراهای پس از آن(بخش اول)

جناب مسلم درروز پنجم شوال وارد شهر کوفه شد شهری حادثه خیز با گرایش و افکار مختلف و به خانه مختارثقفی رفت . با جمع شدن شیعیان کوفه حضرت مسلم نامه امام را برای آنان خواند ودر نخستین وهله پس از ورود به کوفه ،به گرفتن بیعت از مردم پرداخت و 27 روز قبل از شهادتش در نامه ای به امام حسین (ع) در مکه خبر از بیعت مردم داد. خیلی زود خبرآمدن جناب مسلم به کوفه  توسط جاسوسان یزید منتشر شد ،اولین اقدام یزید در واکنش به این جریان ،نصب عبید الله بن زیاد به امارت کوفه و بصره بود ،ابن زیاد با ایجاد جو رعب و وحشت ، تهدید روسا و بزرگا ن و سر شناسان شهربه تضعیف فعالیت های حضرت مسلم و از جنب و جوش افتادن نهضتی که با استقبال پرشورمردم در حال گسترش بود،پرداخت. او برای خنثی کردن فعالیت های حضرت مسلم و شکست دادنش دو نقشه کلی داشت : نخست تهدید سران شهر و چهره های با نفوذ،دوم تعقیب و جست وجوی حضرت مسلم و طرفدارانش که در هر دو مورد موفقیت های زیادی هم به دست آورد .،درمدت زمانی که حضرت مسلم درمنزل یکی از بزرگان کوفه اقامت داشت ،طرح پیشنهاد ترور ابن زیاد را به دلیل رعایت مسائل اخلاقی که از ویژگی های برجسته اهل بیت (ع) و پیروان آنان بودنپذیرفت و مجبور شد محل اقامت خود را به دلایل امنیتی تغییر دهد .

امام حسین علیه السلام در مدینه و ملاقات های ایشان

یزید سه روز بعد از مرگ معاویه به دمشق رسید و در ضمن سخنرانی برا ی مردم ،حکومتش را اعلام نمود و مردم هم با او بیعت کردند سپس درخزانه بیت المال را گشود و اموال فراوانی را بین اهل شام تقسیم کرد و به حاکمان همه شهرها نوشت که برای او از مردم بیعت بگیرند از جمله مدینه و برای این کار از بزرگان قریش شروع کند و نخستین کس امام حسین (ع) باشد که اگر امتناع کرد سرش را برای او بفرستد امام حسین (ع) در مواضع و مجالس متعددی اعلام کرد که با مردی فاسق که آشکارا فسق و فجور می کند و شراب می خورد و با سگ ها و یوزپلنگ ها بازی می کند و بازماندگان پیامبر (ص) را دشمن می دارد هرگز بیعت نخواهد کرد و چون در مجلس والی مدینه هم موضوع اعلام بیعت خویش را به تعویق انداخت  به ناچار تصمیم گرفت دو روز مانده به ماه رجب  شبانه و از طریق جاده اصلی چون از بیراهه رفتن نوعی فرار تلقی می شد ازمدینه به سمت مکه حرکت کند اما پیش از ترک این شهر با تعدادی از مردان و زنان بنی هاشم و بزرگانی از اصحاب  پیامبر(ص) از جمله دو برادرخود یعنی عمر بن علی و محمد حنفیه و نیزامّ سلمه ملاقات کرد . زنان بنی عبد المطلب  هم هنگام خروج امام حسین (ع) از مدینه مشغول عزاداری و نوحه خوانی شدند وهمگی در این دیدار با نهایت حزن و اندوه ایشان را از رفتن به عراق برحذر داشتند .

قضیه ولیعهدی یزید (بخش اول)

