گزارشی از یک مطالعۀ تطبیقی در دیار غرب دربارۀ امامت

پایان‌نامه‌ای درباره امامت به دستم رسید به زبان انگلیسی[1]، با این مشخصات:
Doctorine of Imamate in Twelwer Shi’ism: Traditional, Theological, Philosophical and Mystical Perspectives. By: Hamid Mavani, Institute of Islamic Studies, McGill University, Montreal, 2005.
(نظریه امامت در تشیّع دوازده امامی: دیدگاه‌های سنتی، الهیاتی، فلسفی و عرفانی، نوشته: حمید موانی. مؤسسه مطالعات اسلامی، دانشگاه مک گیل، مونترآل کانادا، 2005)
در این یادداشت می‌کوشم بدون ردّ یا تأیید تمام یا بخش‌هایی از رساله، درون‌مایۀ آن را بشناسانم. بدیهی است که این یادداشت جایگاه نقد و بررسی دقیق مطالب نیست و فقط برای مروری اجمالی در نظر گرفته شده است.

نکاتی دربارۀ احادیث فضائل امیرالمؤمنین علی بن أبی طالب علیه السلام

علامه محدث ابوالیسر جمال‌الدین عبدالعزیز بن محمد صدیق حسنی غماری مغربی طنجی، محدث بزرگ اهل سنت، در ماه جمادی‌الاولی سال 1338 قمری در شهر طنجه در دیار مغرب دیده به جهان گشود. دروس مقدماتی را در مغرب آموخت و در سال 1355 برای ادامه تعلّم به قاهره رفت. در این میان به علم الحدیث علاقه و اهتمام ویژه یافت و بیشتر تلاش علمی خود را در باب آن سامان داد. پس از بازگشت به طنجه در آنجا نیز به تحقیق در این مورد ادامه داد تا اینکه در 15 ماه رجب 1418 قمری درگذشت و در همان دیار دفن شد.
وی پیرامون محبت اهل‌بیت علیهم السلام به‌ویژه امام علی بن ابی‌طالب علیه السلام ، بحث‌ها و مناظرات جدی با نواصب داشت.
ازجمله پاسخ به کلام ابوبکر بن العربی مالکی اندلسی معافری که در کتاب خود، عارضة الاحوذی (شرح سنن ترمذی)، احادیث فضائل را مورد انکار، تأویل، تضعیف و تخفیف قرار داده است.

منابع نوشناس درباره هفت بند ملا حسن کاشی بر اساس فهرست جدید استاد عارف نوشاهی

یکی از چهره‌های ناشناختۀ عالم پژوهش، مرحوم استاد سعید هندی بود که در عمری کوتاه (38 سال)، کارنامه‌ای پر برگ و بار عرضه کرد.
ازجمله کارهای چاپ شده ایشان است:
_ تحقیق دیوان مرحوم آیة‌الله شیخ محمدحسین غروی اصفهانی (متخلص به مفتقر) بر اساس نسخه اصل ناظم؛ به تفصیلی که در مقدمه کتاب آورده است. (تهران، نشر آفاق، 1380)
_ چهل چامه. گزینشی عالمانه از میان اشعار مهدوی، از خلال منابع چاپی و خطی، با توضیح و شرح واژه‌ها و تعبیرها. (تهران، ریحان، 1384)
_ هفت‌بند، هفتاد بند. پژوهشی در ترکیب‌بند مشهور ملا حسن کاشی آملی (شاعر شیعی نام‌آور سدۀ هفتم هجری) در مدح امام امیرالمؤمنین علیه السلام همراه با گزیده‌ای از استقبال‌ها، تضمین‌ها، تخمیس‌ها و تحقیقی درازدامن در باب حسن کاشی. (تهران، کتابخانه مجلس، 1388)

