لحظات احتضار حضرت زهرا سلام الله علیها 2

ابن شبّه از یزید نقل کرده است: فاطمه (ع) پس از وفات پدرش، هفتاد شبانه روز در رنج و اندوه بود. آن حضرت می‌گفت: فردا هنگام تشییع جنازه‌ام بر دوش مردان از لاغری و کوچکی جسدم، خجالت می‌کشم در آن زمان، زنان نیز مانند مردان بر دوش مردم حمل می‌شدند اسماء بنت عمیس یا ام […]

لحظات احتضار حضرت زهرا سلام الله علیها 1

شیخ طوسی به سند خود از عمّار (ره) روایت کرده است: وقتی بیماری فاطمه (ع) شدید شد عبّاس بن عبدالمطلب (ره) به عیادتش آمده به او گفته شد: حالش بسیار بد است و کسی نمی‌تواند با او، دیدار کند. عبّاس به خانه برگشت و فرستاده‌ای نزد علی (ع) روانه کرد و چنین پیغام داد: ای […]

سوگنامه‌های حضرت زهرا سلام الله علیها 9

برقی سروده است: آن دو هیزم در خانه‌ی فاطمه (ع) ریختند و آتش افروختند در حالی که به آنان، ناسزا می‌گفتند. و در خانه جز صدیقه طاهره از بانوان و علی (ع) و دو سبط رسول خدا (ص)، ‌کس دیگری نبود. نمی‌گویم آن دو مکر کردند و کینه ورزیدند،‌بکله می‌گویم کافر شدند و کفر به […]

سوگنامه‌های حضرت زهرا سلام الله علیها 8

علی بن یونس عاملی گفته است: حمیری در سوگ فاطمه (ع)، چنین سرود: او را کتک زدند و حقش را خوردند و بعد از آن، طعم سلع را به وی چشاندند. خدای متعال، دست زننده‌اش و دست هر کسی که از زدنش راضی و خشنود بود را، قطع نماید. خدا آن‌ها را نبخشاید و ترس […]

سوگنامه‌های حضرت زهرا سلام الله علیها 7

اربلی گفته است: برخی از یاران و اصحاب در سوگ فاطمه (ع)، بلکه اهل بیت (ع) از قول قاضی ابوبکر بن ابی قریعه برایم چنین سرود: ای کسی که همیشه هر مسأله دشوار و پیچیدهای کوچک یا بزرگ از او، پرسش می‌شود. پرده از آن برمدار، چه بسا زیر آن، مرداری باشد. چه بسا پوشیده‌ای […]

سوگنامه‌های حضرت زهرا سلام الله علیها 6

خوارزمی از حاکم نقل کرده است: زمانی که فاطمه (ع) رحلت کرد علی (ع) این شعر را سرود: عقده‌های گلوگیر، راه نفسم را بسته است ای کاش! هر دو نفس و عقده‌ها با هم از تنم، بیرون می‌شد. پس از تو در زندگی، هیچ خیری نیست و از ترس آن‌که زندگی‌ام طولانی شود، بر خود […]

سوگنامه‌های حضرت زهرا سلام الله علیها 5

جوینی به سند خود از موسی بن جعفر (ع) از پدرش روایت کرده که فرمود: زمانی که علی (ع)، فاطمه (ع) را به خاک سپرد، قبرش را هر روز زیارت می‌کرد و بر او، می‌گریست. روزی به دیدارش آمد وبر قبرش افتاد، چنین سرود: مرا چه شده است که در حال عبور از میان گورستان […]

سوگنامه‌های حضرت زهرا سلام الله علیها 3

ابن صباغ مالکی گفته است روایت شده: هنگامی که علی (ع) پس از وفات فاطمه (ع) از کفن و دفن او فارغ شد، به خانه بازگشت از تنهایی به وحشت افتاد ناله‌ای دردناک برآورد و در سوگ فاطمه (ع) سه بیت از ابیات گذشته را سرود. قال ابن صبّاغ المالکیّ: روی أنّ علیّاً لمّا ماتت […]

سوگنامه‌های حضرت زهرا سلام الله علیها 2

ابن شهر آشوب به سند خود از عبدالرحمن همدانی و حمید طویل روایت کرده: علی (ع) بر سر قبر فاطمه (ع) چنین سرود. پدرت و دوستی‌اش را به یاد آوردم، گویا من وکیل مرور رنج‌ها و مصیبت‌ها هستم. بالاخره در میان دو دوست، جدایی خواهد افتاد دو چیزی که جدایی در میان آن‌ها نباشد اندک […]

سوگنامه‌های حضرت زهرا سلام الله علیها 1

شیخ انصاری گفته است: روایت شده که علی بن ابی‌طالب (ع) زمانی که فاطمه (ع) را در کفنش پوشیده دید، گریست و برای او، مرثیه‌ای سرود.. و آن‌گاه دو بیت شعر در مرثیه فاطمه (ع)، بیان کرد. في مراثیها (ع) قال الأنصاريّ: یروی أنّ عليّ بن أبي طالب (ع) لمّا رأی فاطمه (ع) مسجّاة بثوبها […]

غسل بدن مطهرحضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها 3

کلینی به سندش از مفضل از امام صادق (ع) روایت کرده و گفته است: از امام (ع) پرسیدم: چه کسی فاطمه (ع) را غسل داد؟ فرمود: امیر المؤمنین (ع)، او را غسل داد این مطلب بر من گران آمد و حضرت فهمید و فرمود: گویا این خبر بر تو گران آمد؟ گفتم: فدایت شوم، چنین […]

غسل بدن مطهرحضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها 2

قاضی نعمان از امام باقر (ع) روایت کرده است که: علی (ع)، فاطمه (ع) را غسل داد، زیرا فاطمه (ع) چنین سفارش کرده بود. هم‌چنین از علی (ع) روایت کرده که فرمود: فاطمه (ع) به من سفارش کرد: غیر از من، کسی او را غسل ندهد و اسماء بنت عمیس، آب بریزد. روی القاضی نعمان […]

غسل بدن مطهرحضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها 1

روایات بسیاری از اهل سنّت و شیعه، نقل شده است که فاطمه (ع) پیش از رحلت، غسل کرد و سفارش نمود که پس از مرگ، جامه از تنش بیرون نکنند و او را غسل ندهند ولی به نظر ما، خبر صحیح آن است که علی (ع)، او را غسل داد و اسماء،‌ آن حضرت را […]

دفن بدن مطهر حضرت زهرا سلام الله علیها 5

ابن شهر آشوب گفته است: روایت شده که هنگامی که فاطمه (ع) را در قبر گذاشتند دستی بیرون آمد و جنازه را گرفته، درون قبر نهاد و ناپدید گشت. قال ابن شهر آشوب: وَ رُوِيَ أَنَّهُ لَمَّا صَارَ بِهَا إِلَى الْقَبْرِ الْمُبَارَكِ خَرَجَتْ يَدٌ فَتَنَاوَلَهَا وَ انْصَرَفَ.[1]   [1]. المناقب 3: 365، عنه البحار 43: […]