در انجيل تحريف شده،بالاترين مظاهر بندگى، بدعت محسوب شده است

در انجيل تحريف شده آمده است كه حضرت مسيح ـ عليه السّلام ـ فرمود: « أَمَّا السُّجُودُ فِى الْكَنائِسِ فَمِنَ الْبِدَعِ. » سجده كردن در كليساها، بدعت است. آيا اگر شيطان بخواهد كسى را لگام و افسار بزند، بهتر از اين مى شود؟ بالاترين مظاهر عبادت، بدعت و حرام محسوب مى شود، و از انجام بالاترين […]
پا جاى پاى معصومين ـ عليهم السّلام ـ بگذاريد

بزرگانى بودند كه هر كدام را مى ديدى خيال مى كردى كه در تبحّر و احاطه ى علمى، در عالَم فقط همين يك فرد وجود دارد؛ ولى عدّه اى هم هستند كه در وقت اضطرار يك راست به سوى دربار مى روند و دربارى مى شوند و هيچ فاصله اى براى خود نمى بينند. البتّه ما […]
بعد از نيم يا سه ربع ساعت مى ميرم!

كاتبى كاغذ نويس گفت: نيم يا سه ربع ساعت ديگر مى خواهم بميرم. گفتند: تو كه سالم هستى. گفت: كار به اين حرف ها نداشته باشيد. سرانجام همان طور كه گفته بود، شد و بعد از نيم يا سه ربع ساعت، خميازه اى كشيد و خوابيد و به رحمت خدا رفت.بنده از دو سه نفر از […]
ما هر شب مى ميريم

شخصى به نزد دخترش رفت تا دو سه شب پيش او بماند، همان جا سكته كرد، چه قدر مرگ به انسان نزديك است.ما هر وقت مى خواهيم ذكر مرگ كنيم، خود را در فاصله ى صد و بيست سال از آن مى بينيم و آن گاه آن را ذكر مى كنيم. با آن كه خداوند سبحان مى فرمايد: «اللّه […]
بايد باب توجيه خطا و اشتباه را به روى خود ببنديم

خوشا به حال كسى كه خطاى خود را ببيند و به عيب خود توجّه داشته باشد و عيوب ديگران را نديده بگيرد و خود را كامل و بى نقص نبيند، بلكه در موارد خطا و اشتباه خود را خطاكار ببيند. ما بايد باب توجيهِ خطا و اشتباه را به روى خود ببنديم، و براى هر […]
ماجراى اصمعى و زن جوان

اصمعى(وزير هارون.) مى گويد: در بيابانى خيمه اى ديدم، با خود گفتم به آنجا بروم، رفتم و ديدم زن جوان و با جمالى در درون خيمه است، تا چشم آن زن به من افتاد، گفت: بفرماييد. داخل شدم و گفتم: تشنه ام آبى بده، ديدم رنگش تغيير كرد. با من حرف نزد و به من آب نداد ولى […]
انسان همنشين سلمان يا ابوجهل!

چون ملايكه ديدند معجون و خميره و طينت آدم ـ عليه السّلام ـ سنگين، تيره و از آب و گِل است، عرض كردند: «أَتَجْعَلُ فِيهَا مَن يُفْسِدُ فِيهَا وَ يَسْفِكُ الدِّمَآءَ» آيا مى خواهى كسى را در روى زمين قرار دهى كه در آن تباهى كند و خون ها بريزد؟!سوره ى بقره، آيه ى 30. او غضب و […]
استفسار ملايكه، و ظرفيت برتر انسان

ملايكه چيزهاىعجيب و غريبى در بشر مى ديدند كه از آب و گل آفريده شده و سنگين و تيره است، لذا از خدا سوءال و استفسار كردند كه چرا مى خواهى اين را كه غضب و شهوت دارد و جنگ و خونريزى و فساد از او بر مى آيد، خلق كنى؟ در حالى كه: «وَ نَحْنُ […]
آن چه درباره ى بلعم باعور بالفعل بوده، درباره ى ما بالقوّه است

آيا شيطان كم به پدر و مادر ما، آدم و حوّا ـ عليهماالسّلام ـ سوگند ياد كرد كه «وَقَاسَمَهُمَآ إِنِّى لَكُمَا لَمِنَ النَّـصِحِينَ» (سوره ى اعراف، آيه ى 21.)؛ (و براى آن دو سوگند ياد كرد كه قطعا من خيرخواه شما دو نفر هستم.) با ما فرزندان كارى ندارد و ما را مورد نصيحت و […]
آقاى حاج شيخ به ما ملحق شدند!

از آقاى سيّدجمال الدّين گلپايگانى ـ رحمه اللّه ـ نقل كرده اند كه فرمود: در قنوت نماز وتر، مرحوم آقا ضيا عراقى را ديدم كه فرمود: آقاى حاج شيخ( آيت اللّه حاج شيخ محمّد حسين اصفهانى ـ رحمه اللّه) به ما ملحق شد، و اين درست در همان شبى بود كه فرداى آن مرحوم اصفهانى فوت […]
محبّت اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ اعظم طاعات و عبادات

سؤال: رواياتى در كافى مذكور است كه مفاد آنها اين است كه « محبّت اهلبيت ـ عليهم السّلام ـ بدون عمل و بندگى مفيد نيست، و خداوند با كسى خويشى ندارد و ميزان در قرب و بُعد و ثواب و عقاب، طاعت و معصيت خداست. » (كافى، ج 2، ص 74، روايت 3؛ ج 8، ص […]
ولايت، شرط صحّت عمل

سؤال: آيا ولايت اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ شرط قبولى اعمال است يا شرط صحّت آن؟ جواب: ولايتِ « حينَ الْعَمَلِ أَوِ الْمُتَعَقَّبِ لِلْعَمَلِ إلاَّ الزَّكاةَ »؛ (در هنگام عمل، و يا بعد از آن، به جز زكات) شرط صحّت عمل است. نجات براى كسى است كه اهلبيت ـ عليهم السّلام ـ را در همه […]
سنگ هاى مرمر بسيار عالى از زير خاك بيرون آمد

هم چنين زمانى شيخ عبدالحسين تهرانى ـ رحمه اللّه ـ به سامرا رفت و دستور داد تا قسمتى از وسط مسجد متوكّل را كه ديوارها و آثار آن تا به حال باقى است حفر كنند. حفر كردند. سنگ هاى مرمر بسيار خوب و عالى بيرون آمد، سپس دستور داد حرم حضرت امام هادى و امام عسكرى […]
آن صد ليره براى خريدن خون اين دو شيعه بود!

آقاشيخ عبدالحسين تهرانى(شيخ العراقين، عبدالحسين بن على حائرى طهرانى (1286)، صاحب مصباح النجاة و تأليفات ديگر.) ـ رحمه اللّه ـ با عدّه اى براى زيارت قبر عبدالقادر گيلانى ـ كه در آن زمان متولّى آن رشيد عالى از بزرگان عراق بود ـ به بغداد رفتند و در ايوان آن نشستند، خادم آن جا هم از آنها پذيرايى كرد […]