آخرين تحقيقات در تاريخ تشيع متقدم

[1]این[2]مقاله شمایِ کلی‌ای از پژوهش‌های اخیر در مورد تاریخ متقدم اسلام شیعی را با توجهِ ویژه به شیعه اثناعشری یا امامی ارائه می‌دهد. تحقیقاتی که در اینجا بررسی می‌شود دو دوره را پوشش می‌دهند. اول دوره‌ای که از ظهور اسلام در قرن هفتم میلادی آغاز و به تحکیم مهم‌ترین گروه شیعی یعنی امامیه می‌انجامد. تاریخ دقیقِ تحکیم، موضوعی مورد وفاق بین محققان نیست ولی قدیمی‌ترین تاریخ مربوط به دوره امام محمد باقر (و. 732) و دیرترین تاریخ مربوط به دوره جدایی جماعت اسماعیلی از امامی پس از وفات امام جعفر صادق (و. 765) است. دومین دوره دوره‌ای است بین همین دوره تحکیم تا ظهور بدنه‌ی نوشتاریِ پابرجایی از اصول عقاید امامی در پایان قرن دهم میلادی. این دوره که حدود 350 سال طول کشیده، سازنده مرحله «شکل‌گیری» اسلام شیعی است. با پایان این دوره، دسته‌ای از نسخه‌های بدیل اسلام شیعی ایجاد شد که در گذر تاریخ تا به امروز دوام آورده‌اند. نسخه‌های دیگری از تشیع که در ادبیات تاریخی و اعتقادی این دوره توصیف‌شده‌اند، یا از بین رفته‌اند یا در فضای سیاسی دوره متقدم اسلامی حمایت از آن‌ها کم‌کم رنگ باخته است. در پایان قرن ده میلادی، گروه‌های فرقه‌گرای شیعی که از تندباد حوادث سه قرن گذشته جان سالم به در برده بودند، پایه و اساس مظاهر تشیع در دوره‌‌‌های کلاسیک، کلاسیک متأخر و اسلام مدرن قرار گرفته‌اند.[3]

ديدگاه‌های غضائری و ابن غضائری درباره مقامات امامان علیهم السلام با نگاهی انتقادی به قرائت غير الهی از امامت

امامت[1]و كمالات و فضایل امامان علیهم السلام از مهم‌ترین مباحث اعتقادی و دارای حساسیت‌های فراوانی در طول تاریخ تشیع بوده است. آشنایی با دیدگاه‌های علما و مُحدّثان متقدم شیعی در تحلیل تاریخی عقاید شیعیان، بسیار حائز اهمیت است. غضائری و پسر او از علمای بزرگ رجالی بوده و با تصنیفات شیعیان عصر خود، آشنا بوده‌اند. به‌این‌ترتیب دیدگاه‌های ایشان درباره مقامات امامان علیهم السلام و حدود غلوّ، حائز اهمیت است. اهمیت دیدگاه این دو با توجه به باور برخی از معاصران ما که معتقدند بیشتر قدما _ به ویژه ابن غضائری _ قرائتی غیر الهی از منصب امامت داشتند، دوچندان می‌گردد. در این مقاله با استفاده از شواهد تاریخی، احادیث روایت‌شده از سوی غضائری و متن كتاب الضعفاء منسوب به ابن غضائری، نشان داده شده است كه غضائری پدر و پسر از معتقدان به امامت منصوص از ناحیه خداوند بوده و امامان علیهم السلام را واجد كمالاتی چون عصمت، علم وهبی، آگاهی بر مغیبات و توانایی‌های خارق عادت می‌دانسته‌اند. داوری درباره حدود كمالاتی چون آگاهی بر مغیبات و نظایر آن با توجه به بر جای نماندن آثار مستقل ایشان، به‌دقت میسر نیست؛ اما اصل این كمالات مورد تأیید ایشان بوده و آن را غلوّ محسوب نمی‌كرده‌اند.

مدل تأثير عناصر تاريخی بر تبيين اصل امامت

بی‌تردید ارائه و تبیین آموزه‌های عمیق شیعه که ریشه در کتاب و سنت دارند، نیازمند بستری مناسب است که تحقق آن در ارتباط مستقیم با همسویی یا عدم همسویی عناصر اثرگذار تاریخی یا همان اجزاء سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی است.
تأملی در این عناصر، بر تأثیر آن ها در روند ارائه اجمالی _ تفصیلیِ دستگاه معرفتی شیعه و تبیین آن در دوره‌های مختلف حضور امامان _ بدون پیدایش تغییر در مبانی آن _ مهر تأیید می‌نهد.
نوشته پیش رو تلاش دارد تا نظریه فوق را به‌صورت تطبیقی در مورد آموزه امامت بر اساس روایات اهل‌بیت ارائه نماید که در آن ضمن پاسخ به چرایی برخی پدیده‌های تاریخی _ معرفتی، چگونگی روند مذکور را پیش از دوران غیبت، آن چنانکه منظومه معرفتی اهل‌بیت در نهان دارد، نشان دهد.

