نظریه امامت در اندیشه سیاسی علامه حلی و ابن تیمیه

با توجه به این که اهل سنت فکر میکردند نظام خلافت، نظام اصیل اسلامی است و خلافت به دست مغول ها حذف گردیده لذا مغولها را طرد میکردند و شیعیان چون خلافت را هم نادرست می دانستند لذا از لحاظ نظری چندان فرقی بین دولت جائر کافر یا سنی وجود نداشت. شیعیان برای طرح این دیدگاه به مسأله کلامی امامت بویژه خصایص و ویژگی ها و شرایط امام مشروع در مقابل اهل سنت می پرداختند. با دقت در مطالب فصل اول میتوان به این نتیجه رسید که تحولات سیاسی – اجتماعی موجب طرح اندیشهها و اختلافات اعتقادی بین علامه حلی و ابن تیمیه گردید. از آن جایی که بررسی اندیشه سیاسی این دو اندیشمند برای دوره کارشناسی بسیار سنگین و مشکل بود لذا فقط به اندیشه امامت در نظرات این دو اندیشمند بسنده کرده و همچنین بیشتر از کتب منهاج الکرامه. منهاج السنه و… بهره جسته ایم.
مبانی فکری ابن تیمیه

پی بردن و فهمیدن عقاید وهابیت در گرو فهمیدن اندیشه های بزرگان و موسسان وهابیت می باشد. ابن تیمیه از کسانی است که در پیدایش وهابیت نقش بسزایی داشت و اندیشه های محمد بن عبدالوهاب برگرفته از اندیشه و تفکرات ابن تیمیه می باشد. در این مقاله مبانی فکری ابن تیمیه توضیح داده خواهد شد.
لغزش های ابن تیمیه

ابن تیمیه را میتوان به عنوان پدر معنوی سلفیان تکفیری نام برد. وی علاوه بر نگرش تکفیری، دیدگاه خاصی هم نسبت به فضائل اهل بیت علیهم السلام داشت، به نحوی که به انکار این فضائل منجر گشت. دکتر محمود السید صبیح در همین زمینه در نقد ابن تیمیه کتابی با عنوان «اخطاء ابن تیمیه فی حق رسول الله و اهل بیته» تالیف کرد. در مقاله حاضر به برخی از مطالب این کتاب اشاره میگردد.
غزالی و ابن تیمیه

غزالی از جمله علمای ایرانی و سنی مذهب است که به رغم اشتباهاتی که داشته، همچنان جزو علمای تراز اول اسلام محسوب میگردد. وی شیفته منطق ارسطو بوده که همین مطلب باعث نقدهایی از جانب ابن تیمیه حرانی بر علیه وی گردیده است که در مقاله حاضر به برخی از نقدهای ابن تیمیه بر غزالی با استفاده از کتاب الرّدّ علی المنطقییّن پرداخته می شود.
عقاید ابن تیمیه

ابن تیمیه به مخالفت با برخی عقاید مسلمانان شیعه و سنی برخاست. ابن تیمیه در فقه تابع مذهب حنبلی است. او بزرگان و اندیشمندان جهان و حکمای بزرگ اسلام را به باد انتقادهای تند گرفت. متکلمان را قبول نداشت و ادعا می کرد فلاسفه حقیقتی را ثابت نکرده و اهل بدعت می باشند. در این مقاله دانشنامه ای، عقاید ابن تیمیه و نظریات فقهی وی مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
شخصیت پژوهی ابن تیمیه

بی شک سرآغاز اندیشه ی سلفی گری را باید قرن هفتم و ظهور شخصیتی به نام «ابن تیمیه» دانست. به عبارت دیگر، هرچند در دوره های پیش اجزایی از اندیشه ی سلفی گری در میان طایفه ای از مسلمانان دیده می شد، اما در عصر ابن تیمیه، رسماً مذهبی به نام سلفی گری ابداع شد. در این دوره، حد و مرز مکتب سلفی گری تعریف شد، و بیش ترین کار « محمد بن عبدالوهاب» نیز پوشاندن جامه ی عمل بر اندیشه ی ابن تیمیه بود. ادامه این مقاله به زندگی نامه ابن تیمیه و بررسی شخصیت علمی وی پرداخته شده است.
شاگردان و مدافعان ابن تیمیه

در این مقاله عقاید و آثار تعدادی از شاگردان ابن تیمیه آنان بیان می شود.
سرشاخه وهابیت

