وجوب عقد موقت

اگر كسى به واسطه نداشتن همسر و نبود شرايط ازدواج دائم، به گناه مى ‏افتد، آيا ازدواج موقت براى او واجب مى ‏شود؟

مخالفت پدر

در صورتى كه دختر و پسرى هم كفو باشند ؛ ولى پدر دختر مخالف ازدواج آنها باشد، آيا باز هم رضايت او لازم است (بايد توجه داشت دختر بالغ و رشيده است و نياز به ازدواج دارد)؟

خواندن صیغه محرمیت بدون اجازه پدر

ما دو نفر همكار مجرد هستيم، براى آنكه روابطمان از نظر شرعى دچار مشكل نشود و به گناه كشيده نشويم ؛ مى ‏توانيم بدون اجازه پدر دختر، صيغه محرميت بخوانيم؟

صيغه خواهر و برادرى

آيا هيچ راه شرعى و قانونى – به جز ازدواج – وجود دارد كه دو جوان روابط مشروع با هم داشته باشند؟ آيا در اسلام چيزى به نام صيغه خواهر و برادرى وجود دارد؟

سن تمييز

سن تمييز در پسر و دختر بچه در احكام نگاه و پوشش، چه سنى است؟

دختر رشيده

منظور از دختر بالغ رشيده چيست؟ معمولاً در چه سنى به اين حد مى ‏رسد؟

ريبه و تلذذ

مقصود از «ريبه» و «تلذذ» در رساله ‏هاى مراجع چيست؟

همسريابى

به نظر شما در جامعه و فرهنگ امروزى، چگونه مى ‏توان يك همسر خوب انتخاب كرد؟ راه ‏هاى عملى براى يافتن همسر مورد نظر چيست؟

ما چه كنيم؟!

در هر محفل دينى كه شركت مى ‏كنيم يا از هر عالم دينى كه مى ‏پرسيم و يا در كتاب ‏ها و مقالات مذهبى مى ‏خوانيم ؛ ارتباط بين دختر و پسر بسيار خطرناك و حرام مى ‏دانند و ما را از آن برحذر مى ‏دارند. اينك سؤال من به عنوان يك دانشجوى جوان اين است كه ما چه كنيم؟ از يك طرف جوانى و اوج غرايز جنسى و از سوى ديگر نامناسب بودن فضاى اخلاقى و فرهنگى جامعه كه اين غرايز را شعله ‏ورتر مى ‏كند و…؟ عرضه و تقاضا كه از نظر دينى نامشروع است؟ ازدواج رسمى به لحاظ مشكلات اقتصادى، تحصيلى، شغلى و… تقريباً در وضعيت و سن كنونى ناممكن است؟ پس ما چه كنيم؟ آيا بايد با سركوب غرايز، رهبانيت پيشه كنيم و يا آنكه تسليم شرايط شويم و گناه آن را تقصير مسئولان و پدر و مادران و بزرگ ‏ترها بيندازيم. خلاصه اينكه من جوان دانشجو، در اين بحبوحه غرايز جنسى چه كنم؟ ما معتقديم كه اسلام، دينى كامل، پويا، جامع و پاسخ ‏گوى همه زمان ‏ها است، آيا در اين دين براى ما هم تدبيرى انديشيده است؟ آيا راه مشروعى براى ما كه هم آلوده به گناه نشويم و هم از فشارهاى غرايز جنسى رهايى يابيم وجود دارد؟

ارتباط در تشكل ‏هاى مذهبى

توى انجمن اسلامى، جلسات با جوى صميمى و تقريباً دوستانه ولى محترمانه برگزار مى ‏شود، ولى من خيلى آدم با ظرفيتى نيستم! زود جو گير مى ‏شوم و بعضى وقت ‏ها كنترلم از دست مى ‏رود و شايد از مرزهاى حيا مى ‏گذرم ؛ به خاطر همين نمى ‏دانم شركت در اين جلسات برايم مفيد است يا نه؟

روابط دختر و پسر

مدت ‏ها است اين مسئله فكرم را مشغول كرده است كه با جامعه ‏اى كه هر روز را در آن به شب مى ‏رسانم، چه كنم؟ اتفاقاتى كه در دانشگاه مى ‏افتد و روابط پسران و دختران كه بسيارى از اوقات زشت و ناپسند است، ناشى از بى ‏فرهنگى است يا بى ‏ايمانى؟ نمى ‏دانم ناشى از چيست ؛ ولى در جامعه ما كه اسلامى است، واقعاً غير قابل تحمل است و عرف جامعه سنتى ما چنين حركات و روابطى را نمى ‏پسندد. خودشان استدلال مى ‏كنند در اسلام گفته شده است دو نفر كه يكديگر را دوست داشته باشند، به هم محرم ‏اند! بااين استدلال بدون هيچ گونه عقد رسمى يا صيغه، با هم قدم مى ‏زنند و يا حتى گاهى اوقات، به قول خودشان براى شناخت بيشتر، بدون اطلاع خانواده ‏ها در خلوت باهم صحبت مى ‏كنند. آيا در احكام دينى چنين چيزى وجود دارد؟ به نظر شما، وظيفه ما در اين موقعيت چيست و چه بايد بكنيم؟
گاهى اوقات فكر مى ‏كنم كاش در دانشگاه ‏ها دختران و پسران را جدا مى ‏كردند ؛ ولى باز با خودم مى ‏گويم آن وقت اين اتفاقات در پنهان مى ‏افتاد و شايد بدتر از اين مى ‏شد. واقعاً علت چيست و چه بايد كرد؟
دوست دارم به اين گونه افراد گفته شود: فكر نكنند كه شجاعت به خرج مى ‏دهند و در جلوى چشم نامحرمان و پسران ديگر با يكديگر قدم مى ‏زنند يا دست مى ‏دهند و يا شانه به شانه راه مى ‏روند!!