شهادت عبّاس بن علی علیه السلام 9

 بهبهانی گفته است: در برخی کتب معتبره آمده است که به سبب فراوانی زخم‌هایی که بر عبّاس (ع) وارد شده بود، امام حسین (ع) نتوانست او را به محلّ شهیدان ببرد؛ جسد او را در همان محلّ شهادتش گذاشت و گریان و اندوهگین به خیمه‌ها بازگشت.     قال البهبهانیّ: و فی بعض الکتب المعتبرّه […]

شهادت عبّاس بن علی علیه السلام 8

از مفضّل بن عمر روایت شده که امام صادق (ع) فرمود: عمویمان عبّاس، بصیرتی نافذ و ایمانی استوار داشت، در رکاب ابا عبدالله الحسین (ع) جهاد کرد و آزمایش خوبی داد و به شهادت رسید. فرمود: شهید شد، در حالی که سی و چهار سال داشت.     روی عن المفضل بن عمر: قال الصّادق […]

شهادت عبّاس بن علی علیه السلام 7

 شیخ صدوق فرموده است: ابو علی بن زیاد همدانی با سند خویش از ثابت بن ابی‌صفیه چنین روایت کرده است: امام زین العابدین (ع) به عبیدالله، پسر عبّاس بن علی (ع) نگاه کرد و چشمانش اشک‌آلود شد. سپس فرمود: هیچ روزی چون روز جنگ احد بر پیامبر (ص) سخت نبود؛ روزی که عمویش حمزه، شیر […]

شهادت عبّاس بن علی علیه السلام 6

 غروی اصفهانی (در شعر خود) گفته است: شکستگی در چهره‌اش آشکار گشت و کوه‌ها از ناله‌ی وی از هم گسست. و چرا نه؟ در حالی که او جمال خشنودی او بود و خرسندی قلبش در حیات او نهفته بود. سرپرست خانواده‌اش و ساقی کودکانش و پرچمدار وی بود، با همّت بلندش. یکی بود امّا همه‌ی […]

شهادت عبّاس بن علی علیه السلام 5

علّامه‌ی مجلسی گفته است: می گویم: در برخی تألیفات اصحاب ماست که عبّاس، چون تنهایی امام را دید، نزد برادرش آمد و عرضه داشت: برادرم! آیا اذن میدان هست؟ حسین (ع) به شدّت گریست، سپس فرمود: برادرم! تو علمدار منی و اگر بروی سپاهم پراکنده می‌شود. عبّاس گفت: سینه‌ام تنگ شده و از زندگی سیر […]

شهادت عبّاس بن علی علیه السلام 4

خوارزمی گفته است: سپس عبّاس بن علی –که مادرش امّ البنین است و سقای سپاه بود- بیرون آمد و حمله کرد، در حالی که می‌گفت: به خدای عزیز و بزرگتر سوگنده خورده‌ام و به حجون و زمزم و حطیم و مسجد الحرام، صادقانه قسم خورده‌ام که امروز به خون خویش رنگین شوم، در راه حسین […]

شهادت عبّاس بن علی علیه السلام 3

 ابن شهر آشوب گفته است: عبّاس سقا، قمر بنی هاشم و علمدار حسین (ع) و بزرگترین برادرانش بود. در پی آب بیرون آمد. بر او حمله کردند. او هم بر آنان تاخت، در حالی که می‌گفت: هرگز از مرگ نمی‌ترسم، آن‌گاه که مرگ فراز آید، جانم به فدای جان مصطفای پاک باد! من عبّاسم که […]

شهادت عبّاس بن علی علیه السلام 2

 شیخ مفید گفته است: آن گروه بر حسین بن علی (ع) حمله آوردند و بر سپاه او چیره گشتند. تشنگی بر آن حضرت غلبه کرد. سوار بر اسب شد و آهنگ فرات کرد، در حالی که برادرش عبّاس هم پیش روی او بود. سپاه ابن سعد ملعون راه را بر او بستند. مردی از بنی […]

شهادت عبّاس بن علی علیه السلام 1

ابو الفرج گفته است: عبّاس بن علیّ بن ابی‌طالب که کنیه‌اش ابو الفضل است و مادر او نیز امّ البنین و بزرگترین فرزند امّ البنین است و آخرین کسی است از برادرانش که از این پدر و مادر به  شهادت رسید چون فرزند داشت ولی آن برادران فرزند نداشتند، از این رو آنان را جلوتر […]

شهادت عبدالله بن علیّ بن ابی‌طالب علیه السلام

ابن اعثم گفته است: پس از وی برادرش عبدالله بن علی به میدان رفت، در حالی که رجز می‌خواند و می‌گفت: منم فرزند صاحب بزرگواری و بخشندگی، آن علی نیکوکار و صاحب کارهای شایسته است، شمشیر برنده و عقوبت‌کننده‌ی پیامبر، در هر روزی که هراس‌ها پشت در پشت هم درآیند. سپس حمله کرد و جنگید […]

شهادت جعفر بن علی بن ابی طالب علیه السلام 2

ابو الفرج گوید: مارد او نیز امّ البنین است. یحیی بن حسن از علیّ بن ابراهیم با سندی که در خبر عبدالله آوردم گفته است: جعفر بن علیّ بن ابی‌طالب نوزده ساله بود که به شهادت رسید.      قال أبو الفرج: و أُمّه أُمّ البنین أیضاً. قال یحیی بن الحس، عن علیّ بن إبراهیم، […]

شهادت جعفر بن علی بن ابی طالب علیه السلام 1

 ابن اعثم گفته است: پس از وی برادرش جعفر بن علیّ بن ابی‌طالب به میدان رفت. مادرش امّ البنین دختر حزام است. آغاز به رجز خواندن کرد و می‌گفت: منم جعفر، صاحب والایی‌ها، فرزند علی نیکوکار و بخشنده، برادر حسین، صاحب کرم و بزرگوار. سپس حمله کرد و جنگید تا کشته شد. رحمت خدا بر […]

شهادت عثمان بن علیّ بن ابی‌طالب علیه السلام 2

 ابو الفرج گوید: مادر او امّ البنین است. یحیی بن حسن از علیّ بن ابراهیم از عبیدالله بن حسن و عبدالله بن حسن گفته است: عثمان بن علی بیست و یک سال داشت که شهید شد.     قال أبو الفرج: و أُمّه أُمّ البنین. قال یحیی بن الحسن، عن علیّ بن إبراهیم عن عبیدالله […]

شهادت عثمان بن علیّ بن ابی‌طالب علیه السلام 1

ابن اعثم گفته است: پس از وی برادرش عثمان بن علی به میدان آمد -که مادرش امّ البنین، دختر حزام بن خالد بود- در حالی که می‌گفت: من عثمانم، صاحب افتخارات؛ سرورم علی است، نیکوکار و پاک، و پسر عموی پیامبر پاک. برادر حسینم، بهترین نیکان و سرور بزرگان و کوچکان پس از پیامبر، و […]