تعارض گزارشهای آماری در بررسیهای تاریخی؛ نمونه موردی، شمار زخمهای امام حسین علیه السلام

تعارض گزارشهای آماری در بررسیهای تاریخی، یکی از مسائل دانش تاریخ و به ویژه تاریخنگاری است. این مسئله زمانی اهمیت خواهد یافت که گزارشهای آماری فراوانی از یک رویداد در دسترس باشد. درباره حادثه کربلا، گزارشهای آماری فراوانی در منابع یافت میشود. یکی از این گزارشها، شمار زخمهای امام حسین علیه السلام است. براساس استقرای نویسنده، حدود چهارده گزارش آماری در این زمینه ثبت شده است که سازگاری آنها با یکدیگر دشوار است. نویسنده در این مقاله سعی میکند با استفاده از روش تاریخگذاری گزارش و تفکیک گزارشهای زخم از گزارشهای پارگی لباس، تعیین لباس امام علیه السلام در صحنه نبرد، بررسی تطبیقی روایتهای شیخ مفید، ابن اعثم و خوارزمی از لحظات پایانی زندگانی امام حسین علیه السلام و بازسازی صحنه نبرد با تکیه بر روایت شیخ مفید، به گزارش آماری صحیح نزدیک شود.
بررسی نقش طرفداران بنی امیه در ترویج نظریه جبر

آموزههای اعتقادی قضا و قدر و جبر و اختیار به دلیل پیچیدگیهایی که دارند، در طول تاریخ بارها به دلایل گوناگون، مورد سوء استفاده افراد و گروههای مختلف قرار گرفتهاند. یکی از آرای رایج در دوره بنی امیه، جبرگرایی است که در سخنان و نامه های حکومتی آن دوران، به روشنی دیده میشود. مقاله حاضر، توسعه نظریه جبر را با تأکید بر تأثیر طرفداران و موافقان بنی امیه بررسی میکند. این مقاله میکوشد نقش قشرهای طرفدار این جریان به خصوص حاکمان و کارگزاران آنها، شعرای درباری، محدثان، عالمان اهل کتاب و توده مردم را به صورت مجزا ارزیابی کند. روش پژوهش بر جمع آوری شواهد متعدد تاریخی از کتابهای معتبر و تحلیل مختصر هر یک و نتیجهگیری از آنها استوار است. این پژوهش در نهایت به این نتیجه میرسد که طرفداران بنی امیه، تأثیر زیادی در ترویج جبر در جامعه داشتند.
ائتلاف زیدیان و عباسیان در عصر اول عباسی؛ زمینهها، عوامل، پیامدها

گسترش آرای زیدبنعلی(م. 122) و حمایت زیدیان از رهبران حسنی، زیدیه را به فرقهای تأثیرگذار در عرصههای مختلف تبدیل کرد. از سویی دیگر نخستین خلفای عباسی، برای پایاندادن به قیامهای شیعی و دستیابی به اقتدار پایدار، از هر راهی استفاده میکردند. یکی از روشهای اصلی خلفای عباسی برای رسیدن به این هدف نفوذ در بین گروههای شیعی، بوده است. محور اصلی مقاله حاضر، پاسخ به این پرسش است که آیا در عصر اول عباسی بین عباسیان و زیدیان ائتلافی برقرار شده است؟ بررسی تعاملات این دو گروه، وجود جریانی موسوم به ضعفا را در بین زیدیه نشان میدهد که برخی باورهای آنها، همچون جواز امامت مفضول، مرز فکری آنان را با خلفای عباسی کمرنگ میکرد. مقاله با این جمعبندی به پایان رسیده است که ظاهراً خلفای عباسی با بهرهبرداری از زمینههای موجود موفق به ائتلاف با زیدیان و اثرگذاری بر آنها شدهاند.
نقش عوامل سیاسی و مذهبی در جلوگیری از نشر تشیع در اندلس

مذهب تشیع و اندیشههای شیعی در نخستین سالهای ورود مسلمانان به اندلس و همزمان با فتوحات اسلامی یا اندکی پس از آن، وارد این منطقه گردید. زمینه مناسب و پیدایش موانع گوناگون سبب گردید که تشیع در این منطقه، گسترش پیدا نکند. علل و عوامل گوناگونی سبب ناکامی شیعیان در نشر باورهای خود در این سرزمین بود. علل سیاسی مانند قیامهای منسوب به شیعیان و رقابت امویان اندلس با حکومتهای ادریسیان و فاطمیان و علل مذهبی مانند نفوذ مذهب مالکی و پیوند آن با سیاست و ارتباط تنگاتنگ فقهای مالکی با حاکمان، مهمترین موانع بر سر راه اندیشههای شیعی بودند. این مقاله با اشاره به شرایط سیاسی و مذهبی اندلس در سالهای نخستین ورود اسلام به آنجا، نقش این دو عامل را در جلوگیری از نشر تشیع در اندلس بررسی میکند.
بستر شناسی تعامل بنی رستم، در شمال افریقا با امویان اندلس

