صفار قمی و کتاب بصائر الدرجات

پروفسور محمد علی امیر معزی، از شیعه پژوهان معاصر غربی است که در مباحث مربوط به امام شناسی شیعی، تحقیقات گسترده ای انجام داده است. وی استاد مدرسه مطالعات عالی سوربن است و كرسي شيعه شناسي كوربن در مدرسه عالي سوربن زير نظر او اداره مي شود.
وی رويکردی پديدارشناسانه نسبت به تشيع داشته و نخستين بار اين شيوه را در تأليف رسالة دکتری خود ـ به زبان فرانسه ـ با عنوان رهنمای الوهی در تشیع نخستین، [1] به کار گرفته است. او در این کتاب کوشيده است برای امام شناسی شيعی، با عنایت به احادیث موجود در منابع اصیل امامیه، ساختاری منظم و هماهنگ ارائه کند و البته برای اين منظور از رويکرد پديدارشناسانه بهره گرفته است. نظريه امام شناسی شيعی، به عنوان کانون منظومة اعتقادی شيعه، مورد توجه امير معزی است که در اين راستا از مکتب هانری کوربن تأثیر گرفته است.
یکی از مقالات مهم و قدیمی امير معزی، دربارة صفار قمي است که در سال 1992م به نگارش درآمده است. کتاب بصائر الدرجات (تألیف صفار) معمولاً محور درس های دکتر امیرمعزی در سوربن است. او بعد از این مقاله، مباحث خود را در مقالات و کتب دیگر از جمله کتاب مذهب راز در خصوص امام شناسی از دیدگاه شیعه پیگیری کرده است
گستره علم امام از منظر کلينی و صفار

از مباحث مهم امامت، علم و گسترة دانش امام است؛ بحثی که در طول تاریخ، همواره مورد توجه دانشمندان شیعه بوده و کتابهای متعددی نیز در این زمینه تألیف شده است. دو کتاب بصائر الدرجات (صفار) و الحجلآ (از مجموعة الکافی کلینی) از تألیفات مهم عصر غیبت صغرا بوده و بررسی دیدگاه های مؤلفان آن، در شناخت فکری حوزه حدیثی قم بسیار مهم و مؤثر است.
صفار و کلینی که میراثداران حوزه حدیثی قم هستند، با جمع آوری روایات این موضوع، دانش امام را در گسترة خلقت و تقدیرات معرفی کرده اند.
این پژوهش، با نفی اختلاف میان کافی و بصائرالدرجات، بر این نکته تأکید می کند که کلینی نه تنها از گفتمان حوزة حدیثی قم دست برنداشت، بلکه آن را به گونه ای نظام مند و در قالبی جدید ارائه کرد.
در این پژوهش ـ همچنین ـ تلاش شده چینشی جدید از روایات این بحث (گسترة علم امام) بر مبنای متعلق های علم ارائه گردد. این چینش که برگرفته از روایات گسترة علم است، معیار واحدی برای مقایسه باب ها و روایات دو کتاب فراهم می نماید.
کلید واژه ها: گستره علم امام، علم امام، دیدگاه صفار در بصائر الدرجات، دیدگاه کلینی در الکافی، مقایسه دیدگاه کلینی و صفار در گستره علم امام
نگاهی به عاشورا پژوهی در غرب