یکی از اقدامات معاویه برای تثبیت و تحکیم پایه های زمامداری موروثی سلسله اموی و نیز استمرار اهداف دین ستیزانه خویش ،طرح ولیعهدی یزید بود وی از همان آغازبه جانشینی یزید می اندیشید ولی مشکلات و موانع فراوانی در این راه وجود داشت یکی شخصیت منفی و تبهکار یزید بود و دیگری بنا بر پیمان صلح میان امام حسن (ع) و معاویه خلافت بعد از معاویه از آنِ حسن بن علی (ع) و بعد حسین بن علی (ع) بود و معاویه حق نداشت کسی را به عنوان جانشین بعد از خود انتخاب کند. جریان بیعت ستاندن برای جانشینی یزید در نیمه دوم دهه پنجم هجری آغاز شدو معاویه با رایزنی هایی که باحُکّام خود انجام داد کم کم مسئله ولیعهدی یزید را مطرح کرد و خود برای گرفتن بیعت سفرهای متعددی به مدینه نمود ،سراغ بزرگان مدینه رفت ، حمایت نمایشی از ولیعهدی یزید در دمشق به راه انداخت و نمایندگان سایرمناطق اسلامی را به شام فراخواند تا از آنها موافقت علنی  بگیرد ومخالفان را مرعوب و درنهایت تسلیم سازد او حتی مخالفانی چون امام حسن (ع) و سعد ابن ابی وقاص را با نیرنگ سم خورانید و آن  دو در اثر آن در مدت یک هفته از دنیا رفتند .با شهادت امام حسن (ع)،تحرکات مجدد معاویه آغاز شد گام بعدی وی بیعت خواهی از مردم مدینه بود با ارسال نامه های پیاپی به شخصیت های برجسته مدینه و نیز به امام حسین(ع) و دعوت از آنان برای بیعت با یزید هر چند که در این میان با مخالفت برخی از جمله مخالفت شدید آن حضرت روبروشد  ،اما عاقبت توانست مسئله جانشینی یزید را در بین مردم ترویج و تثبیت کند.

مواضع امام حسین علیه السلام در برابر حکومت معاویه و مبارزات سیاسی آن حضرت

موضع گیری ها و مبارزات امام حسین (ع) در دهه آخر حاکمیت معاویه بی تردید حکایت از روحیه تسلیم ناپذیری و ظلم ستیزی آن حضرت  در برابر اعمال ضد اسلامی و جنایات معاویه و دستیاران وی دارد آن حضرت همچون جد بزرگوارش صیانت و پاسداری از مبانی و ارزش های اصیل دین و مبارزه با بدعت ها فسادها و انحرافات را وظیفه و رسالت الهی خود می دانست و هرگز جامعه اسلامی را به حال خود رها نکرد چنین برخوردهایی از سوی آن امام در روزگاری که جامعه در زندان جهل ،غفلت ، بی عدالتی و خفقان امویان گرفتار بود در کالبد نیمه جان و رو به مرگ جامعه آن روز کارگر افتاد و افکار و اذهان عمومی مسلمانان رابرای نهضت آن بزرگوار در عصر یزید آماده کرد که مهم ترین اقدامات امام حسین(ع) عبارتند از: مخالفت با ولایتعهدی یزید  بطور صریح که حتی علیرغم قطع حقوق و مستمری همه بنی هاشم از بیت المال  به دستورمعاویه باز هم حضرت راضی به بیعت نشد .نامه کوبنده و افشاگرانه به معاویه که در آن سه جهت گیری سیاسی داشت اعلام مخالفت با نظریه سلطنت معاویه ،معرفی معاویه به عنوان قاتل افراد با ایمان و با اخلاص ،ضرورت جهاد با معاویه که دین را نابود کرده است .تبیین جایگاه و منزلت اهل بیت (ع)و یادآور شدن فضائل و مناقب خاندان پیامبر(ص) و دفاع از آنان به عنوان محورحق .سخنرانی تاریخی و افشاگرانه امام حسین (ع) در اجتماع بزرگ حج در اوج زمان خفقان دوران معاویه :که امام حسین (ع) در مراسم حج به دو فریضه مهم الهی یعنی امر به معروف و نهی از منکر اقدام و ضمن بیداری اذهان حاضران ،سفارش می کند که دیگران را نیز با رعایت احتیاط آگاه کنند و خیانت و فجایع بنی امیه را به آنان گوشزد نمایند. ممانعت از ازدواج یک دختر هاشمی با یزیدکه مانع از وصلت و پیوند دخترزینب کبری (س) با یزید گردید .ضبط اموال دولتی که از بیت المال یمن و از طریق مدینه برای معاویه می رفت توسط امام حسین (ع) این اموال ضبط و میان اهل بیت و وابستگان حضرت تقسیم شد .امتناع از فروش صدقات و املاک به معاویه  . اعلام کفر پیروان معاویه . مبارزه امام حسین (ع) با کارگزاران معاویه : مانند مبارزه با حاکم مدینه و مبارزه با مهره های بنی امیه.

