پاسخ شبهه قفاری در انتساب منشأ امامت به عبدالله بن سبأ

از جمله نظریه‌های موهوم در باب پیدایش تشیع، نظریه پیدایش تشیع در نتیجه تلاش‌های عبدالله بن سبأ است. چندین قرن است که مخالفان تشیع این نظریه را مطرح می‌کنند. در این میان ناصر القفاری، یکی از علمای معاصر وهابیت، همین ادعا را با استناد به متون و منابع شیعه به گونه‌ای متمایز و متفاوت از دیگران بیان کرده است. در این مقاله به شبهه قفاری پاسخ داده شده است. این شبهه با سه دلیل رد شده است: 1. وجود دلایل معتبر بر پیدایش شیعه به همت پیامبر اسلام؛ 2. بررسی نقلی که شیعه را منتسب به عبدالله بن سبأ کرده است؛ 3. تعارض عقاید عبدالله بن سبأ با شیعه دوازده‌امامی. با توجه به بررسی‌های انجام‌شده این نتایج حاصل شد که منشأ شیعه از زمان پیامبر اسلام بوده است و عبدالله بن سبأ، بر فرض وجودش، عقایدی غیر از عقاید شیعه داشته است و منابع شیعی هیچ کدام منشأ شیعه را عبدالله بن سبأ ندانسته‌اند.

پژوهشی درباره حدیث «اللهم لا تجعل قبری وثناً یعبد»

در این مقاله درباره حدیثی از رسول خدا (ص) با مضمون «اللهم لا تجعل قبری وثناً یعبد» که بیشتر در منابع اهل سنت و وهابیون مطرح شده، تحقیق، و رجال آن و محتوایش ارزیابی می‌شود و مشخص می‌گردد که مفهوم آن چیست و آیا چنین روایتی از رسول اسلام صادر شده است یا نه و بر فرض صدور، چه معنای قابل قبولی دارد. مضمون این حدیث در برخی منابع شیعی هم طرح شده است. اعتقاد نگارنده بر جعلی بودن این حدیث است. ما این برداشت را رهیافت اساسی این نوشتار می‌دانیم و درباره آن تحلیلی ارائه می‌دهیم و اشاره کوتاهی به خاستگاه این حدیث و جعلی بودنش می‌کنیم.

بررسی و نقد دیدگاه شاه ولی‌الله دهلوی در مسئله شرک

شاه‌ولی‌الله دهلوی با تأثیرپذیری از آرای ابن‌تیمیه در مسئله توحید و شرک، و با ارائه تعریفی از شرک به مبارزه با مظاهر شرک در جامعه اسلامی زمان خود پرداخت. به عقیده او شرک، به شرک در عبادت، استعانت، ندا و استغاثه، نذر و قسم تقسیم میشود، او در آثار خود با تشبیه کردن عمل مشرکان زمان پیامبر با مسلمانان زمان خود، اعمالی مثل زیارت قبور، شدّ رحال، تسمیه به همراه «عبد»، توسّل، استغاثه، و نذر و قسم را از مظاهر شرک شمرد و مسلمانان زمان خود را از این اعمال بر حذر داشت. در این مقاله می‌کوشیم آرا و اندیشههای محدّث دهلوی را در حوزه شرک و اقسام آن بررسی کنیم.

توحید و شرک از دیدگاه استاد مطهری و سید قطب

مطهری و سید قطب در تعریف و اقسام توحید و شرک وجه نظر مشترکی دارند. گرچه سخنان سید قطب در این باره متشتت است، ولی از برخی کتب و نیز از تفسیر فی ظلال القرآن و بررسی آیات توحیدی آن می‌توان چنین استنباط کرد که وی توحید را از دو منظر عقیده و عمل بررسی کرده و توحید در عقیده را به دو قسم ذاتی و صفاتی، و توحید عملی را نیز به دو قسم فاعلی و عبادی تقسیم می‌کند. آنچه برای وی بسیار اهمیّت دارد، توحید در حاکمیت است که پیونددهنده توحید عقیده به عمل است، بدین معنا که چون توحید الوهی است، باید حاکم نیز واحد باشد و اطاعت و بندگی هم فقط باید برای او باشد. لذا وی اطاعت از حاکم و طاغوت را نوعی شرک می‌پندارد. مطهری نیز اطاعت از طاغوت را نوعی شرک می‌داند، ولی معیار توحید و شرک را در توحید نظری «از اویی» و در توحید عملی «به سوی اویی» تفسیر می‌کند و اطاعت از حاکم را رابطه تسخیر طرفینی می‌داند و فقط شرک جلی را مستحق کفر می‌شمرد، برخلاف سید قطب که با استفاده از توحید در حاکمیت،‌ عمل‌گرایی در اسلام را معیار مسلمان بودن فرد می‌داند. لذا اطاعت از حاکم و طاغوت را در زمره شرک جلی قرار می‌دهد و برای تمام آنها حکم کفر را مترتب می‌سازد.