اباضیه یکی از فرقههای مهم اسلامی است که در افریقیه نفوذ کرد. پیروان این فرقه در قرن دوم هجری، دولت بنی رستم (160-296هـ .ق) را در مغرب اوسط تأسیس کردند. بنی رستم روابط سیاسی، فرهنگی و اقتصادی دوستانه ای با امویان اندلس (138-422هـ.ق) برقرار کرد. این دو دولت، تنها دولتهای غرب جهان اسلام بودند که روابط خوبی با یکدیگر داشتند. عوامل متعددی سبب همگرایی و پیوند مستحکم بین دو دولت گردید. مهمترین این عوامل، دشمنی عباسیان، مخالفتهای ادریسیان و اغلبیان با هر دو دولت و اهمیت اقتصادی، سیاسی و فرهنگی بنیرستم برای امویان اندلس بود. نفوذ اباضیان در اندلس سبب شد به تدریج دو دولت بنی برزال و بنی دمر به عنوان مهمترین دولتهای اباضی در اندلس پایه گذاری شوند. در این مقاله سعیشده است با بررسی منابعِ کهن بنی رستم، اباضیه و تاریخ اندلس، سیر تاریخی روابط بنی رستم و امویان اندلس روشن شود.
چگونگی و زمان گرایش خاندان اَعیَن به تشیع

خاندان اعین در نشر معارف اهل بیت: جایگاهی برجسته دارند. باز خوانی چگونگی تحول فکری و عقیدتی این خاندان و زمان آن، کمک فراوانی به شناخت افکار و عقاید ایشان مینماید. این خاندان در ابتدا بر مذهب تسنن بودند و بعدها به تشیع گرایش یافتند. نخستین بستر آشنایی خاندان اعین با تشیع در عصر امام سجاد(ع) به وجود آمد. عوامل متعددی در ایجاد این تمایل نقش داشته است ، افرادی چون ابوخالد کابلی صحابه خاص امام سجاد(ع) و صالح بن میثم را باید دارای نقشی مهم در پذیرش تشیع خاندان اعین شمرد. همچنین، اساتید و مشایخ حدیث فرزندان اعین در آشنایی این خاندان با اهل بیت: بی تأثیر نبودهاند.
گونهشناسی فرقههای الوهیت انگار در دوره امام صادق علیه السلام و چگونگی رویارویی امام با ایشان

مقاله حاضر به دنبال باز شناخت گونههای متنوع فرقههای غالی الوهیت انگار در دوره امام صادق(ع) و چگونگی مواجهه آن حضرت(ع) با ایشان است. گروههای غالی در این دوره به تدریج، باورهای ابتدایی و پراکنده خویش را منسجم ساختند. یکی از علتهای مهم رشد غالیان، شرایط سیاسی آن زمان بود بدین معنی که نزاع میان امویان و عباسیان شرایطی را به وجود آورد که فرقههای غالی با خیالی آسوده به تبلیغ انگارههای خود بپردازند. در طول تاریخ، گرایشهای غالیانه، هیچگاه از جامعه مسلمانان رخت بر نبست اما مبارزه مستمر ائمه(ع) بهخصوص امام صادق(ع) با این جریانها تا اندازه زیادی آنها را به حاشیه راند و سبب تمایز آرای شیعیان با چنین گروههایی شد. امام صادق(ع) در مواجهه با ایشان سعی کرد با تبیین ویژگیهای ائمه شیعه(ع) و معرفی غالیان، شیعیان را از نزدیک شدن به ایشان باز دارد. مقاله حاضر میکوشد پس از بررسی تنوع غالیان الوهیت انگار به ارائه دورنمایی از شیوه رویارویی امام صادق(ع) با این گروهها بپردازد.
وصیّتنامهنویسی در صدر اسلام تا پایان خلافت امیرالمؤمنین علی (ع)

