مؤلفه‌های فرهنگی ـ مذهبی مؤثر بر پیدایی و تداوم حیات سیاسی شاه اسماعیل اول و شاه طهماسب اول صفوی

اسماعیل صفوی که به مقام مرشد کامل در طریقت صوفیانه صفوی نائل آمده بود، با تکیه بر مریدان قزلباش خود توانست پس از جنگ و نبردهای بسیار، سلطنت مقتدر و درازآهنگی را در سرزمین ایران پایه‌گذاری کند و رسمیت مذهب تشیع را در سراسر کشور اعلام نماید. قزلباشان یا همان نیروهای نظامی شاه اسماعیل اول که عمدتاً خاستگاهی قبیله‌ای داشتند، به‌شدت به سازمان و تشکیلات صوفیانه پایبند بودند. این نیروها، تشیع غالیانه‌ای داشتند و به‌نظر می‌رسد شاه اسماعیل اول را به‌مثابه سایه خدا و فرزند پیامبر’ تقدیس می‌کردند. شاه طهماسب اول که بعکس پدرش اسماعیل شخصیتی صلح‌جو و شریعت‌محور داشت، در گذار به دوران استقرار و تثبیت شاهنشاهی صفویان، فقهای شیعی را مورد توجه و استفاده خود قرار داد. حمایت‌های مادی و معنوی شاه از فقها از سویی مشروعیت سلطنت طهماسب اول را فراهم کرد و از سوی دیگر موجبات بنیاد ساختار نوین نهاد دینی تشیع را آماده نمود. در این میان، محقق کرکی به‌مثابه فقیه پرنفوذی از جبل عامل گفتمان اقتدار فقهای شیعه را مطرح کرده، حکومت صفویان را که موجب گسترش تشیع بود، مورد تأیید قرار داد.

مفهوم صنعت و فناوری از دیدگاه متفکران مسلمان

این مقاله تلاش دارد که سابقه مفهوم صنعت و فناوری را در ادبیات علمی تمدن اسلامی بکاود و اگر نظریه‌ای پرداخته شده است، آن را با ادبیات جدید باز بنمایاند. پرسش اساسی این است که آیا در تمدن اسلامی، مفاهیم صنعت و فناوری توسط متفکران مسلمان مورد بحث و تحلیل واقع شده است یا خیر؟ به استناد آثاری که دانشمندانی مانند فارابی، اخوان‌الصفا، ناصرخسرو، ابن‌خلدون، خواجه نصیرالدین طوسی و میرفندرسکی بر جای نهاده‌اند، می‌توان نشان داد که آنها مبانی نظری و اصول برهانی مستحکمی برای صنعت و فناوری پدید آورده‌اند. این مقاله به مصادیق و شاخه‌های مختلف صنعت نمی‌پردازد، بلکه به ماهیت، اهداف، کارکردها، انواع، و تأثیرات آن توجه می‌کند. از این‌رو، مباحث مقاله را باید کمابیش در حوزه فلسفه فناوری گنجاند و آن را از مباحث فلسفه مضاف محسوب کرد. مهم‌ترین نتیجه‌گیری مقاله آن است که نظریه‌های پرداخته شده توسط دانشمندان مسلمان درباره صنعت، می‌تواند بخشی از فلسفه صنعت و فناوری را در دوره اسلامی تشکیل دهد.

مؤلفه‌های تأثیر گذاری و تأثیر پذیری مقتل‌ نگاری عراقیان از تاریخ‌ نگاری ایرانی

تاریخ‌نگاری مقتل، یکی از شعب مهم و اصلی مکتب کوفه است که به‌تبع شناخت مؤلفه‌های آن، از یک‌سو امکان راهیابی به اجزای این شیوه فراهم و از سوی دیگر، به بخشی از علل و عوامل نگارش مقتل پی می‌بریم. مؤلفه‌هایی چون داستان‌های ایام‌العرب، ادبیات رایج در مکتب ایران با مشابهت‌های آن با شیوه نگارش مکتب عراق با توسعه ترجمه آثار ایرانی به عربی و حضور پررنگ عنصر احساس و حماسه را می‌توان از موارد اصلی، و تأثیر شیوه اخباری‌گری در جزم به ظاهر برخی روایات مقتلی را می‌توان از مؤلفه‌های فرعی که تأثیر اندکی در این مقوله دارد به‌شمار آورد. مقاله حاضر درپی پاسخ به مسئله چگونگی این تأثیرات است.