موانع قیام امام حسین علیه السلام بر ضد معاویه (بخش دوم)

و اما سایر اقدامات و روش های معاویه برای تضعیف مخالفان 4-احیا و ترویج فرهنگ و تعصبات جاهلی  :از طریق دوستی با روسای قبایل و تشویق شاعران به سرودن شعر در باره تفاخر قبیلگی ،خودستایی و هجوقبایل رقیب ، تحریک کینه های دوران جاهلیت ورنگ و صبغه دینی دادن به آن با اقداماتی نظیر جعل احادیث از زبان پیامبر (ص) در باره برتری و شرافت خود.5- فشار اقتصادی و شکنجه و آزار مخالفان: ،تحمیل فقروگرسنگی بر متعرضان به ویژه شیعیان و دوستداران خاندان علی (ع)،حاکم کردن جو اختناق و وحشت بر مسلمانان ، قتل عام مردم ، حذف کردن نام دوستداران خاندان علی(ع)  از دیوان و قطع کردن مقرری سالیان و عطایای آنها که این فشار و اختناق در ده سال امامت امام حسین (ع) به شدت افزایش یافت6- تظاهر به دین داری : بنابر گواهی تاریخ ،معاویه شخصی ملحد ،کاملا بی اعتقاد و بی دین بود و نه اعتقاد به اصول اعتقادات و نه پایبندی به احکام و فروعات دین داشت. ارتکاب اعمال زشت و شنیعی از قبیل شراب خواری، رباخواری ،پوشیدن لباس های حریر و زربافت، به خدمت گرفتن مستشاران مسیحی ،ترویج سب و لعن بر امیر المومنین (ع) ،مسموم کردن امام مجتبی (ع) و بسیاری از بدعت های دیگر از دیگر حربه های معاویه برای تثبیت و استقرار حاکمیت خویش بود 7- تقویت روحیه عافیت طلبی و سازش در جامعه اسلامی : معاویه با اجرای تمام ابزارهای قدرت و ترفندهای موذیانه ، ایجاد روحیه سازش و راحت طلبی ، کشاندن جامعه به سکوت و تسلیم و در نتیجه خفه کردن هرنوع حرکت و قیام مردمی در نطفه بدون واکنش در خور توجه از سوی جامعه اسلامی سبب شده بود تا جامعه اسلامی تن به هر سازش خفت باری بدهند  8- تحمیل معاهده صلح بر امام حسن (ع) : بر اساس این معاهده ، امام حسین (ع) نیز مانند برادرش متعهد بود به رعایت آن پایبند باشد گرچه بنا بر گواهی تاریخ ،خود معاویه نه تنها به هیچ یک از مواد پیمان نامه عمل نکرد بلکه برای نقض هر یک از مواد آن از هیچ کوششی فرو گذار نکرد اما اگر امام حسین (ع) قیام می کرد معاویه با ابزار تبلیغاتی و قدرتی که در اختیار داشت می توانست افکار عمومی را بر ضد آ ن حضرت بشوراند که بر علیه مفاد صلح عمل کرده است ،لذا حضرت قبل از هر اقدام مسلحانه ای باید جامعه را برای قیام و انقلاب آماده می کرد که مبارزات سیاسی حضرت از یک سو و نقض پیمان و جنایات معاویه  از سوی دیگر، کمک کرد تا بیداری و جنبش در میان شیعیان شکل بگیرد .

موانع قیام امام حسین علیه السلام بر ضد معاویه(بخش اول)