وصیتنامهنویسی به عنوان سنتی اجتماعی دارای پیشینه در دورهجاهلی اعراب و نیز ایران پیش از اسلام است. این سنت در دورهی پیامبر(ص) دارای شکلی دینی، موعظهای و ساختاری قرآنی بود. پس از فتوحات و گسترش مرزهای جهان اسلام، وصیتنامهنویسی نیز تحول یافت و موضوعهای گوناگون سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را در برگرفت. این مقاله میکوشد با روش توصیفی- تحلیلی پس از بررسی روند وصیّت نامه نویسی در صدر اسلام تا پایان خلافت امیرالمؤمنین علی(ع) به پرسشهای زیر پاسخ دهد:
1. وصیّت نامهها در صدر اسلام دارای چه مفاهیم، تقسیمها و اسلوبی هستند؟
2. وصیّت نامههای پیامبر(ص) و جانشینان نخستین ایشان از چه تشابهها و تفاوتهایی برخوردار هستند؟
سیره امامان شیعه علیهم السلام درباره تولد فرزند

آداب و آیینهای مربوط به تولد، بخشی جداییناپذیر از سبک زندگی انسانها است. با توجه به نقش الگویی امامان شیعه (ع) بررسی چگونگی رویارویی ایشان با این موضوع، برای جامعه امروز سودمند است. این مقاله با بررسی روایتهای موجود درباره تولد معصومان(ع) و با تکیه بر شیوه رفتار امامان معصوم(ع) با مادرانی که فرزند آنها امام معصوم بوده است، میکوشد رفتارهای مرتبط با تأمین امنیت روانی و آرامش مادران را استخراج کند. این رفتارها را میتوان در چند مرحله دستهبندی کرد: حضور معصوم در محل تولد و تأمین امنیت روانی مادر، دیدن نوزاد بلافاصله پس از تولد، انتخاب همراه برای مادر درهنگام زایمان ، تکریم قابله، جلوگیری از رسیدن اخبار ناگوار به مادر و تعلیم علوم امامت به نوزاد.
بایستههای تمدنی سبک زندگی اسلامی از دیدگاه اهل بیت علیه اسلام؛ بررسی موردی جایگاه نظارت اجتماعی

یکی از شاخصههای مهم تمدن اسلامی، اسلامی بودن سبک زندگی است که نظارت اجتماعی میتواند به تحقق آن کمک کند. نظارت اجتماعی که در فقه اسلامی با عنوان امر به معروف و نهی از منکر شناخته میشود بهعنوان ضامن بقای اسلام و واجبی که به سبب آن، اجرای همه واجبات صورت میپذیرد، معرفی شده است. این مقاله با رویکرد کاربردی میکوشد رابطهای منطقی بین نظارت اجتماعی و ظهور، استمرار و انحطاط تمدن برقرار کند و با اثبات اهمیت و نقش تعیین کنندة آن در هر یک از این حوزههای سهگانه، شواهد قرآنی و روایی دلالت کننده بر این موضوع را ارائه کند.
روش برخورد امامان معصوم علیه السلام با مدعیان دروغین در جامعه شیعه

یکی از دشواریهای جوامع دینی، ظهور مدعیان دروغینی است که با سوء استفاده از احساسات پاک حقجویان در پی ایجاد موقعیتی برای خود هستند. شیعیان در عصر حضور با این پدیده روبهرو بودند و امامان معصوم با روشهای مختلفی با آن برخورد میکردند. برخی از مدعیان دروغین عصر حضور، ادعای بابیت، امامت، نبوت، مکالمه با خداوند و الوهیت میکردند. غلو، اعتقاد به حلول و تناسخ به عنوان اصلیترین انحرافات اعتقادی مدعیان دروغین شناخته میشود. مهمترین مصادیق انحرافات عملی مدعیان دروغین عبارت بودند از: اباحیگری، تحریف و جعل روایت، تأویل نادرست روایت، اهانت به معصومان و اصحاب ایشان.
این مقاله پس از بررسی فشرده این انحرافات، شیوههای برخورد ائمه: با آنها را در دو گروه اقدامات سلبی و اقدامات ایجابی بررسی میکند. اقدامات سلبی ائمه: شامل پنج محور اصلی دعوت به بازگشت به مسیر حق، اعلام برائت و لعن، توجه دادن به ریشههای شیطانی انحراف، منزوی ساختن، مرتد معرفی کردن مدعیان بوده است. همچنین، اقدامات ایجابی ایشان در محورهای ارائة معنویت اصیل، تبیین جایگاه امام و امامت، توصیه به تزکیه نفس و معرفی الگوهای رفتاری مثبت دیده میشود. این مقاله با چند پیشنهاد برای کاربردی ساختن یافتههای خود در مسیر تحقق سبک زندگی اسلامی به پایان میرسد.
روابط معصومان علیه السلام با اهل کتاب و مبانی آن