تفاوت توسل با استغاثه مشرکین به بت ها

تاریخ تفکر اسلامی در دوران پر فراز و نشیب خود شاهد یکی از جنبش های انحرافی است که به وهابیت معروف است و خود را سلفیه می نامد. آنان در رؤیای خلوص یکتاپرستی، به تکفیر مسلمانان روی آورده اند و در یکی از بارزترین نمودهای ظاهر گرایی، مخالفت با توسل را آغاز کردند. بازگشت این اختلاف در حقیقت به توحید عبادی است. ابن تیمیه بر خلاف سایر مذاهب اسلامی معتقد است که لااله الا الله تنها ناظر به توحید عبادی است و پیامبر خدا (ص) تنها به همین دلیل در میان اعراب جاهلی مبعوث گردید. به عقیده ابن تیمیه مشرکین مکه معتقد به توحید ربوبی بودند و با برشمردن آیاتی، شرک آنها را تنها در شریک قرار دادن بت ها و در نتیجه توسل مسلمانان را همانند بت پرستی و آنها را از مشرکین مکه گمراه تر دانسته است. به نظر می رسد علت اصلی این نوع تفکر و انحراف، در دو چیز است: فهمِ اشتباه از توحید عبادی، و دیگری رویکرد اعتقادی بت پرستان مکه به بت. در این مقاله تنها به تبیین دومین مورد پرداخته و سعی می شود که با استفاده از قرآن، روایات و کتب اندیشمندان اسلامی، حقیقت عمل مشرکین زمان پیامبر (ص) در پرستش بت ها تبیین و تفاوت های عمل مشرکین با توسل مسلمانان بیان گردد.

مسئله توسل به اموات با نگاهی به آیه 22 سوره مبارکه فاطر

وهابیان با استناد به آیه 22 سوره مبارکه فاطر که فرموده: (و ما أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِي الْقُبُور) سماع موتی را منکرند و معتقدند توسل و شفاعت به مردگان به علت عدم سماع موتی، صحیح نیست. پژوهش حاضر نشان می‌دهد که مفسران اهل‌سنت این آیه شریفه را در مقام تشبیه کافران به مردگان دانسته‌اند؛ لذا استناد وهابیان را به آیه شریفه برای نفی جواز توسل، نمی‌توان پذیرفت و ادعایشان بدون دلیل است.

توسل در سیره اهل‌بیت علیهم السلام

با توجه به اينكه انسان‌ها داراي ضعف و قصور و آلوده به گناه­ اند، شایسته است براي رسیدن به تکامل و ارتباط با خدا و درخواست حوائج خود، از طریق بندگان صالح و اولیای الهی که دارای مقام بلندی­اند، اقدام كنند و آنها را بين خود و خدا واسطه قرار دهند تا زودتر به نتيجه برسند. قرآن نیز به این امر توصیه مي‌كند، ولي عده­ای در محدوده توسلات و انواع آن دچار خطا شده­اند و به آسانی سایر مسلمانان را به شرک متهم می‌کنند. برای کشف حقیقت و اثبات مشروعیت توسل شایسته است به سراغ سیره معصومان: كه فانی در توحید و از هر نوع شرك مبرا بوده­اند، برويم تا روشن شود که آنها تا چه اندازه توسل را تأیید می‌کنند. در این مقاله سیره اهل‌بیت: که معصوم و وارث علم پیامبرند، بررسی می‌شود و نمونه­هایی از سیره آن بزرگواران را نقل می‌کنیم.

درنگی در نظریه توسل

یکی از موضوعاتی که وهابیان آن را مطرح ساخته و تمام مسلمین، اعم از شیعه و سنی، با آن مخالفت کرده‌اند، عدم مشروعیت توسل به اولیای الهی است. وهابیان در این زمینه هیچ دلیلی عرضه نکرده‌اند و هیچ آیه یا روایتی که تصریح به منع توسل کرده باشد، ندارند.