در پاسخ به این پرسش که چرا امام حسین (ع) در دوران امامت ده ساله خویش در عصر معاویه قیام نکرد باید به وجود یک رشته مصالح و موانع اشاره کرد که مهمترین آنها عبارتند از :1- شخصیت و شیوه حکومت داری معاویه بود : او در حیله گری و دسیسه چینی سرآمد روزگار خویش بود و از حربه های زیادی برای خلع سلاح مخالفانش و فریفتن افراد سطحی نگر و ظاهر بین و نیز تقویت و تثیبت حکومت و فرمانروایی خویش استفاده می کرد ،2- ترسیم چهره فریبنده از خود و سیمای مخدوش از اهل بیت (ع): کارهایی از قبیل جعل حدیث درمدح خود، ترسیم سیمای مشروع و مقبول از خود،واژگون تفسیر کردن آیات قرآن ، تحریف احادیث پیامبر (ص) متناسب با مطامع و منافع خود و غاصب و نا اهل جلوه دادن اهل بیت پیامبر (ع) از اقدامات معاویه در دوران خلافتش بود 3-ترویج افکار انحرافی و تخدیری :نظیر ترویج دو اندیشه و باور ” ارجاء و جبر “به معنای واگذاری امور به خدا و تسلیم مطلق در برابر حاکم بودن ، منصرف کردن توده مردم از همکاری با رهبران انقلابی ضد اموی ، انزوای سیاسی فرهیختگان و نخبگان ، مشروعیت بخشیدن به حکومت بنی امیه و خود را خلیفه خدا دانستن ، هرگونه مخالفت  با حکومت خلاف شرع تلقی شدن ، حکومت خود را امری ازلی و بنا بر اقتضای قضا و قدر الهی قلمدادکردن ، قداستی دینی و روحانی بخشیدن به اقدامات خود و به دنبال آن صحه گذاشتن از سوی مفتیان مزدور و فقهای سیاست پیشه بر اعمال خود ، تا کاربدانجا رسید که کشتار فرزندان رسول خدا (ص)در روز عاشورا امری مباح و حتی واجب  معرفی شد .

نقش دعوت و بیعت کوفیان در قیام عاشورا[1]

دعوت و بیعت مردم کوفه با امام حسین (ع) هرگز یکی از علل و عوامل مهم برپایی نهضت عاشورا نبود و هیچ نقش تعیین کننده نداشت، بلکه بیشترین اثری که داشت این بود که آن حضرت احساس وظیفه و تکلیف کرد که در ادامه نهضت خود به سوی آنان حرکت کند و از یاریشان برای تحقق اهداف الهی اش بهره مند شود، بنابراین دعوت کوفیان یکی از علل قیام نبوده و انتخاب کوفه فقط به عنوان مرکز قیام بوده است ،به چند دلیل،اول :سید الشهدا (ع) به صراحت اعلام کرده بود که خلافت یزید بر ای امت اسلامی مصیبتی بزرگ است که در صورت استمرار آن اصل اسلام از بین خواهد رفت ،دوم :نامه کوفیان زمانی رسید که حضرت قیام خویش را با رفتن به سوی مکه آغاز کرده بود،سوم :باید حضرت تا زمانی که صد در صد و عملا یقین به همراهی آنان پیدا نکرده بود دعوتشان راپاسخ نمی داد، چهارم :زمانی که حضرت از نقض بیعت کوفیان و شهادت سفیر خود آگاه شد از ادامه قیام منصرف نشدوبا یزید هم از باب اضطرار و حفظ جان خود بیعت نکرد. پس دعوت کوفیان در اصل شکل گیری نهضت حسینی نقشی نداشته چنانکه پیمان شکنی آنها هم در جلوگیری از ادامه نهضت حضرت هیچ تاثیری نداشت .

مهم ترین و مشهورترین دیدگاه ها در باره فلسفه قیام کربلا(بخش اول)

تحلیلگر تاریخ عاشورا  در مورد انگیزه قیام کربلا اگر بخواهد به تحلیلی نسبتا جامع و صحیحی دست یابد و منصفانه داوری کرده و از آسیب های فکری به نتایج درستی برسد لازم است اولاً شناخت لازم در باره آن حضرت پیداکرده و سنخیّتی بین خود و رهبر نهضت ایجاد کند تاروح و رفتار امام حسین (ع) را با جان و دل لمس کند وثانیادر بررسی ابعاد و زوایای قیام کربلا ،شخصیت امام حسین (ع) را به مثابه امام معصوم و کسی که اطاعتش واجب است دانسته و به آن عنایت داشته باشد .

