قانون اساسی مشروطة اول و امکان ترقی جامعة عثمانی از نگاه جلال نوری

از زمان تدوین قانون اساسی مشروطۀ اول عثمانی در سال 1875م/ 1293ق بحثها و اظهار نظرهای گوناگونی درباره آن پدید آمد و توجه اندیشمندان و محققان به آن جلب شد. جلال نوری، یکی از اندیشمندان عثمانی در اواخر قرن نوزده و اوایل قرن بیستم از افراد صاحب نامی بود که به قانون اساسی مشروطۀ اول عثمانی توجه کرد. او با تأمل در محتوای قانون اساسی، کاستیها و نقاط قوت آن را یادآور شد و کارکرد آن را در ترقی جامعۀ عثمانی نقد کرد. نحوۀ رویکرد جلال نوری به قانون اساسی مشروطۀ اول، مسألهای است که در تحقیق حاضر بررسی میشود و با روش توصیفی و تحلیلی و با استفاده از آثار نویسنده و منابع تاریخی آن زمان، به این پرسش پاسخ داده میشود که جلال نوری چه نقشی برای قانون اساسی مشروطۀ اول عثمانی در ترقی آن جامعه قائل میشد؟
حوزه ی عمومی و حوزه خصوصی در اندیشه و عمل امیرالمؤمنین علی علیه السلام

حوزه عمومی پیش نیاز عمل سیاسی است. این حوزه به عنوان جهان مشترک انسانها هم زمان آنها را به هم پیوند میزند و از هم جدا میکند و فضایی است که در آن عمل سیاسی رخ میدهد. وحدت انسانها تنها با سهیمشدن در فضایی عمومی و مجموعهای از نهادهای سیاسی به وجود میآید. عضویت در حوزه عمومی بر مبنای ویژگیهای قومی مذهبی و یا نژادی نیست، بلکه همانطور که دیدگاه اسلام و عملکرد امیرالمؤمنین علی علیهالسلام در حوزه عمومی نشان میدهد تنها بر اساس معیارهای انسانی است. ارزیابی جهتگیریهای سیاسی و اندیشهای امیرالمؤمنین علی علیهالسلام در چارچوب نظریه حوزه عمومی وحوزه خصوصی رهیافتی به عمق تفکر والای آن حضرت میباشد. و برکنار از مفاهیم و تعاریف مطلق این نظریه، پویایی اندیشه امیرالمؤمنین علی علیهالسلام و تفکر ناب اسلامی را نسبت به انسان و سوگیریهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی در جامعه آن دوره را نشان میدهد.
زمینهها و عوامل اصلی مهاجرت قبایل هلالی به مصر و افریقیه

قبایل عرب هلالی، مجموعهای از بطون و تیرههای بنی هلال بن عامر، بنی سُلیم، بنی جشم و ربیعه را شامل میشد که در مرکز عربستان و نواحی بیابانی نجد و حجاز به زندگی بدوی وکوچنشینی عادت داشتند. این قبایل برخلاف سایر قبایل عرب که بعد از اسلام و به دنبال فتوحات اسلامی راهی نواحی آباد و متمدن شدند، هم چنان به زندگی بدوی خود ادامه دادند وحاضر به ترک وطن وخاستگاه خود نشدند. با این وجود، آنان در اوایل قرن پنجم هجری بر اثر عوامل مختلفی، سر تا سر شمال جزیرة العرب؛ یعنی از حدود عراق وغرب دجله تا ساحل شرقی رود نیل در مصر را در نوردیدند. سرانجام قبایل عرب هلالی به سرزمین مغرب اسلامی از افریقیه تا مراکش رسیدند و این مناطق را دست خوش حوادث و آسیبهای بسیاری کردند. پژوهش حاضر با استناد به منابع اصلی و تاریخی در پی تبیین وتحلیل زمینهها و عوامل خیزش قبایل هلالی از مرکز عربستان به سوی مناطق شمالی شام و مصر سپس انتقال و مهاجرت آنها از مصر به افریقیه شد.
مدارس امپراتوری عثمانی