ابن تیمیه از علمای قرن هشتم هجری، که تفکر بازگشت به سلف را بسط داده و عقائدی را که هیچ یک از مذاهب اسلامی قبول نداشتند در بین مردم ترویج داد، سرشاخه تفکر وهابیت میباشد. ابن تیمیه در آن دوران در اثر افکار و عقائد افراطی وتند خود مورد طرد علمای مذاهب اسلامی قرار گرفت و بارها با حکم علمای اسلام به زندان رفت. اما بعد از او افکارش در جامعه فروکش کرد تا اینکه در قرن 12 توسط محمد بن عبد الوهاب و وهابیت دوباره این افکار افراطی در جامعه رواج یافت. از اصول اعتقادی ابن تیمیه را می توان به: حمل صفات خبری بر معالنی لغوی، تنقیص مقام انبیاء (ع) ، انکار فضائل اهل بیت(ع) و مخالفت با مذاهب اربعه اهل سنت اشاره نمود که همین افکار در وهابیت نیز جایگاه خاصی دارد.
روش های برخورد ابن تیمیه با احادیث نبوی

ابن تیمیه (661 ـ 728 هجری قمری) از دانشمندان معروف اهل تسنن است که دیدگاههای او در کتاب «منهاج السنة النبویة» و دیگر آثارش در زمینه ارزیابی احادیث، محور بحثهای مختلف بوده است. نویسنده در این مقاله، با بیان شرح حال ابن تیمیه و نظرات دانشمندان سنی در باره او و معرفی «منهاج السنة» ، به بررسی روشهای ابن تیمیه در مواجهه با احادیث نبوی می پردازد، و چنین نتیجه می گبرد که وی در جرح احادیت بسیار افراط می کرده است
دیدگاه دانشمندان درباره ابن تیمیه

از روزی که ابن تیمیه افکار و فتاوای شاذ خود را در بین مردم و علما اظهار کرد، علمای اسلام در مقابل افکار او ایستادند و حتی در زمان حیات ابن تیمیه وی بارها با فتوای علمای چهار مذهب اهل سنت به خاطر نشر افکار انحرافی به زندان رفت. از همان قرن هشتم علما در نقد افکار ابن تیمیه کتاب نوشته و اظهار نظر کردند، در این مقاله عدهای از علمای قرن هشتم و نهم که در نقد افکار ابن تیمیه اظهار نظر کردهاند آورده شده که اتفاق نظر بر انحراف فکری وی دارند.
دشمنی ابن تیمیه با اهل بیت(ع)

یکی از کسانیکه در طول چندین قرن ،مورد توجه خاص وهابیت قرار گرفته وبرای او ارزش فراوانی ازنظرعلمی قایلند، تقی الدین احمدبن عبدالحلیم معروف به (ابن تیمیه)است اوکسی است که افکار وهابیان ازاو سرچشمه میگیرد.
اودرشهر حران درسال 661 ه.ق متولد شد ودرسال 728 ه.ق در دمشق وفات یافت ودر خانه ای پرورش یافته که اعضای آن بیش ازیک قرن پرچم دارمذهب حنبلی بوده اند.[1]
ابن تیمیه دارای نظرات شاذی است که برخی ازآنها را قبل از او هیچ دیندار وعالمی در هیچ زمانی نگفته است،[2] وبعد از او؛ علما در رد نظرات او کتابها نوشته اند،[3] او بغض وعداوت شدیدی نسبت به اهل بیت(ع) مخصوصا حضرت علی(ع) دارد که از کلمات او در کتبش،- مخصوصا «منهاج السنه» که طبق فرموده علامه امینی شایسته است «منهاج البدعه» نامیده شود[4]- مشخص است که در ادامه این نوشته به آن خواهیم پرداخت.
حضرت علی (ع) در عبارات ابن تیمیه