روش قرآن در تبیین مسائل تاریخی

قرآن کریم که کتاب «مبین» و «تبیان کل شی» است، مکرر و به شیوه‌ای خاص به روایت تاریخ پیشینیان پرداخته و بر تاریخ‌نگاری مسلمین مؤثر بوده است. این کتاب آسمانی به روایت چرایی و چگونگی بعضی از وقایع پرداخته، رخ دادن شکست‌ها و پیروزی‌ها را بیان داشته و به مسائلی مثل تحریف، غلو و کتمان حقایق تاریخی اشاره دارد.
تاریخ همواره مورد انتقاد، به‌ویژه از سوی خواص فیلسوفان تاریخ بوده است. اندیشمندان با طرح روش‌های پژوهش در تاریخ، به اندیشه و دیدگاه «تبیین» در مسائل تاریخی رسیدند و روش‌هایی برای تشخیص و فهم حقایق و واقعیات تاریخی ابداع نمودند. یکی از مهم‌ترین این روش‌ها، روش تفسیری است.
تفسیر همواره لازمه آیات قرآن بوده و با آن قرین است. همچنین رویکرد قرآن کریم به تاریخ نیز رویکردی انتقادی است و سؤالی که با آن مواجهیم، روش قرآنی «تبیین» در روایت تاریخ است. در این مقاله تلاش بر آن است که آموزه‌ها و اندیشه‌های قرآنی که حاکی از این موضوع است، به‌صورت موضوعی و تطبیقی بررسی شود و روش قرآن در تبیین مسائل تاریخی مشخص گردد.

بررسی تطبیقی خطبه عمر

عمر بن خطاب که در یک روز جمعه در جمع نمازگزاران سخن می‌گفت وقایعی از رخداد سقیفه به زبان آورد که از دیدگاه مورخان، با اهمیت ارزیابی شده است. عمر تنها شاهد باقی‌مانده از یاران سقیفه‌ای خود است که اکنون در حضور مردم و در اثنای خطبه نماز جمعه از آن روز واقعه گزارش می‌کند و پرده از حقایقی بر می‌دارد که سالیان دراز به‌گونه‌ای دیگر بازگو و تبلیغ می‌شده است.
پژوهش پیش رو سعی کرده ضمن ترجمه و شرح این خطبه به درنگ و تأمل در آن پرداخته و موارد ادعایی خطیب را با وقایع تاریخی مقایسه و بررسی نماید. محتوای خطبه عبارت است از اتهام زدن به انصار، شتابزده و عجولانه خواندن بیعت با ابوبکر، مخالفان بیعت، اعتراضات جدی، ترس از اختلاف و پراکندگی که موارد ایجابی در این خطابه است.

کتاب‌شناسی ائمه‌ اطهار علیهم السلام

شناخت و تحقیق درباره زندگانی ائمه معصومین(ع)، متوقف بر شناخت منابع و آثاری است که به شرح‌حال و بیان تاریخ آن بزرگواران پرداخته‌اند. این منابع به دسته‌های مختلفی قابل تقسیم است و هر کدام ویژگی‌های خود را داراست. مقاله حاضر به بیان این دسته‌ها و خصوصیات هر یک پرداخته و کتاب‌هایی را که به طور خاص و یا به مناسبتی از تاریخ ائمه سخن گفته‌اند، معرفی می‌کند. این کتاب‌ها اعم از آثار شیعه و سنی و نیز اعم از منابع دست اول و مطالعات و تحقیقات جدید می‌باشد.