در دورة عثمانی، نظام آموزشی مبتنی بر مدرسه، با اهتمام سلاطین این سلسله به پیشرفت و شکوفایی فراوانی دست یافت. در این دوره، تأسیس مدرسه جزء مکمل سیاست فتح، به هنگام تسخیر شهرهای جدید بود. مدارس عثمانی با تأسیس مدارس ثمانیه و مدارس سلیمانیه به وسیلة محمد فاتح (855/ 1451 ـ 886/ 1481) و سلیمان قانونی (926/ 1520 ـ 974/ 1566) به اوج پیشرفت و شکوفایی خود رسیدند. امِا از آغاز قرن هفدهم میلادی به علّت ضعف دولت مرکزی و اوضاع آشفته اقتصادی و اجتماعی روی به تنزّل نهادند.
نوشتار حاضر با نگرشی محققانه، به بررسی سابقة تاریخی، ساختار برنامهها ومواد درسی وشیوههای تعلیم و تدریس در مدارس عثمانی و نیز سیاستها و اهداف آموزشی و دلایل شکوفایی و انحطاط آنها پرداخته است. نویسنده به هنگام بحث از زمینههای تأسیس این مدارس به نکات ارزشمندی در سهم نهادهای آموزشی ایران و دانشمندان ایرانی در شکلگیری و شکوفایی این مدارس، در مقایسه با دیگر ملل مسلمان اشاره کرده است.
پدیده قهرمانگی در عصر عباسی (232-334 ق)

در عصر دوم خلافت عباسی (232 ـ 334 ق)، به ویژه در ایام خلافت مقتدر بالله (295 ـ 320 ق) با پدیدهای به نام قهرمانگی روبهرو میشویم. قهرمانه عنوان زنانی بود که واسطه حرم با دربار خلفا بودند و بسته به توانایی و نفوذشان وظایف مختلفی به آنان محول میشد. سلطه ترکان بر امور خلافت، ماهیت فردی و ضعف روز افزون مقتدر و کشمکش بر سر قدرت باعث گردید قهرمانهها با بهرهگیری از این شرایط به اعمال نفوذ در عرصههای مختلف سیاسی و اجتماعی بپردازند. آنان در امور مختلف خلافت، چون عزل و نصب وزرا، امیران و فرماندهان سپاه دخالت میکردند و صاحب مناصب حساس و مهمی چون قضاء، خزانه داری و زندانبانی افراد برجسته شدند. این مقاله با بررسی این پدیده و معرفی تعدادی از قهرمانههای معروف عصر خلیفه مقتدر بالله، به مسئله حضور زنان در عرصة سیاست میپردازد
خان و جایگاه سیاسی و اجتماعی آن در تاریخ اسلام

عنوان «خان» در دورههای مختلف تاریخی، از صورت نوشتاری متفاوت همچون خاقان و قاآن ولی با مفهومی نزدیک به هم برخوردار بوده است. در قرنهای 11 و 12 پیش از میلاد استفاده از واژه “خاقان” در سرزمین چین معمول بوده است. پس از آن هم در قرنهای 5، 6و 7م ترکان این واژه را برای حکمرانان و پادشاهان خود به کار میبردند. در دوران اسلامی این واژه نخستین بار در مورد پادشاهان و حکمرانان دولت ایلک خانیه (382 _ 607) به کار گرفته شد. اما بعد از آن هم در دورههای سلجوقی، خوارزمشاهی، مغولان، افشاریه، زندیه و حتی معاصر هم به کار میرفت.
منجی گرایی در عصر حاکمیت مغول ها در ایران

اعتقاد به مهدی موعود، موعود گرایی و ظهور مصلحی که در آخرالزمان به ظلم، ستم و فساد خاتمه میدهد و عدالت و مساوات را برقرار میکند همواره در ادیان و مذاهب مختلف جهان مطرح بوده است. با توجه به کلام صریح قرآن و روایتهای متواتری که از پیامبر اسلام6 و سایر امامان معصوم: درباره ظهور حضرت مهدی4، آینده سعادت بخش بشر و برقراری عدالت و مساوات بیان شده است افراد مختلفی در گسترة تاریخ اسلام در پی بهرهبرداری از اندیشه مهدویت برای مشروعیت بخشیدن به اقدامات خود و جذب هوادار بودهاند. یکی از ادوار تاریخی که به دلیل گسترش ستم و فساد شاهد ظهور مدعیان مهدویت هستیم دوران حمله و حکومت مغولها در ایران است. مردم ایران در دوره مغولها برای یک زندگی همراه با عدالت، مساوات و آرامش جذب افرادی شدند که حرکت خود را با ادعای مهدویت آغاز کرده بودند. موضوع این مقاله، پرداختن به ظهور مدعیان مهدویت و زمینههای قیامهای آنان در این عصر است و در آن، قیامهایی مانند قیام محمود تارابی، ابوالکرام دارانی، ابوصالح حلی، احمد شامی، موسی کردستانی، و امیر تیمور تاش چوپانی بررسی میشود.
فتح قسطنطنیه