به حادثه غم انگیز كربلا و شهادت مظلومانه حسین بن علی(علیه السلام) (4-61 ق) بسیارى از متفكران و پژوهشگران غرب توجه كرده اند. صرف نظر از انگیخته هاى روانى و فكرى وقتى به كارنامه عاشورا نگارى آنان می نگریم، می بینیم كه كانون پژوهشى آنها معطوف به چند نكته و به عبارت دیگر رویكرد آنان متوجه چند مقوله بوده است: مظلومیت شخصیت و خانواده امام حسین(علیه السلام)؛ وقوع چنین حادثه زشت و قبیحى در نظام سیاسى با نام اسلام؛ عملكرد حكومت داراى عنوان اسلام در مورد مخالفان سیاسى و فرهنگی؛ خط مشى و تاكتیك هاى امام به عنوان رهبر مخالفان نظام حاكم؛ جریان هاى معارضه جو در دولت اسلامی.
تحلیل هاى پژوهشگران غرب عمدتاً در چارچوب پنج محور مزبور شكل گرفته است.
در سه دهه اخیر و با رونق و گسترش حركت هاى انقلابى در جهان اسلام و بازسازی اندیشه هاى قیام طلبانه بر اساس رخداد طف، پژوهشگران غرب رویكردهاى جدیدى به آموزه هاى كربلا ارائه كردند. البته پژوهشگران مسلمان و كلاً ادبیات عاشورا نگاری مسلمانان در دهه هاى اخیر هم، دچار تحول و قرائت هاى جدیدى از این واقعه شده است. اما غربی ها، آبشخور این ادبیات و روش جدید تحقیقاتى را بنیادگرایى اسلامى دانستند و جامعه شناسى عمومی و علمی شیعه را زمینه مساعدى براى بسط این اندیشه ها یافتند .
در این مقاله فقط به معرفى منابعى كه در غرب و از سوى پژوهشگران غربى منتشر شده می پردازیم. از این رو آثارى كه پژوهشگران غیر مسلمان شرقى یا خاورشناسان شرق ارائه كرده اند از قلمرو خارج است . دوم آن كه فقط منابع مهم اساسی، نه ژورنالیستى و سست، در قلمرو بحث است و منظور نگاشته هایى است كه در قالب مرجع نگارى ارائه شده یا نوشته هایى كه مبنا و پایه بسیارى از پژوهش هاى بعدى قرار گرفته است. این نوشته ها به ترتیب تاریخ انتشار معرفى می شوند. روش این گونه است كه ابتدا به معرفى مختصر نویسنده و آثار مهم مربوط وى می پردازیم، آن گاه كارنامه عاشورا نگارى او ارائه می شود. البته نباید توقع داشت كه زندگی نامه هركس به تمامى و جامعیت عرضه شود. هم چنین به نقد آثار عاشورا نگارى غربی ها نپرداخته ایم و فقط به شیوه توصیفى عمل شده است .
آیا امام مجتبی علیه السلام همسران زیادی داشت

این نوشتار موضوع تعدد بسیار همسران امام مجتبی علیهالسلام را بررسی کرده است. نویسنده ضمن اشاره به ابعاد شخصیتی امام حسن علیهالسلام، نشان داده است که موضوع تعدد همسران و مطلاق بودن امام حسن، اتهامی بیش نیست که مخالفین حضرت آن را جعل کرده اند.
اربعينيات در فضايل اميرمؤمنان علیه السلام

يكى از سنّت هاى پسنديده و خدمت هاى شايسته كه از دير زمان تا كنون بين محدثان و عالمان شريعت و سالكان طريقتْ معمول بوده است، اهتمام ورزيدن به تأليف آثارى با عنوان هايى مانند «اربعين»، «الأربعون حديثاً»، و آوردن چهل حديث درباره يك موضوع يا موضوع هاى گوناگون است. علّت خلق آثار پُرشمار خطّى و چاپى از اين دست، وارد شدن احاديث مستفيض، بلكه متواتر از طريق عامّه و خاصّه است كه در آنها، حفظ چهل حديث، فراوانْ توصيه شده است. [1] در يكى از اين رواياتْ آمده است كه رسول خدا فرمود:
هر كس از امّت من چهل حديث از آنچه در امور دين به آنها نيازمند است، حفظ كند، پروردگار در روز رستاخيز، او را فقيهى (دين شناسى) دانشمند بر مى انگيزد. [2]
اين ذخاير بسيار ارزشمند كه بخشى از منابع حديثى فريقين را به خود اختصاص داده است، [3] كمك شايانى به اشاعه حديث و فرهنگ اسلامى كرده است.
امام جعفر صادق علیه السلام و مبارزه با حاکمان جائر و جریان های انحرافی و کتابشناسی

1- ولادت، كمالات نفسانی و تلاش های علمی و آموزشی
حضرت امام صادق(علیه السلام) در تاریخ هفدهم ربیع الاوّل سال 83 هجری در مدینه منوّره به دنیا آمد. (1) مكنّی به «ابوعبدالله» و ملقّب به «صادق»، صابر، فاضل، کافل، قائم و منجی است.(گفته می شود لقب صادق را پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) به ایشان داده است). مدت زندگانی حضرت، 65 سال و مدت زمان امامت آن حضرت، 34 سال بود. آن حضرت 12 سال در مدینه با جدّ بزرگوارش امام سجّاد(علیه السلام) و 1۹ سال با پدرش، امام محمد باقر(علیه السلام) زندگی کرد. در این مدّت، دشواری ها و سختی های زندگی در حکومت حاکمان ظالم بنی امیّه را شاهد بود و همراه با پدرش در راه نشر معارف اهل بیت(علیهم السلام) تلاش می کرد.
اقرار الصحابه اثری گرانمايه از سده ششم هجری