سنت علمی در تمدن اسلامی

تمدن اسلامی به اذعان مورخان علم منشأ بسیاری از تحولات علمی و فناورانۀ کنونی و قرن‌ها هدایتگرِ مبدعِ فعالیت‌های علمی بوده است. پرسش اساسی آن است که نظام علمی حاکم بر تمدن اسلامی از چه ویژگی‌هایی برخوردار بوده که توانسته خود را به‌عنوان کانون پیشرو و درون‌زای دانش به جهانیان معرفی کند. پاسخ در سنت مترقی دانشمندان مسلمان در کسب معرفت علمی نهفته است. روش‌ها و قواعدی که براساس آن به کسب معرفت می‌پرداختند و سنت‌هایی که در نظام تعلیم و تحقیق تمدن اسلامی ریشه دوانده بود و همچنان بروز، معتبر و قابل استفاده در نحوۀ دستیابی به دانش اصیل، شیوۀ گسترش مرزهای علوم و پدیدآوری حوزه‌های جدید علمی است. این مقاله، اصولی را معرفی می‌کند که شاکلۀ اصلی سنت علمی در تمدن اسلامی را تشکیل داده است. بخشی از مباحث «سنت علمی» در مقولۀ «روش علمی» در تمدن اسلامی قرار می‌گیرد که زمینه را برای گسترش و تعمیق بحث فراهم می‌آورد.

مبانی متافیزیکی علوم طبیعی در تمدن اسلامی؛ بررسی موردی تأثیر آموزه‌های قرآنی بر دانش جغرافیا

تأثیرپذیری علم از مبانی متافیزیکی از مسائل بنیادین فلسفه علم است که ارتباط نزدیکی با مسئله اسلامی‌سازی علوم دارد. مقاله حاضر با تکیه بر دیدگاه‌های فیلسوفان جدید علم مانند پوپر، لاکاتوش، کوهن و برت و با الهام از آرای سید حسین نصر درباره ابتنای علوم اسلامی بر اصول دین اسلام، در بررسی موردی دانش جغرافیا کوشیده است بخشی از این اصول را که ملهم از قرآن است، شناسایی کند. با توجه به فراوانی چشمگیر منابع جغرافیایی در گستره تمدن اسلامی، در این مقاله سه کتاب صوره الأرض، معجم البلدان و تقویم البلدان واکاوی شده‌اند. افزون بر نگاه خاص قرآن به سودمندی علم که بر کارکردهای دینی و اجتماعی دانش جغرافیا اثر گذاشت، به نظر می‌رسد این آموزه‌ها نیز بر دانش جغرافیا تأثیرگذار بوده‌اند: سلسله مراتب هفت‌گانه هستی، پیوند جغرافیا با تاریخ و وجه عبرت‌آموزی آن، اماکن مقدس مذکور در قرآن و مؤلفه‌های جغرافیایی این جهانی قرآن مانند آب، گیاهان، حیوانات، کوه‌ها و راه‌ها.

پیشرفت‌های تمدنی چین و تأثیر آن در جهان اسلام

«چین» و پیشرفت‌های تمدنی آن موضوعی است که کمتر مورد توجه محققان قرار گرفته است. آشکارسازی دستاوردهای تمدنی چین و تأثیر آن در تمدن اسلامی، می‌تواند نقش مؤثری در شناسایی هرچه بهتر تمدن اسلامی داشته باشد. شاید در ابتدای امر این گونه به‌نظر برسد که «چین» نقش چندانی در تمدن اسلامی نداشته است، اما بررسی موضوع نشان می‌دهد که آنها از نظر تمدنی نسبتا پیشرفته بودند و ورود دستاوردهای تمدنی این کشور به جهان اسلام موجبات ترقی و پیشرفت هرچه سریع‌تر تمدن اسلامی را سبب شده است. ازجمله این دستاوردها می‌توان به صنایع کاغذسازی، چاپ، سفال‌گری، پرورش کرم‌ابریشم و تولید پارچه، ساخت جنگ‌افزار و اختراعاتی نظیر قطب‌نما، باروت، ساعت‌آبی و دستاوردهای هنری همانند نقاشی و پیشرفت‌های علمی آنها اشاره کرد.

