امتحان خدای عزّوجل

همه‌ی شما شنیدید، خدا رحمت کند آقای آقا شیخ رجبعلی خیّاط می‌گفت من در یک خانه‌ی خلوتی با یک خانمی بودم، 24 سال سن داشتم. آن خانم از من تقاضای عمل حرام کرد. هیچ کسی هم نبود که ببیند. می‌گفت یک لحظه من به خود گفتم: رجبعلی، خدا تو را در زندگی خیلی امتحان کرده […]

شیطان و فریب انسان

در مکاشفه‌ای یک کسی در خواب بود که شیطان طناب‌های زیادی در دست دارد. بعضی از طناب‌ها نازک بود، بعضی کلفت بود، بعضی خیلی کلفت بود و یکی از همه کلفت‌تر بود. آن شخص از شیطان پرسید این طناب‌ها چیست؟ گفت: این بندهایی است که خلق الله را با این فریب می‌دهم، هر کدام را […]

معنای تقوا

اگر از کسی بپرسی که تقوا را معنا کن، معنای درست و دقیق آن را کمتر کسی می‌داند. یک موقع معنا می‌کنیم تقوا داشتن، «اتَّقُوا اللَّهَ»،[1] یعنی از خدا بترس، ترسیدن از خدا. تقوا داشتن یعنی پرهیزگار بودن، یعنی انسان مدام پرهیز کند، در همه چیز احتیاط کند. معمولاً این‌طور معنا می‌کنند در حالی که […]

رحمت خدا

مرحوم شیخ بهائی یک کتابی به نام کشکول دارد. خدا شیخ بهائی را رحمت بکند، آدمی بود که انصافاً به علوم و فنون متعدّدی مسلّط بود؛ یک کتابی به نام کشکول دارد، یک نکته‌ی زیبایی را در کتاب کشکول خود گفته است، گفته است: معمولاً بزرگان وقتی یک نامه می‌نویسند، از سرآغاز نامه‌ی آن‌ها می‌شود […]

حب امیرالمومنین علی علیه السلام

آقای اراکی از قول استادشان نقل می‌کرد، می‌گفت آقای حائری خودش برای من گفته بود یک موقعی کنار شط کوفه، کنار رودخانه با دوست خود می‌رفت، دید یک جنازه‌ای را به سمت قبرستان می‌برند. آقای حاج شیخ عبد الکریم حائری به دوست خود با اصرار زیاد گفت: به این تشییع جنازه برویم. دوستش که همراه […]

شفا یافتن فرد در حال احتضار توسط امام کاظم علیه السلام

خدا مرحوم علّامه تهرانی را که در مشهد بودند را رحمت کند، ایشان آدم بزرگوار و با عظمتی بودند. ایشان می‌فرمودند: یکی از اقوام ما در سامرا، سیّد بسیار صالح باصفای با تقوایی بودند که سال‌ها پیش، حدوداً 40، 50 سال پیش آن‌جا زندگی می‌کردند. خود او برای علّامه تهرانی نقل کرده بود. گفت: من […]

عدل یا فضل الهی

در روایت است که یکی از عبّاد بنی اسرائیل که از عابدهای قهّار بود، سال‌ها عبادت کرده بود، مثلاً 60 سال عبادت خدا را کرده بود، برای خود رهبانی بود که دور از مردم و خلق عبادت می‌کرد. ملائکه وقتی که در ملکوت مقام این فرد را دیدند، دیدند او چندان مقامی پیش خدا ندارد، […]

تشبیه دنیا به شهر فرنگ

مولوی در یکی از تشبیهات خود می‌گوید: جادوگری در شهری بود، شب مهتابی که نور مهتاب خیلی زیبا می‌تابید این جادوگر کاری می‌کرد که وقتی این نور مهتاب مثلاً اگر روی دست افراد می‌افتاد فکر می‌کردند این نور مهتاب مثل لباس است، آن شخص متر، متر نور مهتاب را به آن‌ها می‌فروخت! وقتی به خانه […]

جنس دنیا سراب است

جنس این دنیا این‌طور است، آبنما است. خیلی چیزها است که آب نیست، سراب است، آدم فکر می‌کند آب است، گول می‌خورد. سوره‌ی حدید را در قرآن ببینید، خود خداوند متعال فرموده است: «وَ مَا الْحَياةُ الدُّنْيا إِلاَّ مَتاعُ الْغُرُورِ»[1] اصلاً حیات دنیا چیزی نیست جزء متاع غرور، کالای غرور دارد. خیلی چیزهای آن سراب […]