يكى از صدها تأليف نفيس شيعى در پيرامون فضايل و مناقب امير مؤمنان، حضرت على عليه السلام ، كه خوشبختانه پس از چندين سده از گزند حوادث مصون مانده و نسخهاى از آن، هرچند با افتادگىهايي، به دست ما رسيده ـ كتاب ارزنده و كممانند اقرارالصحابه، تصنيف ابوعبدالله، محمد بن جعفر مشهدى حائرى است.
اين كتاب، به سبب كم شمار بودن نسخههاي آن، از دسترس محدّثان و گردآورندگانِ اخبار، از جمله علامه محمد باقر مجلسى، شيخ حرّ عاملى، بياضى و سيّد هاشم بحرانى دور مانده، و ازهمين روى كتابشناسان و شرح حال نگاران شيعى همچون سيّد محسن امين عاملى و علاّمه شيخ آقابزرگ تهرانى با آن آشنا نبوده و هيچ آگاهىاى از آن در موسوعههاى خود: اعيان الشيعة، الذريعة و طبقات اعلام الشيعة نياوردهاند. حتّى اينكه كتابشناسان متقدّم از قبيل شيخ منتجبالدين رازى و ابنشهرآشوب مازندرانى اطّلاعى از آن نداشته، با آن آشنا نبودهاند.
مقايسه فهم سنتی و جديداز تقدس الگوهای دينی

تقدّس اولیای خدا در نگاه دینی، بر مبنای اصطفای الاهی است؛ در حالی که در نگاه مدرن، مبتنی بر پندار و تصمیم انسانهاست. از سوی دیگر در مطالعات دینی جدید، زبانِ امرِ مقدّس، «اسطوره» است؛ امّا نه بهمعنای رایج آن. توجّه به تمایز فهم سنّتی و جدیدِ تقدّس از سویی، و فهم عامیانه و اصطلاحیِ اسطوره از سوی دیگر، موجب جلوگیری از خلطهای روشی و مفهومی در نقد تقدّس اولیای خدا میشود.
امامت غدير در سوره انشراح

با تدبر در قرآن مجيد، آياتى جلب توجه مىكند كه مفهوم واضح و صريحى از آن به ذهن خطور مىكند و در عين حال براى درك كامل آن نياز به مفسر قرآن است تا تفصيل آن معنى را در اختيار ما بگذارد.
آيه هفتم سوره انشراح از اين دست آيات است، كه با تشريح مراحل بعثت پيامبر عليه السلام و عنايات پروردگار درباره برترين آفريدهاش مىفرمايد:
(( اَلَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ، وَ وَضَعْنا عَنْكَ وِزْرَكَ، الَّذى اَنْقَضَ ظَهْرَكَ، وَ رَفَعْنا لَكَ ذِكْرَكَ ))
سپس به آخرين مرحله از اين رسالت عظيم آسمانى مىرسد و مى فرمايد:
(( فَاِذا فَرَغْتَ فَانْصَبْ، وَ اِلى رَبِّكَ فَارْغَبْ ))
اين دو آيه صريحاً به پايان رسالت با كلمة «فَرَغْتَ» و به رحلت پيامبر صلی الله علیه وآله وسلم با جمله «اِلى رَبِّكَ فَارْغَبْ» اشاره مىكنند. آنچه در ميان كلمات اين دو آيه جلب توجه مىكند، عبارت «فَانْصَبْ» است. اين كلمه بدان معناست كه هنگام فراغ از رسالت الهى و قبل از پركشيدن به ملكوت اعلى هنوز يك وظيفه بر دوش پيامبر صلی الله علیه وآله وسلم مانده كه بايد انجام شود و آن مسئله «منصوبكردن» است.
اما درباره اين امر مهم كه با اين صراحت در اينجا مطرح شده، هيچ تفصيلى داده نشده مبنی بر اینكه موضوع چيست؟ و حضرت رسول چه كسى را و در چه زمانی و كجا بايد منصوب فرمايد؟! ائمة معصومين عليهم السلام كه تفسير قرآن بر عهدة ايشان نهاده شده، به تبيين اين آیات پرداخته و روشن ساختهاند كه مقصود از اين آيه، منصوبكردن على بن ابىطالب عليه السلام به مقام امامت است. این امر در غدير خم و در آخرين سال عمر پيامبر اكرم صلی الله علیه وآله وسلم تحقق يافت، و در واقع آن حضرت با امتثال امر «فَانْصَبْ» بود كه آن مراسم بسيار باعظمت را در غدير تدارك ديد.
مقالة حاضر در چهار مرحله به تشريح ابعاد تفسيرى اين آيه پرداخته و نزول آن را در غدير و درباره مسئله امامت به اثبات ميرساند. در مرحلة اول به قرائت كسره يا فتحه در «فَانْصبْ» مىپردازد. مرحلة بعدى ارائة اسناد و مدارك براي اثبات نزول آيه درباره غدير است. مرحلة سوم ارتباط كل سوره را با غدير بيان مىنمايد. در آخرين مرحله منظور از «فراغت» و «منصوبكردن» با استناد به احاديث آمده است.
غــديرخـم در آثار پژوهشى انگليسى زبان غرب