پیامدهای اجتماعی حضور مسلمانان در آندُلُس

در واپسین سال‌های سده نخست هجری، مقارن با دهه اول سده هشتم میلادی، دروازه‌های اندلس به‌وسیله فاتحان مسلمان گشوده‌ شد و این سرزمین در ‌مدت هشت قرن حکومت مسلمانان به مکانی برای شکوفایی تمدن‌اسلامی تبدیل شد. تمدن اسلامی که با مهیا کردن شرایط لازم برای هم‌زیستی مسالمت‌آمیز ملت‌های مختلف و تساهل و تسامح فکری، ظرف تجمیع تمدن‌های ایرانی، هندی و رومی گردیده ‌بود، اکنون به سرزمینی جدید با مختصات خاصی وارده شده بود. جاذبه‌های فرهنگ و تمدن اسلامی سبب شد مسیحیان اندلس با وجود حفظ آیین خویش، به آداب و رسوم مسلمانان گرایش پیدا کنند. مسلمانان نیز با‌ ایجاد فضای زندگی مسالمت‌آمیز، شرایط مناسبی را برای تعامل در زمینه­های مختلف مذهبی، فرهنگی و اجتماعی فراهم کردند. این پژوهش می‌کوشد پیامدهای اجتماعی حضور مسلمانان در اندلس را در محورهای زیر مورد بررسی قرار دهد: نظام خانوادگی، پوشش، تغذیه و شیوۀ پذیرایی، بهداشت و اجرای آداب و رسوم مذهبی.

جنگهای صلیبی؛ از ستیزه جویی بی ثمر تا پی‌آمدهای فرهنگی و علمی برای اروپاییان

جنگ‌های صلیبی (1096 ـ 1270 م) خشونت‌بارترین و خونین‌ترین برخورد اروپای سده میانه با ملت‌های مسلمان و تمدن اسلامی بود که خسارت‌های انسانی و مادی فراوانی به دنبال داشت. این نبردها منجر به توسعه ارضی اروپا، نجات مزار مقدس، اشغال دایمی سرزمین فلسطین و تشکیل امپراتوری اروپایی در جنوب و شرق مدیترانه نشد اما پی‌آمدهای مهمی به ویژه برای اروپاییان داشت که از پایه‌های اصلی نهضت‌ رنسانس در اروپا محسوب می‌شوند. در این مقاله به برخی از آثار و دلایل عدم کام‌یابی صلیبیان در بهره‌مندی قابل قبول از تمدن و فرهنگ درخشان اسلامی اشاره شده است. سربازان و روستاییان گرسنه و محرومی که به دنبال شوالیه‌های ماجراجو و کشیشان متعصب برای فتح سرزمین‌های اسلامی به راه افتاده بودند، فاقد فضیلت و استعداد کافی برای دریافت اندیشه‌ها و دست‌آوردهای علمی و فرهنگی مسلمانان بودند. سبک زندگی شهرنشینی مسلمانان با وجود جذّابیت تاثیر چندانی در روش و منش زندگی مجاهدان صلیبی در بازگشت به سرزمین‌هایشان نگذاشت اما نباید انکار کرد که بذر تردید و بی‌اعتمادی به دین مسیحیت در ذهن و جان آنان رویید و در عصر روشن‌گری تردیدهای توده مردم، زمینه‌های نهضت اصلاح دینی را فراهم کرد. هم‌چنین در میان مجاهدان متعصب صلیبی، افراد هوشیار و دانایی وجود داشتند که از سرمایه علمی و فرهنگی مسلمانان بهره‌مند شدند که در این مقاله به آنان اشاره شده است.