شیعه معتقد به امامت بلافصل حضرت علی (ع) است. علامه حلی در کتاب منهاج الکرامه به تبیین براهین امامیه در این موضوع پرداخته و برخی اهل سنت نیز در رد ادله او دست به قلم شده اند. یکی از کسانی که به رد دلائل علامه پرداخته ،ابن تیمیه است که کتاب منهاج الکرامه را در هشت جزء نقد نموده و نام آن را منهاج السنه گذاشت. وی در جزء پنجم این کتاب به نقد آیات و روایاتی پرداخته که علامه حلی برای اثبات افضلیت حضرت علی (ع) تو در نتیحه تعین امامت آن حضرت آورده است.او در غالب موارد سند احادیث را تکذیب کرده و یا اشکالاتی به محتوای روایت گرفته و از این راه منکر صدور آن شده است.در این نوشتار سعی شده ،سند روایات تصحیح شود و اشکالات و تناقضاتی که ابن تیمیه در متن حدیث مطرح نموده نیز ، پاسخ داده شود. در فصل اول کلیاتی از زندگانی ابن تیمیه و روش او در نقد اندیشه های مخالفین و طرز تفکر او و مقایسه آن با تفکرات سلف بیان شده است. ابن تیمیه که تنها سه فضیلت را نیزطوری معنا کرده که شامل عده زیادی می شود. در فصل دوم آیه تطهیر ،آیه نجوا و آیه سقایت محور بحث قرار گرفته و روایات شان نزول این آیات و چگونگی دلالت آنها بر افضلیت حضرت علی (ع) به همراه اشکالات ابن تیمیه بررسی شده است. در فصل سوم روایات مربوط به افضلیت حضرت علی(ع) که ابن تیمیه در جزء پنجم منهاج السنه نقد کرده ، بررسی شده و به اشکالات سندی و دلالی که وی مطرح کرده پاسخ داده شده و بی اساسی آن اشکالات به اثبات رسیده است .غالب روایات این فصل از جمله دلائل افضلیت حضرت امیر علیه السلام است که در باره آنها تحقیق عمیقی از حیث سند و دلالت انجام نگرفته است.این روایات عبارتند از:حدیث وصایت ،حدیث الصدیقون ثلاثه،روایت انت منی و انا منک، حدیث معراج،روایت «لا سیف الا ذوالفقار لا فتی الا علی»،روایت «حب علی بن ابی طالب حسنه لا تضر معه سیئه »،حدیث «ان علیا رایه الهدی»،حدیث «سلونی قبل ان تفقدونی» و حدیث اشباه،و روایت ابن عباس درباره فضائل دهگانه امیرالمومنین علیه السلام. فصل چهارم درباره بررسی چند صفحه ابتدایی جزء پنجم منهاج السنه است که یک بحث تاریخی می باشد.ابن تیمیه در این قسمت بین آنها که حضرت علی علیه السلام را دوست دارند و با دیگر خلفا دشمنند ،و آنان که دشمن آن حضرت هستند و خلفاء را دوست دارند ،مقایسه کرده و گروه دوم را برتری داده است.نگارنده در این فصل ادله او را بررسی نموده و یک آنها را ابطال نموده است.
تناقضات ابن تیمیه

توسل و اعتقاد به آن به عنوان یک سنت و یک اصل در دین اسلام و مورد قبول بسیاری از اصحاب رسول خدا و پیشوایان مذاهب چهار گانه است و تنها فرقه ای که مخالف این اصل است وهابی ها هستند. اخیرا کتاب هایی از سوی مخالفان توسل چاپ شده که در آن توسل و اعتقاد به آن را نوعی اختلاف میان شیعه و سنی بیان کرده است. در حالی که ریشه اختلاف ابن تیمیه و وهابی ها هستند و اگر از ابن تیمیه و پیروانش صرف نظر کنیم کلّیه فِرَقِ اسلامی در اصل توسّل (و دیگر مسایل که برخی از آنها گذشت و برخی دیگر خواهد آمد) وحدت نظر دارند. در این بحث برآنیم که با یکی از قواعد فقهی تحت عنوان اجماع، به سراغ مساله توسل رفته و از این نظرگاه، نگرش اندیشمندان و علمای مسلمان غیر وهابی را در این مساله جویا شویم.
تفکر و جایگاه کلامی آن از دیدگاه علامه مجلسی و ابن تیمیه

ر اساس قرآن کریم و روایات اسلامی کسی که به زبان شهادتین جاری کند مسلمان است و درپناه اسلام جان ،مال و عرض او در امان است و هر گونه تعرضی به او حرام است.علمای آگاه و بزرگ شیعه و سنی ؛در طول تاریخ سعی کرده اند تعریف جامع و مانعی از تکفیر و علل تو عوامل آن ارائه دهند؛از جمله ی این علامه مجلسی ره محدث بزرگ شیعه ،و ابن تیمیه از عالمان اهل سنت هستند.نظرات این دو عالم که در بین شیعه و سنی جایگاه والایی دارند در مسئله فوق می تواند برای طرفداران آنها حجت باشد،و به بسیاری از تند روی ها و لجاجت ها پایان دهد.هر دو عالم ضمن این که به مذاهب مخالف خود انتقادهای فراوانی دارند؛ولی به پیروی از قرآن و سنت به این مطلب اقرار دارند،که ذکر شهادتین برای اسلام ظاهری ،کفایت می کند و گوینده ی آن در احکام ظاهری ،با دیگر مسلمانان فرقی ندارد. علامه مجلسی و ابن تیمیه مسلمانان را از تکفیر یکدیدگر بر حذر می دارند و تاکید می کنند هر کسی صلاحیت تکفیر دیگران را ندارد، و شخصی که متهم به کفر شده است،باید بر او اتمام حجت شود،پس اگر کفر او آشکار شد،تکفیرمی شود،در غیر این صورت کسی که اسلام او به یقین دانسته شده است با شک از او زائل نمی شود ؛و تکفیر او بر خلاف مبانی اسلام است.به نظر می رسد این دو دانشمند با این که از نظر مفهومی تکفیر را دقیق مطرح و معیارهای سختی برای تحقق آن معرفی کرده اند، ولی در مصداق ،التزام کاملی به آن معیارها نشان نداده وبرخی از مسلمانان مانند فلاسفه و صوفیه را تکفیر کرده اند.