غديرخم يكی از مهمترين، كليدیترين و سرنوشتسازترين نقاط تاريخ اسلام است كه درآن، دست كم به اعتقاد شيعه، رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم سرنوشت آيندة جهان اسلام را تعيين کردند و نسبت به موضوع مطرح شده در آن، از امت اسلام بيعت و پيمان وفاداری گرفتند. اين رويداد را میتوان از ميان ديگر رويدادهای دوران رسالت پيامبر صلی الله علیه وآله وسلم ، بارزترين نقطهای دانست كه خاستگاه اصلی شيعه از آن جاست و باز هم دست كم به اعتقاد شيعه، بحث وفاداری يا عدم وفاداری به پيمان مطرح شده در آن است كه امت اسلامی را به دو گروه مهم شيعه و غيرشيعه تقسيم كرده است. غديرخم با اين ديدگاه، همواره و برای هميشة تاريخ، موضع ظهور تمايز اصلی ميان شيعه و غيرشيعه به حساب میآيد.[1]
باورداشت مهدويت در خطبه غدير

درباره امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) روایاتی از پیامبر بزرگوار اسلام و ائمه اطهار علیه السلام وارد شده که اهمیت و ضرورت بحث مهدویت را ـ از همان سالهای نخستین ظهور اسلام ـ میرساند. یکی از اخبار مهمی که از جانب نبی مکرم اسلام صلی الله علیه وآله وسلم به دست ما رسیده است، بیان صفات و ویژگیهای امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) در خطبة غدیر است؛ آن هم با عباراتی زیبا و در زمانی حساس که بحث انتساب امیرالمؤمنین علیه السلام مطرح بود. این نوشتار بر آن است تا با بهرهگیری از آیات قرآن کریم و اخبار اهل بیت علیه السلام این عبارات را (که حدود بیست و یک عبارت است) شرح دهد. در این شرح، هم به ظرافتهای واژگانی و هم به معنای کلی عبارات ـ با در نظر گرفتن آیات و احادیث ـ توجه شده است.
امام و قوای بصری

