قیام ابن حفصون و جایگاه آن

شورشهای متعدد بر ضد امویان از حوادث مهم نیمه دوم سده سوم هجری در تاریخ اندلس است. در میان پانزده شورشی که در این دوره روی داد، شورش «عمر بن حفصون» (267 ـ 315 ﻫ) به دلیل مدت زمان طولانی و دامنه گسترده آن اهمیت فراوان دارد. همچنین نزدیکی محل قیام ابن حفصون (شهر ریه) به «قرطبه» جایگاه خاصی به آن میدهد. تحقیق حاضر در دو بخش، میکوشد تا نخست عوامل و زمینههای سیاستهای معیشتی در اندلس را با توجه به نحوه تقسیم اراضی از سوی امویان اندلس تبیین نماید و سپس در بخش دوم، قیام ابن حفصون را از این منظر و با توجه به سیاستهای نظام زمینداری و مالیاتی امویان در اندلس مورد تحلیل و بررسی قرار میدهد.
اوضاع سیاسی ماوراءالنهر در دوران اسلامی تا تشکیل دولت صفوی

این پژوهش، اوضاع سیاسی ماوراءالنهر را در قرون اولیه اسلامی تا تشکیل دولت صفوی در ایران مورد بررسی قرار میدهد. روند تأسیس دولتهای مستقل و نیمه مستقل و پیدایش نیروهای محلی در شرق فلات ایران به تشکیل دولت صفوی و ایجاد دولت واحد کمک شایانی کرد. از سوی دیگر تحولات سیاسی ماوراءالنهر به پیدایش دولت تیموریان و اندکی بعد ازبکان در آن منطقه انجامید. تحولات درونی و حیات سیاسی و مذهبی تیموریان و ازبکان و رویارویی عقیدتی و سیاسی آنان با دولت صفویه در حوادث سدههای نهم و دهم هجری / پانزدهم و شانزدهم میلادی، تأثیر زیادی داشته است.
بررسی جایگاه قبایل عرب مسیحی ایران در روند فتوحات مسلمانان در عراق

اعراب از روزگاران کهن وارد سرزمینهای حاصلخیز بینالنهرین (عراق) شدند. مهاجرت آنان به حدی گسترده بود که بر ساکنان منطقه غلبه یافتند و به تدریج بافت جمعیتی عراق را دگرگون کردند. برخی از این قبایل به دلیل همجواری با مراکز مسیحی در بینالنهرین به آیین مسیح گرویدند. اعراب مهاجر توانستند تحت حمایت ساسانیان دولت لخمیان را در حیره تشکیل دهند. دولت ایران برای حفظ مرزهای خویش از آنان در برابر اعراب بدوی و امپراتوری بیزانس بهره میجست.
با آغاز فتوحات مسلمانان در ناحیة عراق، قبایل عرب مسیحی در برابر هم نژادان خویش قرار گرفتند. بررسی واکنش سلبی و سپس ایجابی این قبایل میتواند به روشنتر کردن تصویر چگونگی فتح این منطقه کمک کند. این مقاله به بررسی این موضوع پرداخته است.
مقتل نگاری شیعیان (از آغاز تا پایان قرن پنجم هجری)

تأکید قرآن بر توجه به تاریخ و عبرت آموزی از آن سبب توجه مسلمانان به علم تاریخ و تاریخ نگاری گردید. تاریخ نگاری اسلامی در آغازین مرحله خود با سیره نگاری رونق گرفت. شیعیان نیز با وجود همه موانع، سعی خود را به کار بسته و علاوه بر نگارش سیره، در دیگر گونه های تاریخ نگاری از جمله مقتلنگاری نیز تلاش کردند و آثار با ارزشی را به وجود آوردند. کتاب های مقتلنگاری شیعیان، بیشتر بیان شرح حال شهادت امامان معصوم و شخصیتهای برجسته شیعه از جمله حجر بن عدی است. این نوشتار تلاش دارد تا با مراجعه به منابع فهرست نویسی شیعیان از جمله نجاشی، شیخ طوسی و دیگران به گردآوری و بیان شرح حال و شخصیت مقتل نگاران شیعه از آغاز تا پایان قرن پنجم هجری بپردازد.
احساسات ضد اخباریگری در بین علمای عصر قاجار با تأکید بر محمدباقر خوانساری (متوفی 1313ق)