یکی از وقایع مهم تاریخ مسلمانان و بلکه یکی از حوادث بسیار برجسته در تاریخ جهان، فتح قسطنطنیه پایتخت امپراتوری روم شرقی به وسیله سلطان محمد دوم عثمانی است. این واقعه مهم تاریخی نه فقط به تنهایی در برگیرندهی موضوعات متعدد و قابل تأملی است، بلکه آثار و پیآمدهای فراوان آن نیز در عرصههای اقتصاد و سیاست جهان نیز عبرتآموز است. آنچه در این مقاله بنظر شما میرسد، پژوهشی است درباره نحوه حمله ترکان عثمانی به این شهر و همچنین اوضاع داخل شهر و مراحل سقوط آن با ذکر بعضی از مهمترین آثار این واقعه میباشد. با توجه به ضرورت اختصار مطالب در این تحقیق، سعی شده که مهمترین و جالبترین نکات و حوادث این رویداد مهم بیان گردد و از ذکر جزئیات خودداری شود.
تاریخ بخارای غُنجار و نقل های برجای مانده از آن

تاریخهای محلی یکی از منابع بسیار با ارزش در شناخت تاریخ و جغرافیای دنیای اسلام و مهمتر از آن شناخت رجال و دانشمندان اسلامی و تحقیق درباره تمدن و فرهنگ اسلامی هستند. در این زمینه، خراسان پیشتاز است و آثار فراوانی درباره آن در قرنهای سوم تا ششم تألیف شده است. یکی از این آثار که منبعی منحصر به فرد درباره شهر بخارا بوده است، تاریخ بخارای غنجار است که به سال 412 ﻫ . ق درگذشته است. از این اثر، نسخهای شناخته نشده و تنها بخشهایی از آن در منابع بعدی بر جای مانده است. این مقاله به بررسی زندگی غنجار، تاریخ بخارا و قطعات باقیمانده آن میپردازد.
ابن خلدون، مقدمه، تاریخ

یکی از موضوعات بحث برانگیز و قابل تأمل در حوزۀ علوم، بالاخص علوم انسانی و از جمله تاریخ، مبحث فلسفۀ علم است. صاحبنظران و متفکران بسیاری در این عرصه گام نهادهاند. ابن خلدون نیز یکی از آنهاست. او با مباحث ارزندهای که در باب فلسفۀ علم ارائه کرده، توجه شمار زیادی از پژوهشگران را به خویش جلب نموده است.
نویسنده، در این نوشتار به معرفی شخصیت و آثار ابن خلدون، خصوصاً مقدمه که مهمترین کتاب در باب اندیشههای او میباشد، پرداخته است. هم چنین بررسی تاریخ از دیدگاه ابن خلدون و یافتن پاسخ سؤالاتی بنیادی دربارۀ این شخصیت از بطن اندیشه و آثار وی، اصلیترین رسالتی است که این مقاله بر دوش دارد.
علل و عوامل دگرگونی تاریخی و اجتماعی از منظر قرآن

شناخت عوامل دگرگونیهای تاریخی – اجتماعی، همواره از دغدغههای اندیشمندان بزرگ تاریخ بوده است اما دانشمندان درباره مبانی و رویکردهای ممکن به این تحولات اختلاف دارند. پس از رنسانس دو دیدگاه اقتصاد سرمایهداری و دیدگاه جامعهنگری درغرب، مباحث دگرگونی تاریخی و اجتماعی را تحت تأثیر قرار دادند؛ اما براساس مبانی قرآنی، دگرگونی تاریخی مبدأ هستیشناسانه و وجود شناسانه ویژة خود را دارد. بنابراین نقش عوامل غیبی درتغییرات تاریخی و اجتماعی جایگاهی خاص مییابد. از منظر قرآن پارهای از دگرگونیهای تاریخی در پیوند با رفتارهای انسان است و این رفتارها به نوبة خود متأثر از نوع غایتنگری، عوامل اجتماعی ـ فرهنگی، جهان بینی و اراده انسانی است.
اقدامات عمرانی شاهان صفوی در عتبات عالیات