درآمدی بر چیستی تمدّن اسلامی از دیدگاه مستشرقان

تمدن پژوهی در نظام علمی غرب، سابقه­ای دیرینه دارد و چیستی تمدن اسلامی از این قاعده مستثنا نیست. هدف اصلی نگارش این مقاله، شناخت چیستی تمدن اسلامی براساس تنوع رویکردها است. با توجه به مفهوم شناسی تمدن با رویکردهای ماهیت نگر، تمایزنگر، علت­نگر و تحلیل مفهومی و با توجه به برخی ویژگی­های تمدن مانند نظام اجتماعی، این جهانی بودن، هماهنگی و همسویی عناصری آن، هویت و پویایی تمدن و سنخ شناسی مطالعات تمدنی در نظام علمی غرب، حداقل پنج رویکرد درباره چیستی تمدن اسلامی قابل استخراج است: رویکرد قائل به وحدت در عین تنوع تمدن اسلامی، رویکرد قائل به شأن استقلالی تمدن اسلامی، رویکرد قائل به شأن اسلامی – ایرانی و عاریه­ای تمدن اسلامی، رویکرد قابل به جوهرة غیر تمدنی و فرهنگی آن­چه تمدن اسلامی نامیده می­شود؛ رویکرد قائل به جوهرة عربی داشتن تمدن اسلامی. این مقاله، با رویکرد منطقی – تاریخی و با روشی مبتنی بر استقراء تاریخی این پنج رویکرد را کاویده است.

تمدن اسلامی

مقاله ابتدا به توانمندیها و نقش محوری زبان عربی، خصوصاً بر نقش فرهنگی آن از صدر اسلام تا عصر حاضر اشاره می کند. سپس بر این تأکید می شود که اسلام تنها نظامی صرفاً اعتقادی نیست، بلکه نظامی حکومتی، اجتماعی، حقوقی، فکری و هنری است که در آن مذهب نقش مرکزی را دارد . این دو موهبت یعنی زبان ومذهب نقش عمده ای درشکل گیری تمدن اسلامی داشته اند.
تمدن اسلامی علاوه بر استفاده از دستاوردهای تمدنهای دیگر چیزهای زیادی بر آن اضافه کرده است . مشخصة بارز این تمدن یکی قدرت همگونسازی فرهنگی ودیگری توان تحمل نسبی آن است . در پایان بار دیگر، زبان عربی با زبانهای زندة دنیا همانند انگلیسی و فرانسه مقایسه و بر توانمندی ها و نقش وحدت بخش آن تأکید می شود.

انتقال دانش پزشکی هندیان به عالم اسلام

هند، یکی از کانون­های درخشان علم و تمدن و طب هندی یکی از شاخه­های علمی ریشه­دار جهان باستان بوده است. این دانش، با آموزه­های دینی هندیان باستان و در ابتدایی­ترین صورت خود با جادوگری و خرافات، در پیوند بوده است. طبیعت، پوشش گیاهی متنوع و بهره­مندی از آن برای درمان طبیعی و گیاهی دردها و نیز آمیختگی گونه­های ابتدایی طبابت با مسائل روحی و دینی باعث شد که طب هندی در شکل­های مختلفی از جادوگری، روح درمانی، طب سوزنی و طب گیاهی بروز کند. این گونه­های متعدد از طبابت در آن دوره تأثیر بسیاری بر جای گذاشت؛ روش­های طبی هندیان مورد توجه مراکز علمی کهن، از جمله ایران باستان قرار گرفت؛ میراث طبی هندیان، مخصوصاً از عصر خسرو انوشیروان، در کانون­های علمی نظیر جندی شاپور رواج یافت و با سایر مکتب­های طبی ایرانی، یونانی و بابلی ترکیب شد و پس از ظهور اسلام و فتح سرزمین­ها و مراکز علمی به دست مسلمانان، این میراث علمی به جهان اسلام انتقال یافت. نویسنده در این مقاله تلاش کرده است تا جایگاه دانش طبی هندیان و نقش اطبای آن دیار را در توسعة نفوذ دانش پزشکی هندی در جهان اسلام، بویژه در دربار خلافت عباسی، نشان دهد.