اهل کتاب به پیروان یکی از ادیان آسمانی گفته میشود که یا خارج از سرزمینهای اسلامی به سر میبرند و یا براساس ضوابط مشخصی در جامعه اسلامی زندگی میکنند. با توجه به روابط گستردة فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی مسلمانان با اهل کتاب در طول تاریخ و ادامة گریزناپذیر این روابط در دوران کنونی، کوشش برای به دست آوردن مبانی این روابط، اهمیت فراوانی دارد. گزارشهای تاریخی نشان دهندة تعامل گستردة معصومان علیه السلام با اهل کتاب هستند و با توجه به نقش الگویی ایشان، مسلمانان میتوانند روابط خود با اهل کتاب را بر سیره معصومان: استوار سازند. مقاله حاضر، پس از مروری کوتاه بر تعریف اهل کتاب، مبانی سیره معصومان علیه السلام را بر اساس متون دینی در چهار محور تقوا، کرامت ذاتی اهل کتاب، صلحطلبی، اجبار نکردن پذیرش اسلام و احترام به حقوق اهل کتاب بررسی میکند. مقاله نشان میدهد که روش تعامل پیامبر خدا (ص) و امامان شیعه (ع) با اهل کتاب خشن و دور از عقلانیت و یا دارای تساهل و تسامح بیحد و اندازه نبوده است.
سیرة اهل بیت علیه السلام در برخورد با مسلمانان غیر شیعه

امروزه به دلیل تحولات جهان اسلام، تعامل شیعیان با پیروان دیگر مذاهب اسلامی نیازمند بازخوانی و تدبیر است. بر این اساس، سیرة اهل بیت علیه السلام در برخورد با سایر مذاهب اسلامی، میتواند الگوی مناسبی برای شیعیان باشد. بررسی متون دینی و تاریخی نشان میدهد، برخورد ائمه علیه السلام با مسلمانان غیر شیعه بر مبانی خاصی استوار بوده است. مقالة حاضر پس از شناسایی این مبانی، شیوههای برخورد اهل بیت علیه السلام را با سه گروه عامة مسلمانان غیر شیعه، حاکمان غیرشیعه و علمای غیر شیعه به تفکیک بررسی میکند. این پژوهش نشان میدهد، مهمترین روشهای برخورد اهل بیت علیه السلام با عامة مسلمانان غیرشیعه، رعایت مدارا و اخلاق اسلامی، خوشرفتاری، پیشگام شدن در امور خیر، دلسوزی و مهربانی، همکاری در رفع مشکلات، برقراری ارتباط صمیمی و همنشینی و حضور در مراسم مذهبی بوده است. همچنین، برخورد اهل بیت علیه السلام با حاکمان غیرشیعه، در روشهای به رسمیت نشناختن حاکمان غیر شیعه، همکاری در امور مهم اجتماعی مسلمانان و کوشش برای مبارزه با انحرافات دیده میشود. براساس یافتههای پژوهشی حاضر، اهل بیت: در برخورد با علمای غیرشیعه از روشهای احترام و بزرگداشت علما، بحث آزاد و مباحثه علمی و مناظره و انتقاد سازنده استفاده میکردند.
واکاوی چگونگی تعامل امام باقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام با فرقه بُتریه

بُتریه یکی از فرقههای زیدیه شمرده میشود. براساس برخی منابع، این گروه پیش از قیام زید بنعلی در کوفه حضور داشتند و با پذیرش امامت زید بن علی در شمار زیدیه قرار گرفتند. مقاله حاضر، بتریه را به عنوان بخشی از جریان حدیثی کوفه، یک گروه پیشزیدی میداند که نقش فعال و تأثیرگذاری در مناسبات فکری و فرهنگی داشتند و با این پیشفرض میکوشد به بررسی تعامل امام باقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام با آنان بپردازد. مطالعات تاریخی نشان میدهد سبک این دو امام در تعامل با این گروه، مبتنی بر دو راهبرد مستقیم و غیرمستقیم بوده است. راهبرد مستقیم ایشان که در قالب مدارا، پرهیز و احتیاط در رویارویی با بتریمذهبان جلوه نمود، سبب شد وحدت اجتماعی شیعیان حفظ شود و علاوه بر همگرایی در باورهای مشترک، بیشترین کوشش ممکن برای جذب آنان انجام شود. راهبرد غیر مستقیم که نمود آن در روشنگری، هدایتگری و نخبهپروری بود، علاوه بر حفظ جان و عقاید امامی مذهبان، انزوای بتریه را از یک سو و نظاممند شدن باورهای فقهی و کلامی امامیه، پرورش نخبگان، شکلگیری نظام آموزشی امامیه در کوفه و توسعه تشیع را از سویی دیگر در پی داشت.