اماکن مقدس شیعیان در عراق عرب، همواره در طول تاریخ، مورد علاقه و توجه مسلمانان، به ویژه شیعیان بوده است؛ به این سبب، اکثر دولت مردان و سران حکومتی با توجه خاصشان به این اماکن، آبادانی و تکریم جایگاه و قبور ائمه(ع) را در برنامه سیاسی و مذهبی خویش قرار میدادند.
پس از تشکیل دولت صفوی و رسمیت یافتن مذهب تشیع از سوی آنان، همچنین به جهت اهداف مذهبی، فرهنگی و سیاسی صفویان در ایران و عراق عرب؛ عتبات عالیات رشد و توسعه چشمگیری یافت و اقدامات عمرانی در شهرهای مقدس سامراء، کاظمین، کربلا و نجف به اوج خود رسید.
این مقاله، به اقدامات عمرانی و ساختن بناها از سوی دولت صفوی در عتبات میپردازد.
بررسی تاریخی نقش اجتماعی بانو حمیده مصفا؛ مادر امام کاظم علیه الیلام

مادران ائمه:، از جمله انسانهای تأثیرگذار در عصر ائمه: بهشمار میآیند و از آنجا که مصداق بارز “ارحام مطهره” هستند، جایگاه بسیار والایی دارند. در این میان، بررسی زندگانی بانو حُمَیده، مادر امام کاظم علیه السلام از آن روی که امام باقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام در مورد وی سخنان مهم و ارزشمندی داشتهاند، و نیز از آن جهت که در سایة آشنایی با تاریخ زندگی او میتوان بخشهایی از تاریخ اسلام را با نگاهی نو مرور کرد ضرورت و اهمیت ویژهای دارد. نوشتار حاضر، افزون بر واکاوی روایات مربوط به بانو حمیده و آشنایی با ویژگیهای شخصی و شخصیتی و جایگاه این بانو در خاندان امامت، به بررسی نقش اجتماعی ایشان با توجه به گزارشهای موجود در دوران زندگی امام صادق علیه السلام و امام کاظم علیه السلام پرداخته است. مهمترین این گزارشها مواردی است که حاکی از وکیل قرار دادن این بانو برای ادای حقوق مردم مدینه و ارجاع امام صادق علیه السلام به ایشان برای پاسخگویی به سؤال فقهی و نیز وصی قرار گرفتن وی از سوی امام صادق علیه السلام است.
بررسی تأثیر روایات کتاب «تاریخ بغداد» درباره امام کاظم علیه السلام در منابع پسینی

«تاریخ بغداد» نوشته خطیب بغدادی (م. 463)، یکی از منابع مهم اهل سنت در شرح حال نگاری است که زندگانی امام کاظم علیه السلام را نیز در بر دارد. آنچه این کتاب در باب زندگانی امام کاظم علیه السلام درج کرده، در منابع پسینی بسامد بسیاری یافته و منابع بسیاری از شیعه و سنی با اتکای «تاریخ بغداد» گزارشهایی را از زندگانی امام کاظم علیه السلام نقل کردهاند. این نوشتار، با بررسی نُه روایت اختصاصی «تاریخ بغداد» در زمینه زندگانی امام کاظم علیه السلام، ضمن بررسی منابع خطیب بغدادی در ارائه گزارشهای مربوط به زندگانی امام، به نحو راهیابی و ادامه حیات این روایات در منابع نگارش یافته پس از «تاریخ بغداد» میپردازد و سیر تطور این اخبار و نحوه راهیابی آن به منابع شیعه و سنی، و میزان گسترش آن تا قرن یازدهم را پی میگیرد. بررسیهای صورت گرفته نشان میدهد که اکثر منابعی که احادیث مختص به زندگانی امام کاظم علیه السلام را از «تاریخ بغداد» اقتباس نمودهاند، با توجه به گرایشهای مذهبی خود به تغییراتی در آن دست زدهاند و گاه یک روایت را به صورت کامل کنار گذاشته اند.