اختلاف نظر بین دو مکتب فقهی اخباری و اصولی پیش از آن که در سده13هـ. ق به پایان رسد، از چالشی دنباله دار بین دو نحله از قرون 11و 12 شروع شده بود. در این روند پیوستگی های سببی و نسبی بین روحانیون اصولی به تقویت مقام مجتهدان و اتحاد آنها علیه دیدگاه روحانیون اخباری منجر شد. این مقاله تلاش دارد تا با پیگیری قرابتهای موجود بین علمای دینی و مطالعه موردی میرزا محمدباقر خوانساری به تحلیلی در باره علل گرایشهای ضد اخباری در میان روحانیت عصر قاجار بپردازد. واکاوی گفتارهای ضد اخباری کتاب روضات الجنات خوانساری و بررسی پیوندهای نسبی نویسنده این اثر فقهی با دیگر معارضان اخباریه کوششی است که نویسنده مقاله آن را سرلوحه تحقیق خویش قرار داده است.
مرجئه

آیا ایمان و اسلام کار دل است و یا کار اندام آدمی؟ پاسخ به این پرسش از قرن چهارم تا امروز چنین است که اسلام هم به نیت بستگی دارد و هم به عمل. اما در سه قرن اول هنوز این پرسش، پاسخی روشن نیافته بود، وعیدیان یا بیمدهندگان میگفتند اسلام هیچ ربطی به نیت دل ندارد هر کس آداب و رسوم و مقررات را به مورد اجرا نهد مسلمان است و آن کس که در گوشهای از آن سهلانگاری ورزد کافر مطلق است و خونش هدر میباشد. این گونه سخت گیریها واکنشهایی در پی داشت. مرجئه به عنوان یکی از اولین جریانهای مذهبی سیاسی جهان اسلام در واکنش به تعصبات و سخت گیریهای خوارج و اختلاف آنها با شیعه و موارد دیگر ی که در این مقاله بدان اشاره شده بوجود آمد. این مقاله چگونگی شکل گیری مرجئه و اعتقادات و نیز سرانجام این فرقه را بررسی میکند.
در تکاپوی تأسیس حکومت دینی: بررسی تاریخی زمینهها و دلایل برآمدن و براندازی نهضت دارالارقم در مالزی

پیشینه روند اسلامگرایی در سرزمینهای آسیای جنوب شرقی اغلب به دهههای نخست قرن بیستم میلادی، یعنی دوران مبارزات استقلالطلبانه مسلمانان بر ضد استعمارگران اروپایی برمیگردد. در بیشتر این سرزمینها به دلیل روی کار آمدن حکومتهای غیردینی پس از کسب استقلال سیاسی، مبارزات اسلامگرایان همچنان ادامه یافت و در قالب جنبشهایی اسلامی با هدف تأسیس حکومت اسلامی نمایان شد. یکی از مهمترین و اثرگذارترین این جنبشها، نهضت دارالارقم مالزی است که در دوران حیات خود ضمن اثرگذاری بر رشد اسلامگرایی در منطقه جنوب شرق آسیا، کوشید با احیای سبک زندگی پیامبر(ص) و دوران صدر اسلام، الگوی نوینی از یک حکومت اسلامی ارائه دهد. این نوشتار با تکیه بر پژوهشهای دستِ اول در این حوزه، کوشیده است سیر تحولات و فعالیتهای نهضت دارالارقم برای تأسیس حکومت دینی در مالزی، نقش و جایگاه این نهضت در توسعه روند اسلامگرایی در مالزی و کشورهای همسایه آن، و سرانجام چرایی براندازی آن از سوی حکومت مالزی را بررسی کند. یافتههای پژوهش نشان میدهد که نهضت دارالارقم با هدف ایجاد حکومتی اسلامی و حفظ هویت اسلامی مسلمانان مالزی در مقابل تغییرات حاصل از توسعه اقتصادی و سکولارسازی ساختار سیاسی حاکم شکل گرفت و سرانجام به دلیل تبدیل شدن به تهدیدی سیاسی برای حکومت مالزی و ترویج برخی عقاید انحرافی، از سوی حکومت این کشور منحل شد.
سیاستهای مذهبی و وضعیت علمی و آموزشی شامات(از اتابکان زنگی تا پایان ممالیک)