اتان کولبرگ[2]، پژوهش گر، شيعه شناس معروف و پر اثر و استاد معاصر دانشگاه عبری اورشليم در اسرائيل است كه مدرک دكترای خود را از دانشگاه آكسفورد انگلستان، با تز دكترا با عنوان نگرش تشيع امامی به صحابة پيامبر صلی الله علیه وآله وسلم ، دريافت كرد. آثار پژوهشی مختلف و متعدد او طبق گزارش فرانک اچ. استيوارد به حدود 110 مقاله و كتاب منتشر شده مىرسد (4 كتاب، يک ويرايش كتاب، 39 مقاله، 24 مدخل در دايرة المعارف ايرانيكا، 18 مدخل در دايرة المعارف اسلام (ويرايش جديد)، 2 مدخل در دايرة المعارف دين، يک مدخل در دايرة المعارف عبريكا، يک مدخل در دايرة المعارف تفكر سياسی اسلامی و 19 نقد و بررسى)[3]. برخی از آثار او به عنوان نمونه، عبارتند از؛ مقالات و نوشته هايی با عناوين: حديث شيعى[4]، اصول اربعمأة[5]، برائت در انديشة شيعى[6]، عقيده و فقه در شيعة اماميه[7]، تشيع نخستين در تاريخ و پژوهش[8]، شاهدی ديرينه در مورد [استعمال] اصطلاح «اثناعشريه»[9]، از اماميه تا اثناعشريه[10]، امام و اجتماع در دورة پيش از غيبت[11]، ابوجعفر محمدبن علی الباقر عليه السلام (در دايرة المعارف اسلام،ج7)[12]، زينالعابدين علی بن حسين بن على بن ابىطالب عليه السلام (در دايرة المعارف اسلام، ج11)[13]، محدث[14]، موسى الكاظم عليه السلام (در دايرةالمعارف اسلام، ج7)[15]، تكامل تدريجی شيعه[16]، كاربرد و نحوة استعمال اصطلاح «رافضه» در شيعة اماميه[17]، برخی از ديدگاه های شيعة اماميه درباره صحابه[18] و … .
مقالة زير با عنوان «امام و قوای بصرى»، يكی از نوشته های اوست كه گرچه ممكن است صرفاً مقاله ای گزارشی در مورد يكی از توانايى های امام در امامت شيعی باشد؛ اما ـ همان گونه كه خواهيم ديد ـ پاورقى های مفصل و متنوع او در اين مقاله و مراجعة او به منابع فراوان متنوعی چون: علل الشرائع صدوق، مناقب ابن شهرآشوب، كامل الزيارات ابن قولويه، اکمال الدين صدوق، المختصر حلی، الخرائج و الجرائح قطب راوندی، بصائرالدرجات صفار قمى، الاحتجاج طبرسي، دلايل الإمامة طبری، اثبات الهداة عاملي، تفسير منسوب به امام عسكری عليه السلام ، تفسير عياشي، تفسير صافی فيض، تفسير علی بن ابراهيم قمي، کافی کلینی، بحارالانوار مجلسی، رسائل شريف مرتضي، الاختصاص مفيد، مرآةالعقول مجلسی، تفسير البرهان بحرانی و ديگر منابع نشان مى دهد كه تا چه حد و با چه دقتى، حتی در موضوعی جزئی به مطالعه و بررسی و مرور منابع، از جمله منابع شيعی پرداخته است.
در ادبيات كلاسيك شيعي، از رؤيت اغلب در زمينه و مفاد موقعيت منحصر به فرد ائمه بحث ميشود. به ويژه، امامان دارای قدرت رؤيتی فرا انسانی و قادر به معجزاتی مرتبط با رؤيت، توصيف می شوند.[19]
ضرورت معرفت امام علیه السّلام

در این اثر مطالبی درباره معرفت و شناخت امام به نگارش درآمده که در نظام معرفتی، دینی و عملی و نیز نمادهای اجتماعی مسلمانان جایگاه مهمی دارد براین اساس است که دانشمندان شیعه و سنی در اصل مسأله لزوم معرفت امام، تقریباً اتفاق نظر دارند و تنها در ادلّه و حدود آن اندک تفاوتهایی وجود دارد؛ چنانچه ما در پی جویی این مسئله، بحث را در دو محور جدا گانه از دیدگاه شیعه وسنی مورد بررسی قرار دادیم و نتیجه گرفتیم که اهل سنت به این مسئله با نگاهی تاریخی و ضرورت های اجتماعی نگریسته است؛ اما امامیه برخلاف اهل سنت، مسئله معرفت و شناخت امام را بسیار مهم تلقی کرده و با استناد به منابع دینی و اعتقادی مورد بررسی قرار داده است. در تبیین این بحث به طور مفصّل به اصل این مسئله و نیز حدود و مراتب معرفت امام، با ادلّه از عقل و نقل، پرداخته شده است.
خلافت و نسبت آن با قرابت و صحبت (بازخوانی حکمت 190 نهج البلاغه)

حکمت 190 نهج البلاغه به دو گونه نقل شده است. در چاپ محمد عبده و صبحی صالح این گونه آمده است:
« وا عجباه! أ تکونُ الخلافة بالصَّحابة و القَرابة؟»
و در تصحیح فیض الاسلام و نسخة ابن ابی الحدید، این گونه آمده است:
« وا عجبا! أ تکونُ الخلافةُ بالصحابة و لا تکون بالصحابة و القرابة؟!»
« وا عجبا، أن تکونَ الخلافة بالصحابة و لا تکون بالصحابة و القرابة!»[1]
در سال های اخیر، بحث و جدل هایی درباره این حکمت نهج البلاغه درگرفته و اتّهام تحریف و دست اندازی در تصحیح متون مطرح شده است که در اين مقاله به برخی از آنها خواهیم پرداخت. قصد آن داریم که با بررسی اسباب صدور کلام از امام علی عليه السلام و جمع کردن نقل های متفاوت آن، قول صحیح را ترجیح دهیم. این متون، اولاً، قابل بحث سندی نیستند (چون هیچ یک سند ندارند)؛ ثانیاً یک متن، حتی اگر سند صحیح هم داشته باشد، نباید از حیطة نقد متن خارج شود.