پیش درآمدی بر روش «تاریخی نگری» در مطالعه باورهای امامیه

مدخل[1]
از ابتدای شکل‌گیری شیعه‌پژوهی تاکنون، رویکردهای گوناگونی در مواجهه با اندیشه تشیع و مطالعه شاخصه‌های فکری آن، در حوزه‌های پژوهشی اعم از آکادمیک و سنتی اتخاذ شده است. به‌ویژه در بازخوانی محورهای امامتی مذهب اثناعشری، مسیرهای گوناگونی ازجمله کلامی، معرفت‌شناسی، تفسیری، نسخه شناخت منابع، پدیدارشناسی،تاریخی نگری و غیره طی شده است.
«روش تاریخی‌نگری»[2] که در سنوات اخیر نمود بیشتری خصوصاً در عرصه آکادمیک یافته،بر اساس ریشه‌ها و تحولات تاریخی به بررسی مؤلفه‌های اعتقادی می‌پردازد و درصدد بررسی عوامل تاریخی پیدایش یک موضوع اعتقادی است.
از اصلی‌ترین‌ کانون‌های روش تاریخی نگری در مطالعات امامیه می‌توان به سیر تطور یک مفهوم اعتقادی، تحولات یک اندیشه در مسیر تاریخ، ارزیابی گستره شمارگان باورمندان به یک عقیده در درون مذهب، رویکردهای تقابلی و تعاملی فرق درونی تشیع، بررسی تأثیر و تأثر احتمالی میان شیعه و دیگر فرق مسلمین، استراتژی رهبری امامان شیعه در ادوار مختلف، بازخوانی اندیشه فردی اصحاب و رویکردهای ائمه به باورهای موجود در جامعه شیعه اشاره کرد.

خدا يا ناخدا؛ نگاهی به احاديث – نَزِّلُونا عَن الرُّبُوبِیّة

در منابع شیعی، از امامان معصوم حدیثی نقل شده است به این مضمون که «ما را خدا ندانید و هر چه خواستید در فضائل ما بگویید». این روایت علی‌رغم اینکه از سوی برخی جریان‌های فکری مورد انکار قرار گرفته و حدیثی ساختگی قلمداد گشته، دارای سندی معتبر و دلالتی مطابق با موازین دینی است. متن این روایت به الفاظ گوناگونی در میراث حدیثی شیعه وارد شده و مدلول آن در دو جهت خلاصه می‌شود؛ نفی غلو و تبیین دامنه‌ی مقامات اهل‌بیت علیهم السلام . این روایت، از سویی به مبارزه با افکار غالیانه پرداخته و از سوی دیگر به بلندی مقام و جایگاه امامان معصوم علیهم السلام اشاره دارد. نوشتار پیش رو پس از بررسی متنی و سندی این احادیث، به تبیین دلالت آن پرداخته و به اشکالاتی که بر آن وارد شده پاسخ می‌دهد.

مصداق شناسی آيه « وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکتَابِ » علی نصیری

ازجمله موضوعاتی که میان مفسران شیعه و شماری از مفسران اهل سنت، مورد اختلاف واقع شده، مصداق شناسی آیه <مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکتَابِ> است. مفسران شیعه و شماری از عالمان اهل سنت مصداق این آیه را حضرت امیر علیه السلام می‏دانند؛ اما در برابر، برخی از مفسران اهل سنت، عبدالله بن سلام، عالمان یهود و نصارا و تمام مؤمنان را سه مصداق دیگر آیه دانسته‏اند. این مقاله با بررسی دیدگاه‏های مختلف مفسران فریقین و تحلیل آنها، تطبیق آیه بر مصادیقی غیر از حضرت امیر را موردنقد قرار داده و مدعای مفسران شیعه را مورد تأکید قرار داده است. وجود روایات اهلبیت علیهم السلام ، صحابه و تابعان که حضرت امیر را تنها مصداق آیه دانسته‏اند، گستردگی دانش امام و عدم سازگاری تطبیق آیه بر مصادیقی دیگر با اسناد تاریخی، ازجمله اشکالات وارد بر دیدگاه مفسران اهل سنت است.