رشد جریانهای شیعی همواره یکی از دلنگرانیهای حکومتها در منطقه راهبردی شامات ـ شامل سرزمینهای فعلی سوریه، لبنان، فلسطین و اردن ـ از قرون نخست اسلامی به این سو بوده است. حاکمان این منطقه از زمان اتابکان زنگی (521ـ624هـ.ق) تا پایان عصر ممالیک (650ـ922هـ.ق) بخشی از سیاست خود برای تقویت مذاهب اهلسنت را در قالب مدرسهسازی دنبال کردند. این امر به رشد علوم نقلی و ـ به دلیل فقدان پویایی لازم ـ به رواج سلفیگری انجامید. در این دوره زمانی، شیعیان نیز با استفاده از همین روش مدرسهسازی توانستند زمینه رشد اندیشههای شیعی و گسترش آن در مناطق دیگر را فراهم آورند. این نوشتار در پی آن است با واکاوی منابع دست اول تاریخی، سیاستهای مذهبی و سپس وضعیت علمی و آموزشی شامات را در این مقطع زمانی بررسی کند.
جایگاه سیاسی امارت در همگرایی جامعه و حکومت ایرانی در دوره اسلامی

امارت به عنوان ساختاری سیاسی در ایران دوره اسلامی، که از وجوه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی نیز برخوردار بود، با بهرهگیری از بسترهای نوظهور پس از اسلام و با به کارگیری سنتهای سیاسی ایرانی، انسجامی را که لازمه یک سازمان سیاسی وحدتبخش بود در جامعه ایرانی تحقق بخشید. این نوشتار با در نظر داشتن سهم امارتهای سامانی، غزنوی و آلبویه در استمرار هویت ایرانی و بهرهگیری کارآمد از سنتهای سیاسی پیشین ایران، بر آن است با رویکرد توصیفی ـ تحلیلی معمول در پژوهشهای تاریخی به این پرسش مهم پاسخ دهد که این امارتها چه اثری در تحقق نظام سلطنت با رویکرد ایرانی ـ اسلامی داشتهاند؟ یافتههای این پژوهش نشان میدهد که همگرایی سیاسی و اجتماعی ایران دوران اسلامی و کوشش ایرانیان برای استمرار بخشیدن به هویت خویش، برآمده از عملکرد آگاهانه نظامهای امارتی مذکور بود و امیران این عصر، میانپرده تاریخ ایران تا زمان تکوین نظام سلطنتی با رویکرد ایرانی ـ اسلامی را به خوبی پوشش دادهاند.
«حیات فکری مانویان» در قرون نخستین اسلامی

مانی، مدعی پیامبری ایران باستان، در ابتدای تشکیل حکومت ساسانی ظهور کرد. وی با آمیختن ادیان مختلفی چون مسیحیت، یهودیت، بودایی و هندو، توانست به آسانی با فرهنگ و آداب و رسوم مردم هر منطقه نزدیکی یافته و پیروان فراوانی بیابد. اما پس از مقابله شدید موبدان زرتشتی شکست خورد و سرانجام با سعایت آنان کشته شد و در پی آن، مانویت نیز به انزوا فرو رفت. اما پس از ورود اسلام به ایران، مرحله جدیدی برای فعالیت مانویان فراهم شد. فضای باز سیاسی و عقیدتی دو قرن اول هجری به ویژه اوایل دوره عباسیان شرایط مناسبی را برای آشنایی و نزدیکی پیروان مانی با اسلام و نحلههای آن به وجود آورد و باعث بسط این آیین و رسوخ آن در اعتقادات و فرقههای اسلامی گردید. در پژوهش حاضر، حیات فکری مانویان در دوره اسلامی و تأثیر آنان بر فرقی چون معتزله و متصوفه مورد بررسی قرار گرفته است.
ابن کثیر دمشقی و تعصب مذهبی درکتاب البدایة و النهایة