مشهورترین دیدگاه ها ی اندیشمندان مسلمان پیرامون فلسفه قیام امام حسین (ع) عبارتند از:1-دیدگاه و برداشت دنیاگرانه :یعنی قیام برای طلب قدرت و بدست آوردن حکومت و ریاست دنیوی که از سه جهت قابل خدشه است ،اولا وجود عصمت درحضرت مانع از هرنوع پلیدی (پلیدی دنیا پرستی و ریاست طلبی ) است ،ثانیا حضرت باید برای مغلوب کردن دشمن از هر وسیله و هر گونه دروغ و حیله و تزویر استفاده می کرد و هرگز از پیروزی ظاهری دشمن سخن نمی گفت تا لشگر را از اطراف خود پراکنده نسازد حال آنکه حضرت از آغاز تا پایان قیام سخن از شهادت می زند و پایان کار خود را شهادت و اسارت اهل بیت اعلام می دارد ،ثالثا با توجه به بصیرت نافذ امام(ع)  از تحریف حوادث کربلا و اهداف آن ، ایشان همواره انگیزه قیام خویش را طلب اصلاح در امت جدشان و امر به معروف و نهی  از منکر اعلام می کردند .2- نگرش عارفانه وصوفیانه :که عاشورا را میدانی برای سلوک سالکان و امام حسین (ع) را قطب عارفان و مرشد سالکان و اصحاب او را مریدان و رهپویان وصال دانسته است. اشکال این نظریه دریک سو نگربودن آن است یعنی تولّی ،اما از تبرّی و محکوم کردن یزیدیان خبری نیست و قابل نقد و خدشه است . 3-بینش مسیحیانه یا کلیسایی : همان آموزه نجات ،یعنی امام حسین (ع) قیام کرد تا خود را فدای امت جدّش کند و دوستان اهل بیت (ع)را که مرتکب گناهانی شده اند در قیامت شفاعت نماید . اشکال این نظریه ناشی از ارائه تصویر وارونه ازمسئله شفاعت است حال آنکه برخورداری از شفاعت ائمه و انبیا و اولیا شروطی دارد لذا چنین باوری منجر به مسخ کلی اهداف این نهضت می شود یعنی ترویج  نوعی اباحه گری که با اقامه ماتم بر سید الشّهدا (ع) راه برای ارتکاب هر گناه و خلافی باز است حال آنکه هدف ،نگاه داشتن اساس اسلام است تا مردم با تاسّی به آن امام بیشتر پایبند به برپایی فرائص و حدود الهی باشند.

نقش حکومت‌ بنی امیه در ریشه یابی سیاسی قیام امام حسین علیه السلام

در این مورد باید دو نکته را متذکر شد :نخست سابقه دشمنی بنی امیه با اسلام است که همواره بر مبنای عصبیت قبیلگی و از سر حسادت ،مواضع سختی را بر ضد پیامبر (ص) اتخاذ می کردند و برای مهار دعوت اسلامی از هر راهکاری که می توانستند بهره می جستند . نکته دوم نکوهش بنی امیه در روایات است که رسول خدا (ص) از آینده بنی امیه بر امت اسلامی به شدت نگران بود و بارها در این خصوص به مردم هشدار داده و امویان را فاجرترین طایفه قریش و شرورترین و دشمن ترین قبایل عرب نسبت به بنی هاشم معرفی کرد ه بود .حکومت بنی امیه با بر مسند خلافت نشستن معاویه و ترفندهای سیاسی و فرصت طلبی های دور از اخلاق وی که از مخوف ترین فتنه ها بودباعث گردید تا دوباره دوره حکومت تعصب جاهلی و توحش به جای حکومت اسلام آغاز شود.

تلاش حكومت مركزى بنى اميه در شام  برای جلوگیری ازشکل گیری قیام حسینی

در متن ذیل به بررسی بازتاب هایی که از گزارشات كوفه بعد از ورود جناب مسلم در این شهر و قبل از حرکت امام حسین از مکه به وسيله اموى هايى چون عمارة بن عقبه و مزدورانى چون عمر بن سعد بن ابى وقاص و جاسوسانى چون عبدالله بن مسلم بن سعيد حضرمى براى يزيد […]

نامه امام حسین عليه السلام به محمد حنفيه و بنى هاشم  و نامه ی یزید به امام

ابن عساكر و ابن كثير نقل كرده اند كه امام عليه السلام (هنگام حضور در مكه) به مدينه پيغام داد و از بنى هاشم خواست كه نزد وى بشتابند. به دنبال آن گروهى از آنان نزد وى آمدند و محمد بن حنفيه نيز به آنها پيوست. ولى نام افراد بنى هاشم، در اين روايت ذكر […]

نامه ى امام حسین عليه السلام به بصریان

پس از شهادت امام حسن مجتبى عليه السلام، با وجود فشار و رعب و مراقبت شديدى كه از سوى حكومت بنى اميه بر دوستان اهل بيت اعمال مى شد، شيعيان با امام حسين عليه السلام در ارتباط بودند. شيعيان از جاى جاى سرزمين هاى اسلامى براى آن حضرت نامه مى نوشتند و امور مهم دينى […]