چند متن نویافته از آیت الله میلانی، علامه طباطبائی و شهید دستغیب دربارۀ مسائل مرتبط با امامت

در کتابخانۀ آستانۀ مقدسۀ حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها) یک مجموعه مکاتبات وجود دارد که به شماره 950 در بخش خطی نگاهداری می‌شود. این مجموعه حاصل زحمات یکی از دبیران فاضل و پرکار قم در دهۀ 50 به نام سید اشرف الدین کیایی طالقانی است که بسیار به مطالعه بها می‌داده، آنگاه یافته‌های خود را _ که بیشتر پیرامون امامت بوده‌اند _ از عالمان و مراجع تقلید آن روزگار می‌پرسیده است.

گزارشهایی از هدایت یافتگان

در میان گزارش‌هایی که افراد مستبصر از سیر هدایت خود می‌گویند، به نکاتی بر می‌خوریم که جای تأمّل بسیار دارند و می‌توان از خلال آنها نکاتی برای روش تبیین و ترویج امامت یافت.
در این یادداشت به بعضی از این نکات بر اساس کتاب نفحات الهدایة: مستبصرون ببرکة الامام الحسین(علیه السلام) ( تدوین: یاسر صالحی، منشورات العتبة الحسینیة ، 1433/2011) اشارت می‌رود. این کتاب، مجموعه‌ای از کلمات کسانی است که به برکت حضرت سیدالشهدا(علیه السلام) راه هدایت یافته‌اند.

انگیزۀ مقدس در آفرینش کتاب

بسیاری از کتابهای علمای پیشین به درخواست شاگردان و اهل علم نگارش یافته‌اند؛ این مطلب از مقدمه‌های آنان بر کتابهایشان پیداست. اما برخی از کتابها بر اساس احساس مسؤولیت مؤلف برای دفاع از مذهب حقۀ اهل بیت (علیهم السلام) پدید آمده است. حکایت تألیف برخی از این کتاب ها می‌تواند درسی برای بسیاری از دوستداران اهل بیت(علیهم السلام) خصوصاً افراد اهل قلم باشد.

منظومه ای در امامت از قرن سیزدهم

عقد اللئالی فی جواب بدء الأمالی منظومه‌ای است از آثار مولی محمدرضا بن علی گوگدی گلپایگانی، از دانشوران سدۀ سیزده گلپایگان، که در این یادداشت کوتاه بدان اشاره می کنیم.
مؤلف این منظومه، مولی محمدرضا منسوب به گوگد، از توابع گلپایگان است، فرزند ملا علی (متوفی: 27 رجب 1275 ق)، فرزند ملا محمد (از تلامذۀ میرزای قمی) فرزند آخوند ملا عبدالله فرزند ملا حسین شهید فرزند ملا محمد زمان (شهید در حملۀ افاغنه به اصفهان)، از خاندانی دانش‌پرور که نسب آنها به مالک اشتر می‌رسد. شرح حال شماری از آنها در کتاب شرح حال دانشمندان گلپایگان (به کوشش: رضا استادی، قم: کنگرۀ بزرگداشت علمای گلپایگان، 1381 ش، ج 1 ص 297 به بعد) آمده است.
مؤلف، با وجود دشواری‌های فراوان در زندگی، در گلپایگان و اصفهان، از بزرگانی همچون سید محمد باقر شفتی، ملا محمد تقی اردکانی، شیخ محسن معزی دزفولی، ملا احمد گوگدی و میرزا محمدرضا اسفرنجانی گلپایگانی درس آموخت. (شرح حال دانشمندان گلپایگان، ج 1 ص 323 – 328، زندگی نامه خود نوشت ملا محمدرضا در تاریخ 7 ماه رمضان 1271 ق).

سخنان امیر المؤمنین علیه السلام به انتخاب ثعالبی

این نوشتار به نقل سخنان امیر المؤمنین(علیه السلام) به روایت ابو منصور ثعالبی (م 429ق) اختصاص دارد . ثعالبی این سخنان را به عنوان مَثَل نقل کرده است. این احادیث از رسائل ثعالبی که در حاشیۀ کتاب الفوائد والقلائد، چاپ شده، انتخاب گردیده است. اهمیت این احادیث _ که به عنوان مَثَل انتخاب شده‌اند _ در این است که سابقۀ جمع آوری سخنان امیر المؤمنین(علیه السلام) را در بین دانشمندان اسلامی به جز سید رضی و نهج البلاغه‌اش نشان می‌دهد.