بسیاری از علما و محققان، در گذشته و حال تلاش کردهاند تا ابوالفدا اسماعیل بنعمربن کثیر دمشقی را مورخی راستگو و عاری از تعصب معرفی کنند، اما محتوای کتاب البدایة والنهایة نشان دهنده تعصب شدید مذهبی اوست که وی را به سوی کتمان و تحریف حقایق و نیز دوری از ادب نویسندگی و اخلاق اسلامی و حتی تناقض گویی سوق داده است. احتمال آن میرود پیروی او از ابن تیمیه و علاقه زاید الوصف به اندیشههایش موجب شد تا چون ابن تیمیه در مخالفت با تشیع به ویژه امامیه منصفانه برخورد نکند و راه تحکم و استبداد رأی را در آثار خویش بپیماید. وحدت امت اسلامی در برابر چنین تندرویها بسیار آسیبپذیر بوده و هست، از این رو شناخت قضاوتهای غیر منصفانه تاریخی میتواند به پرهیز از موارد مشابه در آینده کمک کند.
شخصیت و عملکرد عمربن عبدالعزیز و دیدگاه امام باقر علیه السلام درباره او

مقطع تاریخی امامت امام باقر علیه السلام یکی از ناشناختهترین دورههای تاریخ اسلام است. در این میان چگونگی ارتباط امام باقر علیه السلام با عمر بن عبدالعزیز، خلیفه اموی، و ارزیابی عملکرد او در قبال علویان از پیچیدگی ویژهای برخوردار است. بررسی و تحلیل این موضوع، از یک سو، به شناسایی و ارزیابی شخصیت عمر بن عبدالعزیز کمک میکند، و از سوی دیگر، سیره سیاسی ائمه معصومین(علیهمالسلام) و تدابیر حکیمانه آنها را در شرایط مختلف و در مواجهه با شخصیتهای گوناگون سیاسی نشان میدهد و خود میتواند موجب توسعه اندیشه سیاسی به ویژه اندیشه سیاسی شیعی گردد. برای بررسی این مسئله در این مقاله، به بیان مشخصات فردی عمر بن عبدالعزیز، عملکرد او پیش از دوران خلافت و در دوره خلافت، رفتارش با علویان و شخصیت عمر از نگاه امام باقر علیه السلام و برخی پرداخته شده است.
آل بویه در عمان

نخستین بار دیلمیان در دوره حکومت معزالدوله برای دفع خطر عمانیها از بندر بصره و تامین امنیت تجارت خلیجفارس، عمان را تصرف کردند. اما با مرگ او و شورش مردم عمان، حاکم دست نشانده سلطان بویه به قتل رسید و سلطه آل بویه پایان یافت. ولی عضدالدوله با کفایت و جدیت تمام بار دیگر عمان را زیر سلطه در آورد و تا سالهای پایانی حکومت آل بویه، عمان با وجود مسائل و مشکلات زیاد، در قلمرو آنها باقی ماند.
این مقاله بر آن است با بررسی وضعیت اقتصادی، اجتماعی و دینی عمان در آستانه قرن چهارم هجری، نگاهی گذرا به تحولات سیاسی عمان از ورود اسلام تا شکلگیری دولت آل بویه داشته و سپس علل و عوامل توجه آل بویه به عمان، چگونگی سلطه معزالدوله بر آن جا و تحولات سیاسی آن سرزمین پس از مرگ وی تا اخراج دیلمیان را مورد بررسی قرار دهد.
نیشابور و پایگاه علمی آن از منظر یاقوت حموی مطالعه موردی سده های چهارم تا ششم هجری

نیشابور از شهرهای شرق اسلامی است که در دوره هایی از تاریخ اسلامی در علوم و توسعه آن جایگاهی ممتاز داشت. توجه علمای بزرگ به این شهر و حتی اقامت در آن، نیشابور را به یکی از مهمترین مراکز علمی آن دوران تبدیل کرد. موقعیت ممتاز نیشابور، جغرافی نویسانی چون یاقوت حموی را به ارائه گزارشی در خور از این شهر وا داشته است.
یاقوت حموی تاریخ و تحولات این شهر را در کتاب معجم البلدان و شرح حال علما، متفکران و ادبای این دیار را در معجم الادباء آورده است. این امر سبب شده است که یکی از غنی ترین گزارشها درباره نیشابور فراهم شود. حضور اندیشمندان و صاحب نظران در سده های چهارم به بعد به رونق علمی آن شهر افزود و اوج آن تا پیش از حمله مغول زمینه رشد و تعالی را برای آنان فراهم آورد.
بررسی وضعیت شهر نیشابور در سده های فوق و یافتن علل و چگونگی تحولات علمی آن با اتکا به نوشته های یاقوت حموی از اهداف این مقاله است.