کتاب‌شناسی توسل

این نوشتار گزارشی از آثار و نوشته های نویسندگان مسلمان در پاسخ به عقاید و دیدگاه های وهابیون درباره توسل به اولیای الهی است که در دو بخش «آثار شیعیان» و «آثار اهل سنّت» تنظیم و عرضه شده است.

قبیله خشونت

محمّد بن عبدالوهّاب با اعلام جهاد علیه مسلمانان و با نسبت دادن کفر، شرک و بدعت به آنان، اعراب بادیه نشین منطقه نجد را تحریک کرد و به کمک ابن سعود لشکری فراهم ساخت، این قبیله خشونت گرا در طول تاریخ سیاه خود از هیچ اقدام خشونت آمیزی علیه امت اسلام فروگذاری نکردند و به کمک استکبار جهانی و خشونت و افکار انحرافی خود فرقه وهابیت را تشکیل دهند.

اندیشمندان حنفی و کژ اندیشی های ابن تیمیه

انتشار افكار و اعتقادات انحرافی ابن‌تيميه در جامعه اسلامی از دیر باز مورد انتقاد و اعتراض‌ گسترده اندیشوران مسلمان بوده و این امر باعث شده تا تعداد زیادی از شخصیّت‌های بزرگ اهل‌سنّت از دوران حیات وی تا به امروز، همواره به نقد اندیشه‌های او بپردازند و مسلمانان را از این فتنه شوم آگاه سازند. در این نوشتار دیدگاه عالمان و صاحب‌نظران حنفی درباره این شخصیت بررسی می‌شود.

نقدي بر كتاب «التبرك المشروع و التبرك الممنوع»

تبرک نه تنها در دین اسلام بلکه در ادیان دیگر نیز سابقه دارد. روایات فراوانی درباره تبرک مسلمانان به پیامبر و آثار و غذای ایشان وجود دارد. تبرک به آب وضوی پیامبر در زمان فتح مکه تأثیر روانی فراوانی بر ابوسفیان گذاشت. پس از پیامبر نیز این تبرک به آثار آن حضرت در میان مسلمانان ادامه داشت. در این میان برخی از جریانات خاص حدیث‌گرا بر این عمل خرده گرفته و ادعا کرده‌اند که تنها تبرک‌هایی که در زمان پیامبر در میان مسلمانان معهود بوده است، توجیه شرعی دارد و می‌بایست به همان‌ها بسنده کرد و پس از رحلت پیامبر تبرک به آثار ایشان ممنوع است و در حد شرک به خداوند است. به نظر می‌رسد این دیدگاه دارای اشکالات و کاستی‌های گوناگون است که در این نوشتار بدان پرداخته خواهد شد.

نقد دیدگاه ابن‌عبدالوهاب از کتاب مجموعة التوحید

در این نوشتار به بررسی و ارزیابی کتاب مجموعة التوحید پرداخته‌ایم. این اثر تمام نوشته‌های محمد بن‌عبدالوهاب و برخی از نوشته‌های ابن‌تیمیه را جمع‌آوری کرده است. روشن است که نخستین بحث درباره توحید و شرک است. تعریف عبادت، توحید و اقسام آن از مباحث مهمی است که در گفتار نخست او مورد بررسی قرار گرفته است.

بررسی دیدگاه محمد بن‌عبدالوهاب درباره شرک و مشرک

پیروان فرقه وهابیت ادعا میکنند تنها کسی که توحید را فهمیده، محمد بن‌عبدالوهاب است. وی میگوید پیامبران الهی یک رسالت بیشتر نداشتند و آن رسالت عبارت است از دعوت به توحید عبادی؛ زیرا مردم فقط در توحید عبادی مشرک شدند و در دیگر مراتب توحید نظیر: توحید ذاتی، صفاتی، افعالی، ربوبیت و غیر آن، موحد بودند. همچنین او رفتار مسلمانان را درباره بزرگداشت آثار بزرگان دین، زیارت و توسل به آنان، شرک در عبادت میشمرد. بدین جهت، مسلمانان را مانند مشرکان صدر اسلام میدانست. نوشتار حاضر درصدد تبیین دیدگاه ابن‌عبدالوهاب درباره توحید و شرک و نقد و بررسی آن است.